بر حسب علایق و رنج در خود و دیگران و پس از چند دهه مطالعات متوجه شده ام تقریبا یک چرخه باطل بدیهیات اولیه حقوق بشری مردم در حال گرفتن و باز ستادن توسط حکومت (رژیم/نظام)ها در طول تاریخ بوده است!، عملا مطالعه سیر تواریخ جنگ و صلح و انقلابات و شکست و پیروزی های جنبش های مردمی و نخبگان پیشرو (آوانگارد) و آن همه قتل عمد (کشتار و اعدام ها و ترورها و…)،
این نگارش نشانه وضعیت داغونی جاتی است، افتضاح و انحطاط مردمی که دائما اشتباهات کشورسوزی می کنند!
نژادپرستی بسترساز نژادستیزی
آن گاه پیرایه های عقیدتی و ایدئولوژیک از اذهان بشریت بزداییم درمی یابیم، اصیل ترین چیزی بشریت در نابود کردن کامل خویش باز می دارد عشق متقابل مادر وفرزند است.
- این توهماتی که اکثریت مردم ایران یا سایر کشورهای جهان دارای خلوص بالای نژادی هستند و که هیچگاه کمابیش با سایر تیره هیا نژادی اختلاط نداشته و مثلا مردم امروز ایران همان پروتوآریایی های باستان هستند، اَرئیه که صورتش هندی اش آریو است، نامی برای گروه وسیعی اقوام طوائف کوچنده و دامپرور و یکجانشین فلات ایران و پیرامونش بودند که گویا در تاریخ به اَرئیه ویج توصیف شده است.
- نگارنده پس ده ها سال مطالعه منابع و آثار رسمی و غیر مرسی، به این گمان نزدیک به درست رسیده که تمام داستان آریایی همزمانی دارد با دوره های اقلیم شناسی آب و هوایی، اولین تفکربرانگیزترین مطلبی که خوانش شد،
- مقالات زنده یاد جهان شاه درخشنانی بود درباره مردم آریایی و سکایی و کاشان و…
- سر نخ این انگاره که داستان های ادیانی نوح و جمشید و اسطوره گیلگمش همه اشاره به اتفقات بسیار ناخوشایند پر رنج مردمان هزارهای دور دارد که در داستان توافن بزرگ و بالا آمدن آب سطح دریاهیا آزاد بوده، نخست جلگه خلیج فارس پر آب می شود در دریای شمال اقیانوس هند،
- ذوب شدن یخ خای کوهستان و بالا آمدن دریاچه های درون فلات ایران، به طوری یک ترعه از جازمویبان اتصال کرده به هاومن و مرزهای ما بین دو کشور امروزی ایران و افغانستان و در نهایت این ترعه از طرق صحاری ترکمنستان امروزی به دریای کاسپین رسیده، سد عظیمی در مهاجرت از آب و سیلا و خسکسالی و ترسالی های شدید، سبب مهارجرت های خونین و زد و خوردهای هولناک و کشتار بوده است،
- بومیان فلات ایران و پیرامونش طی دو تا سه هزاار سال در بازه زمانی ۸ تا ۳ هزاز سال پیش مکرر اقدام به مهاجرت کردند، قبل زا آن هم ایرانیان باستان مهاجرت کردن در هزارهای نخست پس از آخرین عصر یخبندان،
- در این مهاجرت های عظیم، آمیختن ژنتکی و همگرایی ژنتیکی شدیدی حاصل شده است، نگارنده بر اساس احتمالا بر ایتن تصور است تیره موسوم به سفید دارای قدرت پایداری ژنتیکی ضعیف تری نسبت به تیره زرد و سیاه است، به طوری سیاهان روی پوشت و چشم و لب و مو به شدت بر سفید و زرد تاثیر می گذارند و زرد بر سفید،
- اگر متوسط چهرگانی اکثریت ایرانیان نزدیک به هم است نشان می دهد تعداد جمعیت تیره سفید ایرانی بسیار بالا بوده وگرنه با توجه غلبه ژنتیک تیره هیا زرد و سیاه، بایست غالب چهرگانی مردم ایران زرد و سیاه می بود، اینها اثبات می کند احتمالا، از ابتدای پس از یخبندان بزرگ تا اکنون تیره نژاژدی ایرانیان سفید ایرانی بوده است،
- با این وجود تقریبا در تمام خاندان های ایرانی ژن زرد و سیاه موجود است و به همین برای چندمین بار اثبات می شود انگاره نژادپرستان موهوم و باطل است، نژادپرستی از نظر نژاد گرایان موسوم به پان آریایی بر ادعا است که نژاد عمده نسبتا خالصی از پروتایپ ارئیه است!،
- در حالی بنا بر ادعای تحیقیات ژنتیک عمده این تیره همگونی با محدوده جنوب غربی و جنوب ایران دارد که بالغ ۸ هزار سال پیش تا اکنون در محدود باستانی عیلامی های پیوندی زبان و محدوده اسطوره ای ارتته است.
