بگذار خودش خشک بشه بیفته، نه! نمیشه!، مبارزه با تروریسم ایدئولوژیک، تکرار روش های بی فایده و اشتباهات توسط دولت کشورهای تمدن جهانی از جمله موسوم به گروه غربی و همراهانش

بگذار خودش خشک بشه بیفته، نه! نمیشه!، مبارزه با تروریسم ایدئولوژیک، تکرار روش های بی فایده و اشتباهات توسط دولت کشورهای تمدن جهانی از جمله موسوم به گروه غربی و همراهانش

توسل به تحریم ها، روش کم فایده و بسیاری مواقع حتی نتیجه عکس داده است، مثلا تحریم اقتصادی کلیت یک کشور که دارای مردمانی با سبک های زندگی و عقاید شخصی متفاوت هستند.

برای نمونه کشور فعلی ایران، طی حدود ۴۵ سال حاکمیت دیکتاتوری ج.ا ولایت فقیهی، دیگر قاطع می توان گفت اکثریت مطلق مردمانش نه تنها از نوع حکومت سیاسی ایدئولوژیک اسلام گرایی اش عبور کرده اند، بلکه بخش بزرگی (و شاید اکثریت مطلق) از خود دین اسلام نیز عبور کرده اند به ویژه شیعه ها و کسانی که – به درست یا غلط مسلمان زاده و شیعه زاده – می نامندشان، اساسا دیگر چیزی به نام اسلام و تشیع معنی ندارد، عمده به تشیع گری اجباری که نسل های نیمه دوم ۱۳۵۰ و ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ و… تظاهر می کنند، به نوعی اجبار سیستماتیک حکومتی و سنتی زنده مانی اجتماعی است، بارها امثالهم در مطالب لینک های مختلفی ارائه داده ایم، چگونگی این سیستم اجبار به تظاهر و متظاهرانه زندگی یا زنده مانی کردن توضیخ داده ایم، دیکتاتوری ج.ا طی چند دهه، یکی از ظالامانه و جنایتکارانه و فاسدترین سیستم های تمام عیار سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بر مردمان ایران تحمیل کرده است، به قدری که- حتی با نقض صریح ترین اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی- یعنی اصل عدم تقتیش عقیده، یکی سیستم عامدانه آپارتاید عقیدتی تحمیل کرده است!

در سیستم آپارتاید عقیدتی دیکتاتوری ج.ا، بدیهیات حقوق بشری، به صورت امتیازات درآمده است که به افرادی داده می شود که حاکمیت دیکتاتوری ج.ا ولایت فقیهی را به پذیرند!، مثلا برای استخدام حتی مشاغل غیر حساس در حد رفتگر معابر تا تحصیل در مدارس و دانشگاه ها و…، و بدتر از اینها، برای برخوداری از حق بدیهی ازدواج، آن اشخاص موسوم به مسلمان زاده و شیعه زاده در دفترخانه های ثبت ازدواج مجبور تظاهر به مسلمانی و تشیع کنند و در عمل اعتراف به چیزی اعتقادی بدان در عمل ندارند! و چون اجداد یا والدین مسلمان یا شیعه داشتند آنها مجبورند با خطبه عقد اسلامی و شیعی ازدواج کنند، در غیر این صورت در اولین قدم ضمن اینکه ازدواجشان مخدوش می شود، در معرض اتهام ارتداد و حکم اعدام قرار می گیرند!

برای همین است امثالهم این قدر روی مفاهیم بدیهیات حقوق بشر تاکید و مسائلی چون تنهایی اجباری و عقیم شدن نسلی مطرح می کنم، خود حاکمیت دیکتاتوری ج.ا ولایت فقیهی (آخوندیستی) نیز متوجه این کاهش جمعیت ناشی آپارتاید عقیدتی که گفته ام شده (شائبه جایگزینی جمعیت با تباع خارجی و رانت تولد مثل به مریدانش برای تکثیر تحت عنوان وام ازدواج)، امروزه صرفا مسئله اقتصادی و فقر از موانع ازدواج نیست، اساسا امکان ازدواج برای دگراندیشان و مرتدان نسبت به اسلام وجود ندارد و مگر تظاهر به اسلام!، هر چند در یکی مطالب گذشته بنا بر داستانی از سعدی، به حکم دروغ مصلحتی – از باب پیشنهاد- گفته شده زن و مرد مرتد موقتا تظاهر کنند و از گلوگاه دفترخانه تفتیش عقاید دیکتاتوری ج.ا بگذرند و بعد بروند زندگی مشترکشان ادامه دهند، تا دارای فرزند بشوند، اما باز این گلوگاه باری فزرندان آنها در ده های آینده خواهد بود اگر این دیکتاتوری ج.ا به حیات ننگین ضد بشری اش ادامه دهد.

