امثالهم به همه از ح.ا تا اپوزیسیون و غربیان وغیره پیشنهاد ایده میدهیم در جهت صلح و حقوق بشر و منافع ملی ایران، همانطور که چندین بار در مطالب قبلی اشاره کردم:
۱- قابل درک است متخاصمان علیه حکومت ج.ا از ابزارهای حتی ناجوانمردانه ضد حقوق بدیهی بشری مانند تحریم کالاهای بشردوستانه و ترور و قتل عمد و انواع کارهای جنایتکارانه همچون اختلال اقتصادی و اعتصابات کور و شورشهای منجر به آسیب به اموال مردم و خدمات عمومی و هک سیستمهای امنیتی و تجاوز به حریم خصوصی و تنش تورم ضد ملی کنند، مورد آخر تورمهای هیجانی کاذب، همانطور در مطلبی مفصلتر گفتم، اساسا به زیان اکثریت قاطع مردم است، که اکثریتشان فقرا و طبقات متوسط به پایین عمدتا مزدبگیر و ضعیف از نظر مالی و اقتصادی تشکیل میدهد، این کارهای ضد بشری متخاصمان قطعا محکوم و مردود است از نظر امثالهم که منتقد مستقل هستیم. به دلایل متعدد میگوییم هیچ کمکی نه به پیروزی جنبش اعتراضی میکند و نه وادار کردن حکومت مافیایی ج.ا به پذیرش خواستههای مردم یا تن به تسلیم در برابر انقلاب سیاسی به سمت حکمرانی مردمی (سکولار دمکراسی)، چرا که بدیهی است وقتی بیش از دو سوم مردم از بنیه اقتصادی دائما و به شدت دارند آسیب میبینند، توان تابآوری آنها در مقابل خصم (حکومت ظالم و فاسد و جنایتکار) کمتر میشود.
نکته: قطعا آرامش اقتصادی و رفاه و ثبات نسبی جزئی از حقوق بشر است، حتی بر اساس هرم موسوم به مزلو
اینها از اصول بدیهی مبارزه است، مدعیان براندازیخواهی یا حتی اصلاحطلبان واقعی و نه کذایی، در درجه اول بایست به فکر حفظ قدرت نیروی مردمی باشند، طبیعتا اکثریت مردم مثل تمام مردم جهان همیشه در حال بررسی هزینه_فایده مبارزه خواهند بود. اینکه حکومت ج.ا بخواهد به توان تابآوری معترضان خواهان حقوق بشری ضربه بزند طبیعی است، اما بخش بزرگی از اپوزیسیون مدعی حامی مردم چرا آتش بیار معرکه ضربه به مردم شده جای سوال است؟!
۲- هر چه حب و بغض و اغرض و منافع شخصی و گروهی اقلیتی را بیشتر دخالت بدهند جنبش معترضان خواهان حقوق بشری، میزان انحراف و احتمال شکست بیشتر میشود.
نکته ای قابل درک است و اما نه پذیرفتی از دید امثالهم، بخش عمده ای از اپوزیسیون، حنبش اعترضی یا به قول خ,دشان انقلاب، ابزاری برای رسیدن به قدرت در نظر گرفته اند، مشخصا طرفدران رضا پهلوی خیلی واضح و صریح مقصودشان اعلام کردند که هدف رسیدن به قدرت و برقررای مجدد حکومت پهلوی است. از آنجا مورد خاصی هم از خودانتقادی ندیده و تمام و کمال خاندان پهلوی عملکرد اسلافشان تایید یا ماله کشی کردنده اند، این خطر وجود دارد آنها دوباره همان اشتباهات و بعضا مظالم و استبدادهاها برقررا کنند، در کشورهای مثل ایران که پارامترهای واگرایی بسیار بالا است، همیشه نیازمند یک قدرت مرکزی همگراکننده و در بعضی مواقع مقتدر برای حفظ تمامیت ارضی است. هر وقت حکومت مرکزی ضعیف بوده در پایتخت، در مزرها و حتی تا عمق کشور، گروههای قومگرا و قبیلگی و طائفی و فرقهای در صدد تجزیه و مرکزگریزی بوده اند.
