به نظرم بخش عمده این همه جنایات و توحش ضد حقوق بشری و حتی ضد سایر موجودات عالم و محیط زیست که توسط حاکمان کشورها و مخالفانش دارد انجام می‌شود ریشه اش برمی‌گردد به تلاش برای کسب منفعت مادی! منفعت‌طلبی مادی به سه دست اصلی تقسیم می‌شود: الف- ثروت ب- قدرت ج- موقعیت (که به منزلت اجتماعی و شهرت و این قبیل هم تعبیر شده است)
حکومت فعلی بر ایران، دیگر مرزهای توحش ایدوئولوژیست‌های دینی-مذهبی‌گرای لااقل در تاریخ معاصر جابجا کرده و رودست امثال القائده و داعش و طالبان زده است در برخی موارد از باعث انحطاط اخلاقی و اجتماعی مردم ایران، تا اعمال ظلم و فساد و جنایت و بی‌عدالتی! و آن هم بخاطر منافع شخصی و گروهی مافیایی فاسد و پلشت و حرام‌خور!
چو از روزگارش چهل سال ماند
نگر تا به سر برش یزدان چه راند
https://ganjoor.net/ferdousi/shahname/zahak
نظام الملک، صدر اعظم
این مطالب ذیل از نگارنده است، اما همان‌طور گفتم نیازی نیست اگر کسی خواست بازنشر ندهد، تمام طالب به خودم نیازی به ذکر منبع نیست.
اینکه سران فرقه‌های ایدئولوژیست، پیروانش منع از مطالعه نوشتار و آثار منتقدان مخالف می‌کنندف حقیقتی است بر جاهل نگه داشتن پیروانشان، این دیکتاتوری رسانه‌ای و بمباران اخبار و مغلطه و در هم آمیخته درست و غلط توسط ارباب رسانه‌ها، که می‌خواهند مطالب امثالهم زود مدفون شوند و مخاطب عام متوجه نشوند، اعم آخوندیست‌های ج.ا تا اپوزیسیون مشکوک به مزدوری و کاسبان خارحی تحریم تا کاسبات داخلی تحریم و مافیای فاسد داخلی تا حکومت‌های اجنبی ضد ایرانی!
چند وقت پیش مصادف بود با یکصد و هفتادمین سالگرد قتل “میرزا محمدتقی‌خان فراهانی” مشهور به امیرکبیر بود، احتمالا اکثر کسانی علاقه‌مند به مطالعه سرگذشت این شخصیت کم‌نظیر تاریخ ایران‌زمین بودند کتاب مشهور :امیر کبیر و ایران” نوشته فریدون آدمیت خوانده اند، من بارها یان کتاب خوانده ام، از اول جوانی تا کنون، با دقت و ممارستی در نوشتارها گفتارهایی درباره او کردم، پی نکاتی از مشکلات زیشه‌ای عقب‌ماندگی مردم و جامعه ایرانی برده‌ام، نخبه‌کُشی و نخبه‌گریزی تنها مشخصه حاکمان از سلطان تا ولی فققیه مطلقه و آخوندیست‌ها و تا خائین نفوذی مزور اجنبی نبوده است، بلکه کلیت جامعه کم‌سواد و کاهل در مطالعات عموام جامعه هم نقش داشته است، اینکه امورزه بخشی سلبیرتی‌ها تا کوتوله‌های رسانه‌ای مزدبگیر، شده‌اند لیدر بخشی مردم جنبش اعترضی علیه حاکمان ظالم و مافیایی و فاسد آخوندیتستی ج.