همین مثال فوق، نمایان گر بی فایده بودن تحریم ها اقتصادی دولت های موسوم به غربی و همراهنشان است، تحریم اساسا حاکمیت دیکتاتوری ج.ا محدود و مجبور به شویه های دور زدن تحریم و چاپ پول و خلق نقدینگی بدون پشتوانه می کند و این حاکمیت دیکتاتوری ج.ا ولایت فقههی (آخوندیسمی) هیچ هراس و غمی از تحمیل تورم و حتی ابر تورم بر اکثریت فقیر و فرودستان ایران ندارد! دزدی از بیت المال و تضییع حق الناس برایش کاملا روندی عادی شده است.

این سیستم ضد بشری دیکتاتوری ج.ا ولایت فقیهی (مانند سایر حاکمیت های ایدئولوژیک تئوکراسی از قبیل طالبانی و غیره)- طی این چند دهه- به تعداد مورد نیاز از افراد شتشوی مغزی داده و القاشده ایدئلوژی خودش تربیت و تهیه کرده و با سیستم رانتی آنها را معتاد به ظلم و جنایت و فساد کرده! این گفته بلوف یا غلو برخی به پیندارند، اما چیزی امثالهم در بدنه سرکوبگر اداری و کشوری و لشگری و رسانه ای و… دیکتاتوری ج.ا مشاهده می کنم، شبیه زامبی ها و یا معتادان به انواع ویروس های فکری تباه کننده انسانیت است، این موجودات به رمحله تهی شدن از عواطف انسانی و بی وجدانی سیستماتیک رسیده اند! کسانی برای کشته شدن زنان و بچه های دشمن تراشیده توسط ج.ا شادی می کنند، دیگر نمی شود آنها انسان نرمال انگاشت!، موجوداتی مسخ شده و فاسد شده هستند که در یک سیستم تضمیسن شده زندگی رانتی با غارت زندگی ده ها میلیون تن مردم (=انسان) معمولی در ایران زیست انگلی دارند.

توضیحات فوق، در واقع بازگویی همان انحطاط های همه جانبه عقلانی و اخلاقی و… است که بارها اشاره شده.

از بد روزگار، ایران کشوری بسیار غنی از لحاظ دسترسی منابع بوده و دور زدن تحریم، و ده ها میلیون تن انسان در بند این دیکتاتوری همچون برده وسیله حیات ننگین ضد بشری ج.ا هستند.

تنها راه برای مهار و رفع شر دیکتاتوری ج.ا، نابودی آن است و لاغیر. و نابودی دیکتاتتوری ج.ا ولایت فقیهی و آخوندیستی، از راه تحریم های فلج کننده و فله ای مثل چند سال اخیر نمی باشد، از انجا که متاسفانه در اپوزیسیون خارج و داخل تفرقه همیشگی است و حتی برای بسیاری از آنها اپوزیسیون نمایی و داشتن یک دکان رسانه ای و محفلی، شده نوعی کاسبی، دیگر چندان امیدی نبایست به قماش اپوزیسیون داشت، اپوزیسیونی که حتی این پیشنهاد مقعولانه دوره گذار (مثال دو سال یک دولت انتقالی و بعد برگزاری رفراندوم با ارائه بیش از یک قانون اساسی و حتی چند قانون اساسی که انواع فرم های جمهوری تا پادشاهی باشد و به شرطی در همه انها اصول سکولار دموکراسشی و رعایت حققو بشر رعایت شده باشد و تریباتی متضمن عدم برگشت به دیکتاتوری به هر شکل و نوعی) که امثالهم گفته نمی خواهد اجرا کند و دائما در کوبیدن یکدیگر اصرار و لجاجت کرده و متجاهلانه می گویند اول باید فرم جمهوری یا پادشاهی مشروطه را مردم قوبل داشته وبعد مثلا ما فلانی اپوزیسیون علیه دیکتاتوری چ.ا اقدام کنیم!، با چنین اپوزیسیون متجاهل و خودش به نفهمی زده و کارشکن و کاسب پیشه چگونه می توان امسال از شر دیکتاتوری ج.ا خلاص شد؟!

