سلام.
احتراما،
آقای حسن روحانی – رئیس جمهوری اسلامی ایران – از آنجا در اخبار آمده، که شما پیشنهاد داده اید «هفتم تیرماه [۱۳۹۶ هـ.ش]، از تمام «نهادهای عمومی و نظامی کشور خواست سرمایههای خود را به مردم «واگذار کنند» تا مردم هم «ثروتمند و به آینده امیدوار» شوند».
این پیشنهاد، در حقیقت یکی از مطالبان برحق چندین نسلی عموم مردم بوده است. از اینکه شما این پیشنهاد را دادید در حقیقت کار شایسته و درخور تقدیر است. اما این مطالبه سالهاست از سوی وطنپرستان ایرانی، آنانی که از جنس مردمند و دغدغه ملی دارند و میخوااهند ایرانمان همچنان در جغرافیای جهان بماند و روز به روز شکوفا، بالنده، آباد، آزاده و مقتدر شود.
اما دریغا، در این روزگار ناجوانمردیها، در روزگاری که دشمنان وجودی مام میهنمان، همچو گرگان در پوستین میشان درآمده، با ادعای دایه بهتر از مادر، دارند زمینه فروپاشی کشور هزاران سالهمان می چینند؛ در کنار نشر جعلیان ضد ایرانی (تا بدان حد بیشرمانه و با وقاحت که حتی موجودیت تاریخی ایرانمان را منکر میشوند!)، و با دسایس مختلف، از پروژههای قومگرایی تجزیهطلبانه- مانند نشر مطالب نفرتپراکنی قومی-نزادپرستانه و از جمله جوکهای قومی زشت و غیره – میخواهند مردم و اقوام ایرانی را متفرق و به جان هم به اندازند.
اینها با طرح مطالبان برحق مردم ایران، ژست مردمخواهی میگیرند، ادعای حمایت از آزادی بیان میکنند، اما در حقیقت فقط آن بخشی از نارضایتی مردم منتشر میدهند که در راستای اهداف تبلیغاتی ضد ایرانیشان است. همین رسانههای اجنبی و برخی مغرض داخلی، هر وقت یک شهروند بخواهد پیشنهادی در جهت اصلاح امور بدهد، نظرات او را سانسور میکنند و حتی مورد هتاکی قرار میدهند! چرا؟ چون اینها این مشکلات را نمیخواهند هیچ وقت حل شود، اینها میخواهند مردم ایران فقیر و ناراضی باشند تا زمینه شورش مردم و فروپاشی ایران را فراهم شود! (اخیرا هم چون رسوا شدن در نقض آزادی بیان، تز عوام فریبانه آزادی اندیشه را طرح میکنند! ما را چی فرض کردند(؟!)، مگر آزادی اندیشه بدون آزادی بیان معنی دارند؟! تازه برای رفع مسئولیت میگویند بروید خودتان رسانه بخرید و حق آزادی بیان داشته باشید! من نوعی منتقد میگویم پول زندگی عادی ندارم، و مهمتر امنیت جانی ندارم از بیان عقایدم، طرف میگوید برو آزادی بیان بخر!).
این ناکسان ضد ایرانی، این عوامل امپرالیستها، اینان با عناوین دکتر و مهندس و استاد دانشگاهی کذایی خود، سالهاست بسیاری مسئولان و مقامات خیرخواه نظام را به گمراه کرده اند! آنها در پوشش تزهای تخلیی بزک کرده، بارها برنامههای درست و مردمخواهانه در جمهوری اسلامی ایران را به بیراه کشانده و بیاثر کردند و حتی ضد هدف خودش! مثلا برنامه هدفمندی یارانهها، حقیقتا میتوانست جلوی اسراف و رانتهای ناحق بگیرد. اما در نهایت موجب افزایش فقر شد و در عمل جلوی اسراف و رانتها را نگرفت! چرا؟ چون هدف اصلی، یعنی مردمخواهی نادیده گرفته شد. هدف نهایی برنامهها بایست مردم خواهانه باشد.برنامه هدفمندی به سمت تامین مالی هزینه و مخارج دولتی رفت! در حالی درامدهای ناشی ثروتهای عمومی مانند نفت و گاز و امثالهم، در حقیقت حق عمومی مردم است. دولت ایران بایست مثل هر دولت مدرن، مردمی و معقول، تنها از راه منابع ناشی مالیات منصفانه اداره شود. دست بردن در جیب مردم، اسمش میدانید که چیست؟! کاهش ارزش پول ملی، اسمش را میدانید چیست؟! اگر یک فرد عادی این قبیل کارها را بکند، می گویند: دزدی کرده! اگر تا امروز نمیدانستید، اکنون میدانید. دیگر بهانهای نیست!
