شخصا اعتراف می کنم، از اینکه فاجعه مرگ مهسا امینی، موجب شد تمام تلاش های چند دهه ملی گرایان سکولار دموکراسی خواه ایران با شکست مواجه شود با هدف همگرایی ملی میان مذهبی ها و غیر مذهبی!، حقیقت تلخی است، اینجانب از اوان نوجوانی طی کمابیش ۴۰ سال فراز و فرودهای بسیار یاز نظر اندیشه و مرام و رفتار چه شخصی و چه اجتماعی داشتم، نسبتی با ایرانی بودن نیاکانی داشتم همواره علاقه داشتم این باقی مانده باستانی و یکی از نخستین گهواره بشرخردمند (دلایلی بسیار دارم که از اندیشمندان محلی یتا جهانی، اساس خاستگاه آنچه که ظهور آدم و حوا می نامند تا داستان توفان بزرگ (جمشید/گیلگمش/نوح) ایران زمین بوده است، حتی خاستگاه اصلی نخشنین تمدن ها کشورها و ملت های جهان ایران زمین بوده است، ایرانیان تاثیر مستقیم در هویت قومی و تبار ابر نژادی اکثریت جمعیت امروز داشته است و قوم(اتنیک) های عمده جهان امروز از شاخه های دورگه و چند رگه های آفروآسیایی و اوراسیایی بخش قابل توجهی از ژنتیک و تبار نژادی شان از ایران زمین است، مهاجرت ایرانیان باستان و ماقبل تاریخ طی پیش از آخرین عصر یخبندان (۲۵۰۰۰-۵۰۰۰۰ سال پیش) و بعد از آن (۱۲۰۰۰ – ۱۸۰۰۰ پیش) تحت تاثیر ایرانیان بوده است. امروزه تمام قاره های اروپا و امریکا از شمال تا جنوبش و استرالیا و نیوزیلند و بخش بزرگی اقیانوسیه و بخش عمده آسیا و آفریقا، از لحاظ ژنتیکی و فرهنگی و تاریخی و تمدنی، متاثر از ایران زمین و مردم ایرانی بوده و هست.

دریغا، با وجود نظام ج.ا، این سرزمین ایرانی، آماج دشمن های تراشیده توسط آخوندیست ها و پان های قومی عقیدتی و اقلیتی بی شعور نژادپرستان آریایی گرا شده است، به دروغ ایران را تهدیدی علیه بقیه جهان و مثلا اروپا و غرب می دانند! این دروغ ایران هراسی توسط دشمنان داخلی و اجنبی، در حالی دائما منتشر می شود، که امورز تهدید واقعی از سوی خود اروپایی ها مانند باقی مانده شوروی و حکومت های پان تُرکی و پان عربی است که درهمسایگی اروپاییان هستند و نه ایرانی چند هزار کیلومتر دور و است و میان ایران و اروپا کشورهای پان تُرکی و پان عربی است که خواهان احیای امپراتوری های عثمانی و عربی و خیال فتح اروپا و جهان دارند گویا!

مشتی اقلیت (حتی چند هزار نفر نمی شوند رئوس متجاهلشان) ابله آخوندیستی و خودباختگان ایرانی جاهل تحت تاثیر پان اسلامی پان عربی، در اوج خیانت به کشو رو سرزمین پدری و مادری شان یعنی ایران، در خدمت اجانب پان تُرکی و پان عربی و سای رپتان ها قومی و عقیدیت درامده اند و با شعارها ضد غربی و ضد یهودی و پرچم آتش زدن و اشغال سفارتخانه ها و کارهای خشونت آمیز، موجب خوراک پروپاگاندا برای ایران هراس افکنان در غرب و اسرائیل و حتی سایر کشورهای جهان شده اند. ایران هراسی و دشمنی با موجودیت کشور و ملت ایران یکی از دلایل اصلی اش وجود همین نظام ج.ا و حاکمیت آخوندیست های است که نمودارش در کابینه ابراهیم رئیسی و برخی نظامیان است.

