umwelt67298

امروز بخش مهمی از نیروهای سیاسی موافق و یا مخالف هم به وجود بحران زیست محیطی درایران آگاهی دارند. اما آگاهی بدون عمل درجهت تغییر اوضاع همان طور که ازقدیم گفته اند مثل شاخ بی ثمر است. تاچه حد از ساکنان شهرهائی مثل اهواز باید دراثر نزول باران روانه بیمارستانها بشوند و آن هم درصورت داشتن امکان پرداخت معالجه؟! تاچه درجه ای به علت توفان شن مردم حتا از کشیدن نفس هوای پاک باید محروم گردند؟! تاچه حد در گرمای تابستان هزاران هزارنفر باید با لبان تشنه و بدنی گرما زده باید درانتظار دریافت قطراتی آب باشند؟! تاچه حدی کشاورزان باید شاهد خشک شدن کِشته های شان دراثر فقدان آب جاری باشند و یا درختان به بارنشسته شان از بی آبی خشک شده و ثمره ای به دست نیاورند؟!

دامنه ی خطرات مربوط به بهره مند شدن از زنده گی سالم را می توان دراثر تخریب محیط زیست ذکر کرد و ازهمه ی اینها بدتر فردائی نه چندان دور گرفتار جنگ و دعوا میان روستانشینان بود که برسر بهره مندی ازآب با یک دیگر به جنگ کشیده شده و نمونه ی آن را هم در اطراف اصفهان و یزد درسال گذشته شاهد بوده ایم!!

به وجودآمدن این وضعیت ناشی از استفاده حریصانه از امکانات طبیعی برای کسب سود بیشتراست. به طوری که کندن چاههای آرتزین زیاده ازحد؛ روان کردن آبهای آلوده به رودخانه ها و تالابها به ویژه از کارخانه ها، ازبین بردن جنگلها دراثر بریدن و تالان درختها، شکار بی رویه حیوانات وحشی، استفاده روزافزون از منابع نفتی درتولید روزافزون گاز کربنیک و غیره خطرعظیم آلوده گی آبها را حتا در جهان و درخلیج فارس و دریای مازندران به وجودآورده اند. مبارزه برای جلوگیری از پیشرفت این بحران نیز دردست طبقه کارگر و پیروزی انقلاب کارگری درجهان و درایران می باشد تا جلو سوء استفاده های افسار گسیخته ازمنابع طبیعی توسط نظام سرمایه داری و آموزش دهی جدی به کودکان در مدارس برای حفاظت از منابع طبیعی را محکم به دست گرفته و سیاستهای متعددی را در مورد بازگرداندن سلامت زیست محیطی اتخاذکند. بدین منظور از همین حالا بدون وقفه مبارزه علیه تخریب محیط زیست حاکمان را قاطعانه پیش برده و ازاین طریق میلیونها انسانی را که به شدت از این تخریب دارند آسیب می بینند، نجات دهند. بدین ترتیب توده های میلیونی دست دردست هم مبارزه ی پیروزمندی را علیه حاکمان ارتجاعی پیش خواهندبرد.

درزیر ما بخشی از آسیبهائی را که تخریب زیست محیطی به توده های مردم تحمیل نموده اند می آوریم که ضمن اقرار ازجانب مسئوولان رژیم و ناکارآمدی دولت عمق فاجعه را نشان می دهند، با امید به این که حساسیت نیروهای مبارز جدی را درمبارزه با حاکمان برانگیخته و بدین ترتیب انقلاب را یک گام به پیش سوق دهیم: ۱۶ تیر ۱۳۹۴ـ ۷ ژوئبه ۲۰۱۵

تعطیلی ادارات زابل به دنبال افزایش توفان و گرد و خاک

در حالی که طوفان شن از ساعاتی قبل در سیستان و بلوچستان آغاز شده است، امدادگران سازمان امداد و نجات میان اهالی این استان تاکنون ۴۰۰۰ ماسک نانو توزیع کرده‌اند.

به گزارش فارس، طوفان شن شمال استان سیستان و بلوچستان را در نوردید و سرعت آن در شهرستان زابل به ۷۵ کیلومتر بر ساعت رسید.

به گفته گودرزی فر، کارشناس پیش‌بینی هواشناسی سیستان و بلوچستان: در حال حاضر سرعت طوفان گرد و خاک در زابل به ۷۵ کیلومتر درساعت رسیده که دید افقی را در این شهرستان به ۵۰۰ متر کاهش داده است.

وی با بیان اینکه وزش باد و گرد و خاک تا پایان هفته در شمال سیستان و بلوچستان ادامه دارد، گفت: شدت طوفان در اوایل روز نسبت به ساعات دیگر بیشتر است، همچنین امروز شاهد کاهش دما در این منطقه خواهیم بود.

فرماندار ویژه شهرستان زابل نیز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس از تعطیلی ادارات در روز جاری خبر داد و گفت: ساعت ۸:۳۰ صبح امروز به دنبال تشدید طوفان و گرد و خاک و کاهش دید افقی، ادارات شهرستان زابل تعطیل شد.

