برای نجات بشریت، اکنون بایست منشاء شر و نابودی بشریت را ای کشورها و مردمان تمدن مدرن جهانی- یعنی سر هیولا در ایران را – قطع کنید که حتی سال دیگر دیرست!

نمی خواستم با وضع سانسور و ناامنی برای منتقدان مردم معمولی (متاسفانه حتی در رسانه های فارسی زبان خارجه!)، دیگر مطلبی بنویسم، حقیقت تلخ جنگ های اباطیلی ها ادامه دارد، جقیقت تلخ این است فلات ایران و پیرامونش طی چند هزار سال از شروع تمدن های قدیم منقرض شده تا تمدن امروزی جهانی عموم بشریت، یک مرکز شرآفرینی تولید عقاید ایدئولوژیک ضد بشری است، برساختن ادیان زرتشتی و ابراهیمی، که مربوط به ایپیزود دوم پیامبران عقل و خِرَد بوده، دچار واپسماندگی و درجا زدن در تحجر شده است، پسماندهای فکری تمدن های منقرض شده در قالب فرقه دین زرتشتی (جدا از اینکه شخصیت زرتشت چی بوده و یا افسانه بوده به اسمش دین سازی کردند مانند سایر پیامبران خرد ایپیزود دوم) و ابراهیمی و دیگر فرقه های دینی، که در حقیقت مولد ایدئولوژی های ضد بشری همچون کمونیسم تا فاشیسم و نازیسم هستند، کمونیسم و فاشیسم نازیسم و سایر ایدئولوژی تمامیت خواه نژادپرستانه و آپارتایدی و جنگ طبقاتی امثال کمونیسم تا نازیسم، محصول کارخانه سم فکری سازی برای عقلانیت بشریت در منطقه موسوم به شرق میانی از حدود شمال شرق آفریقا تا شبه قاره هند و آسیای مرکزی بوده است. منشاء تمام این پلیدی ها هنوز در این منطق در حیات ضد بشری هستند و فلات ایران و مشخصا کشورهای افغانستان و ایران و عراق و شام و آناتولی و قفقاز و کشورهای حوزه خلیج فارس لانه گاه بازتولید عقاید ضد بشری نژادپرستی و آپارتاید و جنگ طبقاتی هستند که آن را خاورمیانه بزرگ می توان نامید.

اشتباه نشود که امثالهم مطلق گرا نیستم و نمی گویم مثلا مکاتب فکری مانند سوسیالیزم تا کاپیتالیزم و غیره، کلا مضر هستند، بلکه همه این مکاتب فکری، دارای مزیایی هستند، مشکل همگی شان همین است تبدیل به ایدئولوژی و دگم اندیشی معمولا شده مانند مکاتب دینی و فرقه های دینی! می توان از برخی موارد خوب آنها را استفاده کرد بدون اینکه دنباله روی ایدئولوژیک از آنها داشت.

سرمایه سالاری وحشیانه ای در این کشورها است دائما نیروهای نفرت و عقده های روان پریشانه برای تولید یارگیری برای ایدئولوژی های پان قومی (که عمدتا در سه سری شاخه “پان آریاییم، پان تورانیسم، پان سامیسم” هستند و پان دینی که دارای شاخه پان اسلامیسم و پان زرتشتی و پان مسیحی و پان هندوئیسم و پان بودیسم و.. غیره) هستند فراهم می کند که حتی حاضرند دست به اقدامات انتحاری بزنند!

پان تُرکیسم و سایر شاخه پان تورانتیسم، پان ایرانیسم و پان افغانی پشنونیسم و پان کُردیسم و سایر پان های شاخه پان آریایی، پان عربیسم و سایر شخه های پان سامیسم، کمابیش شبیه سری شاخه های پان دینی هستند. ویژگی مشترک اینها خود را حق مطلق داستن و دیگران باطل دانستن است! این فرقه های پان ضد بشری بسترساز سایر ایدئولوژی های ضد بشری جنگ افروزانه ویرانگر در سایر نقاط جهان بوده بوده اند از جمله در اروپا و مشخصا بوجود آمدن فاشیسم و نازیسم سرچشمه شان بر می گردد به خاورمیانه بزرگ.

خاورمیانه بزرگ تا قبل مهاجرت هجوم گونه سه ساخه آلنائیک و هندواروپایی و سامی، عمدتا در فلات مرکزی ایران و آناتولی و قفقاز و بین النهرین و شامات و … مردمان سیاه پوست دراویدی (احتمالا ایلامی ها و سومری از این مردم دراویدی بودند و که نام ایران احتمالا از فرهنگ و تمدن آنها نشات گرفته – به معنی مردمان فرار کرده از افسانه توفان بزرگ به ارتفاعات که در واقع دو هزار سال گرمایش و سرمایش و تغییرات  اقلیمی و آب و هوایی و بالا و پایین رفتن سطح آبها بوده برای تمدن های کشاورزی دراویدی هایی مانند ایلام و سومری و غیره – که بعدا هندوراوپایی های مهاجر مهاجم این نام ایرانی پذیرفتند و پان های قومی پان آریایسم برساختند!) و قفقازی های باستانی (احتمالا روشن پوست) بود، که توسط مهاجمان زردپوست گونه آلتائیک تا روشن پوست گونه هندواروپایی و سامی، سرزمین هایاشن اشغال شد و این چند سال خیر خاورمیانه بزرگ تبدیل به مرکز شرارت در جهان شده است!