هزینه این ایران رهاسی نظام ج.ا و عوامل جاهلش را مردم ایران با تحمل تحرمی هیا اجنبی و خودتحریم های مافیای داخلی میدهند، هزینه های غیر قابل جبرانی مانند اتلاف عمر و جان و عقیم شدن ملی! افتادن به سیاه چاله کاهش جمعیت و نابوید هویت ملی ایرانی و جمعیت عای فارسی زبان و ترک زبان و حتی کردهاپندارها، چرا این گروه های زبانی مانند فارسی زبان ها و همبستگانش (+بندری ها+لرها+مانزنی ها+ گلکیی ها+لک ها+فیلی ها و…) و به همراه ترک زبان ها و ترکمن ها وکرمانجی و کردهای سورانی و مُکری (کُردگرایان) و بلوچ ها همگی از نخستین قربانیان عقیم شدن ملی ایرانیان هستند.

اما بلای خانمانسوز آخوندیسم، چنان روزگار ایرانیان به انحطاط و ابتذال و فساد همه جانبه کشانده است که دود این آتش افروزی های ویران گر ضد بشری دامن گیر خود آخوندها شده است. آخوندها که با طمع پر کرن منافعشان علاو بر آخور وجوهات شرعیه، توبره حکومت جمهوری اسلامی دیدند، دست به توحشی عظیم از از تمامیت خواهی و دنیاپرستی شیظانی زدند، افراط در دنیاطلبی و شهوت رانی در زن بارگی و دزدیدن هر آنچه هستی مردم ایران از جان و مال نوامیس بود و چوب حراج بر ثروت های عمومی در راستای ایدئلوژی پان اسلامی پان عربیستی با بهانه حمایت مردم مظلوم فلسطین، عاقبت چنین شد که پایگاه اجتماعی اش به طور کامل از میان ایران از دست داده است.

امروزه آخور آخوندها از محل وجوهات شرعیه ته کشیده است، شدت توحشی در غارت اموال ملی و عمومی مردم ایران در بودجه های سال های اخیر و بویژه ۱۴۰۲ مشاهده می شود، بیان کننده این است دیگر وجوهات شرعیه و اعانات به جماعت مفت خور و سربار عقب مانده متحجر و ضد تعالی و پیشرفت بشریت نمایان گشته است.

توحشی که ذولت ابراهیم رئیسی در نمایش نژادپرستی سیدگرایی به راه انداخته و یکی از دکم اندیش ترین و متحجرترین طیف آخوندیستی یعین طیف فوق داغون مصباحبون تحت عنوان جبهه پایداری همه کاره دولت و قوه مجریه کرده است، ضربات مهلکی کابینه ابراهیم رئیسی به وضعیت رو به انحطاط تشیع امامیه و نظام ج.ا د رحال حاضر دارد می زند در واقع حکم تیر خلاص به نظام ج.ا و آخوندیسم و مذهب شیعه امامیه است.

اگر آخوندها حوزه ها و بیت رهبری ج.ا اندازه یک جو عقل و آینده نگری داشتند بلافاصله چرخش ۱۸۰ درجه از ایدئولوژی ولایت فقیه و آخوندیسم می دانند، با یک شبه کودتای مردم خواهانه، پایان دوران جمهوری اسلامی اعلام کرده و با یک شوآف و نمایش پاک سازی و زندانی کردن نمایشی موقتی از چند عنصر مهره سوخته مانند قماش داغون جبهه پاداری و مصباحیون، اعلام ایجاد حاکمیت “حکمرانی مردمی (سکولار دمکراسی)” می کردند، از آنجا حکومت ج.ا این قدر شعار علیه سکولاریسم و دمکراسی غربی و لیبرالیسم داده که بسیار دشوار است صراحتا اعلام غلط کردن کند و اعتراف اشتباه و تلاش برای اصلاح به سمت حکمرانی مردمی (سکولار دمکراسی)، یکی چندین هدف برساختن معادل “حکمرانی مردمی” و طرح پادشاهی مردمی (مردم شاهی) و تبدیل ولایت فقیه به پادشاهی نمادین و دادن اختیارت ولایت فقیه به نخست وزیر منتخب مردم و اصلاحات وسیع حقوقی (برای تامین بدیهات اولیه حقوق بشر ا زجمله آزادی ابراز بیان و اندیشه و ممنوعیت تفتیش عقیده تا حققو تضضیع شده مانند حق حیات و زندگی و کار و تحصیل و شناسنامه و گذرنامه شهروندی و… در خلاصه پایان دادن به آپارتاید عقیدتی) و استقرار سیستم اقتصادی طبیعی و تاریخی یعنی “بازار آزاد رقابتی” به عبارت دیگر پایان دادن به نظام آکنده ظلم و جنایت فساد اقتصادی مافیایی، شانس این داشته باشند ا زجمله:

