در دو مطلب پیشین، در ادامه چند مطلب قبلتر، به مسئله خطیر “سیاه چاله جمعیتی” مورد بحث قرار دادم.
در سالهای بعد از استقرار حاکمیت ج.ا که نظامی است حاکمانش رسما و عملا نوعی نظام(رژیم) و حکومت بر پایه اسلام و البته قرائت خاصی از شیعه دوازده امامی را در حال اجرا هستند.
اما بسیاری کارهای این حکومت- که از نظر منتقدان تا مخالفانش- ناقض حق,ق بشر است، شاید در نزد اغلب اسلامگراهای خواهان حکومت بر مبنای اسلام -کمابیش- مشترک است، از جمله موازد مهمی چون احکام شرعی “حدی” است درباره موضعات متحلف، مانند، ارتداد، دشنام به مقدسات، قصاص قتل عمد، مفسد فی الارض، محاربه، بغی، زنا غیر محصنه، زنای محصنه، لواط، سرقت،… که احکامی شدیدی از مرگ و اعدام تا شلاق و قطع انگشتان دست موجود است!، که از نظر فعلان حقوق بشری در کشورهای سکولار و سکولار دمکرات و غیر اسلامی، اغب مصادیق نقض حقوق بشر است.
که یکی از این حدهای مهم در برخی از آنها حکم “مرگ” است، از آنجا حکم “مرگ” تحت عناوین مختلف از اعدام تا قصاص و سنگسار و… در نهایت کشتن شخصی است، عمل کشتن غیر قبال بازگشت و غیر قبال جبران است، اساسا بسیاری کسانی دنبال حل مسائل حقوق بشر هستند، یکی دلایل اصلی مخالفت با حکم اعدام (مرگ) – حتی به طور کامل مخالف- هستند و خواهان مجازات تبدیلی همچون “حبس ابد” بجای حکم “مرگ/اعدام” هستند به دلیل همین غیر قابل بازگشت و غیر قابل جبران بودن است بویژه اگر قاضی و حکم دهنده دچار اشتباه شود.
امروزه از دیدگاه بسیاری فعالان حقوق بشری، آزادی بیان و عقیده از جمله تغییر دین جزء بدیهیات حقوق بشر میدانند، اما برای همین حق بشری بدیهی (از نظر بسیاری)، در کشورهای عمدتا مسلماننشین که حاکمیتشان تحت کنترل اسلامگراها و از جمله روحانیان است و یا حکومت در ظاهر سکولار است و اما به دلیل رسمیت اسلام و نفوذ و قدرت روحانیان و افراد پیروی اسلامگراها اگر اشخاص مسلامان زاده به دلایلی دیگر اعتقاد نداشته باشند به اسلام و آن را اظهار علنی کنند احتمالا مورد فتوا و حکم ارتداد (مرگ) روحانی یا برخی اسلامگراها مواجه میشوند، هر چند در مورد اینکه هر نوع ارتدادی حکمش مرگ است بین اسلامگراها اختلافاتی است، اما خطر تهدید به “مرگ” بسیار بالا است، اما فرد بر فرض این ارتدادش پنهان کند از ترس حکم “مرگ”، در نهایت نتواند از آن کشور و جامعه تحت کنترل و نفوذ و قدرت اسلامگراها خارج شود، در مواقعی حتما به مشکلاتی برمیخورد که یا خطر “مرگ” بپذیرید و اظهار کند و یا مجبور به دروغ شود.
این همان نکته اختلافی بسیاری اشخاص عادی تا مدعیان علم اخلاق و صاحب نظران است، در این باره یک داستان از سعدی مشهور شده و حاوی یک شبه حکم اخلاقی است، و اتفاقا خیلیها با این شبه حکم اخلاقی داستان سعدی مخالفند و معتقدند انسانها در همه حال باید راستگو باشند!ف حتی اگر اگر به نا حق جان و سایر حققو بدییه بشری شان در خطر باشد!
به نظر امثالهم، بسیاری اخلاق همچون سایر عقاید دینی یا شیه دینی(مانند ایدئولوژیهای دگم و غیر قابل تغییر)، شبیه دین و ایدئلوژی میپندارند، از نظر اینان احکام اخلاقی، شبیه احکام دینی یا قانون حکومتی یا ایدئلوژی فلان فرقه سیاسی و عقیدتی.. هستند واصلا نباید در انها حدشه ای وارد شود!
