گمان می کنند با تمسخر این مطالب گهگاه حاوی نکات فوری و با غلط های از روی  عجله یا هر چی غیر از واقعیت است!

اما شاتباه می کنند، اینها واقعی اند،

مرزهای کشورها

قوانین سازمان ملل

قوانین نوشته و نانوشته کشورهیا به اصطلاح غربی و شرقی

کشورها

ی عرب زبان نزاد پراست پان عربیست

اسرائیل در کنترل نژادپرستان تندروی صهیوینستی

نوار غزه در دستان گروهک های التقاطی ایدولوژیک پان فلسطینی  پان عربیستی پان سلام

قاتلان و تروریست های هر کدامشان واقعی اند

این احمق ها تا بی شعورهای مکجازی نویس بدون مسئولیت که ادای ایدئلوژیست های مارکسیتسی و لیبرال تا اسلام گرایی و پان تجزیه طلب

از ویدئوبازهای یوتیوبر برای کاسبی اینترنتی به بهانه آتش جنگ افروزی و

علی اف، اردوغان، نتانیاهو، پوتین، بن سلمان، خامنه ای… تا السودانی و حشد اشعبی عراقی که به اسم اسلام به کام پان عربیم نژاد پرست و جعل نام خلیج فارس این بازی کثیف تکررای ایران فورشی توسط آخوند و سپاهی تا خیانت اپوزیسیون ایرانی نمای عجب موزمارهایی هستند، سه گانه قدرت و قدرت و منزلت تبدیل مثلث اهریمنی شده است

همه واقعی اند،

دور های باطل و باطل های چندیدن گانه، بیش از شش تا!

اینها واقعی اند

جان مردمی کشته می شوند واقعی اند

زندگی بر باد رفته برای طمع سیاست بازان و کمپانی های تسلیحاتی و تجارت نرمال تا پلشت مواد مخدر و سکس.. همگی واقعی اند

رسانه اخوندی و سپاهی طبق فرمول اهریمنی ” هر چه مخالف گفت بر عکس عمل کنید!” وقتی گفتند حکمرانی مردمی، بگویند حکمرانی اسلامی!، وقتی گفتند مصالحه، بگویند جنگ، وقتی بگویند احیای برجام بگویند مرده برجام،

حکومت آخوندی-سپاهی همزمان در حال نابودی ایران است و عجیب در چارچوب سیاست غرب و اسرائیل تحت کنترل صهیونست های افرای جنگ افروز

فوق الذکرها= جمع جنایتکاران جمع است!

توهم و مریضی ایدئولوژی پان  اسلامی پان عربی نفوذی در ج.ا امورز ایران و مردمش در گروگان گرفته است

 

 

 


مطالب مهم قبلی

 

در مطلب قبلی چند نکته دیدم توضیحی کوتاهی بدهم که مورد سوءتفاهم نشود:

 

امثالهم، بحث اینکه مذهبی یا دینی یا بی دین یا ضد دین یا موافق دین باشیم و یا نباشیم نمی کینم، اصلا بحث سر اعتقاد من نوعی نگارنده به اینها نیست، در یک جایگاه یک منتقد از میان اشخاص معمولی ناشناس در این دنیای فانی و عمر کوتاه بر حسب وجدان انسانی هشدارنامه گونه ای نوشتار کرده و منتشر کرده و از هر کسی دارای توانایی بیشتر است با نثر و نوشته بهتر مضامین این مطالب را بازگو و به سمع و نظر مردم داخل ایران برساند.