۱– همین ۵% اقلیت باقی مانده پیرو مذهب شیعه امامیه بماند.
همان طور تاکید شد برآوردهای تخمینی این است ۴% از این ۵% عملا برای منافعشان فعلا با آخوندیست ها همراه می کنند، برای برخی منفعت های معنوی و این تصور که اعتقاد به تشیع می تواند علاوه منافع مادی این دنیایی، آن جنت وعده شده از سوی آخوند نصیبشان شود!، و البته بخش بزرگی هم از منفعت طلبان هستند هم خر می خواهند و هم خرما، از گروه بازاریان حرام لقمه ای هستند که طی این چند دهه بیشترین سودهای کلان و شاید اغلب حرام نصیبشان شده است و امورزه همچنان زدیلانه پشت این اخوندیست ها ایشتاده اند و از جنایات و کشتار و ظلم های اوندیست ها حمایت می کنند!

۲– شاید این شانس داشته بانشد، بخشی هر چند کوچک از بریدگان از اسلام شیعی را دوباره به سمت تشیع سکولاریزه شده- و پاک سازی شده از خشونت و توحش افراطی- به پیروی تشیع امامیه درآورند.

این مطلب تکرار هشدارهای متعددی است ملی گریان و وطن پرستان ایرانی بارها به آخوندیست ها داده و می دهند که زمان کوتاهی دارند برای جبران اشتابهات و بازگشت به مردمی که امروزه اکثریتشان عملا قید اسلام و تشیع زده اند و نماد بارزش عدم تبعیت از دادن وجوه شرعیه است، اگر حجاب و پوشش لایه سطحی و نماد بصری عبور از اسلام تشیع است، ندادن وجوه شرعیه از عمیق ترین دلایل واضح بردین اکثریت قاطع مردم ایران از اسلام تشیع است.

این حقیقت را نمی توان با سیستم ضد بشری تفتیش عقیده فعلی و گرفتن اعتراف نامه برای حقوقی چون حق زندگی(!) حق ازدواج و تحصیل و شناسنامه و گذرنامه و تغییر نام و… از دید حقیقت بینان پوشاند، تکرار خشونت و جنایت های همچون زندانی کردن شلاق و قتل عمد (انواع اعدام و تررو به بهانه جنایتکارنه ای همچون قصاص و بغی و محاربه و دشنام به پیامب رو ائمه و…) نه تنها کمی به باقی ماندن نظام ج.ا نمی کند و بلکه هر چه بیشتر مردم ایران بیزار اسلام تشع خواهد کرد، اگر به پیشنهادهای امثالهم مبنی به گذار مسالمت آمیز و همراهی رئوس و عوامل ج.ا برای این گدار به حکمرانی مردمی (سکولار دموکراسی) توجه نکرده و باز به سیاست سرکوب و جنایت و ظلم و فساد و غارت ادامه دهند با وقع انقلاب شدید و سختی روبور خواهند شد به زودی و برخلاف نظر امثالهم که مخاف انتقام جویی انقلابیون ضد آخوندیستی هستم، احتمال قریب به یقین بسیاری از دشمنان آخوندیست مانند پهلوی چی ها و سازمان های نظیر مجاهدین خلق و توده ها و…. که زخم های کهنه کشتار هموندان و اعضای خانواده هایشان دارند از آخوندها و سپاهی و بسیجی هایی احمقانه همچنان اصرار بر حقاینت و توهم بقا نظام ج.ا دارند، تلافی بی رحمانه خواهند گرفت، اعدام های سرخود به سبک خود آخوندیست ها به راه خواهد افتاد و این انتقام جویان کینه دار بسیار از شما آخوندیست ها خواهند گرفت، تنها شانس شما اخوندیست ها این است به راه حل های امثالهم توجه کرده و این چند ماه احتمالی باقی مانده عمر نظامتان صرف شبیه همان انقلاب از بلایی کنید که امثال جناب رنانی پیشنهاد داده اند.

اگر انقلاب از بالا توسط نظام ج.ا نجام نشود، بزودی انقلاب از پایین و توسط عموم مردم ایران صورت واهد گرفت. و هر چه مقاومت و خشونت و کشتار و جنایت آخوندیست ها در برابر انقلاب مردم شدیدتر باشد، تاوان شدیدتری آخوندیست ها خواهند داد.