هوشنگ ناظری افزود: ادارات و دستگاه‌های امدادی و مراکز بهداشتی در آماده باش به سر می‌برند.

اقیانوس‌ها با ‘بحران اسیدی شدن’ مواجه هستند

۷ ساعت پیش ـبی بی سی ۳/۶/۱۵
دانشمندان هشدار می‌دهند که اگر میزان تولید گاز کربنیک به شکل قابل ملاحظه‌ای کاهش نیابد حیات دریایی به طوری جبران‌ناپذیر تغییر خواهد کرد.

به نوشته این گروه از دانشمندان، اقیانوس‌ها در حال گرم شدن، از دست دادن اکسیژن، و بیشتر اسیدی شدن به سبب افزایش گاز کربنیک (دی اکسید کربن) هستند.

در این پژوهش تازه که در شماره ویژه نشریه “ساینس” منتشر شده، ۲۲ دانشمند در گزارشی تحقیقاتی نوشته‌اند که ترکیب تهدیدهای مرتبط با افزایش گاز کربنیک، خطری بزرگ برای اقیانوس‌ها به وجود آورده است.

به گفته این دانشمندان، سیاستمدارانی که تلاش دارند تا راه حلی برای بحران تغییرات آب و هوایی بیابند تا کنون توجه اندکی به تاثیر این تغییرات بر اقیانوس‌ها داشته‌اند.

محققان می‌گویند واضح است که گاز کربنیک تولیدی از سوخت‌های فسیلی، سریعتر از همیشه در حال تغییر ماهیت دریاها از دوران “انقراض بزرگ” است.

“انقراض بزرگ” به دوره ای نزدیک به ۲۵۰ میلیون سال قبل اتلاق می‌شود که حیات بر روی کره زمین به طور کامل از بین رفت.

پژوهشگران هشدار می‌دهند که اقیانوس‌ها حدود ۳۰ درصد گاز کربنیکی را که از سال ۱۷۵۰ تولید شده است به خود جذب کرده‌اند و این وضعیت باعث شده تا آب دریاها بیشتر اسیدی شود.

بنا به این تحقیقات، اقیانوس‌ها همچنین از افزایش دمای کره زمین آسیب دیده و بیش از ۹۰ درصد گرمای تولید شده از جوامع صنعتی را از سال ۱۹۷۰ به خود جذب کرده‌اند.

گرمای اضافه باعث شده تا اقیانوس‌ها سخت‎تر بتوانند اکسیژن را در خود نگه دارند.

‘تغییرات بنیادی’

آزمایش‌های تازه نشان می‌دهند که اغلب موجودات زنده می‌توانند در آینده در برابر تغییراتی که با افزایش گاز کربنیک، مانند اسیدی شدن یا کمبود اکسیژن در آب دریاها، ایجاد می‌شود مقاومت کنند اما برخی موجودات در این روند از بین خواهند رفت.

ژان پیر گاتوسو، نویسنده ارشد این مطالعات، می‌گوید: “در مذاکراتی که تا به حال درباره تغییرات جوی صورت گرفته، توجه اندکی به اقیانوس‌ها شده است. حالا تحقیقات ما، دلایل متقاعد کننده ای برای لزوم ایجاد تغییراتی بنیادی در نشست آتی سازمان ملل فراهم می‌آورد.”

به نوشته این پژوهشگران، میزان کربنی که امروز انسان تولید می‌کند می‌تواند وضعیت زمین را به شکل برگشت‌ناپذیری برای نسل‌های بعدی تغییر دهد.

اسیدی شدن اقیانوس‌ها، به عقیده این دانشمندان، به احتمال زیاد بر روند تولید مثل و رشد برخی موجودات زنده، به ویژه آنها که پوسته یا اسکلتی از کربنات کلسیم دارند، تاثیر خواهد گذاشت.

به گفته محققان، این تغییرات علاوه بر سلامت انسان‌ها، بر صنایع شیلات و ماهیگیری، آبزی‌پروری، و حتی توریسم تاثیرگذار خواهند بود.

۸۰ درصد تالاب ها به کانون گردوغبار تبدیل می شود

مدیر طرح حفاظت از تالاب های ایران گفت: در صورت عدم تامین حقابه تالاب ها و برنامه ریزی صحیح مدیریتی برای احیای تالاب های کشور، خطر تبدیل شدن ۸۰ درصد از ۲۵۰ تالاب به کانون گرد و غبار، کشور را تهدید می کند.

حسن سلیمانی روزبهانی روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگار علمی ایرنا افزود: اکنون ۸۰ درصد تالاب های کشور دارای پتانسیل تبدیل شدن به منشاء ریزگردها هستند که در صورت نبود مدیریت صحیح این توان به بالفعل تبدیل خواهد شد.

وی اظهار کرد: برداشت بی رویه از منابع آب های زیر زمینی، رعایت نکردن حقابه سیستم های آبی پایین دست مانند تالاب ها و رودخانه ها، وضعیت تالابی کشور را در شرایط بحرانی قرار داده است.

سلیمانی روزبهانی ادامه داد: خاک تالاب ها رُسی و غیرمتراکم است از این رو با اولین جریان باد به هوا بلند و به منشاء ریزگرد تبدیل می شود.