ا، نشان از این مشکل است، لزوما هوش زیاد (IQ) موجب نخبگی و بالاتر از آن شعورمندی و روشنفکری و پیشران فکری و اندیشه‌ورزی نمی‌شود و برخی چیزی به نام هوش هیجانی EQ، برای رسیدن به سطح بالایی از اندیشه‌ورزی کاربردیف نیاز به سال‌ها مطالعه و تجربه و شکست‌های بسیار و خودساز یو اعترف به شکست است، یک انسان اندیشه‌ورز نخبه یا بهتر شایستگانی میان جامعه است، اینکه شخصیتی مثل امیرکبیر تقدیش کنمی نادرست است، اصلا چیزی به نام تقدیش خودش ضد تحول و اصلاخات است، تقدیس‌گرایی به نوعی ترویج دگماتیسم و جمود فکری است، همیشه من به جای تقدس، احترام بکار می‌برم، شخصیتی کم‌نظیر ملی و بلکه جهانی مانند امیر، محترم است، همچنان که فردوسی طوسی تا سعدی و خیام و… همگی محترمند، هیچ شخصی جهان مقدس نیست، یعنی آن را به درجه الوهیت یا معصومیت برسانیم که امکان نقدش نباشد!، قضیه فرمان قتل بابیان به امیرکبیر نسبت داده اند، این نقطه تارکی در زندگینامه او به نظر می‌رسد، اما آیا همه حقیقت همین است؟ آیا امیرکبیر واقعا از روی میل باطنی دستور به قتل بابیان داد؟!
آیا کار امیرکبیر با کار کریم‌خان زند در قتل عام گرجیان فریدن و داران اصفهان را یکی بایست داشت؟!
کریم‌خان آنچنان فردی متعصب مذهبی و نامطع بود که چون شایعه مسیحی بودن گرجیان داران و فریدن شنیده بود اعتراضات آنها (احتمالا بریا زندگی و معیشت و ظلم خوانین بود؟!) بنا بر گفته‌های بدخواهان و مرتجعین و احتمالا مذهبیون افراطی (شبیه همین خرمذهبی‌های امروزین نفوذی د رج.ا)، فرمان به قتل عام گرجیان داد، اما بعد که معلوم چون گرجیان شیعه امامیه هستند، کشتار متوقف کرد، اما درباره امیرکبیر شک دارم چنین بوده باشد، امیرکبیر همین آخوندیستی اسلاف فعلی که در حکومت ج.ا هستند و در مراکز توطئه ضد ایرانی مثل ستاد به امر به معرف و سایر نهادهای آلوده به آخوندیست هستند، او در برزخ انتخاب گذاشتند نوع مجازات تعیین و فرمان دهد، در حقیقت قبلا این آخوندها و خرمذهبی حکم تعیین کرده بودند، اینجا بنظر می‌رسد باز امیرکبیر با هوشمندی نخواست این جنایتی به اجبار بر گردنش گذاشتند و چاره جر آن گویا نداشت(؟!)، ننگ این جنایت را بر تمام صنوف پخش کرد و هر یک گروه بابیان را به صنفی سپرد، آنها به فجیع‌ترین شکل توحش ایدئولوژی اسلامی (سنی-شیعه سلفی) انجام دادند. صحنه‌های که در کتب از نحو سلاخی بابیان لکه ننگینی در تاریخ ایرانیان اسلامیست است. از این دست جنایات قبل و بعدش مکر شده، قتل منتقدان و اندیشه‌ورزان دگراندیش از احمد کسروی تا قتل‌های زنجیره‌ای تا محل کرمان و غیره که اسنادش خود ج.ا منتشر کرده است کمابیش و البته محققان و منتقدان وسیع‌تر!
با این وجود شخصیت کم‌نظیر و شاید استثنائی این بزرگ‌مرد تاریخی ایران، چنان از نظر انسانیت متعالی و وطن‌دوتسی و ملی‌گرایی میانه‌رو و فسادناپذیر درخشان است که کمتر کسی به این واقعه تلخ اشاره می‌کنندف حتی میراث‌دارن بابیان هم او می‌ستایند گویا! شاید آنها می‌دانند علی رغم فرمانی به دست او رانده شد، اما او نبود، آخوندیسم سلفی مرتجع پیشت این کشتار بود. آخوندیسمی سلفی که در شیعه و سنی و سایر فرق اسلامی و غیر اسلامی تا یودیت یا صهیونیسم افراطی تا مسحیت افراطی و بودائیسم افراطی یا پان‌پرایی نژادپرستی و نازیسم و فاشیسم و کمونیسم و کاپیتالیزم همه حکم به کشتن دگراندیشان می‌دهند!