- سومری ها پیوندی زبان بودند و بنا بر تواریخ گل نوشته آنها نیز از شرق دریاییی آمدند که امروزه جلگه خوزستان بوده در شش هزار پیش مهاجرت کردند،
- موهومات پان های قومی تُرک گرا سعی در مصادره به مطلوب کردن عیلام و سومر کرده اند!، آنها در راستای امپراتوری خواهانه تورانی (که به گمان قریب به یقین قومی ایرانی بودند از تیره آریایی) می خواهند اثبات کنند حق جدایی و یا برتری در سایر اقوام دارند،
- در این میان داغون تر زا پان تُرکی، پان عربیسم است که بی توجه حقایق مکشوفه باستان شناسی و مردم شناسی مردم خوزستان نژاد عرب می پندارند، مهاجران عرب زبان اسلام گرا در سراسر ایران پراکنش کردند، اما نتوانستند برخلاف عراق عرب و شام و شمال افریقا، هویت زبانی اکثریت قاطع فلات ایران را عرب زبان کنند، در بخش کوچکی مردم بومی به تدریج زبانش عربی شد و با مملو لغات و دستوری جات ایرانی فارسی و حتی وجود حروف ژ و گ نشان از این تاثیر باقی مانده بومیان در فرزندان پس از خود است.
- و نمودار هولناک و وحشایانه اش در تراژدی نسل کشی و پاک سازی نژادی حرب یعث عراق بوده!،
- تمامی این انگاره قوم گرایی و نژادگرایی پان، حقیر و ضد حقوق بشری در نهایت در نبرد برای به دست آوردن سه گانه “قدرت، ثروت، موقعیت” اقلیت های حاکمه و رقبای آنها بوده است….
- مردم ایران امورز اگر آگاه شوند نبایست دنبال هیچ انگاره نژادگرایی باشند،
- ایران اکنون به جبر اتفاقات تاریخ – هر چند آسیب پذیر است از نظر تکثر- اما خود این تکثر بستر ایجاد یکی از بهترین سکولار دموکراسی های جهان است،
- داستان این دین های کتابی که کتاب های بسته و غیر قابل تغییر دینی همچون آسمان آمده گرفته و هیچ سر انعطاف ندارند و آنگاه سکولار دموکراسی داستان پایان می دهد با کتاب قانون اساسی دموکراسی. روایت جدید ختم نبوت (نبی=نپی=کتاب، پایان آوردن کتاب آسمانی) و غیبت کبری (پایان دکان دین کران امثال اخوندیسم) همین است،
- از این پس طبیعتی خدایی که دوست داریم به همه بشریت راه همزیستی و همگرایی رهنمود کرده، ازدواج ها به طور طبیعی و غریزه تمایل به هم گونه ها دارد،
- اما این امر مطلق نیست، هم آمیخت سایر تیره ها بشری موجب سرزندگی ژنتیکی و تعالی هوش و فرهنگ و اجتماعی می شود….
نکته: یحتمل، وازه باستانی ارتته، از دو کلمه “ار” به معنی بالا آمده و “ته” به معنی زمین پست است، این واژه در گویش های فارسی خراسانی و بخیتاری و لری و سایر گونه جات ایرانی، به معنی کسانی است از زمین پست به ارتفاعات امده اند، اشاره به مهاجرت بزرگ همان توفان جمشید/گیلگمش/نوح است، احتمالا دو هزار سال کمابیش به طول کشیده و اسطوره کشتی نوح در داستان های توراتی آمده، کشتی همان فلات است(؟) و موجدات در کشتی همان مردم مهاجر و اخشام و بذرهای گیاهانی است با خود آوردند به بالا، ارتته صورت خاصی فارسی قدیم رایج امروز در خراسان تا لرستان است، منطقه مرکزی این مردم از فارس تا کرمان و مکران و تا البرز و زاگرسبوده، مهاجرت از منطقه مرکزی فلات ایران به پیرامون به سوی های غرب و شمال و شرق عمدتا بوده، مردم هندواروپایی زبان امورز حاصل اختلا ان ایرانیان با بومیان پیش از خود در اطراف فلات ایران و هندوستان و اروپا (اوراسیا مرکی وغربی) هستند. برخلاف انگاره غیر علمی و ضد بشری نازیسم آلمانی.
البته مهاجرت رفت و برگشت های مکرری داشته، برخی از همان پوتوآریایی ها از قفقاز و آناتولی و آسیای مرکزی و افغنستان هندوستان دوباره به سرزمین مادری شان برگشتند.
- این مهاجرت پروتوآریایی تاثرات زیاید از نظر ژنتکی بر مردمی که امروزه سامی و قفقازی و دراویدی نامیده می شوند گذاشته. اثر ژنتیکی و فرهنگی و تمدنی پروتوآریایی ها کاملا مردم یهودی و عرب و ترک ها مشهود است.
ادامه دارد این تراژدی…
سکولار دموکراسی- به نظرم- صرفا راه حل موقت است و نهایت کار نیست، همیشه بایست در حال تکامل این سویه ها برای بهتر شدن بود.