ازنجا یکی بزنگاههای اساسی درک و معرفت امثالهم از اخلاق با آن اشخاص است که اخلاق از از جنس ایدئولوژی و احکام دینی یا عقیدتی شبه دینی میپندارند، از نظر امثالهم و احتمالا بسیاری از اشخصا مشهور و عادی، اخلاق یک سری قواعد و قوانی نانوشته عرفی و با قابلیت اصلاح و تغییر است، اخلاق از نظر امثالهم، بین شکاف یا مرز میان بی قانونی محض و قانونمندی محض را پُر میکند، کسانی که به دلالی (شاید منافع شخصی و…) قائل به هیچ قانونی نیستند مگر به نفعشان باشد و کسانی کاملا معتقد به همه چیز را باید در کتاب قانون نوشت و اگر سر به میلیونها نکته و مورد شود باز هم بشر باید همه قانون کند و مثلا توسط حاکم(دینی یا سکولار) وضع و اعلام شود! از نظر امثالهم اخلاق همین حد وسط این دو است، به فراخور پیشرفت و حتی پسرفت (انحطاط) جوامع، اخلاقیات تغییر میکند، به اصلاح عرفی است.
اینجا است بالاخره این مسئولیت بر گردن خود اشخصا است آیا اخلاق و حقوق بشر چگونه رعایت کنند و یا دست کم چیزهایی از نظر خودشان حق است داشته باشند، از بدیهیات حقوق بشر، حق حیات و زندگی است، حق ازدواج و داشتن خانواده و فرزندآوری، حق تحصیل، حق کار، بسیرای حققو شبیه به این که تحت عنوان کلی حققو شهروندی نامیده میشود، حالا در بسیاری کشورهایی تحت تاثیر و کنترل افراد دینی هستند مانند اسلام، کافی است موردی مانند تغییر دین یا بیدینی و یا کلا خدا ناباوری روی دهد، تا زمانی شخص مجرد است و شغلی و محل درامد غیر حکومتی و آزاد داشته باشد، و این مورد (ارتداد) پنهان کند، معمولا مشکلی پیش نمیآید، اما اگر بخواهد در کشوری مانند ایران به ادامه تحصیل در ماقطع بالاتر ابدائی یعنی متوسطه یا دانشگاه ادامه بدهد یا گذرنامه بگیرد و مهمتر استخدام مشاغل حکومتیف قریب به اتفاق مواردبا فُرمهای ثبت نامی و ارزیابی مواجه خواهد شد که ناچار است در مرود اعتقاد نیین اش اظهار نظر کند، در برخی موارد حتی اخیتار رد ندارد، مثلا در فرمهای الکترونکی است که اگر یکی از چهار دین رسمی در قانون اساسی ج.ا تیکش نزند، به مرحله بعد تکمیل ثبت نام فُرم نمیرسدف هر چند بر فرض هم اختیار باشد، فرد مسلمان زاده موردی غیر اسلام انتخب کند (کلیمی، مسحی، زرتشتی)، اولین چیزی ممکن است مواجه شود مسئله ارتداد است!، ضمن اساسا در برخی موارد استخدامی ج.ا اصلا بعید است یک شخص مرتد استخدام کند، به نظر امثالهم بعید است یک مرتد از اسلام در قوه قضاییه یا قوای مسلح یا اطلاعاتی ج.ا استخدام کنند اگر متوجه ارتداد او بشوند!