مضمون مطالب، مستقیم مردم داخل ایران است، نه حکومت و یا نظام حاکم ایران، نه اپوزیسیون، نه اجانب اعم دشمن وجودی ایران یا دشمن نظام ج.ا و بقیه مزدوران داخلی و خارجی شانف از نظر من همه شان تکالیف ضد ایرانی شان کمابیش روشن است، حداقل گناه همان دلسوزان و مدعیان برای مردم اکثریت فلاک زده  و زیر ستم نظام یا حکومت ج.ا همین است، بعد از ۴۴ سال هنوز در حال نبرد های مجازی و لفطی تئوریک در باب چگونگی حاکمیت آلترناتیو  هستند و یا مثل آن گروهک کوچک جوانکی که تا همین چند ماه پیش کمال و تمام در قامت مدافع نظام ج.ا بود و حالا در برخی امور بعد آن همه فجایع و جنایت عوامل ج.ا در چند ماه اخیر،  موردی چند تا تغییر موضع داده و معذرت خواهی کرده است! اما باز بر همان رفتارهای شبهه آمیز- برخی آن را روان پریشی و برخی کاسب یوتیووبر درامدزایی از راه دریافت اعانه و حتی مامور نفوذی ج.ا در اپوزیسیون خارج و بر هم زننده اتحاد مردم علیه ج.ا و غیره- اما برای من نوعی نقش مخرب او در تایید سیاست های غلط و ضد ایرانی ضد بشری ج.ا از جمله سیاست حمایت از تحریم و دشمن تراشی ایدئولوژیک اقلیت تندرو پان اسلامیستی-پان عربیستی نفوذی در رئوس ج.ا که منجر تبدیل دوستان دوران شاه در غرب و متحدانش در جهان (تقریبا عمده اقتصاد سیاسی جهان!) شد و آنها تبدیل به دشمن خطرناکی کرد که کشور و ملت ایران را با انواع دسایس و اقداماتشان- حتی ضد قوانی سازمان ملل و حقوق بشر و بدیهیات عقلانی و اخلاقی و انسانی-از جمله تحریم و ترور تا کارشکنی و نقض برجام! برجامی که یک توافق برد-برد نسبتا خوب بود هم مانع سرکشی ان اقلیت شبه روان پریش و بیمار ایدئولوژیک پان اسلامی-پان عربی نفوذی ج.ا گرفته بود باری ساخت بمب اتمی و هم برای مدت نسبتا خوبی آرامشی بر ژئوپلتیک و  ژئواکونومی منطقه می داد و عاملی برای بسترسازی نرمال سازی حاکمیت ج.ا بود.

 

اما همرمان تندروهای اسرائیل (موسوم به صهیونیست های افراطی که عامل برهم زننده صلح اسلو بودند در این زمینه با ج.ا یک همکاری مشترک عجیب تااکنون در شکست و کارشنکنی صلح اعراب و اسرائیل داشتند) و پان عرب و پان اسلامی افراطی نماد توحش این چند گروه در داعش تا تروریست های ناشناش و… از جمله بخشی از اپوزیون تشنه قدرت که با لابی گری در دوران ترامپ موجب نقض برجام شدند!

در این میان همان گروه کوچک جوان مذکور تمام قد در یک پارادوکسیکال عجیب همزمان ضد اسلام بود و هم مدافع حکومت ج.ا که امروزه نمایشی شبه داعشی دارد! لاپوشانی بر اشتباهات استراتژیک رهبری ج.ا و نابود کردن اندک بقایای دمکراسی ضعیف جمهوری در ج.ا را تحسین و تایید می کرد!

هنوز هم معلوم نشده درد و مرضش چی هست که این قدر از دمکراسی و سکولاریسم بد می گوید و چه آلترناتیوی دارد در برابر نفع سکولار دمکراسی؟!

امثال اینها اصلا معلوم نیتس مرضشان چی هست که در کشورهای کمابیش سکولار دمکرات (از این گروه کوچک جوان تا مارکسیست ها و چپ های التقای مانند مجاهدین خلق و..) چه مرضی دارند این قدر با سکولار دمکراسی دشمن هستند و اما در همان کشورها در امنیت و بعضا رفاه به تجارت هستند و هی بدون در نظر گرفتن مزایای اثبات شده سکولار دمکراسی و ورشکستگی ایدئولوژیک مارکسیسم باز هم بر طبل مخالفت با سکولار دمکراسی می کوبند؟!

 این مخالفان و دشمنان سکولار دمکراسی چه فرقی با بیماران اقلیت نفوذی در ج.ا با ایدئلوژی روان پریش آخرالزمانی ج.ا دارند؟!

 

تاریخ مختصری مرور کنیم در خواهیم یافت، مشکل بشریت از زمان شروع تمدن و ایجاد حاکیمت چه به صورت رئاست قبیلگی تا تمدن کشورهای بزرگ تارخی تا اکنون، درد پر خسارت و رنج آور دیکتاتوری بوده است، استبداد خودکامگی و دیکتاتوری و امثالش چه به صورت حاکمیت گروهی و شورایی و چه انفرادی و وراثتی در ظاهر شاهِ خدایی (مثل همین حکومت ج.ا که مدعی نائبی از امام معصوم و در کل از جانب خدا است) و چه خداشاهی (مانند فرعون ها) و چه انواع سکولار و شبه سکولار یعنی سلطانی یا رایست جمهوری کذایی امثال حکمتهای مارکستیسی و غیره!، درد دیکتاتوری و ظلم ناشی از ن بوده است، اختراع و شبه انقلاب دموکراسی چه به صورت فُرمی جمهوری یا پادشاهی مشروطه و شورایی پارلمانی تا حد زیادی مرهمی بوده بر درد مزمن تاریخی رنج آور و پرخسارت ستمدیگان بشریت در طول تاریخ.