وی گفت: اکنون تالاب های زیادی مانند ارومیه، گاوخونی، پریشان، بختگان و هامون در حال تبدیل شدن به منشاء ریزگردها هستند، البته به جز تالاب ها، برخی زمین ها، اکوسیستم های دشتی و جنگلی هم می توانند به منشاء ریزگرد تبدیل شوند.

سلیمانی به تهیه برنامه مدیریت تالاب ها اشاره کرد و افزود: تاکنون برنامه مدیریتی ۵ تالاب شامل پریشان، شادگان، ارومیه و دو تالاب اقماری دریاچه ارومیه از جمله قوری گل و قره قشلاق تهیه شده است.

وی ادامه داد: تهیه برنامه مدیریت ۷ تالاب شامل هامون خوزستان، حله بوشهر، حرای میناب هرمزگان، میقان استان مرکزی ، چغاخور چهارمحال و بختیاری، زریوار کردستان و مجموعه تالاب های آلاگل – آلما گل و آجی گل در گلستان در دست تهیه است.

سلیمانی تاکید کرد: مساله مهم در مورد تالاب ها و به طور کلی منابع آبی، برداشت بیش از حد از این منابع است بنابراین به علت مدیریت نادرست حوضه های آبی در حال از دست دادن مناطق سرسبز در اطراف شهرها هستیم ، البته خشکسالی و روند تغییر اقلیم نیز این روند را تشدید کرده است.

وی ادامه داد: در چند سال گذشته مدیریت منابع آب در منطقه چه در بعد ملی و چه منطقه ای نادرست بوده است از این رو مشکلاتی مانند بروز ریزگردها را رقم زده است.

سلیمانی گفت: به عنوان مثال دجله و فرات منبع تامین کننده آب تالاب هورالعظیم است که در چند سال اخیر به علت احداث سدهای بی رویه به ویژه در کشورهای ترکیه و عراق و بخش هایی در ایران، شاهد خشک شدن این حوضه آبی هستیم از این رو یک کشور به تنهایی نمی تواند از این حوضه های آبی محافظت کند و نیازمند یک عزم جهانی است.

حدود ۲۵۰ تالاب در کشور وجود دارد که از این تعداد ۸۴ تالاب دارای اهمیت است و از این بین ۲۴ تالاب بین المللی بوده و در ردیف کنوانسیون رامسر قرار دارد.

ورود فاضلاب های خانگی، صنعتی ، سموم شیمیایی (۱) و برداشت بی رویه از منابع بالادستی تالاب ها تهدیداتی است که این حوضه های آبی را تهدید می کند.

اکنون تالاب های شورگل، یادگارلو، انزلی، شادگان، خورموسی، نیریز، پریشان، ارومیه، کمیجان و هامون برخی تالاب هایی هستند که در معرض خطر تغییرات اکولوژیکی بوده و به همین دلیل در فهرست مونترال قرار گرفته اند.

تالاب هایی که در شرایط بد زیست محیطی قرار دارند در فهرست مونترال که کنوانسیونی در مورد حفاظت از تالاب ها است، قرار می گیرند.آسمان دیلی نیوز ـ ۹ خرداد ۱۳۹۴

(۱)ـ هدف این قرارداد عبارت است از: حفظ آگاهانه ی مصرف آب مناطق مرطوب ازطریق فعالیتهای محلی و ملی و همکاری بین المللی به مثابه سهمی درکمک به رشد به جای تمامی جهان در ۳ نته:

ـ کار نسبت به استفاده هشیارانه از تمامی مناطق مرطوب؛

ـ تعیین مناطق مرطوب مناسب درلیست مناطق مرطوب بااهمیت بین المللی (لیست رامسر) و تضمین اداره موثر ازآنها؛

ـ همکاری بین المللی در فراتر از مناطق مرطوب، تقسیم مناطق مرطوب و نوع ویژه آنها.

گزارش مرکز پژوهش‌ها از نابودی ذخایر آب

شرق: مرکز پژوهش‌های مجلس با ارائه گزارشی از وضعیت منابع آب کشور، اعلام کرد: تعداد دشت‌های ممنوعه از ۱۵ دشت در سال ۴۷ به ۳۱۹ دشت در سال ۹۳ افزایش یافته است.