 

پ.ن: این پانوشت مختصری از توضیحی تکمیلی مطلب فوق است، این مطلب به دلایل به سرعت نوشته شد، بیم های فوری در سرعت تحولات ایران و جان در حال وقع است و حجم عظییم از بی توجهی و کتمان حقایق که توسط موافقان و مخالفان ج.ا در حال انجام است، این نوع انتشار مطلب را موجب شده است.

یکی از انتقادهایی که امثالهم به مدعیان جنبش مهسا یا جنبش انقلاب “زن، زندگی، آزادی” دارم همین است که دارند سوءاستافده از این جنبش و یا انفلاب مردمی و ملی ایرانیان می کنند و  اغراض شخصی و عقده ها و کینه و  دشمنی دیرینه خودشان با پان اسلامیست ها (اخوندیست ها و پان عرب های پنهان نفوذی در حکومت ج.ا) به اسم جنبش مهسا و زن و زندگی و آزادی دارند اجرا می کنند، اینکه بعنوان یک طرفدار حکمرانی مردمی و دموکراسی از  حقوق بشری عموم مردم حمایت یک چیز است و اینکه به بهانه تعرض عناصر ضد ملی و ضد بشری آمر به معروف، توصیه یا دستور حمله زنان چادری دادند چیز دیگر، همان قدر حجاب  اجباری (حجاب شرعی) امورزه امر ضد حققوب شری شده و عملا دارد کشور ملت ایران به فروپاش یو نابوید می کشاند، ادقامات تندروانه علیه مسلمان معتقد به حجاب و تعرض حق شخصی آنها در داشتن نوع پوشش نیز نوعی دیگر از افراط است.

قریب به یقین اکثریت قاطع امثال ما سکولار دموکرات و حتی آن ناپیروهای آتئه ئیست هم دارای مادر و خواهر و یا فرزندان دختری هستند که چه بسا چادری بوذه، هیچ از ما و آنها دوست ندارند به بهانه حجاب داشتن اعضای خانواده شان به این اعضای خانواده وسایر هم وطنانشان تعرض شده و هتک حرمت شوند و مثلا چادرو روسری از تنشان کشیده! این قماشی به اسم  زن و زندگی و آزادی دارند علیه همین جنبش زن و زندگی و آزادی اقدام می کنند همان جماعت مشکوک هستند که متهم به مزدوری برای دیکتاتوری اند. جنبش مردمی ایران منظورش از حجاب اجباری به بی حجابی اجباری نیست. اینها موازنی بدیهی حققو بشری و حکمرانی  مردمی یعنی سکولار دمکراسی در تضاد است.

همیشه دو گروه باعث می شوند، آرمان ها و ایده آل ها و یا حتی روزمریات نرمال و بدیهی زندگی مورد تهید قرا گرفته و حتی اعتقادات دینی مورد جذب و یا شک قرار بیگرند، مشخصا گرایش یه خدا و دین های مدعی خداباوری دو گروه حکومت ها موجب دین گریزی یا دین گرایی شده اند، در ترایخ معاصر مشاهده می شود زمانی حومت های کمونیستی و الحادی اقدام به حمله و تعرض وسرکوبدینداران کردند، نه تنها دین از این جوامع ردوده نشد و بلکه بعد از ده ها سال سرکوب دین دارن، به محض سرنگونی حکومت الحادی کمونیستی، توده های زیاید از مردم به سمت خداباور یو دینداری روی آوردند و حتی کار به اراط گری و پان اسلامیسم کشید،  امورزه بسیاری از اعضای داعش و گروهک های افراطی مدعی اسلام گرایی و اسلام سیاسی، اتباع کشورهای سابق کمونیستی الحادی شوروی و اقمار و بلوک شرق کمونیستی سابق هستند! و همین وضعیت برعکس در کشورهای نظیر ایران که بیش از ۴۰ سال است دیکتاتوری و حکومت تمامیت خواه پان اسلامی برقرار است، از همان اویل استقرار اخوندیست ها و افراطیون مصابحای و امثالش در در حکومت و اعمال سرکوب گرانه علیه اقلیت های دین و غیر دین مانند لیبرال ها سکولار ها و سکولار دموکرات ها، گرایش مردم به سمت مخالفان حکومت افزایش یافت و در نهایت منجر به پدیده ناپیوریی در میان ایارنیان شده و به زعم امثالهم (ممکن است اشتباهات بزرگی رد محاسبه تعدادشده بادش) امروز اکثر مردم ایارن در مرحله ناپیرویی هستند، یعین مرحله گدار از دین به بی دین مطلق یا حتی الحاد کامل! ادامه این وضع و ادامه حکومت فعلی با همین شرایط، قریب ب یقین منجر بدینی کامل و حتی الحاد کامل اکثریت مردم می شود.

