بر حسب علایق و رنج در خود و دیگران و پس از چند دهه مطالعات متوجه شده ام تقریبا یک چرخه باطل بدیهیات اولیه حقوق بشری مردم در حال گرفتن و باز ستادن توسط حکومت (رژیم/نظام)ها در طول تاریخ بوده است!، عملا مطالعه  سیر تواریخ جنگ و صلح و انقلابات و شکست و پیروزی های جنبش های مردمی و نخبگان پیشرو (آوانگارد) و آن همه قتل عمد (کشتار و اعدام ها و ترورها و…)،

https://www.tribunezamaneh.com/wp-content/uploads/2023/07/irannovin.jpg

این نگارش نشانه وضعیت داغونی جاتی است، افتضاح و انحطاط مردمی که دائما اشتباهات کشورسوزی می کنند!

نژادپرستی بسترساز نژادستیزی

آن گاه پیرایه های عقیدتی و ایدئولوژیک از اذهان بشریت بزداییم درمی یابیم، اصیل ترین چیزی بشریت در نابود کردن کامل خویش باز می دارد عشق متقابل مادر وفرزند است.

  • این توهماتی که اکثریت مردم ایران یا سایر کشورهای جهان دارای خلوص بالای نژادی هستند و که هیچگاه کمابیش با سایر تیره هیا نژادی اختلاط نداشته و مثلا مردم امروز ایران همان پروتوآریایی های باستان هستند، اَرئیه که صورتش هندی اش آریو است، نامی برای گروه وسیعی اقوام  طوائف کوچنده و دامپرور و یکجانشین فلات ایران و پیرامونش بودند که گویا در تاریخ به اَرئیه ویج توصیف شده است.
  • نگارنده پس ده ها سال مطالعه منابع و آثار رسمی و غیر مرسی، به این گمان نزدیک به درست رسیده که تمام داستان آریایی همزمانی دارد با دوره های اقلیم شناسی آب و هوایی، اولین تفکربرانگیزترین مطلبی که خوانش شد،
  • مقالات زنده یاد جهان شاه درخشنانی بود درباره مردم آریایی و سکایی و کاشان و…
  • سر نخ این انگاره که داستان های ادیانی نوح و جمشید و اسطوره گیلگمش همه اشاره به اتفقات بسیار ناخوشایند پر رنج مردمان هزارهای دور دارد که در داستان توافن بزرگ و بالا آمدن آب سطح دریاهیا آزاد بوده، نخست جلگه خلیج فارس پر آب می شود در دریای شمال اقیانوس هند،
  • ذوب شدن یخ خای کوهستان و بالا آمدن دریاچه های درون فلات ایران، به طوری یک ترعه از جازمویبان اتصال کرده به هاومن و مرزهای ما بین دو کشور امروزی ایران و افغانستان و در نهایت این ترعه از طرق صحاری ترکمنستان امروزی به دریای کاسپین رسیده، سد عظیمی در مهاجرت از آب و سیلا و خسکسالی و ترسالی های شدید، سبب مهارجرت های خونین و زد و خوردهای هولناک و کشتار بوده است،
  • بومیان فلات ایران و پیرامونش طی دو تا سه هزاار سال در بازه زمانی ۸ تا ۳ هزاز سال پیش مکرر اقدام به مهاجرت کردند، قبل زا آن هم ایرانیان باستان مهاجرت کردن در هزارهای نخست پس از آخرین عصر یخبندان،
  • در این مهاجرت های عظیم، آمیختن ژنتکی و همگرایی ژنتیکی شدیدی حاصل شده است، نگارنده بر اساس احتمالا بر ایتن تصور است تیره موسوم به سفید دارای قدرت پایداری ژنتیکی ضعیف تری نسبت به تیره زرد و سیاه است، به طوری سیاهان روی پوشت و چشم و لب و مو به شدت بر سفید و زرد تاثیر می گذارند و زرد بر سفید،