نکته: من هیچ در تایید یا رد دین و مذهب و آیینی در این مطلب ندارم، مطالبم درباره موضعات اخیر و نهایت عبور از بحران اعتراضی و رسیدن به حکمرانی مردمی (سکولار دمکراسی) است. تلاشی برای متعادل زنده و نگه داشتن جنبش اعترضی و اینکه کار ایران به سنوشت لیبی یا ادامه وضع فعلی نباشد، راه میانی و با کمترین خسارت جانبی.
چند نقل قول درباره امیرکبیر:
به قول رضا قلی خان هدایت که او را نیک می شناخت ((به رشوه و عشوه ی کسی فریفته نمی شد))
دکتر پلاک اتریشی می نویسد ((پولهایی که می خواستند به او بدهند و نمی گرفت ، خرج کشتنش شد))
از کتاب: امیرکبیر و ایران
فریدون آدمیت
ویلیامز نماینده انگلیس در آن کنفرانس (ارزنه الروم) بار ها از روح بزرگ وزیر نظام سخن گفته است در یکی از جلسه‌های آن مجمع، نماینده عثمانس به حدی به میرزا تقی خان و سیاست ایران پرخلش کرد که به عقیده ولیامز اگر وزیر نظام از کنفرانس بیرون رفته بود ، ایرادی بر او وارد نبود .اما از جایش تکان نخورد _ و همینکه نماینده عثمانی خواست متن گفتارش را به میرزاتقی خان تسلیم کند ، دست خویش را عقب کشید و یادداشت او را با بی اعتنایی رد کرد ، و در جوابش فقط چند کلمه گفت. ویلیامز می نویسد: نماینده ی عثمانی از این عکس العمل وزیر نظام سخت به خشم آمد… بردباری فوق العاده و متانتی که میرزا تقی خان در این جلسه نشان داد شایان تحسین است
امیر کبیر و ایران
فریدون آدمیت
«رابرت واتسون»، یک پژوهشگر انگلیسی که در دوران صدارت امیرکبیر، کتابی درباره تاریخ ایران در عهد قاجار به رشته تحریر درآورده است، می‌نویسد:«در میان رجال اخیر مشرق زمین و زمامداران ایران که نامشان در تاریخ جدید ثبت است، میرزاتقی‌خان امیرنظام، بی‌همتاست؛ دیوجانوس روز روشن با چراغ پی او می‌گشت. به حقیقت سزاوار است که او را یک انسان واقعی بنامیم. بزرگوار مردی بود
وزیر مختار انگلیس بارها اظهار کرد که کسی نمی تواند امیر را از تصمیمش باز دارد. زمانی که متوجه می شد باید برای پیشبرد کارش نرمش نشان دهد،درنگ نمی کرد .
اگر تصمیمات مقامات دولتی به نظر او مخالف و منافی منافع ملی بود ، به حیله های مختلف از انجام آنها سرباز می زد، و این کاری است که چهار سال در ارزنه الروم به آن همت گماشت.