اما تا حد زیادی سکولار دموکراسی و لائیتسه و سکولاریزم دینی توانسته برخی از فرقه ادیان اصلاح کرده و آنها به سمت دلیل اصلی بوجود آمدن جنبش های ایپیزود دوم پیامبران رهنمون کند، خلاصه ایپزود دوم پیامبران عقلانیت که دوره باستان تا اوایل قرون وسطایی بود و اوج اذهان زیبایش را در نسبتا در کنفسیوس و مزدکی است، تلاش برای نوعی عقلانیت قانون مند بود، اما مشکل ایپیزود دوم پیامبران خرد، دگم شدن عقلانیت در قالب کتاب قانون دینی است، به انحراف رفتن این تلاش پیامبران خرد و عقلانیت به سمت فرقه گرایی رفته و  نهایت که فرقه های ضد بشری چون ولایی در ایران و طالبانی در افغانستان و سلفی در برخی کشورهای عمدتا سنی نشین شده است، نمونه بارزش در شامات است، تروریسم متقابلی که از سوی دو شاخه پان سامیسم در اسرائیل و فلسطین می بینم از همین منشاء شرارت خاورمیانه بزرگ است. منشا شرارتی اجازه صلح نمی دهد بین کشورهای موسوم به عربی و اسرئیل. کشور و مردمان ایران را داخل ماجرای دعوایی کرده اساسا ربطی بدان ندارند!

متاسفانه امروز منبع تغذیه مالی و تسلیحاتی شاخه تروریسم پان اسلامی حاکمیت دیکتاتوری ج.ا است، با وجودی که به دلیل ۴۵ سال ظلم و جنایت و فساد دیکتاتوری ج.ا موجب شده احتمالا بخش بزرگی از مردمان ایران اساسا ناباور شوند و در مرزهای آته ئیست یا ندانم گرایی و آژاداندیشی باشند و به نوعی به جمع آزادگان به پیوندند، هنوز اقلیتی مغزشویی شده در ایران پشت دیکتاتوری ج.ا ایستاده اند چرا آخور رانتشان از دزدخانه ایران برقرار است، و همگان مشاهده کردند توحش این دیکتاتوری ج.ا چکونه جنبش مردمی زندگی ۴۰۱ و ۴۰۲ ( که به اسامی مختلف همچون ژینا/مهسا/زن، زندئگی، آزادی و…) چگونه خون بار سرکوب کرد و توحش کم نظیر نشان داد!

اگر کشورهای مدرن تمدن جهانی می خواهند حوادث اخیر در غزه تکرار نشود، بایست ریشه این حوادث یعنی سر هیولای دیکتاتوری ج.ا به زنند. هیچ راهی دیگری نیست.

مثلا برای نمونه پان قومی نژادپرست مانند پان آریایی نیز مانند پان دینی امثال پان اسلامیستی ، انسان ها به حرام زاده و غیر حرام زاده تقسیم می کند! اساسا این پان ها قومی ودین، اعتقادی ندارند که همه بشریت از یک نوع هستند و در بدو تولد آماده هستند در یک سیستم تربیتی عقلانی اخلاقی درست، تبدیل به انسان های خوب شوند، این سیستم های پان قومی و پان دینی است که بشر قومی یا بشر دین بوجود می آورد که آنها آماده توحش و ظلم و جنایت وفساد می کند، دارای حرص و طمع سیرناپذیر در غارت و دزدی از هم نوعان و استثمار آنان در قالب برده داری جدید کارگری!، چرا بایست در اصناف ایران، گاه نصف حقوق حداقل حقوق تصویب شده سرمیاه سلاری ج.ا مزد بدهد! در حالی مثلا مزد رسمی ۸ مییلون است -چرا صاحبکار صنفی که ثروتمند و پردرامد استن-در ایران به مزدبگیر نصف و بلکه کمتر می دهد و بدون بیمه و امکان حق بازنشتگی؟! چرا حکومتی ها و کارکنانشان از جمله سیستم فاسد بانک داری، با وجودی به اندازه چند نسل ثروت غارت کرده اند همچنان در حال دزدی هستند؟! چرا حکومت دیکتاتوری ج.ا با دور زدن تحریم و حتی شده با چاپ پول ادقام به ادامه سیستم رانتی و تغذیه مالی و تسلیحاتی پان اسلامیست های منطقه می کند؟! ریشه اش به همین عقب ماندگی های فکری است.