متوجه شدم عمدتا کاری صورت می گیرد به شرح زیر است:
- حکومتی توسط اقلیتی از نخبگان شر و خیرخواه با انواع دسایس و ابزارها اعم فریب ایدئولوژیک (دینی یا غیر دینی) بدیهیات اولیه حقوق بشری از عامه مردم می گیرند و سپس در پی شورش و انقلاب و جنبش های حق خواهی کمی از آنها می دهند!، مثلا:
- حق حیات!، حق زنده مانی (و نه لزوما زندگی)!، حق کار (با درامد زنده مانی و نه لزوما زندگی)!،
- حق ازدواج (در چارچوب سیستم های به ظاهر پیچیده تا زنجیره تامین زن برای فرادستان اقلیتی هرزه و سیرنامانی حفظ شود، نمودار تحوشش در بی بندباری و جنسی و حرمسراها حکومتی و زورمندان (ثروتمندان و جذابان و.. است و به طوری که در این جوامع مانند ایران گاه میلیون تن و – به مدت سال ها یا ده ها سال- از مردان مجرد رنج تنهایی را تحمل می کنند)!،
- حق تحصیل (پولی شدن و در نهایت انحطاط فساد آموزشی، به طوری دیکتاتوری غیر مردمی ملی، همان طور مفاهیم خلاقانه تمدن جدید جهانی مانند سکولاریته و لائیسیته و دموکراسی و لیبرالیته با تبدیل به فحش سعی در پوک کردن ارزشی در اذاهان مردم کرده، داشتن مدرک تحصیلی تبدیل به یک کالای قابل خرید فورش کرده، چرا با استقرار سیستم تبعیض و آپارتاید عقیدتی، ملاک برای به دست یازیدن سه گانه قدتر و ثروت و موقعیت سربندگی بر خدایگان دیکتاوری است و سواد و تخصص و مهارت مهم نیست، خدایگان دیکتاتوری با غارت منابع و خرید علم تکنولوژی و صنعت و مواد اولیه برای تقویت تمام خواهی اش از مزدوران نیازی نمی بیند تن به آموزش درست بدهد تا توده فقرا از فقر دانشی رهایی یابند) این حقیقت تلخی است که متوجه نمی شوند چرا آخوندیسم این گونه سیستماتیک از یک طرف با انبوه چرندیات درون کتاب های درسی تزریق می کند و کتاب های سنگین نامناسب از حفظیات علمی پر می کند و دانشآموزش و دانشجو در منگه چرندیات و حفظیات قرار داده و مغزهایشان قفل می کند برای آزاد اندیشی و پرسش گری و تعلیم در سویش تعالی مادی و معنوی و القای پول پرستی و انحطاط اخلاقیات فردینی جهان شمولی، و اما اقدام به استخدام فله اعتراف کنندگان به بندگی خدایگان می کند و نظامات سلسله مراتبی احراز شایستگی نابود می کند!،
- حق ازدواج و داشتن شریک جنسی عاطفی (این یکی از خون بارترین و تراتژیک حقوق بشری است، به طوری برخی مثل عوامانه می گویند که خالی از حقیقت نیست، اینکه می گویند، در طول تاریخ جنگ و صلح ها بخاطر شکم و سیر شکم روی داده و می دهد!)، تا زمانی آحاد مردم از نظر شکم و زیر شکم آسودگی نیابند، به سطح بالاتر از شکم نمی روند، هرم پیشنهاد موسوم به مازلو/مزلو یکی از این پاسخ گویی ها است
بخش ۳، گمانه زنی آماری اقلیت های جنسی و نقش آنها، بازی با کلمات، شاه جمهور یا جمهورشاه و حل اختلاف نمادها، پیشنهادها برای جمهوری سکولاری دموکراسی…
-
در کشوری ده ها سال شدیدترین سرکوب اقلیت های جنسی صورت گرفته منطقا بایست درصد بسیار بالاتری از اقلیت جنسی باشد، کوئیر یا دگرباشان جنسی و کارگان جنسی، یک براورد تخمینی در مجموع دو میلیون تن گمان می شود.
-
کسانی که درگیر مواد مخدر سنتی هستند بالغ بر شش میلیون تن هستند
-
این تخمین به احتمال نزدیک درست به پنداریم، یعنی ۸ میلیون تن چگونه نبایست در نظر نگرفت؟!
