بارها واژگانی مانند آرمان و یا ایدهآل بکار برده ام، برخی که مخالف هرگونه خوی یا منش ایدئولوژیک هستند به دلیل ویزگی دگم و جموداندیشی که به بار میآورد و بشریت در مقابل اصلاح و تغییر به سمت تعالی بازمیدارد، گمان میکنند نباید هیچگونه آرمان یا ایدهالی در ذهن متبادر شود یا اگر متبادر شد در نطفه خفه کرد!، درکشان میکنم، اما آرمان و یا ایدهآل یک مقوله ذهنی-تخیلی است، تا تخیل نکنی نمیتوانی برای واقعیت نامطلوب ضد عقلانی و ضد بدیهیات حقوق بشری، چیز جدیدی برای ترقی و نورآوری پیشرفتخواه ارائه دهی.
از نظر ایدهآلیستی، کشورملت بایست همه دارای یک نظر و عقیده واحد، یک نژاد، یک قومیت، یک زبان، یک فرهنگ وغیره باشند، در نظر ایدهالیستی هر چه کشورملت دارای وحدت و همگرایی بیشتری باشد، طبیعتا دارای بقای بیشتری متصور است، اما در عالم واقع به تجربه تاریخ چنین نبوده است، هر چند تقریبا هیچ کشورملتی تا اکنون پدیدار نگشته از تمام پارامترهای بشری دارای وحدت باشند، حتی در سرزمین شبه جزیره عربستان قرون وسطی (پیش از اسلام و تا نزدیک ظهور اسلام) که اکثریت تقریبا قریب به اتفاق مردمش عربزبان بودند و احتمالا جز اقلیتی کمی از سایر اقوام و گروههای زبانی بود، باز دارای اختلافات شدید قبیلگی و طائفگی و عقیدتی بود. به قول بعضی، یکی شاهکارهای اسلامیان همین بود اکثریت قاطع اعراب شبه جزیره عربستان حداقل در ظاهر هم شده همعقیده شدند، یکی از دلایلی که در قرون ۷ الی ۸ میلادی، فتوحات زیادی داشتند و عملا اسلام بیشتر از انکه از لحاظ تبلیغ و گفتمانی تروج شود در آن زمانها و حتی تا اکنون برخی نقاط، بیشتر بر اثر زور یا وارثت (مسلمانزادگی) تکثیر و رشد جمعیت داده شده است.
نکته: این اتحاد موقتی اعراب شبه جزیره عربستان، حتی به یک قرن نیز نکشید، به محض فوت پیامبر اسلام، اختلافات سر منافع بین سران و رئوس قبایل پدیدار گذشت، فرقهگرایی و سپس مذاهب ظهور کرد، در نتیجه همین اختلافات بخشیاش مربوط به ایدئولوژیک شدن دین به دستاویز قدرتطلبی و ظلم به مردمهای کشورها و سرزمینهای فتح شد، در نهایت امپراتوری عربی-اسلامی به دو قرن نرسید دچار انحططا و تجزیه شد، در بخش شرقی یعنی ایرانزمین، عملا با ظهور سلسه حکومتهای ایرانیتبار از طاهریان تا سامانیان، بویژه ظهور یعقوب لیث که رسما زبان فارسی دری- که لهجه نوینی از فارسی فهلوی ساسانی بود- در برابر زبان عربی قرار داد، تکلیف شرق معین شد. در میانه عباسیان و در مغرب شاخه اندلسی اموی حکومت میکردند و بعدها ممالیک و فاطمیان بر مصر و…
حقایقی در وضع امروز کشورهای مسلماننشین و شیعهنشین در جریان است و از جمله ایران، علی رغم انکار شدید، واگرایی و ناباور به اسلام است، در ایران متاسفانه این واگرایی از شیعه ابعاد تراژیک پیدا کرده است، یعنی همراه شده است با انحطاط اخلاقی و اجتماعی و حتی ملی!
انحطاط به این دلیل، که لااقل از زمان صفویه یکی دو مولفه اصلی همبستگی ملی ایرانیان، یعنی ایرانیگرایی (که نمادش در موضعات فرهنگی و تاریخی است)، و دیگری شیعهگری میباشد.
شیعه نوعی چسب نامرئی بوده در این پانصد سال اخیر برای تداوم و حفظ تمامیت ارضی و همبستگی و زندگی نسبتا مسالتآمیز مردم به شدت متکثر از لحاظ بویژه گویش و قومی!