به این معنی ینست که سکوار دمکراسی در انواع مختلفش بی نقض است، سکولار دمکراسی یک روند بی پاین و رو به تعالی بایست باشد، هیچ چشم اندازی به تکاملش نیست، اما بایست دائم در حال اصلاح خودش باشد، حال عده ای برای اینکه سوءتفاهم برطرف شود و گیر الفاظ و لغات نباشند سکولار دمکراسی به زبان های خودشان معانی و تعاریف کرده اند و خصوصیات مشترک و عمده ای برایش برشماردند مثلا:

۱- مردم سالاری، حکومت مردم بر مردم، حکمرانی مردمی، منظور این است حاکمیت با رضایت و رای و نظر مردم باشد و یا تا جایی ممکن است با اکثریت مردم همراه و مطلوب و راضی کننده میانگینی از حد انتظارت یک حکومت مطلوب و مورد رضایت عمومی از جنبه های عدالت و قانون مندی و اتخاذ حکمرانی برای نفع عمومی (منافع ملی) باشد.

۲- تا حد امکان حداکثر آزادی های شخصی و عمومی فراهم کند، بویزه در امر سبک زندگی، عقیده شخصی و ابراز آن، آزادی مطوبعات و رسانه ها  و دسترسی عممومی به اظهار نظر بویژه نقد حاکمیت در مورادی چون نظم و قانون مندی و مبارزه با فسادهای عوامل حاکمیتی با بویزه در امر مالی و اقتصادی (موسوم به حق الناس یا بیت المال) و آزادی در ابراز و نوآوری و خلاقیت در امور فرهنگی همچون انواع هنر و ادبیات.

۳- حقوق بشر لااقل در حد اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل، هر چند در مورد دوم آزادی یکی از موارد اصلی حققو بشر است، اما حقوق بشر بسیار گسترده تر از آزادی ایست، یکی بدیهیات حقوق بشر را برخی در حداقل های موسوم به هرم مزلو بیان می کنند، داشتن فرصت حداقلی برابر برای معاش  و کسب مراتب ترقی اقتصادی و اجتماعی و سه گانه قدرت-ثروت-منزلت اجتماعی، دادن فرصت برابر اولیه از طریق تحصیل رایگان ابتدائی و مشارکت در امور اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و تحزب و غیره.

یعنی سه گانه قدرت-ثروت-منزلت اجتماعی در انحصار یک اقلیت نباشد، همه مردم کمابیش و به فراخور از حداقل تا حد متوسطی برخودارا باشند. گردش نخبگانی از طریق انتخبات در رجیان بوده و مانع ایجاد دکیتاتوری و انحصار سه گانه مذکور شود.

حقوق بشر بسایر فراتر از موراد گفته شده است، بدیهیاتی چون حق حیات و اشتغال و انتخاب مکان زندگی و همسر و فرزند آوری و تربیت فرزند تا سن قانونی مثلا ۱۸ سال و تضمین سلامتی و بازنشتگی (تامین اجتماعی) و منع استثمار و بهره کشی بردگی وش به بردگی باز از موارد است.

این سه گروه از انبوهی مزایا و انتظارت حاکمیت سکولار دمکراسی است، حالا نمی دانم مرض برخی مثل آن گروهک جوانک یا مارکسیست ها و بقیه چیست که این گونه آسمان و زمین ریسمان به هم بافته و بهانه می آورند برای مخالفت با سکولار دمکراسی؟!

اصلا بنا بر آزمون و امتحان بدی که مارکسیسم و پان اسلامی و پان های قومی از جمله پان کردیسم و پان عربیسم و پان ترکیسم تا نازیسم و فاشیسم و این قبیل حکومتهای ضد سکولار دمکراسی داده اند، این چه وقاحت و این چه عقده و مرض روان پریشی است که تنها مورد ضد دیکتاتوری در دسترس فعلی بشریت یعنی سکولار دمکراسی مخالف می کنند؟!

اینکه حکومت های غربی و شرقی مدعی سکولار دمکراسی، این نوع حکومت به طور ناقص در داخل کشورهایشان اجرا و برای خراج بر اقتصای منافع ملی یا گروهی صاحب قدرت کشورهاشان اجرا نمی کنند و نمونه اش تحریم های وحشیانه و ظالمانه علیه مردم ایران به بهانه مخالفت با کارهای داعشی وار و تمایلات ماجراجوی هسته ای اقلیت حاکم بر ایران! اما در عمل دارند مردم عادی ایران مجازت و ازار و اذیت می کنند و در کمال وقاحت و تعجب بخش عمده اپوزیسون مدعی مخالفت با ج.ا عملا عامل و تشویق این تحریم ها و بدتر مشوق حمله نظامی به ایران و یا با ترفندهای چون فدرالیسم در صدد تحزیه ایران هستند!