پ.ن: با توجه خشونت طلبی وتهدید و ارعب و به ترور و قتل مخالفان و استبدادی عملا از سوی هوداران رضا پهلوی میشود، امثالهم هیچ اعتقاد و اعتمادی نداریم این قماش پهلوی چی ها افراد مناسبی برای احراز مقام در ایران باشند، با توجه به عدم برائت این خاندان از کارهای ظالمانه و خائنانه و جنایات محمدرضا پهلوی رضاپهلوی و عواملش که اتفاقا یکی از دلایل آن انتفاقات شوم ضد ایرانی ۱۳۵۷ بوده است! خاندان پهلوی و عوامل حکومت استبدای پهلویف یکی از دلایل برامدن حکومت اخوندیستی و مافییا بود. ندادن آزادی های واقعی و پروار کردن جریان خرمذهبی عاقبت این بلای خانمانسوز ج.ا در این ۴۴ سال شد.
آن خاندان هیچ شایستگی برای دوابره حکومت سلطنتی ندارند، وای به روزی ایران دوباره به دستان پلید مستبدان پهلوی و قماش هوادار و مزدور قاتل و خائن و لمپنش باشیم، هنوز به قدرت نرسیدند دارند خشونت و تهدید و انحصار قدرت میکنند! در فضای مجاز یو سایتهایشان زبانههای خشونت طلبی و کشتارطلبی و اعدام مخالفان در حال شعله کشیدن استف جماعت اپوزسیون تروریست امثال پهلوی و امثالش به قدرت برسند خطر جدی است.
باز هم تاکید میشود خاندان سلطنت طلب پهلوی و هوادرانش هیچکاه محکوم نکردند استبداد و جنایات و دزدیهای اسلاف خودشان را! کسانی جنایات و ظلمهای اسلافشان محکوم نکردهف اعتمادی نبایست کرد به آنها باری به دست گرفتن قدرت حکومت.
علی رغم آن همه اسناد افشا شده از جنایات سلاطین یا شاهان گذشته، در نزد بسیاری و شاید اکثر مردم آن سلاطین و شاهان همچون قهرمان ملی یاد میشود، همین نکته خدمت آنها به حفظ تمامیت ارضی بوده است، از بدیهی ترین اصول منافع ملی هر کشور، حفظ تمامیت ارضی است، البته منطق و عقلانیت و منفعت شاه و سلطان و رهبر و هر کسی و کسانی که در راس حکومت و قدرت هستند همین است که تمامیت ارضی کشورشان حفظ کنند و این یکی از نقاط مشترک منافع ملی و منافع حکومتی است!، هر چه این منافع مشترک بین حکومت و ملی (عامه مردم) باشد، طبیعتا آن حکومت مردمیتر و احتمال بقایش بیشتر است.
از دیگر منافع مشترک بدیهی هر حکومت و مردمش، برقراری امنیت در همه حوزههای سیاسی و اقتصادی و روانی و جسمی و مالی و حقوق بشری است.
همین جا بگویم، در بحث خیلی از مسائل ملی، لااقل در ظاهر شده شخص رضا پهلوی انصافا مواضع خوبی گرفته است و البته بسیاری دیگر اپوزیسیون مانند اخراجیها یا انفصالیها و بریدگان از ج.ا مانند اکبر گنجی که شخصا از نوع مبارزه غیرخشونتآمیزی که ارائه میدهد عمده اش قبول دارم و عملا از نکات و شعارهای او استفاده کردهد ام مانند شعار روش مبارزه گاندی و لوترکینگ و…، اما رضا پهلوی بارها از امریکا بویژه در زمان اوج اقدامت ضد ایرانی ترامپیستها، خواهان جدایی بحث مردم عادی ایران از حکومت (نظام) ج.ا بوده است در قضیه تحریمهای ظالمانه و جنایتکارانه امریکا و غرب و همراهی خواسته یا ناخواسته بقیه اغلب دنیا! مانند کالاهای بشردوستانه که با ادعاهای حقوق بشری امریکا و غربیان در تعرض است، اینکه گفته شود امریکا شل گرفته خودش جای سوالاست.
اما امریکا و اروپا حتی کانال کالاهای بشردوستانه اینتکس. انصافا در این برهوت توحشی و افراطیسمی در نزد بسیاری از هوادارن ج.ا و مخالفان ج.ا در جریان است، همین مواضع امثال رضا پهلوی و اکبر گنجی و حتی امید دانا قابل تقدیر و تحسین است که باز هم کمابیش هوای اکثریت مردم را دارند، اما انتقادی که به رضا پهلوی است با توجه دامنه نفوذ هوادارنش که عملا بزرگترین نفوذ میدانی در مردم داخل دارد، گفتم قبلا بنا به ارائه رفرنس ندارم چون براحتی کلیدواژگان قابل سرچ است و نه اسم بردند از اشخاص چون حضور ذهن ندارم در این نشر سریع نوشته جات این افراد چون زیاد دنبالشان میکنم بیشتر در ذهنم میآیند وگرنه افراد بسیار زیادی هستند، ولی چرا رضا پهلوی به صراحت و مکرر محکوم نمیکند کسانی را به اسم او و یا پهلویها دارند اقدامات ضد مردم ایران انجام میدهند، میزان تنش و ایجاد مزاحمت و اذیت مردم عادی از سوی هوادارن پهلویها بالا است، چون نفوذ و وجهه پهلویها در دهه اخیر به شدت بالا رفته میان مردم عادی!، بخش بزرگی از مردم عادی از بس آخوندیست ج.ا بد عمل کرده، خواهان بازگشت پهلوی هستند!