یکی نکاتی در مطالب قبلی تاکید کردم، همین ابربحران قریب به یقین در حال وقوع است، حال اگر مسئله ادامه حکومت ج.ا با همین شرایط فعلی مثلا برای ده الی پانزده سال طول بکشد و از ادعاهایی که برخی میکنند شواهدی هم ارائه میدهند که به طور در بخش بزرگی مردم ایران و بویژه وسیع جوانان مسلمان زاده (عمدتا گویا شیعه زاده و مناطق مرکزی و شرقی و جنوبی که تمرکز بیشتر فارسیزبانها نیز هست)، قطعا مسئله ازدواج پیش خواهدآمد، بر فرض دختر و پسر (زن و مرد مجرد) اگر والدین پسر یا دختر همچنان به اسلام معتقد باشند، طبق احکام اسلامی دختر دادن به غیر مسلمان مردود است و کلا ازدواج دائم بین فرد مسلمان چه مرد و چه زن با غیر مسلمان مردود است!ف فقط در فقه شیعه امامیه، ازدواج موقت مرد مسلمان به زن غیر مسلمان مجاز است!، حالا این بحران پیش رو، برخی که اختمالا اغلب در خراج ایران و در کشورهای مدعی سکولار دمکرات ارپایی و امریکیا شمالی هستند، مردم و از جمله جوانان مسلمان زاده مجرد با انواع دلایل تشویق به تغییر دین و ترک اسلام میکنند، اما بررسی کردم تقریبا هیچ کدام از این مخالفان یا به اصطلاح معاندان اسلام- عمدتا خارج نشین- درباره سرنوشت بعد از ارتداد این مردم و جوانان مجرد مسلمان زاده چیزی نمیگویند و تکلیف مسائل حقوق بشری و زندگی و کار و درامد و ازدواج آنها چه میشود!
امثالهم- اگر ادعاهای ارتداد پنهانی و یا آشکار بخش بزرگی از مردم و بویژه جوانان مجرد بپذیریم، آن وقت با مسئله مطرح چون سیاه چاله جمعیتی و مسائل حقوق بشری این فراد چه موضعی بگیریم؟! حقیقتا در چنین مواردی شخصا نمیتوانم بجای این افراد تصمیم بیگرم و به عنوان پیشنهاد ارائه دهم، ان مثال سعدی، صرفا یک جور ابراز ایده ای هست که در جامعه رایج است و اینکه بالاخره از نظر وجدان بشری درگیر خواهیم بود که سرنوشت این فراد در ایران چه میشود؟!
اینکه فلان شخص مرتد شد، بعدش چکار کند؟ اگر دختر و زن مجرد دلخواهش پیدا نشد که حتی لاقل به صورت به اصطلاح ازدواج سفید یا همخانگی زندگی مشترک و ازدواج غیر رمسی داشته باشند، چون احتمالا با شرایط فعلی نخواهند توانست ازدواجشان ثبت کنند، مگر به همان حکم شبه اخلاقی برخی از داستان سعدی و امثال او استخراج کردند متوسل شوند و دروغ بگیوند در باره عقیده دینی شان! یعنی در ظاهر طبق اسلام بروند درفترخانه و خطبه عقد اسلامی خوانده و بعد از ثبت ازدواج، طبق توافق عقیدتی زن و مرد (دختر و پسر) با هم زندگی و بچه بیاورند، اما وقتی بچه اوردند باز ان بچه بایست در ظاهر مسلمان باشد تا از حققوی مانند تحصیل تا استخدام در مراکز حکومتی و گذرنامه و خییل حققو برخودرا شوند، هر چند در “اصل ۲۲ حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.” و “اصل ۲۳ – منع تفتیش عقاید تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و موُاخذه قرار دارد.”
و اما در اصول دیگر، مواردی است همین اصل احتمالا نقض میکند مثلا “اصل ۲۱ – دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد:ایجاد زمینههای مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او. حمایت مادران، بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند، و حمایت از کودکان بیسرپرست. ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان و بقای خانواده. ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده و بی سرپرست. اعطای قیمومت فرزندان به مادران شایسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن، ولی شرعی.” یا در “اصل ۲۴ نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین میکند.”
یعنی قبل و بعد دو اصل ۲۲ و ۲۳ حاوی موارد بدییه حققو بشری است، در دو اصل قبل و بعد نکاتی در نقض بدیهیات حقوق بشر است که مثلا تلقی فعالان حقوق بشر در اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل یا حکومتهای سکولار دمکراسی در غرب و شرق و غیره جهان است!
یکی از نقلهای رایج داستان سعدی:
سعدی: (گلستان)، باب اول در سیرت پادشاهان/ حکایت شماره ۱
پادشاهی را شنیدم به کشتنِ اسیری اشارت کرد. بیچاره در آن حالت نومیدی ملک را دشنام دادن گرفت و سقط گفتن، که گفتهاند هر که دست از جان بشوید، هر چه در دل دارد بگوید.