-
دعواهای چند دهه سر پادشاهی مشروطه و جمهوری سکولار، بالاخره راه میانه آیا متصور است؟
-
مصالحه بزرگ ملی بر سر این دو شکل از حکمرانی مردمی (سکولار دموکراسی) اگر ماهیت و محتوا را یکی بگیرید، می ماند سر دائمی و غیر دائمی، نمادین شدن پادشاهی و رئیس جمهور، و در عوض نخست وزیر که فرمانده کل قوای مسلح باشد با تریتبات انتخاب پیشنهاد از سوی پارلمان و آن یک تن نخست وزیر هر ۵ سال معرفی برای کسب رای مستقمی از ملت. می ماند نام نماد سیاسی راس کشور، گفته شود شاه جمهور یا جمهور شاه (هر ۵ سال انتخاب از راه پیشنها پارلمان و رای مستقیم مردم) بجای دو عنوان رئیس جمهور پادشاه، هر چند باری کسانی مضحک و عجیب باشد، اما قطعا عجیب تر از عنوان جمهوری اسلامی و رهبر و ولایت فقیه و این همه مصائب در پی اش بدتر که نیست؟
-
شورای ۱۳ تن موقت جمهوری سکولار دموکراسی برای همین منظور پیشنهاد شده. یک بار و برای هیمشه این اختلافات مصیب زا حل شود.
-
اصل سخن همین است که می خواهند با وصله و پینه مسائل عبور کنند و یا مسائل حل کنند؟
-
باز داستان احمد کسروی تکرار نشود که مثلا ۸۰ سال پیش گفت گویا، این ملت ایران یک حکومت به آخوندها بدهکار است و اکنون ۴ سال است همچنان تاوان سنگین زیان مادی چند تلیارد یورویی می دهد و غیر قابل محاسبه زیان های انسانی و فرهنگی و اجتماعی و انحطاط ملی و نسل سوزی و خطرات چون تجزیه کشور و عقیم شدن نسلی و…!
-
حالا می توانند همین اختلاف ها ادامه دهند و این ج.ا به ویران گری و نابودی ایران ادامه دهد.
– بالاخره ملت ایران این به ظاهر باج به نیروهای مسلح و مافیایی بدهند با عفو ملی و این مثلا یک تلیارد یورو غارت ببخشند و یا چند تلیارد یورو دیگر و میلیون زندگی دیگر نابود کنند وسر کمتر دستاوردهای فعلی مصالحه کنند؟!
بخش ۲، اصلاحیه بخش ۱، بنابر انتقادها، اهمیت عفو ملی، چند پیشنهاد افزوده، تعداد اعضای شورای موقت جمهوری سکولار دموکراسی ب
-
اصلاحیه بخش ۱، بنابر انتقادها، چند پیشنهاد افزوده، تعداد اعضای شورای موقت جمهوری سکولار دموکراسی به ۱۳ تن و عضو سیزدم از میان جمعیت چند مییلون تنی افزاد درگیر مواد مخدر سنتی مانند استافده کنندگان تریاک و امثالش!، بله!
انقلاب امری معمول نیست و راه کارها لزوما معمول نخواهد بود، قبلا بر طبیعی بودن استعمال تریاک و حشیش در تاریخ ایران و جهان بعنوان دارو و التیام بخش دردهای جسمی و روحی واینکه انحصارگران استعماری و سرمیاه داری با قصد دنیاپرستی و ثروت اندوزی این راه سنتی مسدود کرده با اعمال گرانی و کمبود موجب رواج فقر و بزه کاری و تن فروشی از روی اجبار و جنایت از و انواع فساد و کشتار سربازان و نیروهای مسلح دردگیری ها و اعدام ها درماندگان شده اند. عضویت یکی از فعالان درگیر در شورای موقت جمهوری سکولار دموکراسی، نشان خواهد داد انقلاب مردمی ملی فریب اختلاف افکنی عوامل دیکتاتوری ج.ا و اجانب حامی اش نمی خورد.
- جرم زدایی از پددی های مانند دگرباشی جنسی، کارگر جنسی، مواد مخدر سنتی بایست بخشی از اصلاحات حاکمیت ملی سکولار دموکراسی (حکمرانی مردمی) باشد.
- نام رسمی حاکمیت حکمرانی ملی، فقط “کشور ایران” باشد، پول ملی نامش “دِرَم” جایگزین نام های اجنبی مونگلوی (تومان) و ریال اسپانیایی
اجنبی حامی ج.ا از غربی و شرقی حرامی تحریم چی تا پان اسلامی پان عربی و مافیایی جهانی و داخلی هستند. مافییا خودرو و مافیای خوراکی جات، مافیای دارو، مافیای لوازم خانگی و فرش ماشینی و لباس و پوشاک و کفش، مافیای لوازم الکترونیکی ارتباطی مانند لپ تاپ و موبایل، مافیای شهردرای های فاسد و کسانی ظلم و جنایت بالاشهری و پاین شهری رواج داده و عملا صنعت ساختمان سازی ایران به رکود کشانده اند با ایجاد شکاف قیمیت شدید بین قیمت خانه پایین شهر و بالاشهری و سیستم سنتی تبدیل به احسن یعنی فروش خانه پاین شهر و خرید در مناطق متوسط و سپس فروش مناطق متوسط به بالا شهری، این سیستم عملا از بین رفته و امکان زیست طبیعی صنعت ساختمان از بین رفته است با افزایش قیمت شدید بالاشهری به طوری که چند برابر تورم متوسط بوده!، و از بین رفتن لایه میانی و عدم قیمت مناسب و کم بالار فتن قیمت خانه پایین شهر به اندازه متوسط تور،
- شرکت هماهنگ مافیایی و با تحرمی چی اجنبی در جنگ اقتصادی علیه ملت چنان بوده کافی بوده در طی این سال ها مثلا کسی از کمبود پوشک بگوید، بلافصله احتکار و رگانی پوشک صورت می گرفت، عملا حکومت نظام ج.ا همان مافیا است، اکنون یک حاکمیت ضد بشری مافیایی ضد ایران بر ایران حکومت می کند و درحال غارت و جنایت و تجاوز و حتی دست درازی به زنان ایران است و ایران فروشی کار اصلی اش است.