مرکز پژوهش‌های مجلس با ارائه گزارشی از تحولات قوانین بخش آب و تأثیر آن بر منابع زیرزمینی، اعلام کرد: درحال‌حاضر وضعیت نامناسب منابع آب زیرزمینی بر کسی پوشیده نیست. وضعیت اقلیمی و منابع آب کشور حکایت از محدودیت جدی منابع آبی دارد به‌ترتیبی که بیش از دو‌سوم کشور جزء مناطق خشک، نیمه‌خشک و بیابانی است که عمده مراکز و قطب‌های جمعیتی ازجمله کلان‌شهرهای کشور که منابع تأمین آب آنها متکی بر منابع زیرزمینی است را دربر می‌گیرد و کمتر از یک‌سوم کشور در سایر اقلیم‌ها با وضعیت آب و هوایی مرطوب و نیمه‌مرطوب، قرار گرفته است. بنابراین درحال‌حاضر منابع آب زیرزمینی کشور به دلیل برداشت بیش از حد ناشی از ازدیاد چاه‌های غیرمجاز و اضافه برداشت‌های چاه‌های مجاز، همراه با وقوع خشک‌سالی‌های متوالی سالیان اخیر، به وضعیت بحرانی رسیده است. تشدید افت سطح آب و کسری مخزن در آبخوان‌ها، ممنوعیت بیش از نیمی از دشت‌های کشور را به‌دنبال داشته و روند‌ رو به تزاید بهره‌برداری‌های بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی و با راندمان‌های بسیار پایین‌تر از متوسط نرخ جهانی، چه در انتقال و مصرف در مزرعه و چه در تولید ماده خشک به‌ویژه در ۱۰ سال اخیر که حکایت از خسران دارد، موجب شده روند افت منابع آب زیرزمینی شدت بیشتری به‌خود گیرد، به‌طوری که در ۴۷ سال اخیر مخازن آب زیرزمینی کشور با کسری مخزن بیش از ۱۱۰‌ میلیارد مترمکعبی مواجه شده‌اند که حدود ۹۵‌ میلیارد مترمکعب آن مربوط به ۲۰ سال اخیر است.

نکته حائز اهمیت دیگر نقش مهم منابع آب زیرزمینی در تأمین نیاز آب شرب آحاد جامعه است که ۶۳‌ درصد آن از طریق آب‌های زیرزمینی تأمین شده و آب‌های سطحی سهم ۳۷‌ درصدی را به‌خود اختصاص می‌دهد. البته در بخش تأمین آب شرب روستایی، سهم آب‌های زیرزمینی بالغ بر ۸۰‌ درصد است. هم‌اکنون در کشور کسری مخزن و افت شدید سطح آب باعث کمبود آب و عدم قطعیت در تأمین آب کلان‌شهرهای کشور، ازجمله تهران و حتی تأمین آب بیش از شش ‌هزار روستای کشور با تانکر شده است.

درحال‌حاضر نرخ متوسط فرونشست در دشت تهران بین ۳۰ تا ۳۶ سانتی‌متر در سال در مناطق مختلف است که بسیار بیشتر از سایر نقاط جهان است. همچنین تغییرات کیفی آب زیرزمینی در اثر کاهش حجم مخزن، ایجاد فروچاله‌ها و شکاف‌های بزرگ در دشت‌ها و تهدید حیات شهرها و روستاها در اثر تخلیه آبخوان‌ها، از دیگر واقعیت‌های کشور است. تعداد دشت‌های ممنوعه کشور از حدود ۱۵ دشت در سال ۱۳۴۷ به ۳۱۹ دشت در سال ۱۳۹۳ افزایش یافته و به‌دلیل روند صعودی مصارف و بهره‌برداری‌های بی‌رویه آب، تعداد دشت‌های ممنوعه در حال افزایش است. (آسمان دیلی نیوز ـ ۸ تیر ۱۳۹۴)

هشدار : مازندران بیابان می‌شود

پس از اینکه تعدادی از کارشناسان محیط زیست نسبت به بیابان شدن استان مازندران هشدار دادند، یک مقام سازمان محیط زیست نیز از احتمال بیابان شدن مازندران طی ۲۰ سال آینده به دلیل مدیریت نادرست منابع آب خبر داد.

به گزارش صدای آمریکا، حمید گشتاسب، مدیرکل دفتر زیستگاه‌ها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط‌زیست، روز شنبه ۲۶ اردیبهشت به خبرگزاری تسنیم گفت: «اگر روند مدیریت منابع آبی به همین صورت ادامه یابد تا ۲۰ سال آینده حتی مازندران نیز به بیابان تبدیل می‌شود، وقتی استانی مثل مازندران تا این اندازه در معرض تهدید قرار می‌گیرد طبعاً مناطق دیگر با شدت بیشتری در معرض خطر هستند.»

این مقام سازمان حفاظت محیط‌زیست با انتقاد از مصرف ۸۵ درصد آب ایران توسط بخش کشاورزی، گفت که در حال حاضر برداشت آب از چاه‌ها و آب‌های زیرزمینی به بیش از حدمجاز رسیده است که این اقدام توسط پمپ‌های مکنده‌ای انجام می‌شود و سفره‌های زیرزمینی را خالی از آب می‌کند.

این سخنان در حالیست که محمد امینی، استاد دانشگاه و رئیس سابق مرکز تحقیقات منابع طبیعی و کشاورزی استان مازندران نیز اسفند ماه گذشته به روزنامه همشهری گفته بود: «بنا به آمار، اگر روند موجود در برداشت آب از سفره‌های زیرزمینی ادامه پیدا کند حداکثر ۲۰ سال دیگر مازندران خشک می‌شود.»