وقت ضرورت چو نماند گریز
دست بگیرد سر شمشیر تیز
اذا یئِسَ الانسانُ طالَ لِسانُهُ
کَسَنَّورِ مغلوبٍ یَصولُ عَلی الکلبِ
ملک پرسید چه میگوید؟ یکی از وزرای نیک محضر گفت: ای خداوند همی گوید: وَ الْکاظِمینَ الغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النّاسِ. ملک را رحمت آمد و از سر خون او در گذشت. وزیر دیگر که ضدّ او بود گفت: ابنای جنس ما را نشاید در حضرت پادشاهان جز به راستی سخن گفتن. این ملک را دشنام داد و ناسزا گفت. ملک روی از این سخن در هم آورد و گفت: آن دروغ وی پسندیده تر آمد مرا زین راست که تو گفتی که روی آن در مصلحتی بود و بنای این بر خبثی. و خردمندان گفتهاند: دروغی مصلحت آمیز به که راستی فتنهانگیز.
هر که شاه آن کند که او گوید
حیف باشد که جز نکو گوید
بر طاق ایوان فریدون نبشته بود:
جهان ای برادر نماند به کس
دل اندر جهان آفرین بند و بس
مکن تکیه بر ملک دنیا و پشت
که بسیار کس چون تو پرورد و کشت
چو آهنگ رفتن کند جان پاک
چه بر تخت مردن چه بر روی خاک
در موارد بالا، یکی نگرانیها و نکات بود که انگیزه برای ساختن این اکانت تحت نام “به مردم” بود، در همان مطلب نخشت اشاره به همین مسائل کردم و خطرهای بزرگی سیاه چاله جمعیتی و تغییر سریع بافت عقیدتی و اجتماعی و هویتی ایران بزودی و به احتمال قریب به یقین گرفتاش خواهد شد!
از نظر امثالهم، مسئله حقوقی ازدواج مهمترین و اولین مسئله است، بعد مسائل و انحطاط اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی مانند دنیاپرستی (چشم و هم چشمی، استکبار و تفاخر و اشرافیت زدگی و ریاکاری و…) است و اخر سر مسئله اقتصادی، تا زمانی این مسائل حقوقی و بعدا اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی حل نشود، با وام دادن ان هم از جیب فرودستان با کسری بودجه و تبعیض و… قبل حل شدن نیست.
درباره کشور چین، واقعا ابراز تاسف دارد، حکومت چین اشتباه استراتژیک کرد در بی احترامی به تمامیت ارزی ایران و بدتر برای منافع کوتاه مدت، به کشورهای متحد و حتی مزدور امرالیسم اروپای و یانکی و غربی اعلام سرمایه گذاری کرد، در حالی که کشورهای مستقل از امپرالیسم اروپا و یانکی میتوانند تمام نیازهای صداراتی و وارداتی چین پوشش بدهند و از جمله سوخت فسیلی گاز و نفت، فقط سه کشور روسیه و ایران و ونزوئیلا میتوانند تمام نفت و گاز و همه مواد اولیه معدنی و کشاورزی چین تامین کنند، عملا با تخفیف بالا! کار چین یک اشتباه استراتژیک بود و آثار این خیانت را خواهد دید، اولین زیانی که چین خواهد دیدف بیش از پیش وابسته امپرالیسم غربی خواهد شد و بیشتر وبیشتر استقلالش از دست خواهد داد، در نهایت دار مکافات دنایی، خودش چین خائن مجازات میکند، بزودی و در آینده نزدیک چین به سرنوشت کشورهای قربانی امپرالیسم غربی دچار میشود، از جله بزودی تجزیه و دچار چنگ داخلی خواهد شد.
برای آگاهی و روشن بینی بیشتر از مطالب نگارنده دیگران، حتما مطالب قبلی مطالعه فرمایید.
اسراییل دارای صدها سلاح هسته ای چون عضو “ان پی تی” نیست، امکان بازرسی از آن وجود ندارد. ایران فاقد سلاح هسته ای و عضو “ان پی تی” تحت شدیدترین بازرسی ها، به همین دلیل تحت شدیدترین تحریم های تاریخ هم هست. یک بام و دو هوایی جهانی.