- شهریورماه بایست ماه سرآغازی عملی و سریع برای نابودی کامل رژیم و نظام اهریمنی حکومت آخوندیستی پان اسلامی عربی ولایت فقیه “جمهوری اسلامی” در ایران باشد، یک بار و برای همیشه بایست در تدوین قانون اساسی موقت (دو ساله) و همیشگی (با ویژگی قابلیت اصلاح و تغییر و رفراندم و همه پرسی هر ده ساله) بعدی،
- تمام عوامل آشکار و پنهان تئوکراسی (دین سالاری و مشابهاتش) امکان ظهور مجدد نیامد، حاکمیت بر اساس و بینان و ماهیت و محتوای “حکمرانی مردمی” و با ذکر صریح عبارت “سکولار دموکراسی” باشد. همه مردم یک ملیت دارند و ملیت تعریف شده بر این مضمون “همه اتباع ایران که دارای شناسنامه و کارت ملی و گذرنامه هستند” و هیچ فرقی از نظر حقوق انسانی و شهروندی (تابعیت) نداشته و همگی تحت پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان ملی ایران برابر از نظر انسانی هستند.
- بایست قید صریح شود تک همسری دائمی (زمان نامحدود) تنها نوع ازدواج رسمی است و هر نوع ازدواج و با هم بودی دیگر غیر رسمی است و البته بدون جرم انگاری،
- در کل از نظر حقوق بشری، سه حالت در ایران است، یا قانونی و رسمی است، یا غیر رسمی و تنها رابطه متاهلین با غیر از همسر خود ممنوع است و هر چند غیر مجرمانه است و مجازاتی نخواهد داشت مگر در صورت شکایت همسر، و یا مجرمانه، اموری مانند روابط خصوصی جنسی و علایق و قضایای شخصی (مانند مجردی که دوست دختر دارد و یا کارگر جنسی و یا تهیه تا توزیع و استعمال مواد مخدر سنتی مانند تریاک) غیر رسمی و غیر مجرمانه تلقی شده مگر در صورت شاکی خصوصی به مراتب عوارض و پس از حکم قطعی دادگاه با حفظ حرمت و حیثیت اشخاص،
- هیچ گونه شنود و تصویربرداری و انواع تجسس و سرقت اطلاعات مخفیانه از حریم شخصی و موضعات شخصیه بویژه امور جنسی در هیچ دادگاهی قابل استناد نیتس و هرکسی که اقدام به این کار شنیع ضد بشری کند (شنود و تصویربرداری و انواع تجسس و سرقت اطلاعات علیه مردم) مجرم است. نهایت حکم قضایی علیه اشخاص چه ایرانی و غیر ایرانی، حبس ابد است که آن هم در موراد قتل عمد مستقیم توسط فرد یا مشارکت گروهی از افراد، در سایر جرم ها توصیه اکید به عدم زندانی کردن است مگر در موارد افراد شرور و خطرناک، جرایم مانند نقدی و خدمات اجتماعی و محرومیت موقت از برخی امیتازت شهروندی اجتماعی و سیاسی است، هر مقام و مسئول و کارمندی نهادهای حکومتی که مرتکب خیانت به بیت المال (انواع فساد مالی و اختلاس، کلاهبرداری، هر فعل یا ترک فعلی به آسیب به بیت المال معادل بیشتر از مجموع چهارسال حقوق کارمندی شود) بایست برای همیشه از سیستم اداری و کشوری و لشکری برای همیشه اخراج شود.
-
همه انواع تقض حقوق بشر ممنوع است، از جمله شنکنجه، شلاق، قتل عمد به هر شکلی از ترور و اعدام و سنگسار، همچیین تفتیش عقاید و مواخذه و یا مجازات و یا حتی آزار لفظی و تمسخر مردم بواسطه داشتن عقیده شخصی و ابرازش.
جمهوری موقت سکولار دموکراسی دو ساله، بایست در اولین فرصت برگزاری انتخابات تشکیل پارلمان ملی جمهوری سکولار دموکراسی کاملا آزاد چند حزب (+با حق کاندیداتوری افراد مستقل فردی) و ممنوع بودن هر گونه ائتلاف و گروه بندی چند حزبی و یا تشکیل جناح و افراد مستقل باشد، پس تشکیل، نخست ویز که همزمان معاون رئیس جمهور (جمهورشاه) است به مدت ۵ سال خواهد بود و مگر زودتر قانون اساسی همیشگی ایجاد و بر آن اساس آن ادامه و عدم نخست وزیری تعیین شود.
