از اشخاص- نامدار تا امثالهم خودخواسته ناشناس-همیشه طی سالیان خواهان برقراری صلح و عدالت و سعادت و حقوق بشر در تمام جهان بوده ایم، اما بسی افسوس از ما و به مردم موانعی ساخته اند در تحت عنوان سانسور رسانه و تروریسم علیه منتقدان و روشنگران باوجدان پاک نهاد!
توحش تروریسم دولتی و غیر دولتی در منطقه پیرامون ایران و در جهان، مانعی بزرگی است تا حقایق پشت پرده و عیان وقایع رخ داده یا در در خطر وقوع دریابند، و از بدتر بتوانند تاثیرگذار بر اصلاح و مانع شوند در وقوع جنایت و تخریب های ضد حقوق بشری اعم از مادی و غیر مادی.
باطل های بسیار، بسیار بیشتر از آن شش تایی فلانی گفته در کارند،
– آنچه زمانی نژادپرستی یا نژادگرایی در چهره زشت ظلمهایی چون برده داری تا تعیض نژادی غربیان علیه مثلا رنگین پوستان بود، امروزه در پس تئوری ها و ایدئولوژی های ایسم داری از کمونیستی و کاپیتالیستی و از پان گرایی (تُرکی، عربی، کُردی و…) تا اسلام گرایی و از نازیسم تا صهیونیزم در جریان بوذه و هست!
– حقایق وقایع اخیر پیامها و راهنمایی آشکاری به رئوس جا میدهد مثلا، به خوبی نشان داد ۴۴ سال توهمات پان اسلامی آشکار رئوس و عواملش و در خفا پان عربی و سایر پان گراهای نفوذی در ج.ا بر خلاف منافع ملی ایران و ایرانی اورجینال!،
– توهم داشتن نیروی نیابتی از برای ج.ا ایران؟
کدام نیروی نیابتی التقاطی پان اسلامی-پان عربی امروز برای منافع ملی ایران کاری میکند؟! نزدیک به یک سال است نفوذی های پان اسلامی-پان عربی و سایر پان ها هر چه کردند در خیانت به منافع ملی ایران و در خدمت اجنبی بوده!، از تعلل در خنثی سازی تحریم و احیای برجام تا تشدید انزوای ژئوپلتیک و ؤئواکونومی ایران، وگرنه الان بایست امارات و سعودی منافع نظامی و اقتصادی استراژیکشان آماج حملات موشکی و پهپادی میبود که در حالی ایران تحت تحریم است در بهترین شرایط در امنیت دارند نفت و گاز صادر میکنند و رکب ضد حقوق بین الملی میزنند آن دوستان کذایی شرقی از چینی تا کره ای و با ایران کهن همچون لاشه گشوت قربانی کارت بازی میکنند با پانعرب های عقده ضد ایرانی!، در حالی بایست یکسال پیش برجام احییا میکردند و در جنگهای به ایران ربطی ندارند همچون روسیه-اوکراین کاملا بیطرف میمانند، بیطرفی مقتدرانه نیروی مسلح بازدانده فعلی باشد و نه به سبک ضعیف قاجار و پهلوی در جنگ های مطنقه یا و جهانی از پایههای استراتژی ایران باید باشد همچنان برخلاف منافع ملی خودش قاطی جنگ اعراب و اسرائیل کرد و جز زیان های غیر قابل جبران نسل سوزانه سایسی اقتصادی برای ملت ایران نداشته تااکنون!، چه دلیلی دارد میلیاردها دلار پول از بیت المال مردم ایران صرف ساخت و پرداخت جریانهای موسوم به جبهه مقوامت (حشد الشعبی عراق و سوریه و لبنان و فلسطین و یمن) بشود و امروز این قوای تخیلی نیابتی ایران بجای اینکه نفعی برای منافع ملی ایران داشته باشند، بیشتر اسباب زحمت و ضدیت یا بیتفاوتی وبیخاصیتی به منافع ملی ایران هستند؟!
در حالی ۴۰% افزایش تورم زایی در بودجه سال آینده در بحران تحریم و کمبود منابع افزایش میدهد بجای اینکه فریز و صرفه جویی کند، در عین حال یارانه را ثابت نگه میدارد علی رغم این عملا ارزشش نصف شده و حتی همان سیصد هزار تومان به مشمولانی زیاید نمی دهد! چندغاز از ده درصد محروم میکند و در حالیکه میلیاردرها دارند یارانه چهارصد هزار تومانی میگیرند، همان تبعیض ظالمانه عدم شناسایی که موجب فرا مالیاتی ثروتمندان میشود و در حالی از بیکار فیر و مرده و زنده فرودستان مالیات برمصرف ۹% با عوان عوام فریب بر ارزش افزوده میگیرند!
این اتفاقت اخیر مدعی ظاهری و نمادین – اما در حقیقت قوی ضد منافع ملی- همچون پلشتی جعل نام خلیج فارس و تهدید تمامیت ارضی در پس ادعای واهی حکومت تازه تاسیس امارات نسبت به جزایر سگگانه پیام روشنی به رئوس و عوامل ج.ا است، اما بی غیرتی ظاهری ج.ا در حقیقت آشکارسازی ماهیت حاکمیتی ضد ایرانی ۴۴ ساله بود که مثل انگل انواع پان غیر ایرانی و بلکه ضد ایرانی (اسلامی، عربی، تُرکی، کُردی و…) خودش در ظاهر تشیع و دروغین جمهوری اسلامی نمودار شدذه است.
ناآگاهی و فریب خوردگی شاید اکثر مردم ایران طی سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ از ماهیت این جریانهای ضد پهلوی موجب سرنگونگی احمقانه پهلوی شد .