امثالهم حدس می زنم به این فرضیه بسیاری از مخالفان ج.ا معتقد شده اند که “بگذار خودش خشک بشه بیفته”!، این فرضیه می توان از روی تکررا پروژه های اشتباه و یا کم فایده مانند توسل به تحریم های فله ای دید، در کل مریدان فرضیه “بگذار خودش خشک بشه بیفته”، بنظرم اغلب کسانی هستند در بطن آسیب دیدن از ناحیه دیکتاتوری نیستند و یا اگر قبلا بوده، بعد از رهایی (مثلا مهاجرت به خارج) یادشان رفته رنج تحمل زنده مانی تحت حاکمیت دیکتاتوری ج.ا ولایت فقیهی!، احتمالا اکثریت خارج نشینان و بخش عمده منتقدان مماشات گر و معتقدان اصلاح دیکتاتوری ج.ا از همین قماش هستند، اجانب و اشخاص مدافع مبارزه با دیکتاتوری ج.ا از راه تحریم مانند دولتی های غربی و سایر دولت های همراهش نیز از همین قماش هستند، گمان اینها همین است این قدر تحریم ادامه دهند که این دیکتاتوری ج.ا ولایت فقیهی (آخوندیسمی) از تاب و توان بیفتد و در نهایت خودش از بین می رود و یا تن به خواسته های انها می دهد! این همان اشتباه استراژیک غربیان و اپوزیسیون ج.ا است که منتظرند که دیکتاتوری ج.ا “بگذار خودش خشک بشه بیفته” و اما نه! نمیشه!، این دیکتاتوری خودش خشک نمی شود و نمی افتد! دلایلش بارها و در سطور فوق گفته شد، منابع متعدد تغذیه و سیستم رانتی و جمعیت زامبی مسخ شده معتاد به ایدئولوژی و انتفاع مادی که این دیکتاتوری درست کرده، می تواند تا ده ها سال دیگر به همین وضع ادامه دهد، وقتی دیکتاتوری هایی به مراتب در کشورهای ضعیف و نه چندان غنی که نمونه هایش در گوشه و کنار دنیا هستند علی رغم ده ها سال تحریم، همچنان به حیات ننگینشان ادامه می دهند، مؤید این نکات است.

تحریم برای یک یا حداکثر چهار سال برای محدود کردن و آماده سازی برای براندازی و گذار به حاکمیت دموکراسی سکولار شاید موجه باشد، اما وقتی ده ها سال انواع تحریم و آزار دادن عموم مردم معمولی ادامه یابد، دیگر بی معنی می شود، در بهترین حالت نوعی از خود سر باز کردن مسئولیت براندازی دیکتاتوری است یا بدترین حالت د رتوهمات و حتی کینه توزی و انتقام از عموم مردمان آن کشور است! یعنی عموم مردم بایست بخاطر اشتباهی که چند نسل قبل بخشی از والدینشان کرده اند مجازات شوند و کشور و جامعه شان نابود شود!

هیچ راهی نیست که در نهیت به انتخاب گزینه سخت و پرهزینه براندازی ختم نشود، چاره جز این نیست، این گزینه حاکمیت دیکتاتوری ج.ا ولایت فقیهی در جلوی مردمان ایران و سایر کشورهای جهان مدرن تمدن جهانی قرار داده اس، اگر این تردیدها و مماشات نبود، مثلا ۲۰ یا ۳۰ سال پیش با هزنیه کمتری می شد از براندازی سخت راانجام دادف هر چه قدر معطل کنند، هزینه براندازی سخت دشوارتر و پر هزینه تر خواهد شد و نسل های بیشتری در ایران می سوزند و دیکتاتوری به میزان بیشتری خسارت به دیگر کشورها و مردمان خارج از ایران خواهد زد.