  • اگر متوسط چهرگانی اکثریت ایرانیان نزدیک به هم است نشان می دهد تعداد جمعیت تیره سفید ایرانی بسیار بالا بوده وگرنه با توجه غلبه ژنتیک تیره هیا زرد و سیاه، بایست غالب چهرگانی مردم ایران زرد و سیاه می بود، اینها اثبات می کند احتمالا، از ابتدای پس از یخبندان بزرگ تا اکنون تیره نژاژدی ایرانیان سفید ایرانی بوده است،
  • با این وجود تقریبا در تمام خاندان های ایرانی ژن زرد و سیاه موجود است و به همین برای چندمین بار اثبات می شود انگاره نژادپرستان موهوم و باطل است، نژادپرستی از نظر نژاد گرایان موسوم به پان آریایی بر ادعا است که نژاد عمده نسبتا خالصی از پروتایپ ارئیه است!،
  • در حالی بنا بر ادعای تحیقیات ژنتیک عمده این تیره همگونی با محدوده جنوب غربی و جنوب ایران دارد که بالغ ۸ هزار سال پیش تا اکنون در محدود باستانی عیلامی های پیوندی زبان و محدوده اسطوره ای ارتته است.
  • سومری ها پیوندی زبان بودند و بنا بر تواریخ گل نوشته آنها نیز از شرق دریاییی آمدند که امروزه جلگه خوزستان بوده در شش هزار پیش مهاجرت کردند،
  • موهومات پان های قومی تُرک گرا سعی در مصادره به مطلوب کردن عیلام و سومر کرده اند!، آنها در راستای امپراتوری خواهانه تورانی (که به گمان قریب به یقین قومی ایرانی بودند از تیره آریایی) می خواهند اثبات کنند حق جدایی و یا برتری در سایر اقوام دارند،
  • در این میان داغون تر زا پان تُرکی، پان عربیسم است که بی توجه حقایق مکشوفه باستان شناسی و مردم شناسی مردم خوزستان نژاد عرب می پندارند، مهاجران عرب زبان اسلام گرا در سراسر ایران پراکنش کردند، اما نتوانستند برخلاف  عراق عرب و شام و شمال افریقا، هویت زبانی اکثریت قاطع فلات ایران را  عرب زبان کنند، در بخش کوچکی مردم بومی به تدریج زبانش عربی شد و با مملو لغات و دستوری جات ایرانی فارسی و حتی وجود حروف ژ و گ نشان از این تاثیر باقی مانده بومیان در فرزندان پس از خود است.
  • و نمودار هولناک و وحشایانه اش در تراژدی نسل کشی و پاک سازی نژادی حرب یعث عراق بوده!،
  • تمامی این انگاره قوم گرایی و نژادگرایی پان، حقیر و ضد حقوق بشری در نهایت در نبرد برای به دست آوردن سه گانه “قدرت، ثروت، موقعیت” اقلیت های حاکمه و رقبای آنها بوده است….
  • مردم ایران امورز اگر آگاه شوند نبایست دنبال هیچ انگاره نژادگرایی باشند،
  • ایران اکنون به جبر اتفاقات تاریخ – هر چند آسیب پذیر است از نظر تکثر- اما خود این تکثر بستر ایجاد یکی  از بهترین سکولار دموکراسی های جهان است،
  • داستان این دین های کتابی که کتاب های بسته و غیر قابل تغییر دینی همچون آسمان آمده گرفته و هیچ سر انعطاف ندارند و آنگاه سکولار دموکراسی داستان پایان می دهد با کتاب قانون اساسی دموکراسی. روایت جدید ختم نبوت (نبی=نپی=کتاب، پایان آوردن کتاب آسمانی) و غیبت کبری (پایان دکان دین کران امثال اخوندیسم) همین است، 
  • از این پس طبیعتی خدایی که دوست داریم به همه بشریت راه همزیستی و همگرایی رهنمود کرده، ازدواج ها به طور طبیعی و غریزه تمایل به هم گونه ها دارد،
  • اما این امر مطلق نیست، هم آمیخت سایر تیره ها بشری موجب سرزندگی ژنتیکی و تعالی هوش و فرهنگ و اجتماعی می شود….