این کارشناس نیز نسبت به افت سطح آبهای زیرزمینی در اثر برداشت بی‌رویه از این آبها هشدار داد و گفته بود: «افت سطح آب سفره‌های زیرزمینی در اراضی جلگه‌ای روی پوشش گیاهی به‌شدت اثر گذاشته و به‌تدریج باعث خشک شدن خاک و تخریب کامل پوشش گیاهی دراین مناطق می‌شود.»به گفته او هم اکنون بسیاری از دشت‌های مازندران به دلیل برداشت بی‌رویه آب به دشت ممنوعه تبدیل شده‌اند.

کاظم نصرتی نصرآبادی، رئیس جامعه جنگلبانی ایران که پیشتر مدیریت جنگل‌های شمال کشور را برعهده داشته است، وضعیت آب‌های زیرزمینی استان‌های شمالی ایران را بحرانی توصیف کرد. او به همشهری گفت که ساختار اراضی شمال به‌گونه‌ای است که وقتی سفره‌های زیرزمینی تخلیه شود آب شور جایگزین آب‌های زیرزمینی شده و اراضی قابلیت خود را از دست می‌دهد و شوری در نهایت باعث تخریب سرزمین می‌شود.

استان مازندران در شمال ایران که به سرسبزی و خوش آب و هوایی شناخته می‌شود، میراث‌دار جنگل‌های انبوه و کهن هیرکانی است، اما کارشناسان، این میراث را در معرض خطر خشکیدگی دانسته‌اند.

حسین آخانی، پژوهشگر منابع طبیعی و گیاه‌شناس به روزنامه همشهری گفت که هم اکنون در عرصه‌های وسیعی از رویشگاه‌های زاگرسی و بخشی از رویشگاه‌های شمال با پدیده خشکیدگی درختان مواجهیم که مهم‌ترین عامل این وضعیت به هم خوردن توازن آبی در این عرصه‌هاست.

او در ادامه توضیح داد که حفر صدها هزار چاه غیرمجاز موجب افت شدید سطح آب سفره‌های زیرزمینی شد و عملا ارتباط ریشه گیاهان و درختان با رطوبت زیرزمین قطع شد که نتیجه آن خشک شدن درختان و نابودی پوشش گیاهی بود.

کاهش شدید بارندگی و برداشت بی‌رویه از منابع آب ایران طی سالهای اخیر موجب کاهش شدید منابع آب شده است به طوری که دولت سال گذشته وضعیت برخی از استان‌های ایران را از نظر کم آبی، بحرانی اعلام کرد. با وجود این، هشدار نسبت به بیابانی شدن مناطقی چون استان مازندران، کم سابقه بوده است.

خزر غرق در آلودگی است

خزر پهنه آبی با طول تقریبی ۱۲۰۰ کیلومتر وعرض متوسط ۳۲۰ کیلومتر و مساحت ۴۳۸۰۰ کیلومترمربع و حجم ۷۷۰ هزار کیلومتر مکعب بزرگ ترین دریاچه جهان است که ۵ کشور ایران، قزاقستان، ترکمنستان، روسیه و آذربایجان در نوار ساحلی آن قرار گرفته اند.

به گزارش خراسان، با آن که خزر گنجینه ای از تنوع زیستی منحصر به فرد است به یکی از آلوده ترین دریاهای جهان تبدیل شده است. جمعیت ساحلی کشورهای حاشیه دریای خزر حدود ۱۴ میلیون نفر تخمین زده شده است که در ایران ۷ میلیون، روسیه ۳٫۵ میلیون، جمهوری آذربایجان ۳٫۵ میلیون و دو کشور دیگر جمعیتی بسیار کم در حاشیه خزر ساکن هستند، با آن که جمعیت ساحل ایران نسبت به ۲ کشور آذربایجان و روسیه بیشتر است اما سهمش در آلودگی خزر کمتر است.۱/۶/۲۰۱۵ ـ آسمان دیلی نیوز۲۸ | اردیبهشت , ۱۳۹۴ |

وضعیت خطرناک و اضطراری محیط زیست درایران

۶۷ درصد تالاب‌های کشور خشک شده‌اند

معاون امور تالاب‌های دفتر زیستگاه‌های سازمان حفاظت محیط زیست از خشک شدن ۶۷ درصد مساحت تالاب های کشور خبر داد.

مسعود باقرزاده کریمی در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا در ارتباط با وضعیت تالاب‌های موجود در کشور گفت: بر اساس بررسی‌هایی که ما انجام داده‌ایم؛ ۶۷ درصد از ۳ میلیون هکتار مساحت تالاب‌های ایران خشک شده‌اند.

وی با بیان اینکه تالاب‌های ساحلی و کوهستانی در وضعیت بهتری هستند و تالاب‌های موجود در دشت‌ها دچار آسیب شده‌اند، ادامه داد: بخشی از این مشکل به دلیل کاهش بارش و افزایش دما رخ داده، اما بخش زیادی از این مشکل به دلیل توسعه بی‌رویه در بالادست تالاب‌ها و به ویژه سدسازی است.

