مصالحه و صلح، یک نیکوکاری بُرد-بُرد است، اما در این نیکوکاری آنکه در موضع قدرت بیشتر است بُرد بیشتری میکند، ای غرب و دوستان، اگر گمان دارید در موضع قدرت هستید شما پیش قدم در صلح با شرق و بویژه با ایران شوید، چراکه “ایران” یکی از شاهراهان و سَرپُلان صلح جهانی است
ترا آشتی بهتر آید ز جنگ
فراخی مکن بر دل خویش تنگ
*********
کسی نیست بی آز و بی نام و ننگ
همان آشتی بهتر آید ز جنگ
(فردوسی)
حتی برای رسیدن به صلح نیز شاید مجبور باشی بهای گزافی را بپردازی….
(بنجامین فرانکلین)
اگر می خواهید با دشمن خود صلح کنید، باید با دشمنتان کار کنید. در این صورت شریک دشمن خود خواهید شد….
(نلسون ماندلا)
حماقت هیچ کس به اندازه ای نیست که جنگ را به صلح ترجیح دهد.
(هرودوت)
کسانی که عاشق صلح هستند باید یاد بگیرند که سازماندهی آنها به اندازه کسانی که جنگ را دوست دارند موثر باشد….
(مارتین لوترکینگ)
صلح نه تنها بهتر از جنگ است
بلکه بینهایت سختتر از آن است
(جورج برنارد شاو)
بگذارید از بیان این حقیقت نگران نباشیم که جهان در جنگ است زیرا صلح را گم کرده است.
(پاپ فرانسیس)
اگر به دنبال صلح هستی، نمی توانی آن را با خشونت بدست آوری….
(جان لنون)
شما نمی توانید صلح را از آزادی جدا کنید، چرا که هیچ کس نمی تواند در صلح باشد مگر اینکه آزادی داشته باشد….
(مالکوم ایکس)
صلح تنها نبردی است که ارزش برگزاری دارد.
(آلبر کامو)
مصالحه روند امر صلح است و ابزار اصلی اش گفتگو و ملاقات و مذاکره است، ویژگی مصالحه که برخی – درست یا غلط- آن را سازش ترجمه کرده اند، اما در زبان فارسی، عبارت دیگری نزدیک به مصالحه داریم یعنی “آشتی کُنان” شاید سازش بخشی و در برخی موارد از اصول مصالحه باشد، اما آشتی کنان احتمالا ترجمه بهتری برای مصالحه است، چرا در احتمالا در اغلب فرهنگ لغات فارسی از جمله سره گرایی، معادل واژه “صلح” آشتی امده و در فولکلور یعنی فرهنگ عامه مردم، آشتی برابر صلح است و اغلب کاربرد اصطلاح صلح و آشتی با هم بکار میبرند عامه مردم.
چون از ظواهر تبلیغاتی در غرب این طور برداشت میشود آنها خودشان در موضع قدرت میبینند(؟!) میخواهند نهایت فشار بیاورند بر طرفهایی که گمان میکنند مقابلشان هستند !، اما از نظر منطق تاریخی دو حالت دار یا غربیان دچار توهم یا تحت تاثیر دروغگویان مُغرض جنگ افروز قرار گرفتند و یا اینکه اصلا موضع قدرت هستند و قدرش نمیدانند(؟!)
از دیگاه عقلانیت و منطق تاریخی (خِرَدوَرزی زماننِگاشتی) حتی این فرض بپذیریم که غرب در موضع قدرت نسبت طرفهای فرضی است، اما حقیقت این است، دو گروه عملکردی کسانی در موضع قدرت هستند پیش میآید:
الف- موضع قدرت برای رفتن تا نابودی کامل طرف مقابل میروند حتی با بدترین هزینهها و تا مرز نابوید خویش، نمونه واضحش در تاریخ زیاد دیدیم، فی البداهه دو گروه به یاد دارم، چنگیزیها و نازیها! هر دو خودشان در اوج قدرت میدیدند و علی رغم پیروزی و پیشروی عظیم، اما در نهایت شکست خوردند و در تاریخ محو شدند و بجز دو کشور کوچک برخی مدعی باقی ماندهآنهاست، از آن امپرتوریها برایشان نماند! چرا که آنها در عمل هیچگاه گمان نبردند شکست ممکن بخورند! آنها با پیشروی سریع و تصرف عمده جهان متمدن، با خود توهم برداشتند دیگر هرگز کسی روی دست آنها بلند نخواهد شد!، اما همگان مشاهده کردند طولی نکشید که شکست خورده اند و عمده همان بخش اصل سرزمین خویش را باختند! در مورد قلمروی اصلی مونگلیا (مغولستان) عملا بیشتر از نیمی وسعت و سه چهارم جمعیتش از دست داد! در مورد آلمان نازی (رایش سوم/امپراتوری سوم آلمان-دویچلند-ژرمانی) بیش از یک سوم وسعت و نیمی از جمعیتش از دست داد!