از کتاب : جامعه شناسی نخبه کشی
آبان سال روز برکناری امیرکبیر از صدارت بود
صفحه ی ۱۰ از کتاب جامعه شناسی نخبه کُشی
علی رضا قلی
نشر نی
نخستین کوشش ها را در راه مدرن کردن عباس میرزا (نایب السلطنه) در اوایل سده ۱۹ م به کار بست . او با استفاده از مشاوران فرانسوی و روس ، قشونی به شیوه غربی سازمان داد که نظام جدید نام گرفت ، قشونی به سبک و سیاق و همنام با ارتش سلطان سلیم سوم فرمانروای عثمانی همروزگار خود ، این قشون جدید شش هزار سرباز داشت که به جنگ افزار های جدید مسلح شده بودند . عباس میرزا کارگاه های توپ ریزی ، تولید شمخال (تفنگ سرپر ) و دارالترجمه تاسیس کرد (دو دهه بعد از عباس میرزا، میرزاتقی خان (امیرکبیر)که به عنوان مستوفی(دبیر) نظام در قشون عباس میزرا خدمت می کرد و نظام جدید او را سخت می ستود عهده دار مدرن کردن کشور شد )
برگرفته از کتاب زندگینامه محمدعلی فروغی
نشر نامک
==================================
می خواستم با این فکر که اگر امیر کبیر زنده بود یا اگر علیه مصدق کودتا نمی شد یا اگر فلانی سرکار بیاید چنین و چنان می شد یا می شود به مبارزه برخیزم و نشان دهم که ساختارهای سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی تاب تحمل اصلاحات این بزرگان را نداشتند ، می خواستم نشان بدهم که اگر صدبار با استبداد به هر علت گلاویز شویم و آن را تحویل دیگری بدهیم تا ساختار های استبداد پرور هستند همچنان به تولید محصول خود خواهند پرداخت…
سکانس ماندگار قتل امیرکبیر در حمام فین کاشان در سریال سلطان صاحبقران
دیالوگ ؛
مرگ حق است؛ اما مردن به دست شما حقیقتا مشکل است. فقط شوق رفتن از میان شماست که مرگ را آسان می‌کند!
منتشر شده در فضای مجازی از فعال رسانه‌ای شخصی به نام اکبری
=======================================
تا حد امکان، گذار به حکمرانی مردمی (سکولار دمکراسی) به روش غیر خشونت‌‌آمیز
نکات فوری اخبار روز: در مرود نشت یغداد ۲، اینکه اشتباه تندروها و جناح و باندهایی که امروزه منتقدان آنها را خرمذهبی و یا به قول مرتضی مطهری (ایدئولوگ ج.ا) آنها را “خرمقدس” می‌دانیم، در اشتباهات محاسباتی زمستان سرد.
اما حقیقتی تلخ است، بخش از نقوذی در حکومت از قماش مافیای ضد ایرانی و حتی متهم به همکاری صهیونیزم و اسرائیل می‌گویند وجود دارند، اینها نمی‌خواهند ایران به سر مقصود زندگی با سعادت و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز در داخل و با بقیه جهان برسد، یعنی اگر بر پیشنهاد آلترناتیو “پلان ج” و شبه کوتای براندازی آخوندیسم از ج.ا و تبدیل ج.ا به پادشاهی مجتبی خامنه‌ای هم انجام شود، این قماش نفوذی مافیایی و نفوذی مانع تراشی در حل بحران اعتراضات و خطر انقلاب براندازی می‌کنند، این قماش مافیایی و نفوذی فاسد هدفشان همسو با تجزیه‌طلبان و حکومت‌های متخاصم خارجی برای نابودی کشور و ملت ایران است.