معاون امور تالاب‌های دفتر زیستگاه‌های سازمان حفاظت محیط زیست در مورد راه حل خروج از این مشکل، اظهار کرد: برای خروج از این مشکل باید به سمت مصرف بهینه منابع آب در بخش‌های کشاورزی، صنعت و شرب پیش برویم؛ در بدبینانه‌ترین حالت مجاز هستیم که تنها ۵۰ درصد از آب موجود در طبیعت را بهره‌برداری کنیم، در حالی که اکنون این مقدار به ۹۰ درصد رسیده است؛ بنابراین باید سهم از دست رفته را به طبیعت بازگردانیم.

وی با اشاره به اینکه نیازمند تغییرات مهمی در شیوه کشاورزی هستیم، اظهار کرد: آگاه‌سازی بسیار مهم است، اما تاکنون اقدام چشم‌گیری در این زمینه رخ نداده است.

بزرگترین دریاچه آب شیرین در معرض تهدید

گزارش کلمه : دریاچه زیبای زریوار مریوان، به عنوان بزرگترین دریاچه آب شیرین این روزها حال و روز خوشی ندارد.

شگفتی این دریاچه با وسعت سه هزار و دویست و نود و سه هکتار آن است که تمامی حجم آب آن از چشمه های زلال کف دریاچه تامین می شود و هیچ رودخانه ای به آن نمی ریزد اما در چند سال گذشته به دلیل افزایش نیزارها و رسوبات این دریاچه در حال خشک شدن است.

دریاچه زریوار مریوان این نگین انگشتری غرب کشور ، به دلیل گسترش روز افزون نیزارهای اطراف آن وسعتش هر سال کاهش می یابد و تبدیل به خشکی می شود.

نماینده مردم شهرستان های مریوان و سروآباد در مجلس شورای اسلامی با اشاره به این مطلب که رشد نیزارها، ساخت و سازهای غیرمجاز در اطراف دریاچه و نبود مدیریت واحد مهمترین مشکلات این دریاچه است، افزود: در حال حاضر اعتباراتی برای ساماندهی زریوار اختصاص یافته که جوابگو نیست و این امر بر بحران دریاچه زریوار می افزاید.آسمان دیلی نیوز ۷ خرداد ۱۳۹۴

هشت دلیل انفعال دولت ایران در برابر ریزگردها

ناصر کرمی استاد دانشگاه برگن نروژ

اهواز

هفته ها بعد از هجوم ریزگردهای پرحجم و خفقان آور به جنوب و غرب ایران، یکشنبه گذشته بالاخره دولت به ریاست روحانی در این باره جلسه ویژه برگزار کرد.

به گزارش خبرگزاری‌ها، حاصل این جلسه تصویب ۹ هدف کلی به این شرح برای مهار ریزگردها بوده است: احیای تالاب‌ها، تعیین الگوهای جوی مؤثر بر تولید گرد و غبار و اولویت‌بندی کانون‌های مؤثر، همچنین توسعه و ارتقای سامانه مدل‌سازی پیش‌آگاهی، ارتقای زیرساخت‌های فناوری برای پیش‌بینی به موقع، اجرای عملیات بیابان‌زدایی و کنترل کانون‌های بحران، توسعه نهال‌کاری و ایجاد جنگل‌های دست کاشت بیابانی، ایجاد زیرگذرهای مناسب در جاده‌های آنتنی میدان‌های نفتی و تجهیز مراکز خدمات تشخیصی و مراقبتی بیماری‌های ناشی از استنشاق گرد و غبار.

چنانکه می بینیم، هیئت دولت ایران منتخبی را از آنچه در هفته های گذشته در قالب تحلیل های کارشناسی یا گزارش های رسانه ای در این باره منتشر شده، به عنوان برنامه مطلوب برای مهار ریزگردها تصویب کرده است. کمابیش همه این فعالیت ها وظایف جاری سازمان های مسئول تلقی می شوند و کمابیش همگی هم اکنون در حال اجرا هستند. به واقع دولت هیچ طرح تازه و موثر و شفافی را تصویب نکرده، فقط به سازمان های زیرمجموعه اش تکلیف کرده است که جدی تر کارشان را انجام بدهند.

می توان گفت آنچه که روز یکشنبه تصویب شده، خود نمایه دیگری است از انفعال دولت در برابر پدیده خفقان آور و فرساینده ریزگرد. انفعالی که حتی مردم را هم شگفت زده کرده است. گردوغبار جنوب کارآمدی نظام را به چالش کشیده و نشان داده که بالقوه توان برانگیختن شورش های خیابانی و تهدید امنیت سیاسی حکومت را دارد، با این وجود مقامات مرتبط، آشفته و سردرگم، جز تکرار حرف هایشان در باره طرح هایی که قطعیت هیچکدام مشخص نیست، نمی توانند کاری بکنند.

سطوری که در پی می آید مهمترین دلایل انفعال دولت در برابر پدیده ریزگرد را برشمرده است. گفتنی است که آنچه ذکر می شود صرفا دلایلی است ناظر بر مسئله ریزگرد و ساحت زیست بومی آن و موارد کلی مترتب بر موضوع مانند سوء مدیریت فراگیر و فساد اداری و ناکارآمدی مزمن را شامل نمی شود.