اینکه از اصطلاح مشکوک الحال ها استفاده کردم، صرفا از باب احتیاط بود که مرتکب تهمت ناروا به برخی نشوم و برای همین سعی کرده ام نام شخص حقیقی نبرده و بلکه از شخصیت کلی مانند اصلاح ۵۷ تی ها و صادراتی ها و اصلاح طلبان حکومتی و خودخواهان چپ گرا و جمهوری گرا و پادشاهی گرا نام ببرم که معمولا به جای پسوند گرا، از پیشوند پان برای توصیفشان استفاده می کنم، اما خیلی تابلو بود نقش مخرب و مشکوک آنها در قضیه سالگرد فاجعه مهسا، در حالی بسیاری از مبارزان و لااقل کسانی دلشان با جنبش بود، دعوت به راهپیمایی یا انواعی از بزرگداشت می کردند، برخی در ظاهر ضد دیکتاتوری ج.ا دائم مردم داخل می ترساندند و آنها برهیز می دادند از آمدن به میدان و خیابان ها!، مردم می ترساندن کشته یا زندانی شدن!، عجب!، لابد اینها در بهترین حالت- بر فرض صداقت داشتن در ضدیت با دیکتاتوری ج.ا- به فرضیه “بگذار خودش خشک بشه بیفته” معتقدند! لابد گمان دارند این قدر تحریم ها ادامه یابد و این قدر دیکتاتوری ج.ا ضعیف می شود که در نهایت از بین می رود!، نه! من شک جدی دارم! ممکن اگر همین وضع ادامه یابد، تا ۵۰ سال دیگر دیکتاتوری ج.ا به حیات ننگین ضد بشری اش ادامه دهد! در نهایت این اقلیت تبهکار ظالم و جانی و فاسد ج.ا دست به پاک سازی نسلی و جمعیتی خواهند زد و مثلا ایران با جمعیت خودود زیر ۴۰ میلیون نفر از خودی هایشان در دست نگه خواهند داشت تا سال ۲۱۰۰ میلادی، در آن سال شاهد ایرانی خالی از جمعیت ایرانی بومی و اصیل خواهیم بود که یا در تنهایی و افسردگی مرده اند و یا خودکشی کرده یا مهاجرت کرده اند!

و اما در سال ۲۱۰۰ ایران چهل میلون نفری دیکتاتوری ج.ا یک کلونی ضد بشری برای پروژه های اهریمنی برای نابودی تمدن جهانی و سایر کشورها خواهد بود که احتمالا به سلاح های کشتار جمعی و انواع ابزارهای تهاجمی مجهز است با توده های زامبی گونه ضد بشری.
بدرود

برای نجات بشریت، اکنون بایست منشاء شر و نابودی بشریت را ای کشورها و مردمان تمدن مدرن جهانی- یعنی سر هیولا در ایران را – قطع کنید که حتی سال دیگر دیرست!

آیین مزدک به روایت دینکرد: تنها متن بازمانده از گفتگوی مزدکیان با روحانیت زرتشتی

به بهانه کامنت ها، ادامه سانسور در رسانه های فارسی زبان خارج، دعوت دوباره به همبستگی برای گذار از دیکتاتوری ج.ا به حاکمیت دموکراسی سکولار مبتنی بر رعایت بدیهیات حقوق بشر و عدالت

ایران بانو از چه زمانی فاحشه جهانی شد؟!

افاغنه ایران را تسخیر کرده‌اند؟

هشدار! ۵ سال دیگر دیرست…!، دعوت می شود حتما این مطلب را بخوانید

آیا با پیروزی خیزش زن و زندگی و آزادی- جنبش مهسا- جنبشی دیگر نیاز است؟ (بخش ۲)

آیا با پیروزی خیزش زن و زندگی و آزادی- جنبش مهسا- جنبشی دیگر نیاز است؟

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)