گروسی رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی: این سوال مهمی است که من وقتی به ایران یا خاورمیانه میآیم از من میشود. آژانس بازرسیها را براساس توافقاتی که با کشورها دارد انجام میدهد و درباره موضوع ایران نیز همینطور چون ایران عضو NPT است. از جامعه ایران میخواهم درک کند که ما بر اساس این توافقات بازرسیها انجام میدهم. من نمیتوانم بر اساس تمایل شخصی یا دلخواه خودم از جایی بازررسی کنم. درباره اسرائیل و برخی از دیگر کشورهایی که عضو NPT نیستند این امر صدق نمیکند. در پایان باید بگویم که همه کشورها در جهان عضو NPT بشوند
https://www.instagram.com/akbarganji60
اولویت اول چیست؟، مردم و ج.ا برای حفظ ایران باید چه کاری بکند؟
در مطلب قبلی یک سری پیشنهادها داده شد
منتهی ابتداء باید در داخل، حاکمیت ج.ا به سرعت مصالحه با مردم داخل اجرا کند، بخش اجرای شریعت اجبرای مربوط به حق الهی جات کنار بگذارد. حماقتهای گشت ارشادی و ستاد امر به معروفی و این آخوندیسم کنار بگذارد، تا بر تکیه حمایت داخلی از منافع ملی حفاظت کند.
ای سیاستمداران کارکشته غربی، به عقلانیتان رجوع کنید. از هر حیث اکنون بهترین زمان بهره بردن از تمام سیاستهای گذشت است، ج.ا ایران آماده انعطاف است، فرصت طلایی مصالحه با مردم ایران و حکومت ج.ا از دست ندهید.
فریب کینه جویان تندوری اسرائیل نخوردی، تندورهای اسرائیل بزودی توسط اسرائیل به زیر کشیده میشوند. تندورهای اسرائیلی اگر بدانها میدان بدهید جنگی ویرانگر در منطقه راه انداخته و شعله ویرانگرانش ممکن است جبران جبران ناپذیری به امنیت و موجودیت اسرائیل و کشورهای عربی و حتی اروپا و امریکا بزند، شرط عقلانیت این است که، گره ای با دست باز میشود نباید سعی کرد با دندان باز کنید.
مدتهاست بحث تغییر واحد پول ملی و حذف چهار صفر مطرح شده، این حدف چهار صفر و تغیییر نمادین نام و نشانگانها از ایدئولوژیک دگم اندیش به ملی، میتوان سیگنال بزرگتر به جامه داخی و جهانی باشد برای تغییر حاکمیت ایدولوژیک آخرالزمانی مخرب به به ملیگرایی، توامان با احترام به سلام تشیع و سایر ادیان و دیگر عقاید، برساختن حکمرانی مردمی حول یک قانون اساسی دمکراتیک و سکولار یعنی جدای دین از سیاست بدون بیاحترامی به عقاید دین دیگران، پیروان اسلام و تشیع احترامشان حفظ میشود، اغللب حاکمان فعلی همچنان حق نقش در چارچوب تحزب دارند، بخش ملی اپوزیسیون هم با عفو عمومی به کشور باز گشته و همه اختلافات از طریق برگزاری دمکراسی انتخاباتی تحزب حل میشود.
کشور تمامیت ارضی و یکپارچگی اش حفظ، حقوق اقلیتها محفوظ، بدیهیات حقوق بشری مانند حق آزادی سبک زندگی و پوشش تا ازواج آزاد به رسمیت شناخته میشود.
ایران تحت عنوان کشور ایران، بدون پیشوند یا پسوند، دارای حکمرانی مردمی دمکراسی بوده و نشانهای ملی از جمله شیرو خورشید بازگشته به پرچم، با تمام دنیا بر اساس دوستی و تعامل سازنده و هم افزایی اقتصادی و رفع تبعیض و دادن فرصتها برابر زندگی، مبارزه با فاسد و انواع انحصارات و تبعیضات و در چارچوب اقتصاد بازار آزاد رقباتی تحت کنترل و حمایت حاکمیت، جلوی کسری بودجه و دزدی از راه تورم از جیب فرودستان پایان میابد.
پیشنهاد تبدیل نام واحد پول ملی از ریال به “دِرَم” معادل یم “درم” برابر با ده هزار ریال (هزار تومان) است، هر ده هزارم “درم” معادل یک ریال و هر یک هزارم معادل یک تومان” که میتواند بعنوان سکه ضرب شود.
