یک استرالیایى وقتى که مىآید لندن، انگلیسىست، یک آمریکایى یا کانادایى هم!
سه کشور استرالیا، آمریکا یا کانادا از لحاظ جغرافیایى ربطى به انگلیس ندارند اما شهروندان این کشورها همیشه هموطنِ هم بودهاند، همیشه اتحاد داشتهاند و همدل بودهاند، زیرا وطن اصلىِ هر آدمى زبانِ اوست. خراسان یا افغانستانِ کنونى که خیلى نام برازندهاى برایش نیست وطن منِ ایرانىست، چون گهوارهى زبان و ادبیات فارسىست، من در تبعید همانگونه با خراسانىها رفتار مىزنم که با ایرانىها. اگر حکومت ایران از حداقل شعور سیاسى برخوردار بود و از قدرتِ فامیلىِ زبان شناخت داشت باید دنبال دوست و برادر در خراسان و تاجیکستان مىگشت نه در فلسطین و لبنان و سوریه! من به عنوان یک شاعر فارسى زبان همانقدر ایرانىام که تاجیک و خراسانى!
طى دو سه روزِ گذشته بسیارى از نویسندگانِ خراسانى انتقاد کردهاند چرا تاکنون علیه قاتل دخترک شش ساله ستایش قریشى ننوشتم! مىگویند تو زودتر از خراسانىها براى فرخنده هم مقاله نوشتى هم شعر، اگر او در ایران کشته مىشد نیز مىنوشتى!؟ دوستان خراسانى غافلند که قاتل ستایش یک فرهنگ مذهبىست؛ ستایش قربانىِ تربیت و تعلیماتِ غلط شده؛ ستایش را همه کشتند! هر روزه دارد در ایران، در خراسان، به بچهى خردسالى تجاوز مىشود اما صدایش درنمىآید. کودک آزارى اصلىترین خصیصهى جوامع بستهست. آن نوجوان هفده ساله که طى جنونى جنسى ستایش را شکنجه کرد آیا تاکنون در هیچ مدرسهاى آموزش جنسى دیده!؟ تمام مدارس ایران و خراسان معلم و مربى تعلیمات دینى دارند اما دریغ از یک روانکاو یا روانشناسِ تربیتى که معضلِ رفتارى را شناسایى کرده درمان کند! پس قاتل ستایش وزارت آموزش و پرورشِ ایران است نه نوجوانِ مفلوکى که یادش ندادهاند چگونه غول غریزهى جنسىاش را مهار کند! طى چند روز اخیر تمام ایرانىها و خراسانىها در فضاى مجازى بسیج شدهاند و همصدا از مسئولان قضایىِ ایران مىخواهند آن هفده سالهى نگونبخت را هر چه زودتر گردن بزنند تا براى پاسدارى از اخلاق مذهبىشان یکى دیگر قربانى شود. آیا والدین این هفده ساله آنقدر که وقت گذاشتند تا فرزندشان نماز بیاموزد و بخواند، دربارهی میل جنسىاش با او حرف زدهاند؟ اصلن خودشان درکى از غریزهى جنسى دارند!؟ قاتل ستایش سنّت اخلاقى یعنى همین نمازگزاران و حجاب دارانند که تمام حقیقتهاى انسانى را به پستو بردهاند! چرا یکى از والدینِ ستایش نمىپرسد چطور توانستند اجازه دهند دخترک شش سالهشان از خانه خارج شود که بستنی بخرد!؟
قاتل ستایش فقدانِ مسئولیت پذیرى و عدم شناخت از حقوق کودک است.
درست است، من دربارهی فرخنده چند ساعت بعد از اینکه تکه تکهاش کردند و سوزاندند نوشتم، چون آنجا قاتل خودِ اخلاقِ مذهبى بود؛ او را جهل کشته بود و بلاهتِ مردمى! قاتلِ فرخنده مردم بودند و من علیه خودمان نوشتم؛ یعنى خودزنى کردم. حالا ولى همه پشت فاجعهى ستایش مخفى شدهاند و یک او پیدا کردهاند که زادهى ابلیس است و باید هر چه زودتر اعدام شود!
دو خلق خراسان و ایران به دلیل سیاستگذارى ابلهانهى حکومتهاشان طى چند دههى اخیر به قدر کافى از هم دور شدهاند، نخواهید که قتل ستایش هم دامن بزند به این همزبانهراسى! ستایش را، آن نوجوان هفده ساله را که به زودى قربانى خواهد شد، همهى ما کشتیم …
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.