۱ـ چالش زمان

اگر جمهوری اسلامی از همین حالا همه توش و توانش برای مهار ریزگردها صرف کند، نتیجه این عمل ده سال دیگر آشکار خواهد شد، چون احیای تالاب ها و دشت های مرده حتی به فرض وجود منابع آب کافی و توقف همه عوامل خشکاننده قبلی، سالیان دراز به طول می انجامد. این مشکل به طور کلی برای سیاست های جهانی کنترل گرمایش زمین هم وجود دارد، چون دولتها باید همه سیاست های مصرف انرژی خود را هم اکنون تغییر دهند برای دستاوردی که از سال ۲۰۳۰ به بعد آشکار خواهد شد. بسیاری از دولت های جهان نه توان برنامه ریزی بلندمدت دارند و نه انگیزه صرف منابع مالی در دسترس کنونی را برای منافع طولانی مدت آینده.

۲ـ دو مسیره بودن آستانه های اقلیمی

در تحولات اقلیمی مسیر برگشت هرگز مسیر رفت نیست. یعنی نمی شود تصور کرد که صرفا با بلااثر کردن عوامل موجد وضعیت کنونی، می توان به وضعیت سابق برگشت. بازگشت به وضعیت سابق مسیر متفاوت و هزینه های افزونتر و حجم بسیار عظیم تری از انرژی نیاز دارد.

۳ـ غافلگیری اقلیمی

در اقلیم به ندرت ممکن است گذشته چراغ راه آینده باشد. اتفاقا گذشته معمولا گمراه می کند و دروغ می گوید. به طور معمول مبنای پیش بینی های اقلیمی مدل سازی بر مبنای روندهای آماری پیشین است. اما این روندها فقط در کوتاه مدت درستند و فقط در دوره متوسط های اقلیمی. مبنای آنها هم روشی از میانگین گیری در آمار است. به همین دلیل است که تغییر اقلیم خاور میانه و ایران را فرا گرفته، اما نه فقط دولتمردان که بعضا جوامع و شخصیت های آکادمیک ایران هم در تحلیل پدیده ریزگرد آن را مورد توجه قرار نمی دهند. چون این تغییری است سوای آنچه که تاکنون میانگین های آماری می گفته اند و عدم لحاظ آن در تحلیل ها، آشفتگی و سردرگمی ایجاد می کند، آنچنانکه می بینیم.

۴ـ ‘دیگرسپاری’

دو شرکت وابسته به سپاه پاسداران و آستان قدس رضوی سد گتوند را ساخته‌اند

مشکل بزرگ در سوءمدیریت منابع آب، دیگرسپاری (Externality) فعالیت های مخرب نظام هیدروشناختی است. یعنی سود تخریب را کسی دیگر برده، اما جبران تخریب باید توسط کسی دیگر انجام شود. مثلا گفته می شود سد گتوند را دو شرکت سپاسد (سپاه پاسداران) و مهاب قدس (آستان قدس رضوی) با هزینه افزون بر دو هزار میلیارد تومان ساخته اند. قابل تصور است که سود احداث این سد نصیب این دو شرکت شده باشد. اما الان اگر گفته شود این سد بر زیست بوم خوزستان اثر ویرانگر داشته و باید به طور کلی برچیده شود، هرگز نمی توان از این شرکتها توقع داشت پولی را که گرفته اند پس بدهند و برای جبران خسارتها به دولت کمک کنند. آنها قراردادی داشته اند برای احداث سد که انجامش داده اند و اگر اکنون بنا بر تخریب سد و مشارکت این دو شرکت باشد، جز با عقد قرارداد جدید و اخذ حق الزحمه کافی حاضر به انجام این کار نیستند. دهها سد و پروژه مشابه در خشکاندن جلگه خوزستان موثر بوده اند و وقتی امکانی برای باز پس گیری حتی بخش اندکی از خسارت های مرتبط وجود ندارد، طبیعی است که دولت مقهور و منفعل کاسه “چه کنم” دست بگیرد.

۵ـ نبود زیرساخت برای تعدیل و انطباق

بارها گفته شده بود که تمدن مایا را تغییر اقلیم نابود کرد. اما اخیرا مورخان می گویند که مشکل تمدن مایا عدم برخورداری آن از زیرساخت های فنی برای تعدیل تغییرات اقلیمی بود، وگرنه همان تغییرات در نقاط دیگری رخ داده و منجر به نابودی تمدن نشده بود. مستندات ورود ایران به یک دوره طولانی خشکسالی مکررا منتشر شده، همچنین بارها اعلام شده که ایران در کمتر از سی سال هفتاد درصد منابع آب زیرزمینی خود را مصرف کرده و هم اکنون هم ایران دارد نود درصد ریزش های جوی سالانه را مصرف می کند، یعنی بیش از دو برابر حد مجاز. تداوم این وضع یعنی خشکیدگی و بیابانی شدن قطعی ایران. پس چرا دولت بهره برداری از آب های زیرزمینی را متوقف نکرده و سرانه مصرف آب را در ایران نصف نمی کند؟ به این دلیل ساده که در ایران زیرساخت فنی و اقتصادی مناسب برای تغییر کلی نظام مدیریت منابع آب کشور وجود ندارد. شرایط برای انطباق، از این هم دشوارتر است. ضریب رفاه اجتماعی، معماری منطبق با اقلیم و نظام برنامه ریزی شهری اهواز برای تحمل ریزگرد باید به حد شهرهای بیابانی دیگری همچون دوبی و بوستون و دوحه و منامه و کازابلانکا و… برسد.