با مطالعات تاریخی چند ده ساله، دریافته شد که دو مورد بالا خصوصیاتی نزدیک و شبیه هم داشتند که خودمخرب و عامل نابودیشان شد، و عملا مشابهاش درباره شبه قطبهای قدرت کنونی جهان هم قابل مقایسه است مانند الف- غرب-اروپا-امریکا و غیره، ب- چین ج- روسیه، د- ج.ا ایران و دوستانش، ت- سعودی و ائتلاف عربی، ی- امریکای لاتین سوسیالی و چپگرا
از جمله این خصوصیات خودمخرب:
۱– اعتقاد به مشناء مشروعیت حمکرانی از ایدئولوژی دگم اندیش بویژه نژادی و اصالت خون، شبیه همینها کمابیش از در شش مورد شبه قطلبهای اخیر هم قابل مشاهده است با عناوین دیگر، مانند حق برتری تمدن غربی کاپیتالیسمی(؟!) حق برتری تمدن روسی(؟!) حق برتری تمدن چینی(؟!) حق برتری قرائت پاناسلام شیعه ولایی که قرائت انحرافی از شیعه اصیل اصلاحگربر پایه عقلانیت و سکولاریزه مسالمتجوی با میزبان از حمله ایران (جدا و در کنار حکومت و مردم و نه در حکومت و نه علیه خواست عامه مردم)است(؟!) حق برتری پانعربیستی(؟!) حق برتری سوسیالی و چپگرایی(؟!)
در موراد فوق، دگم اندیشی و جمودیت و ایدئولوژیک رفتار کردن مشهود است. اینکه انگاری هیچ حق و راستی در طرفهای مقابل نمیبینند! خود حق مطلق و دیگران باطل مطلق میپندارند! در نهایت جهان از ان خود دانسته و حاضر زیست چند قطبی یا چند گونگی زیستی جوامع بشریت نیستند!
۲– ایدئولوژی شدن موارد تاکتیکی اهداف و شعارها و روشها و تبدیل انها استراتژی!، نمودارش در عدم انعطاف در مقبال مشکلات و و بویژه خواست عامه مردم، تقسیمبندی ابنای بشری به خودی یا غیرخودی و بدبینی به منتقدان و همردیف کردن منتقدان با دشمنان! یادرآور شعار ضد عقلانی “هر که از ما نیست، بر ماست”!
۳– در جهانبینیشان، جهان و جهانیان در بخش خودی روشنی و تاریکی ناخودی میبینند! در تاریکی ناخودی بینیشان معلوم است چشم و بصیرت و معرفت دیدن طیفی نیست که لزوما هر در ظاهر و حقیقت با آنها نیست شاید دشمن نباشد، شاید دشمنی باشد که میتواند دوستی شود بهتر از دوستان فعلیشان!، و این یکی از بزرگرتین و خطرناکترین مشکلات انهاست، که باعث نابودی فرصتهای همافازیی قدرت و بهره از دوستی با دیگران میشود.
– گروه دوم کسانی در موضع قدرت خودشان میبینند، اما برعکس خصویات گروه الف، دارای خصویات جهانروایی حقیقت و ارزشگذاری پراکنش حق هم برای خود و دیگری هستند. در نگاه ایشان دیگری نیز حق دارد همان اندازه خودش، حق زیست هم برای خودش و هم برای دیگری، بجای تقابل به تعامل با دیگری روی میآورد، برای تعامل تنوع روشها دارد و از بخش از خواسته حداکثری اش چشم میپوشد تا تعامل و مشارکت دیگری برسد، در همافزایشی در تعامل و با مشارکت دیگران، آن بخش از خواسته کوتاه امده اش را حتی بیشتر به دست میآورد، این چگونه است؟!
چرا که در تقابل و جنگ، بخش مهمی منابع و نیروها زمان ارزشمند از دست میرود که حتی بسیاری اش مانند جان و عمر و زمان غیر قابل جبران است!، اما با صلح و آشتی، موارد منفی جنگ، به موارد مثبت و همافاز و تصاعدی میشود در بهره بردن مشترک و تعاملی با دیگران.