ان هم ایارنی که کهن ترین کشور و ملت جهان است و این ایارن است در اصل بایست مدعی بر سایر راضی باشد و نه دیگران! هر چند شخصا معتقدم دیگر دوران کشورگشایی و کشور جدایی (تجزیه طلبی)  باید پایان یابد و مرزهای کنونی حفظ شود و در عوض با یاجاد پیمان های دوستی و همکاری مرزها کمرنگ شود و مردم کشورها بتوانند آسان تر با هم اترابطات انسانیو غیره داشته باشند و احسسا جدایی میان دو سوی مرزها کم و نا رفع شود. بجایش صلح و دوستی و همکاری و امنیت و توسعه انسانی و اقتصادی و فرهنگی ایجاد شود.

برخی از نوشتارهای مشابه نگارنده و دیگران در این باره

نقدی بر اکبر گنجی

 

نقد بر نظریات اکبر گنجی یکی کرده، اما اکبر گنجی در سال های ایخر ییک زا بهترین اشخاص در روشنگری درباره سکولار دمکراسی بوده، من هم کاملا موافق نیستم با همه نظریاتش، اما درکلیت سخناش در باب سکولار دمکراسی درست است،

من با الهام دیگاه های اکبر گنجی سال هاست متوجه انحراف تشیع ادعایی ج.ا بویژه امثال شاگردان مصباح یزدی و مدرسه حقانی شدم (امثال منصباح در یک ادقام ضد قانون اساسی جمهوری اسلامی، بحث حکومت اسلامی ۴۰ سال در ج.ا ادامه داد و متاسفانه بخشی از بدنه حکومت ج.ا بویژه در بیت رهبری و سپاه و امثال سعید جلیلی و برخی دولتیان دوران احمدی نژادیسم پیروی این انحراف ضد قانون اسای ج.ا شدند و امروه این قماش تقریبا همه ارکان انتصابی و انتخابی ج.ا گرفتند و در همدستی آشکار با مافیای اقتصادی فاسد و همرهی عجیب با تندروهای صهوینست اسرائیل در صدد نابودی برجام و ایجاد جنگ و حتی نابودی کشور و ملت ایارن هستند! به طوری امثال اکبر گنچی به طعنه یا شاید هم به رساتی آانها نفوذی صهیونستهای تنودرو در جا می نامد!)، یعنی بر خلاف ادعای ج.ا، شیعه در عصر غیبت یک مذهب شبه سکولار است و عملا از زمان صفویان تا پهلوی متضمن حاکمیت سکولار بوده چرا اساسا حکومت به نام و یا نائبی از طرف خدا رَد کرده مگر به شرط حضور امام معصوم، از آنجا امام غیب است و عملا هزار غایب بوده به قول خمینی شاید صد هزار سال دیگر هم حاضر نشود!، عملا شیعه یک مذهب سازگار با سکولار مکراسی است!، بهق ول معروف چه سر به کلاه و چه کلاه به سر، در اصل داستان فرقی نمی کند و ادعای حکومت ولایت فقیه یک انحراف از شیعه دوازده امامی اورجینال است!

حالا برخی برای اینکه بهانه بگیرند، حتی پیشنهاد ادامه حکومت چانشنیان خمینی و خامنه ای به هر شکلی به غیر حکومت ج.ا دادند، فرض مخال نیست، هر چند تقریبب عید است مثلا مجتبی خامنه ای و سپاه بیاند قید ج.ا بزنند و یک حکومت شبه سکولار دمرکاسی راه بیاندازند و چه بهصورت پادشهی مشروطه و چه جمهوری سکولار دمکراسی!

 

ویرایش ۲: دزدی حکومتی از جیب فرودستان را پایان دهید! هشدار به ایران، بودجه ۱۴۰۲ نمادی از وادگی در جنگ ترکیبی در واکنش ج.ا

 

آیا پس از پایان رژیم کنونی ایران یک نظام دموکراتیک جایگزین آن خواهد شد؟

بودجه ۱۴۰۲ یا توهمات یک حکومت در حال سقوط؟!

 

 

همنشین بهار: کنوانسیون چهارم ژنو Fourth Geneva Convention

نامه‌هایی به خامنه‌ای؛ از اصلاح‌طلبان داخل تا اپوزیسیون خارج

 

صدارت : نیاز به آلترناتیو و بدیل – بدیلِ مردم‌خواسته، و یا «بدیل» قدرت‌فرموده؟

ژئواکونومی‌پُلتیکو‌لوژی معاصر(۷): سپاه پاسداران ملی کشور ایران ذیل ارتش ملی ایران، انقلاب تدریجی …

 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)