اما اروپا و امریکا و جهان موسوم به غرب نبایست دنبال‌روی از توهمات این قماش ضد ایرانی بروند و دلشان خوش کنند به اعتراضات، احیای برجام به نفع همه طرفین است،
بهانه ساخت سلاح هسته‌ای توسط ج.ا را غربیان کنار بگذارند و از القائات لابی‌های ضد ایرانی دوری کنند، اعترضات در یک جنگ مغلوبه است، تعلل در احیای برجام، منجر به غلبه تندروها و نفوذی‌های فاسد در نهادهای ج.ا می‌شود که هدفشان تبدیل ایران به یک دارنده سلاح اتمی است (یعنی تنوروهای شیعه سلفی و مشکوک به مزدوری به صهیونیزم افراطی و سایر جریان ضد ایرانی و ضد صلح جهانی با نفوذ و بدگمانی و ترساندن رئوس ج.ا ایران و جهان در تله بحران بدتر می‌خواهند به اندازند و البته تاکنون مقاومت شده در برابرشان، اما این فنوذی‌ها در انفعال غرب در احییا برجام هر روز به هدف شومشان نزدیک‌تر می‌شوند تا ایران به کره شمالی به مراتب بدتر کنند!، چرا که ایران به مانند کره شمالی ضعیف و کم استعداد نیست و خطر جنگ اخرالزمانی تندروهای شیعه سلفی جدی است)، و ایجاد جنگ آخر الزمانی، شک نکنید فقط خاورمیانه و پیرامونش زیان ژئوپلتیک و ژئواکونومی نخواهد دید و زیان و ویرانی تمام اروپا و امریکای مالی و استرالیا و سایر متحدانش خواهد گرفت، اگر برنامه ضد ایرانی لابی نفوذی در حکومت‌های غربی بیش از این جلوی احیای برجام بگیرد،و دروغی مثل ذرات اورانیوم غنی بالا در چند سایت بهانه و تعلل کند (خیلی تابلو است که سرویس‌های اطلاعاتی خرابکار و تروریستی اجنبی می‌توانند این ذرات را در هر جای ایران پخش کنند! و چقدر بایست خودشان به نفهمی بزنند مزدوران نفوذی ضد ایرانی در آژانس یا حکومت‌های غربی که فریب این بازی کثیف بخورند!)، پس به سرعت برجام احیا کنند و دنبال پیوند زدن برنامه‌های موشکی و پهپادی و غیره بازدارندگی متعارف ایران نباشند، هیچ حکومت ملی اعم ج.ا و غیر از ج.ا هرگز چنین ریسکی نمی‌کند خودش را خلع سلاح بازدارنگی کند در منطقه و جهانی نزدیک نه کشور به سلاح‌های کشتار جمعی هسته‌ای مسلحند! نمونه، شایعات تلاش سعودی برای دست‌یابی به سلاح هسته‌ای یکی از اینها است. این حداقل توان بازدارنگی است.
بهانه این موشک ماهواره‌بر می‌تواند کلاهک حمل کند، توهم است، اگر کسی بخواهد این سلاح ضد بشری در غرب استفاده کند نیازی به موشک قاره‌پیما ندارد، انبوه روش‌های بدون هزینه سرسام آور ساخت موشک قاره‌پیما است در خود امریکا هر گروه تروریستی سلاح کشتار جمعی بکار ببرد. یازده سپتامبر که دیدید چگونه شد! پس بهانه نیاورید بریا برقراری صلح و ایجاد روابط عادی با ایران و همچننی حاکمیت حتما بایست به فوریت روابط عادی سیاسی با غرب و بویژه امریکا برقرار کند تا توازن بین کشورها تا اصل منافع ملی تامین شود.
تا روابط عادی بین ایران و امریکا برقرار نشود و این سیاست اشتباه راهبردی ضد ملی دشمنی با امریکا ادامه یابد، مشکلات سیاست خارجی و عوقبت داخلی حل نمی‌شود. گرچه قطعا باید حکمرانی مردمی و مبارزه با ناکارامدی و فساد انجام شود.
خطاب به بخش احتمالا هنوز ملی‌گرای حکومتی و نیروهای مسلح واقعا دنباله روی تندورهای مافیای و نفوذی نروید و به ملت برگردید و به فکر تصفیه حاکمیت از عناصر آخوندیستی و ضد ایرانی و فاسد و مافیایی باشد. به پلان ج. فکر کرده و زودتر کشور از این مصائب تحریم و ایدئولوژی ضد بشری و ضد ایرانی حکومت مافیایی آخوندیستی نجات دهید قبل از اینکه پروژه لیبیایی‌سازی ایران به مرحله اجرایی برسد، فرصت کم است.