در مطالب متعدد اشخاص مانند امثالهم، بارها سخن تعامل و مصالحه ج.ا با عامه مردم که امروز نراضی از حکومت ج.ا هستند گفته شده، بجای نمک پاشیدن بر زخمهای جنبش اعتراضی ۱۴۰۱ مانند اصرار به دخالت در امور حق اللهی (عبادی، سبک زندگی، پوشش،…) و ادامه کار گشت ارشادی و ستاد امر به معروفی و با افزایش بودجه آنها در عمل جایزه به نهادها و عاملان بوجود آوردن بحران و هزینههای سنگین برای کشو رو ملت و نظام میدهند! در حالیکه بایست لاقل این افازیش بودجه و سایر افازیش بودجههای متوقف کند و از کسری بودجه پنهان و آشکار دست بردراد که آثار سوء بر خلق پول بدون پشتوانه و افازیش نقدینگی و تشدید تورم میشود.
بجای افزایش بودجه، اقدام به صرفهجویی و افزایش بهرهوری نهادها کندف اگر هم لازم است افزایش مختصر مزد به کارمندان بدهد، این افزایش از محل صرفه جویی و محدود به کم مزدها مثلا زیر ۲۰ میلیون تومان مزدبیگران حکومتی کند و این دست درازی از بیت المال و جیب مردم فرودست و مزدبیگر غیر حکومتی (دزدی از راه تورم زایی و کم ارزش کردن پول ملی) پایان دهد.
گام نخست و همزمان البته سایر گامها، این است نظام ج.ا در عمل منشاء مشروعیتش از ایدئلوژی دگم اندیش انحرافی تشیع به مردمی بودن تغییر دهد، شادی نمادهای ظاهر و سامی مانند نام جمهوری اسلامی فعلا حفظ شودف اما قطعا بایست در نهایت این نمادها نیز تعویض کند به نماهایی که انطباق بیشتر در تعامل با مردم داشته باشد.
انگاری تا کنون از نام جمهوری اسلامی بخش اسلامی در عمل بوده و جمهوری صرفا نمادین بوده، اما از اکنون و به سرعت حمهوری باید عمل باشد و اسلام نمادین، این تنها راه بقای اشخاص و افراد در حکومت و ادامه در یک نظام تحول یافته است. جمهوری بدون دمکراسی قابل تحقق نیست، از دمکراسی انواع و تعاریف مختلفی کرده اند، اما دمکراسی تعداد پرشمار عنصار مشترک داردف انتخبات و رای تنها ابزرا دمرکاسی است و نه هدف و نتیجه دمکراسی، هدف نهایی دمکراسی سعادت و عدالت و آزادی حقوق بشری و در نهایت زندگی در آسایس (امنیت) و آرامش (خوشبختی) است.
یکی از گامهای بعدی، استفاده از ظرفیتهای سیاسی خارجی برای تعامل با طرف مقابل است، اگر گمان دارد در منطقه دارای نفوذ و دوستانی است، این توان برای منافع ملی در تعامل با طرف مقابل استفاده کند.
گام مهم بعدی ایدئولوژی زُدایی از چیزهای تاکتیکی و واقعا مخرب و نالازم است، خروج از درگیری با شبه قطبها و متحدان ودستانش البته پس از مذاکرات برای اطمینان از عدم سوئاستفاده از طرف مقابل. یکی از مواردی که میتوان باعث اطمینان شود برگشت به تعهدات و سازوکارهای حفظ صلح جهانی است.
در تمام موارد گفته شده درباره ج.ا درباره سایر شبه قطبهای فوق الذکر صدق میکند، بویژه غرب-اروپا- امریکا و غیره نیز بایست نکات و پیشنهادهای گفته شده سریع بکار گیرند.
دست از توهم شکست کامل و نابودی دیگران بردارند و از دم دستترین موارد برای کار مصالحه و برقراری صلح را شروع کنند، قطعا دست برداشتن از اتهام زنی در مواردی خودشان بهتر میدانند مسئله نیست مانند اتهامات ساخت سلاح هسته و مواد با غنای بالا!، مثل روز روشن است چند ذره اورانیوم بالا پیدا شده میتواند کار عوامل خرابکار باشد در محلی بگذارند، واقعا این قدر مردم اگاه را احمق فرض کردنده اند به همین راحتی باور کنند این اتهامات مضحک را؟!
اگر واقعا نگران اشاعه سلاحهای هسته ای هستند، فورا مذاکرات آژانس و احیای برجام و ملاقات از سر بگیرند. اگر حقیقتا و واقعا خواهان صلح هستند نگذارند تندروها در ج.ا، کشور ایران نامید از توافق احیای برجام و گشودن باب رابطه نرمال با غرب نکنند و اجازه دهند ایران به سمت بیطرفی مفید در توازن با سایر شبه قطبهای دیگر جهان برود. بهترین گزینه برای همه شبه قطبها و خود ایران، بیطرفی ایران و حفظ تمامیت ارضی و ثبات و حکمرانی مردمی است و استفاده همزمان مردم ایران و جهان از مزایای ژئوپلتیک و ژئواکونومی ایران است.