البته پهلوی که مملو کارهای خوب بدنسبت به ایران بود و نمی شود یک طرفه به قاضی رفت فقط خوبی یا بدی هایش دید اگر ذره ای انصاف داشته باشیم.
طی ۴۴ سال هر روز و هر سال مردم ایران تاوان سنگین اشتباهات حمایت از جریان تحریفی ضد شیعه اورجینال (جریان خمینی) و التقاطی امثال مجاهدین خلق تا ملی مذهبی (التقاطهای از مارکسیسم تا اسلامیسم با رگههای خفیف نمایشی و منفعلی از ملی ایرانی) که نهایت به قول پهلوی ها، ائتلاف ارتجاع سرخ و سیاه، موجب سرنگونگی و براندازی نظام پادشاهی مشروطه شد.
نظام پادشاهی مشروطه ای خودش یکی از مقصران اصلی این سرنگونی بود با اعمالی موجب انحطاط دمکراسی پارلمانی و شورایی (مشروطه) در زمان سالیان انتهایی پهلوی دوم شد که نمودش حاکمیت به ظاهر یکدست تک حزب رستاخیز!
آری!، مشاهده میشوم در ظاهر اسم جمهوریت را یدک میکشد و امروزه در ابعاد کوچکترین تشکیل دهنده کشور ملت از روستا و شهرها شورایی است تا موازیشاری مجلس شورای اسلامی با انواع شوراها و انجمنها و اتحادیه ها و کانون ها عمدتا صنوف و سرمیاه دارن و الیت های چون پزشکان وکلا و متاسافنه خروجی این همه به ظاهر حاکمیت شورایی، منجر به حکمرانی مردمی ملی ایرانی نشده است، به جز تشدید فساد اقتصادی و مافیاگری و انحصار و رانت و انواع دزدیهای بزرگ و ابر دزدی های چون تورمخواری حکومتی-مافیایی!
آری همان تجربه تکراری انحطاط سیاسی و اقتصادی در ابعاد وخیمتر برای ملت مردم ایران در زمان حاکمیت اسلامی (آلوده به پان ضد ایرانی) که حتی نتوانست و نخواست اندکی از جمهوریت و دمکراسی و تحزب واقعی را تحمل کند حتی بین خودی چپ و میانهرو و راست گرای نمایشی اش!
حذف عملی دو جریان کذایی چپ و میان رو و سه قبضه سه گانه قدرت و ثروت و منزلت توسط راست گرای نمایشی کذایی ج.ا تحت پروژه از اول در توهمات و شاید واقعا عامل نفوذی جریان خمینی و پیروان اصلی (و نه عامه مردم فریب خورده) تحت نظریه ولایت فقیه (انحراف آشکار از سنت شبه سکولاری هزار ساله تشیع دوازده امامیه در عصر غیبت، خب برای سرکوبیدن امثالهم، ما را به حجتیه و غیره متهم میکنند، نه! امثالهم هیچ ربطی به حجتیه نداریم.
اگر فاشسازی و روشنگری میکنیم درباره ماهیت اورجینال سکولاری غیر دینی بودن یا سکولاری وبدن حکومت در عصر غیبت، برای رفع این بلای تئوکراسی تحت عنوان جمهوری اسلامی و در حقیقت التقاطی پان اسلامی و پان گرایی قوی نفوذی در ج.ا است، وگرنه طرف درای حکمرانی مردمی یعنی سکولار دمرکاسی بر اساس منافع ملی ایرانی هستیم، هدف خنثیسازی ایدئولوژی ج.ا هستیم که دارد از تشیع سوءاستفاده میکند و متاسفانه تشیع و آنچه از اخلاقیات تزریق شده به تشیع توسط عالمان و فلاسفه جهانشمولی از روی ناچاری به سام شیعه اصلاح گر شده و ایرانیزه کردن این مذهب و تبدیلش به آیین در جهت منافع ملی ایرانی، اما خمینسی است ها و التقای های بعدی اش هزار رنج و تلاش آن عالمان و فلاسفه و دولت مردان ملی بر باد دادند، از فردوسی تا یعقوب لیث، از خیام تا مازیار، و از ابن سینا تا ستارخان، از رازی تا بابک خرمدین آذربایاگان ایرانی، از سعدی تا امیرکبیر!) بود به این نتایج فاجعه باری برسد در نمایش تئوری پرداز امثال مصابح یزدی با تز حکومت اسلامی در مقابل “جمهوری اسلامی” بر ایران تسلط یابد، تزی ایران همچون میزبان برای انگل التقاطی پان اسلامی و پان گرای قومی (ضد ملی ایرانی) خودش انگلوار جا بزند.
امروز عواقبش دامن گیر اکثریت قاطع ملت ایران کرده و ایران در آستانه بحران های خانمانسوز اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی و تمدنی قرار داده است و هر چه قدر سرپل های نفوذی در عراق و لبنان و سوریه و یمن و فلسطین دارند نشان میدهند ضد ایرانی بودنش را، همچنان با کور عقلی و بدعملی همان راه خمینی ایسم و پادوهایش همچون مصباحیون که تحت عنوان حکومت اسلامی (اخیرا در تقابل پیشنهاد حکمرانی مردمی، ضد حمله کن با طرح حکمرانی اسلامی!) علیه جمهوریت (که فُرمی همان محتوای حکمرانی مردمی و ملی در فُرم پادشاهی نظام مشروطه و شورایی از دمکراسی است) میرود!، انگاری مثل هر انگلی برایش ممات و حیات یک کشور و ملیت تاریخی و کهنترین در جهان یعنی ایران برایش مهم نیست!
روز صفر نابودی اهریمن های صهیونیستی تا داعشی…اینها (مظلومیت ها تا توحش ها) واقعی اند!
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/bemardom
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.