-
نخست وزیر فرمانده کل قوای مسلح خواهد بود.
-
نهادهای قضاییه و مققنه و مجریه بایست کاملا مستقل بوده و هیچ نهادی توان اعمال نفوذ بر آن نداشته و اعضای آن باید به پیشنهاد انجمن کاندیداتوری به رای مستقیم بگذارند، از جمله نخست وزیر پس پیشنهاد پارلمان باید انتخبابش با رای مستقیم مردم باشد. همچننی رئیس پارلمان رئس قوه قضاییه با رای مستقیم مردم انتخاب شود.
-
تمام مواردی که منجر به حضور و نفوذ آخوندها (فقیهان و دیگر اسامی دین کاران از هر دین و مذهب فرقه ایینی ممنوع است) بایست با ملاک قانون اساسی جمهوری اسلامی و مشروطه، قانون موقت اساسی از هرگونه مرواد دیکتاتوری شاهی و آخوند پاک سازی شده و هیچ حقی برای هیچ آخوندی و روحانی هر دین و مذهب و فرقه قانونی نباشد در دخالت امور کشوری و لشگری.
-
شورای موقت جمهوری سکولار دمکراسی ایران، متشکل از دوازده شخص خواهد بود، اعضای پیشنهادی: دو تن از ارتش، دو تن از سپاه، دو تن نیروی انتظامی، یک تن منتخب دانشگاهیان، یک تن ازکسبه اصناف و اتحادیه های کارفرمایان بخش خصوصی، یک تن از کارگران بخش خصوصی، یک تن از کارگران جنسی و دگرباشان جنسی، یک تن از نخبگانی که دارای یکی از شاخص هایی نخبگی داشته باشند از علوم تجربی، یک تن از نخبگان اقتصادی.
همه اعضای شورای موقت جمهوری سکولار دمکراسی بایست بالای چهل سال سن داشته باشند و هیچ شرط مدرک تصحیلی دانشگاهی نباید باشد. -
در کل حداکثر شریط مدرک تحصیلی برای احراز پست و مقام مدیریتی و میانی و بالاتر دیپلم است، برای احراز بقیه مشاغل فقط مدرک خواندن و نوشتن ملاک ست و شایستگی تجربی و علمی با آزمون و مصاحبه و طی کردن زمان موقت آزمایشی اشتغال، مطلقا باید با فساد آموزشی (مدرک گرایی و مدرک فروشی مقابله شود) و به همین دلیل ممنوع باشد استفاده هر عنوان تحصیلی در نام بردن اشخاص از قبیل دکتر و مهندس و استاد و عناوین مذهبی و عقیدتی و ایدئولوژیک و غیره در مکاتبات رسمی و خطابه ها و گزارش و اخبار رسانه های ملی. و همچنین شرط مدرک تحصیلی هیچ تاثیری در ارتقائات شغلی و مزد و حقوق و مزایا باید حذف شود و تنها سابقه و تجربه و شایستگی های علمی عمیل و حسن اخلاق و افزایش بهره وری و خدمت به مردم اشخاص برای تعیین اضافه مزد و پاداش ملاک باشد.
نکاتی برای تسریع پیروزی انقلاب مردمی ملی ایرانیان:
- ممنوعیت هر گونه قتل عمد اعم از اعدام تا ترور و غیره، استفاده تمام ظرفیت های غیر خشونت آمیز به گذار به حکمرانی مردمی
استفاده از همه انواع ممکن روش های حق دفاع مشروع برای دفع متجاوز و اشرار حکومتی و وابسته و ماموران اجنبی و خنثی سازی آنها، هر متجاوز و شروری که در دفاع مشروع مردم کشته شود قتل عمد محسوب نشده و البته هیچ کس از مردم نبایست با نیت کشتن اقدام به دفاع کنند.
استفاده از تمامی امکانات شناخته شده (با رعایت اصول حقوق بشری) و ابتکاری ناشناخته از قبیل تظاهرات، اعتصاب، مبارزه مدنی و نافرمامانی مدنی، تا آنجایی مخل امنیت ملی یعنی:
- تهدید حریم خصوصی و تعرض به خانه و امول شخصی مردم نشود، همچین عدم آسیب به دارایی و اموال عمومی و ملی اعم شهری و کارخانجات و ساختمان ها و پادگان ها و لوازم و تجهیزات نظامی و انتظامی و تاسیسات و منابع زیرساختی ملی و عمومی، تمام صنایع نظامی و تجهیزات نظامی جزء اموال ملی و عموی بوده و بایست حفظ شوند، ت
- مامی دانشمندان و تکنیسین های علمی و تحقیقاتی مراکز صنایع نظامی و دفاعی جزء سرمایه ملی و باید حفظ شوند،
- هیچ کسی حق ندارد اندکی آسیب زده با توانایی بازدانگی دفاعی ایران اعم موشکی و غیره،
- کشور ملت ایران این حق دارد از تمام ظرفیت علمی و صنعتی روز دنیا برای امنیت و بازدارنگی اش استفاده کند
- و هیچ کسی حق ندارد تعرض به تمامیت ارضی و یا هر گونه کار برای تضعیف تمامیت ارضی و یگپارچگی سرزمین ایران انجام دهد.