کلید قفلهای نظام ج.ا داده شده، یا نظام ج.ا قفلهایش باز میکند یا فرومیپاشد
لینک مطالب زیر همگی مملو از کلیدها برای باز کردن قفل های نظام ج.ا است.
اینجاست بار دیگر رجوع میدهم تمام طالب و لینک مطالب و از جمله پشت این اکانت بازخوانی مجدد کنند، اسم این اکانت “به مردم” انتخاب کردم، چون حقیقتا دیگر چندان امیدی به نه حاکمیت است و نه به اپوزیسیون و نه به اجانب، مردم م ملت ایران در یک تنهایی عجیبی گرفتارند، متاسفانه فعلا به جز خودشان به غیر دیگر نمیشود حسابی باز کرد برای حل مشکلاتشان، برای همین در اولین مطلب اکانت گفتم مردم خودتان هوای همدیگر را داشته باشید!
پیشنویس مانیفست گذار به حکمرانی ملی و مردمی ایران، بعنوان آخرین فرصت پیشهاد همزمان به نظام ج.ا و مردم عادی، برای حفظ کشور و ملت ایران بعنوان کهنترین در تاریخ بشریت
- روسیه می تواند به سرعت پیروز جنگ علیه امپرالیسم ناتو شود؟
- درباره فرمانروایی مردمی (سکولار دمکراسی)؟، اسیرکُشی (امثال محسن شکاری)، نمونهای دیگری بر نانظامی ج.ا؟!
- همزمان میتوان خواهان احیای برجام بود و هم اپوزیسیون ج.ا و…، بررسی چگونگی رفع سوءتفاهمات ضد کشور و ملت ایران (بخش سوم)؟! از سرنگونی ایرباس تا بوئینگ، از غرب و متحدان تاکتیکی شرقی و غیره، و اسرائیل و کشورهای عربزبان تا حاکمیت ج.ا و سمپاتهایش…
https://www.tribunezamaneh.com/archives/330140
https://www.tribunezamaneh.com/archives/331075
https://www.tribunezamaneh.com/archives/337229
- دنده معکوس بزن غربی!، عمل با سیگنال علنی و توقف تحریمهاست، وگرنه غرب و امریکا و معقولان اسرائیلی بداند با حرافیهای ضد و نقیض یا تهدید و تشدید تحریم نمیتوانند جلوی ساخت سلاح هستهای توسط تندورهای فاسد مافیایی نفوذی در ج.ا بگیرند!
- فرصت صلح را تراژدی نکنید، ارزش ندارد بوسه عاشقانه در خاکستر شدن حماسه فیلم پمپئی!
- ژئواکونومیپُلتیکولوژی معاصر(۷): سپاه پاسداران ملی کشور ایران ذیل ارتش ملی ایران، انقلاب تدریجی بُردبُرد همه طرفین!، مصالحه بخش اصلی از مبارزه برای نجات ایران و جهان و حکمرانی مردمی است(ویرایش ۲)
- ای غرب احمق نباش در قبال تندروهای اسرائیلی و منطقه ای! خِرَدسنجی و تشخیص درستی سخن منتقدان ناشاس، محتوا را با بدیهیات خِرَد و دانش بنسجید، راه اصلی اعتماد به منتقدان، ملاک عقلانیت اعم از ناشناس و یا مشهور بودن
- به مردم ایران: خطر تبدیل ایران به زامبی ستان! خودتان هوای همدیگر داشته باشید تا دچار مرض توحش نشوید مثل بسیاری کشورهای منطقه و جهان!
- آیا در غرب، ائتلاف احمقان و مافیا حکومت میکند؟!، آیا قدرتهای هسته ای و مخالفان تبدیل ایران به قدرت دارنده سلاح هستهای، ج.ا ایران به سوی ساخت سلاح هستهای تشویق و تحریک میکنند؟! و…
- بر اساس توصیه راست گرایان حاکمیت (هر چه دشمن گفت برعکسش کند ج.ا)،جناب های ج.ا چرا خودکشی نمی کنید؟!
-
رابطه کورعقلی و بدعملی رئوس ج.ا ایدئولوژیکزده با واقعیتهای ژئواکونومی و ژئوپلتیکی منطقه ای و جهانی!
-
روز صفر نابودی اهریمن های صهیونیستی تا داعشی…اینها (مظلومیت ها تا توحش ها) واقعی اند!
-
پیشنهادهایی برای گذار مسالمتآمیز به حکمرانی مردمی نوین به جناب ج.ا و مخالفانش!
-
مطالب تکمیلی، از اکبر گنجی تا پان ها، به مردم ایران: خطر تبدیل ایران به زامبی ستان! خودتان هوای همدیگر داشته باشید تا دچار مرض توحش نشوید مثل بسیاری کشورهای منطقه و جهان!
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/bemardom
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.