رضاشاه روحت شاد واقعا یک شعار و بلکه دعای مردم بخش بزرگی از مردم ایران است! از بس آخوندیستها در سی و اندی سال اخیر بعد از جنگ ۸ ساله بد عمل کردند، هم در خوزه منافع ملی و سیاست خارجی و هم در داخل در کسب رضایتمندی عمومی مردم! این بازگشت به پهلوی یکی از نشانههای شکست ج.ا در اکثر حوزههای داخلی و خارجی است!
اما چرا درباره حکومت ج.ا این شک و بلکه مستنداتی ارائه میشود که امثالهم احساس میکنیم که یا خود سران و رئویس کشوری و لشکری ج.ا همان سر هم مافیایی هستند و یا طرح فرضیه گروگان گیزی.
فرضیه گروگان گیری خامنهایها از اینجا نشأت میگیرد که طبق منطق و عقلانیت حکومتی هیچ حکومتی نباید برخلاف منافعش عمل کند بویژه در بحث تامین مالی و منافع اقتصادی. مسئله موقت نیست، وقتی چند دهعه اقدامات ج.ا عملا در جهت تضعیف بنیه اقتصادی ایران بوده و تحریم مصداق نالایقی و بی عرضگی آن است، چرا باید بجای ۵۰۰ میلیارد دلار کسب منفعت، مثلا ۱۰۰ میلیارد دلار منفعت کسب کند؟!
اینجا بحث پاک کردن دستان رئوس ج.ا از احتمال فساد نیست، بلکه فرضیه بررسی کردن است. این فرضیه در نزد خیلیها در داخل قوت دارد که خامنهای در گروگان مافیای هستند و سالهاست آنها برخلاف منطق حکومتی برعکس عمل میکنند.
فرضیه مهمتر گروگان گیری ایدئولوژیک است، یعنی خامنهایها و رئوس ج.ا از نظر ذهنی و فکری در هک جریانهای ضد ایرانی هستند بخشی که توس طخود خمینیایستها با ایدئولوژی ولایت فقیه مطلقه کلا و بنیادی هک شدن و الان عواقب مصیبت بارش در ایران وجهان نمودار گشته، اما همین فرضیه است که دارند به آنها اطلاعات غلط میدهند تا در تصمیم گیری راهبردی و تاکتیکی دچار محاسبه غلط درسرکوب جنایتکارانه و غیر منطقی مخالفان و معترضان و یک کاسه کردن همه منتقدان و مخالف ذیل اتهام ضد ایرانی! اینها چیزی نیست که فقط بشود از نظر منافع حکومتی توجیه کرد!
جنایاتی که در این چند ماه مشاهده شده از عوامل حکومتی، به طور کامل مشروعیت ادامه حکومت ج.ا زیر سوال مجدد برده است، عملا تنها دلیل ادامه حکومت ج.ا حمایت و پشتیانی نیروها مسلح و امنیت و اطلاعتاتی اش است، دیگر پایگاه مردمی چندانی برایش مانده.
ملاک ضد ایرانی بودن، معیار منافع ملی ایران است. خیلی راحت میتوان با بررسی دهها مورد مطلب امثالهم فهمید کی مدافع منافع ملی و اکثریت مردم ایران است یا نه؟
اما بر اساس دلایل واضح، هر حکومت مستقر تا زمانی مستقر است تا آستانه سرنگونی اش شانس دارد به اقداماتیکند و بتواند رضایت مردم را جلب کند و به بقایش ادامه دهد. همین نکته است که بخشی از اپوزیسیون و سایر اجانب متخاصم بر آن میدارد تا حد نقض حقوق بشر و قتل عمد و ترور و حذف حضور رسانه ای و سایر جنایتها پیش بروند!