درباره فرمانروایی مردمی (سکولار دمکراسی)؟
چند نکته مهم: در همین مطلب و سایر مطالبم، احساس کردم ابهام است، من قبلا گفتم قصد ادامه ندارم، اما از بس مطالب و حوادث اقتضای بروزرسانی و رفع ابهام دارد، ناچار شدم دوباره مطلب جدید و فهرستی مطالب قبلی منتشر یا ویرایش بویژه اشتباهات تایپی کنم:
الف- در مورد اعدام، بر طبق توضیحات این مطالب و مطالب قبلی، اگر محرز بشود قتل عمد بوده، پیشنهاد حبس ابد بدون بخشش است، تا زمانی واقعا بشریت به حد شبه خدایی و معصومیت قضاوت برسد(؟!)، اما تشخیص دادند قاتل دچار بیماری روانی شدید بوده، او تا زمانی که درمان قطعی نیابد باید به تیمارستان برده و حتی بعد از بهبود تا سال‌ها تحت نظر باشد.
ب- در مورد دو رژیم یا حکومیتی که اشاره کردم پایین مطلب، که در آنها برخی می‌خواهند رژیم ایدئولوژیکی ترکیبی قومی-مذهبی (نژادی-عقیدتی) اجرا کنند، مشخصا حکومت‌های ج.ا و بخش موسوم به صهیونیست‌های افراطی در اسرائیل هستند!، در مورد ج.ا برخی شک دارند ولایتیسم شیعی ج.ا مشابه برخی صهیونیست‌های افراطی است!، اما اگر به سخنان و نوشته‌های سران گذشته و حل این ج.ا به خوبی بنگرید به طرز عجیبی از صهیونیست‌های افراطی و متوهم نقلید کرده اند!، به طوری من سال‌هاست به این نتیجه رسیدم حکومت ج.ا یک کپی از آن بخش صهیوست‌های افراطی است که بجای یهودیت، شیعه ولایی را معادل یک ملت و قومیت و نژاد گرفته، مکرر از کلید واژگان ملت شیعه بکار بردند، حتی در رسانه خودشان آمدند گفتند مقصود خمینی از میزان رای ملت است، همان ملت مردم معتقد به ولایت فقیه است!، و این را در دهه هفتاد بگمانم متوجه شدم یک سری آخوند و غیره گفتند منظور خمینی این بوده! البته شاید منظور خمینی این نبوده و اما اینها در تقلید و رقابت با صهیونیزم افراطی که یهودیان را یک قوم نژاد و ملت واحد می‌دانند، این ولایتیست‌ها هم گفتند ملت شیعه ولایی! بروید آرشیو دهه هفتاد کانال ۵ شبکه خراسان بنگرید چون حضور ذهن ندارم تاریخ و آن شخص که بوده، اما به صراحت در گفتند این نکته را!
و حتی در بسیاری موارد حکومتی و قانون اساسی‌اش و شیوه‌های ضد بشری و وحشیانه سرکوب مخالفان و معترضان و منتقدان و نوع تبلیغات و خیلی‌های دیگر چیزها، کپی‌برداری از اسرائیلی‌ها می‌کند! اساس حکومت ج.ا انگاری بنابر سنت تقلید و مقلدگری شیعه ولایی، اسرائیل و آنچه صهوینیسم می‌گوید الگوی ایدئولوژی نظام ادعایی ولایتیسم است! شاید یکیاز دلایلی که حتی با وجود ۴۴ سال خسارت به خود حکومت ج.ا و بیشتر به کشور و مردم ایران، سر قضیه نابودی اسرائیل کوتاه نمی‌آید (بخش‌های تندرو و مشکوک که برخی آنها اصلا نفوذی صهیونیست‌ها در ج.ا می‌دانند!)، حتی اگر تمام عرب‌های موسوم به فلسطینی هم بگویند موجودیت اسرائیل قبول دارند، احتمال قریب به یقین حکومت ج.ا می‌گوید نه! چرا خودش کپی حکومتیان اسرائیل است، نه اینکه واقیتی به نام کشور اسرائیل در تاریخ نبوده، همچنان کشور ایران واقعیت تاریخی است، مشکل ایدئولوژی بخش عمده حاکمان این دو کشور است که برای مردم منطقه و جهان مشکل درست کرده است.