نکته: یحتمل، وازه باستانی ارتته، از دو کلمه “ار” به معنی بالا آمده و “ته” به معنی زمین پست است، این واژه در گویش های فارسی خراسانی و بخیتاری و لری و سایر گونه جات ایرانی، به معنی کسانی است از زمین پست به ارتفاعات امده اند، اشاره به مهاجرت بزرگ همان توفان جمشید/گیلگمش/نوح است، احتمالا دو هزار سال کمابیش به طول کشیده و اسطوره کشتی نوح در داستان های توراتی آمده، کشتی همان فلات است(؟) و موجدات در کشتی همان مردم مهاجر و اخشام و بذرهای گیاهانی است با خود آوردند به بالا، ارتته صورت خاصی فارسی قدیم رایج امروز در خراسان تا لرستان است، منطقه مرکزی این مردم از فارس تا کرمان و مکران و تا البرز و زاگرسبوده، مهاجرت از منطقه مرکزی فلات ایران به پیرامون به سوی های غرب و شمال و شرق عمدتا بوده، مردم هندواروپایی زبان امورز حاصل اختلا ان ایرانیان با بومیان پیش از خود در اطراف فلات ایران و هندوستان و اروپا (اوراسیا مرکی وغربی) هستند. برخلاف انگاره غیر علمی و ضد بشری نازیسم آلمانی.

البته مهاجرت رفت و برگشت های مکرری داشته، برخی از همان پوتوآریایی ها از قفقاز و آناتولی و آسیای مرکزی و افغنستان هندوستان دوباره به سرزمین مادری شان برگشتند.

  • این مهاجرت پروتوآریایی تاثرات زیاید از نظر ژنتکی بر مردمی که امروزه سامی و قفقازی و دراویدی نامیده می شوند گذاشته. اثر ژنتیکی و فرهنگی و تمدنی پروتوآریایی ها کاملا مردم یهودی و عرب و ترک ها مشهود است.

ادامه دارد این تراژدی…

سکولار دموکراسی- به نظرم- صرفا راه حل موقت است و نهایت کار نیست، همیشه بایست در حال تکامل این سویه ها برای بهتر شدن بود.

متوجه شدم عمدتا کاری صورت می گیرد به شرح زیر است:

  • حکومتی توسط اقلیتی از نخبگان شر و خیرخواه با انواع دسایس و ابزارها اعم فریب ایدئولوژیک (دینی یا غیر دینی) بدیهیات اولیه حقوق بشری از عامه مردم می گیرند و سپس در پی شورش و انقلاب و جنبش های حق خواهی کمی از آنها می دهند!، مثلا:
  • حق حیاتحق زنده مانی (و نه لزوما زندگی)!، حق کار (با درامد زنده مانی و نه لزوما زندگی)!،
  • حق ازدواج (در چارچوب سیستم های به ظاهر پیچیده تا زنجیره تامین زن برای فرادستان اقلیتی هرزه و سیرنامانی حفظ شود، نمودار تحوشش در بی بندباری و جنسی و حرمسراها حکومتی و زورمندان (ثروتمندان و جذابان و.. است و به طوری که در این جوامع مانند ایران گاه میلیون تن و – به مدت سال ها یا ده ها سال- از مردان مجرد رنج تنهایی را تحمل می کنند)!،
  • حق تحصیل (پولی شدن و در نهایت انحطاط فساد آموزشی، به طوری دیکتاتوری غیر مردمی ملی، همان طور مفاهیم خلاقانه تمدن جدید جهانی مانند سکولاریته و لائیسیته و دموکراسی و لیبرالیته با تبدیل به فحش سعی در پوک کردن ارزشی در اذاهان مردم کرده، داشتن مدرک تحصیلی تبدیل به یک کالای قابل خرید فورش کرده، چرا با استقرار سیستم تبعیض و آپارتاید عقیدتی، ملاک برای به دست یازیدن سه گانه قدتر و ثروت و موقعیت سربندگی بر خدایگان دیکتاوری است و سواد و تخصص و مهارت مهم نیست، خدایگان دیکتاتوری با غارت منابع و خرید علم تکنولوژی و صنعت و مواد اولیه برای تقویت تمام خواهی اش از مزدوران نیازی نمی بیند تن به آموزش درست بدهد تا توده فقرا از فقر دانشی رهایی یابند) این حقیقت تلخی است که متوجه نمی شوند چرا آخوندیسم این گونه سیستماتیک از یک طرف با انبوه چرندیات درون کتاب های درسی تزریق می کند و کتاب های سنگین نامناسب از حفظیات علمی پر می کند و دانشآموزش و دانشجو در منگه چرندیات و حفظیات قرار داده و مغزهایشان قفل می کند برای آزاد اندیشی و پرسش گری و تعلیم در سویش تعالی مادی و معنوی و القای پول پرستی و انحطاط اخلاقیات فردینی جهان شمولی، و اما اقدام به استخدام فله اعتراف کنندگان به بندگی خدایگان می کند و نظامات سلسله مراتبی احراز شایستگی نابود می کند!،
  • حق ازدواج و داشتن شریک جنسی عاطفی (این یکی از خون بارترین و تراتژیک حقوق بشری است، به طوری برخی مثل عوامانه می گویند که خالی از حقیقت نیست، اینکه می گویند، در طول تاریخ جنگ و صلح ها بخاطر شکم و سیر شکم روی داده و می دهد!)، تا زمانی آحاد مردم از نظر شکم و زیر شکم آسودگی نیابند، به سطح بالاتر از شکم نمی روند، هرم پیشنهاد موسوم به مازلو/مزلو یکی از این پاسخ گویی ها است