حقیقیت بسیاری از ملیگریان و ایراندوستان حتی آنهایی که اعتقادی به هیچ دین و مذهبی ندارند بلکه بیخدایند و یا لااقل سکولار دمکراسیخواه هستم مثل من نوعی، به این مسئله مهم اشاره کرده اند، مخالف نابودی به یک باره و سریع این تشیع هستند و ترجیح امثالهم-فعلا تا مدت چند نسل- باقی ماندن تشیعی از نوعی اصلاحگری (پروتستانیزم اسلامی و اسلام سکولاریزه ایرانیزه) است، تا اینکه بشریت و از جمله مردم ایران به مرحلهای از تمدن و تعالی مادی و معنوی برسند اساس بود و نبود دین و مذهب یا اعتقاد به خدا یا ناباوری خللی در همزیستی و همبستگی ملی کشورها نداشته باشد.
کشورها بجای اینکه تجزیه شوند، به سمت همگرایی بروند، بجای تجزیه کشورها، کشورها در اتحادیههای منطقهای و جهانی در هم به تدریج همگرا شوند و مرزها کمرنگ شود تا مردم دو سوی مرزها که ممکن است اشتراکات و علایق زبانی و فرهنگی و.. دارند به راحتی تعامل کنند و احساس جدایی از هم نکنند و این همگرایی منطقهای و جهانی در نهایت منجر اشتراک منافع شود و راه را برای هر گونه نزاع و جنگ بین همسایگان و جهانیان بربندد، این جدایی شدید ناسیونالیستی افراطی یا قومی افراطی و عقیدتی افراطی منجر به بحران و جنگ و ویرانی و تلفات مالی و جانی و عمری و زندگی میشود. پس این نوع آرمانخواهی لزوما چیزی بدی نیست.
با ظهور عجیب و پرمعمای حکومت ج.ا در ایران، با ادامه و تشدید حکمرانی بد و پر از ظلم فساد و جنایت در این حکومت (نظام)، موجب سرخوردگی و جدایی بخش بزرگی از مردم بویژه جوانان و نخبگان شده از تشیع، اساسا امثالهم با اشاره به شیعه اصلاحگر، چیزی توسط حکومت ج.ا ارائه شده، ملغمه ای مسموم از سنی سلفیگری به همراه تضیع حق الناس و پرداختن به ظواهر اسلامی چون امور حق اللهی (شریعت اجباری یا حجاب اجباری و…) است.
بارها امثالهم همین در مطالبم و دیگران جاهای دیگر گفتند درباره حق اللهیبازی حکومت ج.ا، کار بدانجا رسیده که با نادیه گرفتن اصل ۲۳ قانون اساسای ج.ا، عملا تفتیش عقاید در پوشش اعتراف اجباری به به یکی ادیان چهارگانه و حتی اعترافگیری به شیعه یا سنی در فُرمهای ثبتنامی از تحصیلی تا گذرنامه و غیره! این جهالت و بلاهت ایدئولوژیک ج.ا است که گمان میکند مجبور کردن مردم به امضای ورقههای تفتیش عقایدی میتواند عقیده خودش تحمیل کند یا مردم در محزوریت عقیدتی قرار دهد، طبیعتا بخش عمدهای از مردم این ورقههای تفتیش عقیده پر و امضاء میکنند، اما احساس ظلم و مشکل روانی دوشخصیتی پیدا کرده و در مواقع حساس مثل اعترضات اخیر آن سرکوب عقیدتی نشان میدهند!
اجباری کردن شریعت به طرق مختلف، نتیجه عکس میدهد، عدم انعطاف و تسامح و مدارا به تنوع علایق و سلایق در درک مردم از خدا و دین و مذهب، به دوقطبی شدن میرود و نهایتا مردم بین انتخاب کردن از دو قرائت افراط و تفریط میکند، در حالی مقتضای تشیع همین بود که بین اسلام سیاسی حکومتی سنی سلفی و کفر و بیدیین راه وسطی است که تشیع اصلاحگری ارائه میدهد.