 

اینکه گفته شده اکثریت خداپرست ناپیرو هستند دقیقا به این معنی است هنوز درمرحله گدتار  وشک ویقین هستند، فقط کافیت چند سال دیگر این شرایط ظلمت و ستم علیه آحاد مردم  ایران ادامه یابد از سوی حکومت دن سالار، بعید است این نسل ناپیرو شده فعلی باز گردند به دین اسلام! حالا هی پان اسلامیسم خشونت کنند و منتقدان روشنگر آزاده امثالهم را منکر یا سرکوب کنند، چیزی در اصل حقیقت ماجرا اتفاق نمی افتد.

اینکه گفته شده حدود ۸ درصد مسحی پنهان هستند، به یان معنی نیست الان رسما و علنا اینها مسحی شده و غسل تعمید داده شده اند، منظور این است در شرایط تغییر دین قرار گرفته و به همین منوال سایر گرایش به ادیان دیگر.

در مورد افزون شدن نسبت تعداد سنی ها به شیعه توضیحاتی لازم است.

اول اینکه از حدود شش ملیون افغنسانی به ایران مهاجرت کرده بیش از سه میلیون احتمالا سنی هستند و این جمعتی به تعداد سنی ها ایارن اضاه شده، نگارنده جمعیت فعلی ایران را بیش از ۹۰ میلیون تن تخمین زده و که نزدیک ۷ میلیون تن آنها اتباع کشورهیا دیگر هستند، شش مییلون تن اتباع افغانستان هستند که نیمی از آنها سنی هستند.

دوم اینکه، اینکه گفته شده ۵% شیعه، منظور کسانی هستند عملا از شیعه رسما عملا پیری دارند، قطعا ده ها میلیون تن از شیعه زاده به اصطلاح هستند فعلا رسم و علنا اعلام خروج از دین اسلام مذهب تشیع نکردند، که جزء هامن خداپرستان ناپیرو هستند و اینها اغلب جون نوجوان بوده و در واکنش به حاکمیت خشن و سرکوب گر رد آستانه تغییر دین و بلکه اغلب به نپیوریی یعنی داپرست خدادوست نایپرو ادامه زندگی داده یا کلا آته ئیست یا ناباور خواهند شد در چند سال آینده نزدیک مثلا دو یا سه سال دیگر کاملا از باور اسلام شیعه خارج خواهند شد. فعلا درمرحله گذار هستند.

رابطه بین مشکلات اقتصادی (نمونه گرانی مسکن و عدم توان خرید برای اکثریت مردم) با کمبود دموکراسی

 

برآوردهای تخمینی باورمندان و ناباوران آیینی در ایران امروز

گلچین های ابرمنتقد، پادشاه لُخت ایرانشهر ویران شده تا پادشاه بِخردپوش عربستان آباد شده…

 

 

 

انقلاب مردمی ایرانیان و مبارزه در شرایط ظلمانی آچمز مصنوعی…

 

پرسش اصلی این است، آیا نظام ج.ا خود مافیای ضد ایرانی ضد بشری است (یعنی مزدور مافیا است) و یا مافیا مزدور و بازوی سرکوب گری ضد ایرانی و ضد بشری این نظام  است؟!

دیگر توصیه و پیشنهاد و راه حل ارائه دادن به حکومت و دولت و مجلس مزدور مافیا بیفایده است، وقتی حاکمیت و نهاد انتخابی کذای و انتصابی اش عامدا دارند با مافیا گرانی و احتکار ورانت خورای همکاری می کنند، پیشنهاد و راه حل دادن بیفایده است. وگرنه چ معنی دارد عوارض و مالیات ۵۰۵ تا ۱۷۰% بر واردات خودرو از جمله خودروی کارکرده بسته شود و اجازه وارذات کالا و نهادهای تولید از محل ارز منشاء خارجی و تهاتر و سرمایه گذاری خارجی ندهد، به جز اینکه این حاکمیت ج.ا اساس ضد ایرانی و ضد حقوق بشری و همدست اجنبی تجریم چی وحشی است! مشتی وحوش ضد ایرانی خارجی و داخلی با هم در حال نابود کردن و غارت ملت ایران هستند.

 

 

 

 

 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)