- کشور ایران ملک مشاع تمام اتباع و شهروندان ایران است و همه منابع ملی روزمینی و زیرزمینی و هوا وفضایش مشترک و مشاع در انتفاع برای همه مردم ایران است بدون هیچ تبعیض.
- طرح مشارکت دادن نیروهای مسلح ج.ا باید به جدیت دنبال شود، تمام اعضای نیروهای مسلحی که به انقلاب مردمی ملی ایرانیان برای گذار از ج.ا به حکمرانی به پیوندند از هرگونه اتهام و مجازات معاف و بخشوده هستند از هرگونه اتهام مالی و غیر مالی (مگر در موارد شکایت خصوصی در نقض حقوق شخصی)، تمام اموال آنها مشروع اعلام شده و متعلق به خودشان است از هر راهی به دست آمده،
- این بخشودگی و عفو در ازای مشارکت کردن و کمک به نسریع به براندازی نظام “جمهوری اسلامی” و گذار به حکمرانی مردمی ملی ایرانیان است.
در همین راستا پیشنهاد می شود اشخاص خانواده های نیروهای مسلح با اعضای خودشان که در نیروهای مسلح و امنیتی مشغول گفتگو کنند برای ترغیب آنها به مشارکت در انقلاب مردمی ملی براندازی ج.ا و گذار به حکمرانی مردمی.
- پیشنهاد عفو ملی، تمام کسانی از هر طرف کمک کرده به براندازی ج.ا و گذار به حکمرانی مردمی، از هرگونه تعقیب قضایی معاف و همه جرم هایی که در زمان حکومت نظام اهریمنی “جمهوری اسلامی” در ایران مرتکب شده اند مبری و بخشوده می شوند، مگر در صورت که شاکی خصوصی در موارد نقض حقوق خصوصی، نهایت حکم حبس ابد برای قتل عمد است، در غیر این صورت مجازات های اجتماعی و نقدی خواهد بود بر اساس عدل و انصاف و نهایت تخفیف ممکن.
-
تمامی تعهدات بین االملی که حکومت سابق ج.ا انجام داده، حکومت جدید بایست متعهد باشد مگر مواردی که ناقض حاکمیت ملی و منافع ملی و حقوق بشری اتباع ایران می شود.
در روابط خارجی، ایران بایست با همه کشورهای جهان رابطه دیپلماتیک داشته و نه سلطه پذیری کند و نه سلطه گری،
- در موارد استثناء مانند کشور و ملت اسرائیل و کشور و ملت فلسطین، یا با هردو رابطه دیپلماتیک و روابط معمولی داشته و یا با هر دو قطع رابطه کند. مگر این کشور و ملت به صلح برسند یا شرایطی ایجاد شود که رابطه با آنها به زیان منافع ملی نباشد،
- در هر صورت بی طرفی فعال اساس سیاست خارجی ایران بایست باشد و این حقیقت که کشور و ملت ایران مانند بسیای موارد مشابه در جهان، یک کشور وملت تنها است و هیچ دوست و دشمن واقعی و حقیقی دائمی ندار و هیچ دوست و دشمن استراتژیک هم نخواهد داشت.
- تنها دوست ملت ایران خودش است
- و تنها دشمنان واقعی ملت ایران فقر و نابرابری و بی عدالتی (از جمله بی عدالتی جنسی) و دیکتاتوری و نقض حقوق بشر و آسیب به محیط زیست و کرامت انسانی و تبعیض و نژادپرستی و انواع آپارتاید عقیدتی و نژادی و قومی و اجتماعی و… است.
- اقتصاد جمهوری سکولاری دموکراسی مبتنی بر اقتصاد بازار آزاد رقباتی و با حق مالکیت شخصی بر دارای و حق وراثت و محوریت بخش خصوصی است، عدم دخالت حکومت در امور اقتصادی مگر برای تنظیم و نظارت و کنترل و حمایت ارزش پول ملی (درم) خواهد بود.و
-
باید حکومت به سمت الغای دزدی از ملت از طرق چاپ پول و پول اعتباری و خلق نقدینگی برود،
-
ممنوعیت انواع وام مانند قرض الحسنه و خوداشغالی و کمک هزینه از بانک ها سایر صندوق ها به کارکنان حکومتی و بانک ها،
-
ممنوعیت ده ساله پرداخت وام از منابع بودجه عمومی و ملی و بانک ها کارکنان حکومتی و بانک ها که از بودجه ملی و قرض الحسنه و… از صد ملیون تومان وام گرفته و برداشته اند. ممنوعتیت هر گونه رانت و ویژه خواری و امتیاز در تمام ابعاد مالی تا تحصیلیف ممنوعیت تمام امتیازت ورود به دانشگاه ها و مدارس برای افراد.