راه حل رفع نگرانی یا سوءتفاهم از جمله تمام اخبار شبیه زیر چند نکته است
۱- برگشت ناقضان برجام به احیای برجام (غرب یعنی اتحادیه اروپا، امریکا) و کنار گذاشتن کارشکنی امثال تندورهای اسرائیل و لابی تندورهای اسرائیلی و امریکا در غرب است
۲- آژانس بین اللملی اتمی به سایسی کاری و تحت نفوذ بودن غرب بیاید بیرون. آزانس ین المللی باید بیطرف باشد و نباید عامل امثال تندورهای غربی و اسرائیل باشد
۳- کشورهای موسوم به عربی که به ظاهر با حکومت ج.ا متخاصم هستند و اما در حقیقت با موجودیت کشور و مردم ایران در دشمنی هستند، با دشمنی با کشور و مردم ایران پایان دهند.
قطعا با ملاحظه این سه مورد بالا، شرایط صلح در منطقه و جهان میابد.
————————————–
موضوع این است این بهانهتراشی و عدم بستن مسئله پادمانی و احیای برجام، در حالی اکنون بلوک غرب احساس قدرت میکند(؟!) و حکومت ج.ا طی سالهای اخیر مکرر خواهان پایان دادن به اتهامات پادمانی و بستن این قضیه و احیای برجام است، کارشکنی عجیبی در بلوک غرب است! این خیلی عجیب است احیای برجام قضیه غنیسازی و سوءتفاهم برطرف میکند از راه مسالمتآمیز، اما در امریکا و لابی نفوذ تندروهای اسرائیل اصرار دارند به ادامه مسئلهسازی و تهدید به حمله نظامی! در حالی اساسا نیازی به این کار نیست! این از چه روی است؟ حماقت یا رذالت آنها؟!
استانداردها و رفتارهای دوگانه، حماقت یا رذالت؟ در نهایت به زیان عاملان است
اکنون این فرصت هست بلوک غرب راه معقول و بشردوستانه و صلح در مورد قضیه هسته ای بگیرد، این قضیه به مسائل دیگر گره نزند و بجای تهدیدهای بیهوده، قضیه فیصله دهد. خودشان میدانند هرگونه حمله نظامی به ایران، با واکنش سخت و کوبنده نیروهای دفاعی ایران روبرو خواهد شد، شاید از حمله نتیجه ای نیگرند و این دانش با حمله گرفته نمیشود از ایران، و اما حق مقابله مثل و دفاع مشروع ایران، میتواند عواقب جبران ناپذیری برای مهاجمان داشته باشد، قسمت کمدی تراژیک این قضیه این است، مثلا در آینده مردم تاریخ این کمدی تراژدی بخوانند و تعجب کنند مردم غرب که چرا نیاکان آنها این قدر احمق یا دچار نفوذ تندروها رذل ضد صلح و حقوق بشری بودند، که گره ای با دست میشد باز کرد سعی کردند با دندان باز کنند!
اگر امروز فرصت احیای برجام صلح را غربیان از بین ببرند، در آینده نزدیک پیش مردم رای دهنده خود مورد مضحکه و انتقاد خواهید گرفت که فریب تبلیغات اپوزیسیون قلابی خارج نشنی و بعضا تروریست و تجزیه طلب متوهم و مشتی مافیایی اقلیت داخل خوردید که منافعشان در گرانی دلار و کمبود است، یعنی خاک بر سر آن سیاستمدار غربی که نفهمد امثالهم چه میگویم!
نکاتی بیشتر درباره اهمیت بازدارندگی داخلی، چرا عبرت نمیگیرند از سرنوشت شوروی؟!
عامل نجات روسیه و چین و حتی جهان از نابودی صلح جهانی، حمایت امنیتی و اقتصادی از موجودیت ایران است
رگههایی از امید(قاهر پهپاد میشود) تا بررسی پیشنهاد غنیسازی ۹۰% یا اجاره زیردریایی اتمی؟!
نقد و ریشهیابی بازی با کلمهها برای غرضها و منفعتهای نادرست و ناحق؛
نکاتی درباره اسلحه قاره پیما، بدون بازدارندگی داخلی، بازدارندگی خارجی بیفایده است، ویرایش ۲
پانوشت از اگر بجای حکومت ج.ا، یک رژیم ملیگرای حقیقی ایرانی سر کار بود
نقد و ریشهیابی بازی با کلمهها برای غرضها و منفعتهای نادرست و ناحق؛
کلید قفلهای نظام ج.ا داده شده، یا نظام ج.ا قفلهایش باز میکند یا فرومیپاشد
حماقت باهوشهای غربی! چند نکته در توهم تاکتیک تحریمگری غربیان
فرصت صلح را تراژدی نکنید، ارزش ندارد بوسه عاشقانه در خاکستر شدن حماسه فیلم پمپئی!