طرح پیشنهادهای دقیقه ۹۰ و وقت اضافه همین بوده است، البته آنهایی هدفشان صرفا رسیدن به قدرت است و نه منافعملی ایران، خوششان نمیاید که امثالهم چنین کاری کنیم، طبق معمول امثالهم به وسط بازی و حمایت نظام و حکومت ج.ا متهخم میکند! آنها حمایت از منافع ملی و مردم و میانهروی امثالهم چون به نفعشان تنیست تحریف به حمایت از حکومت میکنند، همین اتهام به بسیاری از اپوزیسیون و منتقدان میزنند از اکبر گنجی و برادران زیباکلام تا امید دانا که این آخری همچنان خودش میگوید حامی نظام است و دلیلش بیان کرده از جمله: منافع ملی و تمامیت ارضی و البته یک سری عقاید خاص شخصی اش درباره دین و خدا و رژیم پادشاهی و اینها دارد، که قطعا در بسیار موارد امثالهم با او تفاوت دیدگاه و فاصله زیادی داریم.
نکته فرق من با بسیاری از اپوزیسیون براندازیخواه همین است من نوعی کیسه ندوختم از بهر منافع شخصی و نه علاقه و انگیزه دارم از نظر شخصی برای جایگری در رهم قدرت سیاسی حال یا آیده ایران. البته برای کسانی همه چیز از لحاظ منافع شخصی میبینند که درک و پذیرش دشوار است چگونه فردی کاری که برایش منفعت شخصی ندارد انجام میدهد!، اینها کسانی هستند همه چیز در مادیات میبینند، چون اغلبشان بیدین و ناخداباور هستند و دچار انحطاط اخلاقی شده اند و به آخرت و جهنم و بهشت هم اعتقادی ندارند، گمان میکنند عقل کل هستند و محال میداند کسانی بخواهند برای اهدافی جدا منفعت شخصی دینی یا مذهبی (وعده بهشت و آن نعمات مادی حوری و شیر و عسل و…)، نه جنابان! کسانی هستند حتی اعتقادی به اسلام بویژه از نوع ج.ا و طالبان و داعش و القائده ندارند و بلکه ناباور به خدا هستند و یا خداباور سکولار هستند، اما حاضرند تا حدی که توانش دارند برخلاف منافع شخصی کار کنند.
نکته آخر در این مطلب: القائات و پیشنهادهای ضد منافع ملی چند رسانه داخلی منتسب به اصلاح طلبان است! مشابه روسوفیلی و جینوفیلی بسیاری از ردوس لشکری و کشور و رسانههای اصول گرایان و جناح راستی که باعث خسارات و گاه جبران ناپذیر به منافع ملی و از جمله وضع و تشدید تحریم شده است! وزارت سمت اصولگراین عملا طرح ها و یپشنهادهای خوبی (واردات با ارز منشاء خارجی و در قبال صادرات و.. که هیچ هزینه ارزی هم نداشت و موجب بازا رقابتی و کاهش بار تورمی نقدیگی میشد، چرا عملا به شکل واردات کالاهای مورد نیاز از امثال خودرو تا لوازم خانگی و موبایل و غیره با ارز منشاء خارجی دلار و یورو به شکل کالا وارد و نقدینگی جذب میکرد، بالاخره این نقدینگی خلق پول کاذب باید ما ازیش کالا و سمریاه ای باشد تا مهار شود و این چه اقتصاد اخوندیستی مافایی است که بدیهات منطق اقتصادی نقض میکند؟!) که خواهان ایجاد شکستن تحریم و خنثیسازی تحریم های ظالمانه و جنایتکارانه غربی داشتند که باطل کرد با آیین نامه کذایی واردات خودرو! گمان کردند مردم خر نمی فهمند همچین تابلودار خدمت می کنید به مافیای خوورسازهای کذایی امثال ساپیا و ایران خودرو و پارس خودرو و… تا آن یکی که می گویند کروز و اختاپوس مافیایی! ،بعد از نشر انتقادات ار رویکرد برخلاف منافع ملی ایران از سوی حکومت چین، این روزنامه و رسانههای منتسب به اصلاح طلبان شروع کردن به انتقادات تند از حکومت چین و اینکه چرا ج.ا دخالت نمیکند در امور چین!، اینها قبلا در مورد طالبان خواهان مداخله نظامی در افغانستان بودند که عملا خواستند ایران وارد باتلاق افغانستان کند، امثال اینان در زمان جنگ اول و دوم خلیج فارس هم خواستند ایران وارد جنگ کنند، متاسفانه اخیرا چند اشتباه راهبردی خیلی بد کرد ج.ا مانند شایه دخالت در جنگ اوکراین، قضیه اوکراین با قضیه داعش در عراق و سوریه فرق دارد، اساسا اوکراین تهدید خاصی علیه منافع ملی ندارد در حالی که داعش مستقیما تحت عنوان ضد عجمی (و ایرانی و فارس و شیعه و…) هدف قرار داده!