مردم کیستند؟ مردم، عموم شهورندان ایران هستند، از هر رنگ و تیره نژادی، از هر قوم و گروه ربانی، از هر عقیده و دین و مذهبی. مردم همه شهروندان ایران هستند که مفهوم مدرن ملیت ایرانی بایست تشکیل دهند.
بخشی از فرصتطلبان ضد اقتصادی (و احتمالا نفوذیهای مزدور اجنبی ضد ایرانی مانند تجزیهطلبان قومگرا)، طی این چند دهه، برنامههای درست مردمخواهانه در نظام جمهوری اسلامی را به کجراهه و انحراف کشاندند، برنامههایی که اگر به درستی اجرا میشد، ضمن بسط عدالت و رضایتمندی عمومی و به تبع تقویت بینانهای اقتصادی و اجتماعی نظام و کشور، موجب رشد و توسعه و کاهش فقر و فاصله طبقاتی میشد، مانند ابلاغیه اصل ۴۴، هدفمندی یارانهها، سهام عدالت، کارت سوخت، طرحهای اشتغالزایی و غیره. اما متاسفانه در اجرا و البته برخی نواقض قانونی و آییننامه، در نهایت همه این برنامهها تقریبا ناموفق بودند! اکنون هم با دست بردن به ذخایر ملی صندوق ارزی توسعه (اموال مردم)، آنها ناعادلانه میان برخی توزیع میکنید به نام حمایت از تولید! در حالی سرمایهدار اگر پول دراد تولید میکند، سرمایهدار قلابی و رانتی ساختن از جیب امول عمومی، اسمش چیزی یدگر است و نه حمایت زا تولید! این سرمایهدارهای قلابی مردم شناخته اند! آنهایی زنان و حتی مردان با کمتر از دستمزد مصوب به بیگاری میکشانند و به کرامت اسنانیشان هتک حرمت میشود!، و آخر سر حقوقشان نمیدهند، آنهایی که دزدی میکنند و با نام مختلس پناهنده کشورهای اجنبی میشوند! اموال این صندوق ذخیره ارزی توسعه به همه مردم ایران تعلق دارد و حق هیچ شخص و گروهی نیست! به این دست بردن به به اموال ملی-عمومی مردم پایان دهید. این ثروت مال عموم مردم است و بایست رایگان و فوری یمان همه تقسیم شود. بهانه ذخیره برای نسل آینده نیاورید! هیچ کس بهتر از مردم خیرخواهی خویش نیستند. ثروتهای عمومی از راه ارث اشخاص به آیندگان میرسد. همان طور در این چند اثبات شده، ثورتها در نهیت غارت با هرز میرود و دهها میلیون فقیر روی دست کشور باقی گذاشته است. ۱۶۰۰ ملییارد تومان نقدینگی ایجاد شده (اینجا بخوانید) و به قولی در دست درصد اندکی است (برخی ۵% میگویند!). نمیی از مردم حتی یک ریال وام نگرفتند! دهها هزار میلیارد تومان از حق الناس بعنوان پازپرداخت سپرده به اقلیتی دادید! اینها امول حق الناس به چه حقی به اقلیتی سپرده گذار داید؟! آیا از همه مردم اجازه گرفتید؟! آن نصف مردم که هرگز وام نگرفتند حقشان چه میشود؟!
اکنون پیشنهاد شما، یک فرصت استثنائی است، که اگر با صداقت و اراده جدی ارکان نظام پیگیری شود، میتواند کشور را نجات دهد از بحرانهای فعلی و آینده. بایست این پیشنهاد به صورت دقیق و علمی پیگیری سریع شود. نبایست در حد شعار باقی بماند.
من – بعنوان یک شهروند معمولی ایرانی- خوشحالی خودم را کتمان نمیکنم که بالاخره بعد از سالیان که امثالهم متوالیان در جاهای مختلف این پیشنهاد عدالت توزیعی را پیشنهاد داده و تکرار کردیم- بالاخره از سوی بالاترین مقام اجرایی کشور تاکید شد و ارائه گردید.
من، شما و همه مسئولان عالی رتبه و مدیران و تصمیمگیران قانونی کشور را دعوت میکنم به خوانش مطالب و نوشتارهای منتشر شده در این باره.
بدیهی است، با توجه تجربیات، دشمنان وجودی ایران تمام سعیشان کرده و خواهند کرد که این پیشنهاد را یا در نطفه ناکام بگذارند و یا آن را به انحراف بکشانند، مانند برخی برنامههایی که از آن یاد کردم.