فرصت صلح را تراژدی نکنید، ارزش ندارد بوسه عاشقانه در خاکستر شدن حماسه فیلم پمپئی!
بر اساس توصیه راست گرایان حاکمیت (هر چه دشمن گفت برعکسش کند ج.ا)،جناب های ج.ا چرا خودکشی نمی کنید؟!
- روسیه می تواند به سرعت پیروز جنگ علیه امپرالیسم ناتو شود؟
- درباره فرمانروایی مردمی (سکولار دمکراسی)؟، اسیرکُشی (امثال محسن شکاری)، نمونهای دیگری بر نانظامی ج.ا؟!
- همزمان میتوان خواهان احیای برجام بود و هم اپوزیسیون ج.ا و…، بررسی چگونگی رفع سوءتفاهمات ضد کشور و ملت ایران (بخش سوم)؟! از سرنگونی ایرباس تا بوئینگ، از غرب و متحدان تاکتیکی شرقی و غیره، و اسرائیل و کشورهای عربزبان تا حاکمیت ج.ا و سمپاتهایش…
https://www.tribunezamaneh.com/archives/330140
https://www.tribunezamaneh.com/archives/331075
https://www.tribunezamaneh.com/archives/337229
- دنده معکوس بزن غربی!، عمل با سیگنال علنی و توقف تحریمهاست، وگرنه غرب و امریکا و معقولان اسرائیلی بداند با حرافیهای ضد و نقیض یا تهدید و تشدید تحریم نمیتوانند جلوی ساخت سلاح هستهای توسط تندورهای فاسد مافیایی نفوذی در ج.ا بگیرند!
- فرصت صلح را تراژدی نکنید، ارزش ندارد بوسه عاشقانه در خاکستر شدن حماسه فیلم پمپئی!
- ژئواکونومیپُلتیکولوژی معاصر(۷): سپاه پاسداران ملی کشور ایران ذیل ارتش ملی ایران، انقلاب تدریجی بُردبُرد همه طرفین!، مصالحه بخش اصلی از مبارزه برای نجات ایران و جهان و حکمرانی مردمی است(ویرایش ۲)
- ای غرب احمق نباش در قبال تندروهای اسرائیلی و منطقه ای! خِرَدسنجی و تشخیص درستی سخن منتقدان ناشاس، محتوا را با بدیهیات خِرَد و دانش بنسجید، راه اصلی اعتماد به منتقدان، ملاک عقلانیت اعم از ناشناس و یا مشهور بودن
- به مردم ایران: خطر تبدیل ایران به زامبی ستان! خودتان هوای همدیگر داشته باشید تا دچار مرض توحش نشوید مثل بسیاری کشورهای منطقه و جهان!
- آیا در غرب، ائتلاف احمقان و مافیا حکومت میکند؟!، آیا قدرتهای هسته ای و مخالفان تبدیل ایران به قدرت دارنده سلاح هستهای، ج.ا ایران به سوی ساخت سلاح هستهای تشویق و تحریک میکنند؟! و…
- بر اساس توصیه راست گرایان حاکمیت (هر چه دشمن گفت برعکسش کند ج.ا)،جناب های ج.ا چرا خودکشی نمی کنید؟!
-
رابطه کورعقلی و بدعملی رئوس ج.ا ایدئولوژیکزده با واقعیتهای ژئواکونومی و ژئوپلتیکی منطقه ای و جهانی!
-
روز صفر نابودی اهریمن های صهیونیستی تا داعشی…اینها (مظلومیت ها تا توحش ها) واقعی اند!
-
پیشنهادهایی برای گذار مسالمتآمیز به حکمرانی مردمی نوین به جناب ج.ا و مخالفانش!
-
مطالب تکمیلی، از اکبر گنجی تا پان ها، به مردم ایران: خطر تبدیل ایران به زامبی ستان! خودتان هوای همدیگر داشته باشید تا دچار مرض توحش نشوید مثل بسیاری کشورهای منطقه و جهان!
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/bemardom
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.