-
تنها حکومت بایست از طریق ارفاق و کمک هزینه آموزشی و مانند بورسیه کمک کند به افراد و خانواده ایثاررگان و زمرندگان راه وطن. هیچ رانت تحصیلی نبایست باشد که موجب شود سیاستگی علمی ضربه بخودر و اشخاص نخبه و باهوش و خلاق از تحصیل و استغال در مراکز داخلی محروم شوند.
-
حمایت از هنرمندان و فن ورزان و مخترعات و مبتکران و کارآفرینان علوم تجربی و دانشی و صنعتی همیشه باید باشد و از فرار مغزها به روش ایجابی و تشویقی به عمل آید.
-
زبان فارسی، زبان رسمی کشور و ملت ایران است، یکی از صاول مترقی قانون اساسی ج.ا اصل ۱۵ است که بایست حفظ شود،
-
تمامی گونه های زبانی (گویش، لهجه، زبان) مجازند از سیستم ها و امکانات غیر از بودجه عمومی بهره می برند برای آموزش و ترویج آنها استفاده کنند، مانند امکانات فضای مجازی و اینترنت، دیگر بهانه ای نیست که برخی قوم گرایان درخواست کنند از بودجه ملی به نفع یک گونه زبانی تقاضای آموزش به زبان مادری کنند.
-
آموزش به زبان مادری – در سیستم آموزشی رسمی- مطلقا امری ضد ملی است.
-
تمام کتاب ها و جلسات آموزشی باید به زبان فارسی باشد. تمام مکاتبات و انساد حقوقی و کشوری و لشکری باید به زبان فارسی باشد.
-
باید تدریس هر زبانی غیر فارسی در ایران به صورت اختیاری باشد
-
و تدریس اجباری زبان های عربی و انگلیسی باید ملغی شود.
-
از نظر امثالهم، فارسی و کُردی دو گرایش از زبان اصلی اکثریت ملت ایران است که آن را اریوایرانی می توان نامید، یعنی بجای فارسی دری، می توان گفت کُردی دری و یا بجای کُردی سورانی یا کُردی کرمانجی می توان گفت فارسی سورانی یا فارسی کُرمانجی همه اعضای یک خانوده اند، زبان دیگر ایرانی مان تُرکی آذری و ترکمنی و قشقایی و خلجی و تُرکی خراسانی و عربی خوزستانی و عرب بندری ایرانی و ارمنی و آشوری و براهویی و غیره، همگی از حقوق سایر خانواده گونه های زبان آریو ایرانی برخودار هستند، فارسی همان کُردی و کُردی همان فارسی است و این شیطنت خبیثانه امپرالیسم های از قبیل روسیه و انگلیس و عثمانی بود که بین برادران و خواهران ایرانی فارسی و کُردی چنین اختلاف ضد ملی ایجاد کرده است. آنچه از زبان هیا ایرانی می گویند تنها زنجیزه ای گونه ها است در بین فارسی کرمانجی تا کُردی دری!
امپرالیسم های روسی و انگلیسی و عثمانی ضربات مهلکی به قدرت و استعداد و شیاستگی بین االملی زبان فارسی (که زبان منعطف و شبه اسپرانتویی است و ساده زبان برای میانجی و علمی مردم تمام جهان) زدند با زدودن کاربرد این زبان در هندوستان و افغانستان و آسیا مرکزی و قفقاز و آناتولی و بالکان و غرب آسیا شمال و شرق آفریقا، وگرنه امروز زبان فارسی زبانی بود که عمده مناطق بَر قدیم اوراسیا و آفروسیا در بر می گرفت.
بدرود تا درود دیگر
گلچین های ابرمنتقد، پادشاه لُخت ایرانشهر ویران شده تا پادشاه بِخردپوش عربستان آباد شده…
خلاصه آن زن با هر کسی خوابید به غیر از تو!، زنده مانی بشریت در میان وحوش ضد بشری…
راستی آزمایی یکی از درست ترین سخنان آمریکایی ها، زنده مانی بشریت در میان وحوش ضد بشری…
زنده مانی بشریت در میان وحوش ضد بشری، چرا این گونه انتقاد می کنم؟
شورش کور نه!، درباره چگونگی بازخیزش و تدوام انقلاب مردمی؟، ابهام زُدایی، راه میانه؟
بدفهمی یا سوءتفاهم درباره قضایای اجتماعی تا اقتصادی ( مانند ازدواج موقت، قیمت ارز، رمزارز…!)
آیا منتقدان از ترس اتهام مسئولیت اجرای پیشنهادهایشان، حاضر به ارائه پیشنهاد راه حل نمی شوند؟
توضیحاتی درباره مطلب برآوردهای تخمینی باورمندان و ناباوران آیینی در ایران امروز
آیا مافیای ضد اقتصاد ملی ایران نخبگان اقتصاددان را تحت نفوذ قرار گرفته؟!
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.