هدف دشمنان وجودی ایران و فرصتظلبان فاسد و ضد مردم ایران، باز تلاش میکنند این پیشنهاد معطل کنند و سالها آن را در مسیرهای قانونی و بحثهای ملالآوار، بیفایده کنند. در حالی این پیشنهاد فروی و همین امسال اجرایی شود. زمان و فرصت کوتاهی است. این مسئله تنگنای فرصت را امیدورام درک کنید. فرصت حقیقتا کم است برای اصلاح.
من پیشنهاد میکنم حتما نوشتار ایرانگرایی راستین بخوانید و همچنین مطالب پاکابارا-آرتامن. در این نوشتار، از دی یک شهروند معمولی که اهل مطالبه است، به دقت کلیات وبرخی از جزئیات برنامه عدالت توزیعی را گفته است. نکته مهم همین است بحث عدالت توزیعی، امروزه میتوان راه نجات کشور را از بحران خطر فروپاشی باشد. اگر امروز تجزیهطلبان ضد ایرانی، وقتی که در ورزشگاهها عربده میکشند و پرچم کشور اجنبی را بالا میبرند و نام جعلی از برای خلیج فارس میگویند بسیاری از مردم سرخورده کشور را به دنبال خود میکشانند، بخشی اش برمیگردد به احساس عدم عدالت اجتماعی و اقتصادی.
خدمتان عرض کنم کسانی این پیشنهاد عدالت اجتماعی و عدالت توزیعی و دیگر پیشنهادها را ارائه داده اند در این چند سال، از سوی رسانههای داخلی و خارجی اجنبی، مورد شدیدترین سانسورها قرار گرفتند و حتی تهدید شدند و مورد هجمه هتاکی ناموسی قرار گرفتند (همچنان مسئول آن سایتها آن هتاکی و تهمتها را در معرض دید عموم قرار داده اند! تکلیف این مزدوران اجنبی ضد ایرانی مشخص است و محکومند.)! مظلومیت ایراندوستان و میهنپرستان ایرانی تا بدانجا رسیده که در هیچجای این دنیا احساس امنیت نمیکنند. هم در داخل مورد کملطفی و گاه هجمه قرار میگیرند و هم در رسانههای خارجی. آنانی که با سادهدلی و با صداقت و نجابت در راه اعتلای کشورمان -ایران- از هیچ ایثار و تلاشی فروگذاری نکردند در این سالها و بدون هیچ چشمداشتی سعی کردند برای کشورشان کاری بکنند.
امیدوارم این نامه را انسانهای شریف و نجیب ایراندوست به محضر جنابعالی و بقیه مسئولان و مقامات کشور برسانند. چرا که امثالهم از شدت احساس ناامنی مجبوریم ناشناس مطالبان را منتشر کنیم!
*
هنر آینهای نیست که با آن واقعیتها را منعکس ساخت، بلکه پُتکی است که با آن باید واقعیت را شکل داد.
برتولت برشت
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
هموطن گرامی!
مشخص است که درد میهن داری! اما داد به نامرد بردهای! روحانی خود یکی از هزاران حرامی و راهزن ایران ماست! روحانی شغال در پوست میش است که فلاکت امروز مردم ایران به سبب تعفن وجود اوست. از روزی که بر مسند ریاست جمهوری تکیه زده، روزی نیست که رانتی و کارخانهای به اطرافیان مفسد خود هدیه نداده باشد! اگر این شغال امروز به فکر مردم افتاده و دایه مهربان گوسفندان شده، بدلیل مشکلات و درگیریهای فراوانش است که با حاکمیت گرگ دارد. با این ترفند قصد دارد تا آنها را رسوا کند، اما همگیشان دسوای عالم و آدمند. اینان شریک دزدان و رفیقان قافلهاند. از این جماعت آبی برای مردم گرم نخواهد شد.
نکته دیگر در خصوص یارانهها بود که شما آن را خوب دانستهاید، اگر چنین میکردند و یا چنان میشد! دوست عزیز! در کشوری که در طول چهل سال زمامداری حکومت جهل ولایت شیعه همواره نرخ تورم دو رقمی بوده، از همان ابتدا مشخص بود که آن فریبی بیش نبود. چون هر آدمی با سطح سواد معمولی هم می دانست که یک تومان امروز پنج ریال فرداست! و به مرور زمان یارانهها ارزش خود را از دست میدهند. روزی در آینده نهچندان دور هم مشخص خواهد شد که این روسای جمهور مهرههای کدام کشورهای خارجی بودهاند.
جمعه, ۸ام تیر, ۱۳۹۷