۶ـ غیاب سرمایه اجتماعی

هرگز نمی توان جز با جلب مشارکت گسترده و مسئولانه شهروندان یک برنامه جامع تحول محیطی را اجرا کرد. مردم باید در مسیر چنین تحولی سبک زندگی خود را تغییر دهند، از بسیاری خواسته های خود چشم بپوشند و بسیاری محدودیت های تازه را که با منافع مستقیم آنها در تضاد است بپذیرند. فقط برخورداری از سرمایه اجتماعی کافی می تواند چنین سطحی از مشارکت را برانگیزاند. شخصیت های مرجع علمی و فرهنگی و هنری باید به دولت در این راه کمک کنند. اما مشکل این است که در ایران بین حاکمیت و اینگونه شخصیت ها شکافی عظیم پدید آمده است. هم اکنون باید برای مثال شجریان و دولت آبادی و شفیعی کدکنی بیایند توی تلویزیون و از مردم بخواهند که به یک برنامه طولانی مدت ریاضت ملی برای نجات ایران تن بدهند. اما اینان اساسا حق حضور در تلویزیون ایران را ندارند و کسانی همچون سلحشور و قزوه و چرخنده و محمود کریمی که از چنین حقی برخوردارند بعید است توان برانگیختن گروه پرشماری از مردم را داشته باشند.

۷- ناتوانی از پیش‌بینی

انسان قادر است با هر شرایط حاد اقلیمی سازگار شود. به شرط آنکه بتواند وقوع، شدت و مدت آن را پیش بینی کند. توان پیش بینی، شرط اول سازگاری است. اما متاسفانه هم اکنون در ایران توان پیش بینی روندهای اقلیمی و رخدادهای ادواری هواشناختی وجود ندارد. به هزار دلیل، که جای شرح آنها اینجا نیست.

۸ـ دشواری مهندسی معکوس سرزمین مهندسی شده

مهندسی سرزمین البته شاید معادل دقیقی برای Geoengineering نباشد. به هر حال سرزمین مهندسی شده یعنی جایی که دخالت انسان به طور کلی نظام زیستبومی آن را تغییر داده باشد. این تغییر فقط شامل نظام هیدروشناختی نمی شود و می تواند حتی اثر گذاری بر چرخه های حیات و مولفه های اقلیم را هم در بر بگیرد. گاه ممکن است مهندسی سرزمین برنامه ریزی شده و تعمدی باشد، امروزه حتی برای کاهش انتشار دی اکسید کربن هم مهندسی سرزمین در برخی مناطق کره زمین در دست بررسی است. اما مهندسی ناخواسته زمین، اغلب به قهقرای سرزمین منجر می شود. یعنی بشر آنقدر همه چیز را تغییر می دهد و زیستبوم را دگرگون می کند که عملا با چشم انداز متفاوت و تازه ای روبرو می شود. برای احیای اینگونه سرزمین ها چاره کار مهندسی معکوس است. اما مهندسی معکوس سرزمین بسیار دشوار و پرهزینه است و فقط در موارد معدودی دولت هایی مثل آمریکا و آلمان در بهترین دوران رونق اقتصادی خود موفق به انجام آن شده اند. ولی امروز و در استان خوزستان ایران چگونه می شود بسیاری از سدها و کانال ها و کارخانه ها و جاده ها را برچیده و به جای آنها یک سیاست جدید بهره برداری از اراضی مبتنی بر اقتضائات اقلیمی اجرا کرد؟ اینطور است که رئیس سازمان محیط زیست در تلویزیون می گوید: باور کنید ریزگردها یک دگمه ندارند که بشود آن را زد، و دیگر نیایند. بله، واقعا چنین دگمه یی وجود ندارد. کار از این حرف ها گذشته است.

کم‌آبی در کرمان بیداد می‌کند

خبرگزاری مهر : مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب شهری استان کرمان گفت: ۲۷ شهر استان در وضعیت قرمز آب قرار دارند و ۲۱ شهر هم در وضعیت زرد به‌سر می‌برند. محمد طاهری با بیان اینکه شرکت آب و فاضلاب شهری استان کرمان ۶۸ شهر و ۱۲۹ روستای استان را زیر پوشش دارد افزود: ۲۰ شهر هم در وضعیت متعادلی هستند. او جیره‌بندی آب در روزهای پیش رو را اجتناب‌ناپذیر دانست و اظهار کرد: امیدواریم با همکاری مردم جیره‌بندی را شاهد نباشیم. او گفت: تعداد ۲۸ حلقه چاه جدید برای تامین آب موردنیاز درحال حفر و تجهیز است که ۶۵۰ لیتر در ثانیه آب از آنها استحصال می‌شود.

آ.د.ن. ۳ تیر ۱۳۹۴

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com