 

 
——————

بخش ۲، اصلاحیه بخش ۱، بنابر انتقادها، اهمیت عفو ملی، چند پیشنهاد افزوده، تعداد اعضای شورای موقت جمهوری سکولار دموکراسی ب

 
 

 

گلچین های ابرمنتقد، پادشاه لُخت ایرانشهر ویران شده تا پادشاه بِخردپوش عربستان آباد شده…

خلاصه آن زن با هر کسی خوابید به غیر از تو!، زنده مانی بشریت در میان وحوش ضد بشری…

از اجنبی تحریم چی تا داغون های ج.ا، گویا شما و امثال شما نافتان را با تیغ لجاجت بریده اند، زنده مانی در میان وحوش ضد بشری…

راستی آزمایی یکی از درست ترین سخنان آمریکایی ها، زنده مانی بشریت در میان وحوش ضد بشری…

زنان در گام همزمانی، یک کار بایست بکند برای تکمیل پیروزی، تک دوستی (تک همسری و…)، زنده مانی بشریت در میان وحوش ضد بشری

زنده مانی بشریت در میان وحوش ضد بشری، چرا این گونه انتقاد می کنم؟

اندک سوگ نامه ای برای روزگار مستمر قربانی شدن مردم ایران!، پیشنهاد برخی موارد همبستگی برای گذار به فرمانروایی مردمی

شورش کور نه!، درباره چگونگی بازخیزش و تدوام انقلاب مردمی؟، ابهام زُدایی، راه میانه؟

باز خیزید ای مردم ایران، شهریور شود ماه پایان دهی به خودکامگی، هر که به توان خود- هر چند اندک بگمانید، ولی دریا هستید گر به هم پیوندید- همبستگی و خیزش از برای برپایی فرمانروایی مردمی و دادگری، جوان و پیر و مرد و زن و زندگی و آزادی، و پاسداری از میهن و آرمانی جان فشانی قهرمانانتان، از آغاز پدیداری سرزمین نیاکانی تا اکنون و آینده همیشه…

پادشاه بِخردپوش عربستان آباد شده…سه عاملی شکست یا موفقیت اصلاحات پادشاهی عربستان؟ رهیافت های بینادین حکمرانی مردمی و حقوق بشری… فهرست مطالب

نکات بنیادین مبارزه حقوق بشری خواهانه برای مردم معمولی و آزادگان، درباره اهمیت وب سایت های هو ایز کار (whois) و معرفی چند وب سایت

بدفهمی یا سوءتفاهم درباره قضایای اجتماعی تا اقتصادی ( مانند ازدواج موقت، قیمت ارز، رمزارز…!)

درباره پول مردمی و غیر حکومتی

آیا منتقدان از ترس اتهام مسئولیت اجرای پیشنهادهایشان، حاضر به ارائه پیشنهاد راه حل نمی شوند؟

وقتی حکومتیان فاقد عرق ملی باشند و پیروی ایدئولوژی اجنبی گرا (پان اسلامی پان عربی و…) و بی مسئولیتی آنها در نتیجه رشد نقدینگی و چاپ پول بدون پشتوانه… تحریم، تورم و بحران و اجتماعی و فرهنگی و عقدیتی… در نهایت انحطاط ملی

توضیحاتی درباره مطلب برآوردهای تخمینی باورمندان و ناباوران آیینی در ایران امروز

آیا مافیای ضد اقتصاد ملی ایران نخبگان اقتصاددان را تحت نفوذ قرار گرفته؟!

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)