البته من قبلا گفتم از ایده صلح اعراب و اسرائیل حمایت (بنا بر اصول حقوق و بین الملل و منابع ملی و حتی منافع حقوق و بشری و برای صلح جهانی) و تا تشکیل دو کشور طبق قوانین سازمان ملل که کشورهای منطقه عضو سازمان ملل هستند و باید به تعهداتشان عمل کنند، همچنین اینکه هم ایران و هم اسرائیل اعضای سازمان ملل هستند و متعهد هستند موجودیت و تمامیت ارضی یکدیگر نقض نکنند، این سازوکار را با عضویت همه کشورها قبول کردند و اگر قبول ندارند باید از سازمان ملل خارج یا اخراج شوند!، این به این معنی نیست که من نوعی از لحاظ حقوقی موجودیت کشور اسرائیل یا ایران یا فلسطین رد یا تایید کنم، درباره واقعیت موجود سخن می‌گویم.
باز اضافه کنم، بحث از نظر حقوق بین المللی فعلی و سازمان ملل است، طبق قطع‌نامه سازمان ملل، دو کشور فلسطین و اسرائیل اعلام کرده و هر حکومتی کشور که عضو سازمان ملل است باید از طقع نامه های تشکیل دو کشور فلسطین و اسرائیل حمایت کند و یا لااقل مخالفت و کارشنکنی نکند. اگر قبول ندارد باید از سازمان ملل خارج یا اخراج شود، چه می خواهد ایران باشد و چه اسرائیل یا هر کشور دیگر، استاندارد دو گانه نمی شود، هر جا به نفعش بود قوانین سازمان ملل قبول کند و جایی نه، بگوید قبول ندارم. این طور کلا فلسفه وجودی قانون حقوقی بین المللی نابود می‌شود و باز توحش بشریت به مرز آشوب جنگلی دوران جنگ‌های جهانی و اعصار گذشته بر می گردد.
به همین دلیل الغای برجام توسط ترامپ و و ضع سیاست فشار حداکثری و تحریم ها ظالمانه و جنایتکارانه امریکا و غرب و متحدانش و همراهی بقیه جهان نقض حقوق بین المللی و قوانی سازمان ملل است و یک توحش آشکار.
هم خر و هم خرما؟!
ویرایش ۲: کشورملت ایده‌آل، کشورملت واقعی؟! نکاتی درباره سوءتفاهمات ملی-جهانی
چ- در مورد شریعت اجباری و از جمله حجاب اجباری، در عمل موفقیتی حتی در همان ظتاهر به عفت و پاک دامنی و حل مشکلات جنسی نشده، این شرعت اجبرای و احکامش، موجب شده افراد صاحب قدرت و ثروت، عملا نهایت استافده ببرند، از لذات جنسی و در حالی ضعفا از نظر جذابیت ظاهری یا مالی و موقعیت مجبور به تنهایی شوند، کار به جایی رسیده حتی این توحش موجود، خودارضایی نیز توان دیدن ندارند و تحمل کنند برای قریانیان بی عدالتی جنسی!
حالا این شریعت اجباری در عمل شکست خورده، شاید با عدم شریعت اجباری، لااقل مظلومان و قربانیان بی‌عدالتی جنسی شانس بیشتری داشته باشند.
د- تضاد و پارادوکس رواداری اجتماعی!