یکی از سیاتسهای درست زمان قاجاریه و پهلوی اول همان بیطرفی بود، اما این سیاست درست پهلوی و قاجار لازمه اش اقتدار نظامی و هوش سیاسی بود، اقتدار نیروهای مسلح باید باشد بتوان بیطرفی و آن هم از نوع فعال و نه منفعل داشت، چرا که در جنگها، هر طرفی میخواهد اعضای بیشتر در پشتش جمع کند، موقعیت ژئوپلتیک و ژئواکونومی ایران همیشه مورد طمع قدرتهای در حال نزاع با هم است! رضاشاه مشکلش این بود از لحاط دفاعی توان راهبرد درست بیطرفی نداشت، در سال ۱۹۴۰ به درستی اعلام بیطرفی کرد، اما متوجه اهمیت ورود قدرت امریکا به دایره متفین نشد (۱۹۴۱) و متاسفانه باید متوجه شکست احتمالی آلمان نازی میشد و زود با متفین کنار میآمد چون توان مقابله آن همه کشور نداشت، اینجا است فرق هوشمندی یک حکومت، اکنون بعد از چند تصمیم درست، این حکومت ج.ا اوج اسارتش در بند ایدئولوژی اش نشان میدهد. بعد از قضیه رکبی که چین زد به کشور ملت ایران و نه فقط ج.ا، ادامه سیاست غرب تسیزی و امریکاستیزی هیچ توجیهی ندارد نه از نظر منافع حکومتی و نه ملی.
در حالی امثالهم بارها از سیاستهای درست خارجی حکومت ج.ا دفاع و تحسین کردیم، ییک سیاستهای درست ج.ا بعد از جنگ ۸ ساله، عدم مداخله مستقیم و حمله نخست بوده، انصافا یکی از بهترین سیاستهای ج.ا در دروه خامنه ای همین نکته است، این پیشنها نابخردانه است که ایران وارد تعارض با چین شود یا امنیت و تمامیت یکی زا دو قدرت اصلی و بزرگ جهان را تهدید کند!، از لحاظ تعهدات بین المللی نیز ایران نباید این کار بکند و بلکه این چین را مورد نکوهش ظریف و نکته سنجی قرار دهد که برخلاف اصول بین المللی رفتار کرده، خامنه ای سیاست درستی در اینکه باید ایران با شرق از روسیه تا چین روابط خوب داشته باشد، سیاست تقویت بنیه دفاعی و بازدارندگی متعارف هم درست است، امثالهم به این نکته نداریم و بلکه مورد تایید است، اما اینها به شرطی است که سیاست متوازن با غرب و شرق باشد، نه اینکه چنان در بازی موازنه بد عمل کند، که در عمل دست و پا بسته در آچمز مصنوعی خودش قرار دهد تا حدی که دارد باج میدهد به طرف شرقی!، چون بخاطر گروگان بودن ایدئولوژی اشتباه خمینی و ولایت فقیه و آخوندیستی که از امریکاستیزی یک بُت ساخته و پای این بُت، همزمان منافع حکومتی و منافع ملی را قربانی میکند!
کشورملت ایران همچنان ظرفیت خروج از این باتلاق ساختگی حاصل کار مشترک ج.ا و متخاصمان ج.ا را دارد، اصلا هم آچمز مطلق نیست، کافی است زودتر اقدام کند، چرا که هر چه معطل کند در اجرای پیشنهادها، طرف متخاصم ضد ایرانی این پیشنهادها بررسی و راههای مقابله اجرا میکند، بخشی عمده ای از براندازی خواهان کذایی، برای رسیدن هدفشان به قدرت است و نه اولویت منافع و مصالخ ملی ایران و حاضرند برای رسیدن به متافع شخصی و گروهی و ایدئولوژیکشان کل منافع ملی و معاش و حیات مردم ایران قربانی امیال پلشت ضد بشری شان کنند.
آنگاه که شاه لُخت- خَرامیده- ولی ناآگاه بر راه نابودی میرود، بهترین دوستانش، داناترین دشمانش هستند!
آخرین مطالب :
برای روشن اندیشی درباره سری مطالب جنگ های اباطیلی بایگانی را مرور کنید
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/korooshbotshekane
نمونه دیگر نوشتارهای مشابه
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/botshekan
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.