در نظر امثالهم مهمترین و بارزشترین وجهه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و کلا برای زندگی واقعی از اسلام بوِزه شیعه اصلاحگر میتوان استفاده کرد، همین مسئله اهمیت به حق الناس و عدالت است. هر چند در احکامش باز دچار ایرادات زیادی است، مانند ارث، مهریه، نفقه و غیره، در حقیقت انتقادات زیادی وارد است، اما چیزی ج.ا در عمل پیاده کرد یک نوع پلشتی سخیف از اسلام بویژه تشیع بود و ضربات مهلکی به همگرایی و وحدت ملی ایرانیان زده است و هم در زندگی خصوصی و نرمال مردم اخلال شدید ایجاد کرده، با ایدئولوژی غربستیزانهاش موجب وضع تحریمها شده است. اساسا نگرانی غربیان و اسرائیل از فناوری هستهای صلح آمیز ایران موجود است (این سوءتفاهم نیز موقتا با احیای برجام و در بلند مدت با دوستی و اشتراک منافع حل میشود)، اما نه آن قدر که تهدید ایدئولوژیک و ستیزهجویی حکومت ج.ا!، این تهدیدات به بهانه نزاع عقیدتی و یا تمدنی، مصائب عظیمی برای ملت و مردم ایران به بار آورده است.
یکی از عقاید و سخنان نه چندان درست، ادعای نزاع تمدنی ایران با غرب و به قول سمپاتهای ج.ا نزاع با محور غربی-عبری-عربی است. در حالیکه پارامترهایی ایشان میگویند را قبول کنیم برای توجیه این ستیزهجویی ج.ا و سمپاتهایش با محور غربی-عبری-عربی، گاه شاید شدیدتر با روسیه یا چین یا هند و کشورهای شرق دور بیشتر خواهد بود!
هم اکنون کشورهای جنوب و شرق آسیا در حال تبدیل شدن به شبه قطبهای اصلی جهان هستند، و غرب نه اینکه افول کند، بلکه اساسا استعداد قدرت فزاینده رشد اقتصادی و تمدنی جنوب و شرق آسیا باعث شده از بقیه جهان پیشی بگیرد. غرب و بقیه دنیا افول نمیکند، و بلکه این ظرفیت عظیم خفته جنوب و شرق آسیا است که بیدار شده و دارد جایگاهش در جهان میگیرد و طبیعی است، جنوب و شرق آسیا کمابیش بیش از نیم جمعیت جهان و بخش بزرگی وسعت و منابع طبیعی و سواحل جهان دارد، طبیعتا سهمی لااقل نیمی از اقتصاد و سیاست و تمدن جهان بایست داشته باشد، همانطور که ایران حقش است، لااقل به اندازه جمعیتش با این کشور غنی و مستعد بیش از یک درصد داشته باشد از سهم کیک جهانی!
اکنون ایران به دلیل مزاحمت حکومت ج.ا حتی نیم درصد سهم کیک جهانی ندارد!
هیچ دلیل ندارد ایران به کشورهای غربی و اسرائیل و حتی همسایگان عربزبانش درگیری تمدنی و اقتصادی و ژئوپلتیکی داشته باشد. بویژه در بین اکثر کشورهای غربی و از جمله اسرائیل هیچ تضاد خاص و مهمی ژئوپلتیک و ژئواکونمیک نیست و بلکه برعکس زمینه همکاری و دوستی و اشتراک منافع است.
البته به دلیل سوءتفاهمات و اشتباهات طرفین، امروزه اعتماد کردن به یگدیگر دشوار است، اما میتوان این بیاعتمادی را از بین برد و با رابطه دوستی و همکاری، به همزیستی مسالمتآمیز و منافع مشترک و زندگی بهتر برای خود و بقیه جهان پرداخت.
اگر مخاطبان بدون تعصب پیش فرض مطالب امثالهم مطالعه کنند، در صدد تشریح و توضیح همین کشورملت واقعی هستیم.
از آرمانیۀ نوین تا فهرست نکاتی، از جنگ اباطیل تا صلح حقیان، برای رهایی ایران از اهریمن(۲)
اگر مخاطبان بدون تعصب پیش فرض مطالب امثالهم مطالعه کنند، در صدد تشریح و توضیح همین کشورملت واقعی هستیم.
از آرمانیۀ نوین تا فهرست نکاتی، از جنگ اباطیل تا صلح حقیان، برای رهایی ایران از اهریمن
آرمانیۀ نوین براندازی حاکمیت آخوندی (ج.ا.) بر ایران/ رستاخیز ملی به یاری نیروهای مسلح
صلح حقیان: خطر باخت سهگانه!، و برخی پیشنهادهای فوری برای نجات ایران از نابودی!
صلح حقیان: آخوندیسم چیست؟ و آنالیز تئوریک تا عملی، از برآمدن تا برکناری حکومت آخوندیسمی از ایران
برای روشن اندیشی درباره سری مطالب جنگ های اباطیلی بایگانی را مرور کنید
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/korooshbotshekane
نمونه دیگر نوشتارهای مشابه
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/botshekan
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.