دارند مردم را به خشونت علیه مذهبیان عادی می کنند!، حتی تشویق می کنند به کسانی که چادر و مانتو روسری دارد حمله کنند، افرادی که ظاهر به قول اینها شبیه بسیجی و مذهبی دارند حمله کنند! می گویند افراد پیراهن چهارخانه و روی شلوار می اندازند مسخره و اذیت کنند! این چه جور آزادی خواهی و دمکراسی خواهی است، که از یک طرف می گویند بی حجابی و آزادی پوشش حق همه است و از طرفی به ریخت و لباس دیگران که خوششان نمی اید حمله می کنند؟!
آیا نبایست شک کرد از هدف این خشونت طلبان؟! از کجا معلوم می خواهند جنبش اعتراضی حققو بشری خواهی فعلی منحرف کنند با ایجاد دو قطبی های مبتذل این چنینی؟!
https://www.tribunezamaneh.com/archives/326146
نکته پند راهبردی به رئوس ج.ا بویژه بیت خامنه‌ای و سران نیروهای مسلح برای نجات حاکمیت خود و موجودیت ایران از وضع نکبت‌بار انحطاط‌ها و خطرناک و ادامه تراژدی فرصت-نسل‌سوزی و بحران‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی:
۱- توصیه اکید به اجرای فوری پیشنهادهای دقیقه نود و وقت اضافه برای خروج از بحران فعلی
کامنت حاوی پیشنهادهای دقیقه ۹۰ به ج.ا و به نفع ملت
۲- توصیه اکید به اجرای پلان ج و رستاخیر ملی مردم و نیروهای مسلح برای استقرار حکمرانی مردمی
آنگاه که شاه لُخت- خَرامیده- ولی ناآگاه بر راه نابودی میرود، بهترین دوستانش، داناترین دشمانش هستند!
چرا ضحاک در افسانۀ ایرانی کشته نمی‌شود؟ – IranNamag
ابوالحسن تهامی
۳- برای جبران ضربات مهلک و گاه غیر جبرانی همزمان حکومت آخوندیستی و مافیایی آکنده ظلم و فساد و جنایت، دعوت و پند می‌کنم به بازگشت و توقیت هویت ایرانی، این شب چله ۱۴۰۱ به مطالعه و اجرای درست و اصیل جشن‌های ایرانی به جای رسومات اندوه‌انگیز و انحرافی که به اسم اسلام در کشور ایران ۴۴ سال پیاده شده و امروزه نسل‌های افسرده و خشمگین و ناراضی حکومت درست کرده و هر روز ممکن با جرقه‌ای، یک جنبش اعتراضی یا انقلاب براندازی راه بیفتد!
این مطالب در پانوشت لینک زیر آمده، مناسب دیدم در مطلب جداگانه متشر شود، شاید دیگر امثالهم فعالیت چندانی به شکل نکنم، مطالبمان منتشر حداکثری و نقد و اصلاح کنید، نیازی به ذکر منبع نیست، مهم نشر حداکثری نیک‌خواهی نگارنده است.
آنگاه که شاه لُخت- خَرامیده- ولی ناآگاه بر راه نابودی میرود، بهترین دوستانش، داناترین دشمانش هستند!
بار دیگر به خوانش و تعمق همگان به مطالب مهم قبلی را دعوت می‌کنم:
برای روشن اندیشی درباره سری مطالب جنگ های اباطیلی بایگانی را مرور کنید
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/korooshbotshekane
نمونه دیگر نوشتارهای مشابه
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/botshekan
پ.ن: درباره اشتباهات تایپی قبلا توضیحاتی داده‌ام در مطلب کسیتی‌ام
‘رندی’ دیدم نشسته بر خِنگ زمین »
نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین »
نه حق نه حقیقت نه شریعت نه یقین »
اندر دو جهان کِرا بود زَهره این »
(خیام)