البته امثالهم اعتقاد ندارم که سکولار دموکراسی و سیستم اقتصادی بازار آزاد رقباتی سرمایه داری نهایت درستی است و اما فعلا بهتر از این دسترس نیست. بایست این سیستم حاکمیتی سیاسی و اقتصادی سکولار دموکراسی و بازار با کنترل دموکراتیک، را بهبود داد تا فقر ریشه کن شود و دیگر بی عدالتی های مختلف از محرومیت جنسی و عاطفی تا کمبود درامد برای معاش و عقده ای سازی و روان پریش کردن کینه توزی مردم، موجب بسترسازی و یارگیری این فرقه های ضد بشری تروریستی پان قومی و پان دینی نشود.

همان اشتباهی مردمان ایران کردند و فریب خوردند البته مردم معمولی – به خاطر انحطاط و عقب ماندگی فکری- که به جای یک جمهوری سکولار دموکراسی، به جای دیکتاتوری پادشاهی مطلقه قبلی یک دیکتاتوری مطلقه ولایت فقیهی به مراتب بدتر به اسم عوام فریب جمهوری اسلامی جایگزین کردند!، همین اشتباه را در افغانستان دوباره مرتکیب شدند و به جای حکومت ضعیف چپ گرای نجیب، مردمان افغانستان جمهوری اسلامی افغانستان تاسیس کردند، این نشان می دهد چه قدرمردم افغانستان در انحطاط فکری و عقب ماندگی بوده و هستند که متوجه ریشه بدبختی هایاشن نشدند! تاسیس جمهوری اسلامی افغانستان و رسمیت دادن به احکام برساخته فقهای اسلام بعنوان منشاء قانون، عملا بازگشت دوباره دیکتاتوری طالبان و امارت اسلامی مهیا کردند، غرب به رهبری امریکا به دلایلی که برایم کاملا روشن نیست، نتوانستند به مردم افغانستان کمک کنند از شر این هیولای پان اسلامی نجات یابند و امروزه هیولای پان اسلامی با ترکیب شدن با پان افغانی پشتونیسم نژادپرست آریایی می رود که انبوهی از شرارت در افغانسنتان و منطقه و جهان ایجاد کند در سال های آینده به مانند هیولای پان اسلامیستی دیکتاتوری ج.ا در ایران!

تا زمانی در این کشورهای خاورمیانه بزرگ، حالکمیت های واقعا سکولار دموکراسی- ترجیحا در فرم جمهوری- مستقر نشود و به طور کامل سکولاری در حاکیمت پیاده ساز ینشود و تمام جنبه منحط پان قومی و پان دینی و ایدئولوژی های طبقاتی ساز مانند کمونیسم از این کشورها برچیده نشود، همچنان شاهد انحطاط های همه جانبه عقلانی و اخلاقی و ضد بشری باشیم. به جای کتاب های دگماتیک پان قومی و پان دینی، بایست کتای قانون سکولار دموکراسی حاکم باشد که در آن اصل تغییر، تنها اصل غیر قابل تغییرش باشد برای بهبود و تعالی معنوی مادی بشریت از جمله رعایت بدییهات حقوق بشری و رسیدن به عدالت بهتر و برکندن فقر و تبعیض و محرومیت ها (مانند محرومیت جنسی و تنهایی اجباری و عاطفی در نتیجه بی عدالتی جنسی) و هم زیستی میان همه بشریت.

در  غرب بعد دوران ایپیزود سوم پیامبران خِرَد و عقلانیت قرن ها شروع شده و امروزه توانسته تمدن موسوم به غربی به تمدن جهانی شود و امروزه تمدن جهانی- که مانند انواع منقرض شده- مملو از مزایا و معایب هست تمدن قالب جهانی است و بقیه ادعاها چیزی جز خرده تمدن و خرده فرهنگ نیستند، چاره ای ینست که همین تمدن جهانی امروز در کنار ساختارهای سیاسی سکولار دموکراسی و اقتصاد بار تکامل بهود و  اصلاح بخشیده.

بدرود

آیین مزدک به روایت دینکرد: تنها متن بازمانده از گفتگوی مزدکیان با روحانیت زرتشتی

به بهانه کامنت ها، ادامه سانسور در رسانه های فارسی زبان خارج، دعوت دوباره به همبستگی برای گذار از دیکتاتوری ج.ا به حاکمیت دموکراسی سکولار مبتنی بر رعایت بدیهیات حقوق بشر و عدالت

ایران بانو از چه زمانی فاحشه جهانی شد؟!

افاغنه ایران را تسخیر کرده‌اند؟

هشدار! ۵ سال دیگر دیرست…!، دعوت می شود حتما این مطلب را بخوانید

آیا با پیروزی خیزش زن و زندگی و آزادی- جنبش مهسا- جنبشی دیگر نیاز است؟ (بخش ۲)

آیا با پیروزی خیزش زن و زندگی و آزادی- جنبش مهسا- جنبشی دیگر نیاز است؟

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)