پس از سال‌ها مطالعات و خوانش انتقادها و اتفقات داخلی و خارجی ایران، به نتیاجی رسیدم:

۱- تقریبا در تمام تاریخ معاصر، ملت ایران (بویژه اکثریت مظلوم و فرودستانش) از همه سو مورد تهاجم ظالمانه و تعرض‌های مختلف گرفته است از استثمار تا استحمار! از تحقیر تا تبعیض! ، از سوی حاکمان سلطانی مطلقه استبدادی مادام العمر به اسامی سلطان و شاه و یا ولایی و غیره، از سوی فرادستان دنیاپرست، مافیایی‌های دنیاپرست حرام‌خوار با انواع اعمال ظالمانه و جنایکارنه و فاسدانه، قتل و اعدام به بهانه‌های مختلف از قصاص و محاربه (حتی اگر کسی را نکشته باشند باز با همین احکام منسوب به شریعت به قل حکومتی می‌رسیند)، احکام سادیسمی و وحشیانه بدویان چون شلاق، قطع اعضای بدن، سنگسار، تحقیرهای مختلف، کم‌فروشی، تقلب و کلاهبرداری، گران‌فروشی، احتکار، انحصار، سال‌ها در تحریم‌های ناشی نوع حکومت بویژه حکومت آخوندیستی با ادعای شریعت اسلامی (شیعه سلفی مشابه سنی سلفی!).
قبلا در مطالب متعدد، این نگارنده در تبیین شیعه اصلاحگری (در مقبل شیعه سلفی که ورژنی از نسی سلفی است و شددی دچار جمود و ضد بشری و ضد عقلانی و مضر به حال تعالی بشری و ملتهاست) که هزار سال و بویژه از دوران صفویه عملا داشت شبه سکولاریزه انجام می‌داد و زمینه‌سازی یک نوع پادشاهی مهستانی باستانی ایرانی (شبیه به همان سکولار دمکراسی پادشاهی مشروطه و جمهوری پارلمانی در تمدن جدید جهان) پیاده‌سازی می‌شد، امام به طرز معماگونه‌ای پدیده خمینی‌ایست‌ها در دهه ۱۳۴۰ پیدار گشت، هنوز هم پیدیاری خمین و ولایت فقیه در پرده اسرار است و اینک چگونه آخوندها به چنی حد از جسارت خودخوهانه رسیدن خودش در مقام امام معصوم قرار داده و حکومت از آن صنف خود و انحصار به خودشان بداند و حتی با نادیده گرفتن و نقص ویژگی نسبتا خوب اسلام و تشیع مانند رعایت حق الناس و پاکدستی یعنی عدم دزدی از اموال عمومی و مردم، مرزتکب ناعدالتی‌های عظیم و خهانماسوزی شدند، همان طور همه می‌دانند آخرین اصل تشیع عدالت است، یعنی اخر شیعه امامیه باید به عدالت در جامعه جامعه و ملت برسد، اما این حکومت ج.ا شیعه سلفییکی از اصول تشیع اصلاحگری تقریبا نابود کرد، در همه عرصه‌هاب قضاییف اجرایی، تقنینی و… ناعدالتی رخنمایی می‌کند، تبعیض و تحمیل عقیدتی بین مردم پیرو و مطیع حکومت سلطانی ولایی مطلقه شیعه سلفی با انهایی به هر دللی این نوع حاکمیت ظالمانه و مفسدانه و جنایتکارنه قبول نداشتن!

اینکه مردم به انواع رعب و حشت و عملا و با بتلیغات انها بترسانند که در ظاهر به تشیع و یا اسلام کنند، احکام ظالمانه ارتداد و تکفیر به شیوه سلفیان اسلام‌گرا، برای استخدام یا تحصیل تا گذرنامه و غیره، در فرم‌های ثبت نامی، چهار گزینه چهار دین اسلام (حتی باید بین شیعه و سنی)، مسیحی، کلیمی، زرتشتی یکی انتخاب کنند و در عمل حقی برای هیچ کسی قائل نیستند غیر از یان چهار عقیده داشته باشند، از طرفی طبق روال ضالمانه، مسلمان زادگان و شیعه زادگان را مجبور می‌کنند شیعه و یا اسلام را قبول کنند، هر گونه عدم اعتقاد از اسلام و حتی تشیع به مثابه ارتداد گرفته و حکم مرگ می‌دهند، این چیز کمی نیست، بسیاری نخبگان و افرادی توانایی کارآفریین و ارتقای مادی و حتی معنوی ملت ایران داشتند بخاطر همین ظلم تحمیلات عقدیت ترجیح دادند ترک وطن کنند و به خارج از کشور مهاجرت کنند، بقیه هم چاره جز پذیرفتن این ظلم شدند، دچار انواع مشکلات روحی و شخصییت شدنده اند و گاه دچار فروپاشی اخلاقی! در نیجه امروز ایران به شدت از فقر نخبگانی و هوشی رنج می‌برد.

همانطوز در مطلب تورم چگونه موجب ثروتمندتر شدن فرداستان و فقیرتر شدن فرودستان می‌شود بخشی مهمی از حاکمیت مافیایی اخوندیستی توضیح دادم.

۲- سیستماتیک کردن تبعیض اقتصادی و اعمال به احتمال به یقین عامدانه سیستم طبقاتی اقتصادی، با انحراف و احجاف مزدبیگران، لااقل سه نوع طبقه مزدبگیر حکومتی-شرکتی-صنفی ایجاد کرده اند، مزدبیگران حکومتی‌ها عملا بسیاری‌شان خودشان تا حد فراتر طبقه متوسط کشاندهخ و جز ثورتندان فرادستان شده اند با حقوق و مزایا و فرصت‌های ناعادلانه رانتی، در حالی شرکتی در حد زندگی رو به پایین با حمایت تامین اجتماعی و مزدبیگران صنفی در وضعیت ضد بشری بدون حمایت تامین اجتماعی و مزد به شدت کمتر زا حداقل دستمزد رسمی و گاه تا کمتر از یکسوم!

یه قدری فشار تنگ‌دستی بر بعضی مردم وار می‌شود بر خلاف میل باطنیف اقدام به خلافکاری می‌کنند و درنهایت انها در سراشیبی انحطاط اخلاقی و وجدانی و معنوی قرا می‌دهد و زامبی‌گونگی و سادیسم (دیگر آزاری) و یا مازوخیسم (خودآزاری) به اشکال مختلف از پرخاشگری و مردم‌آزاری تا اعتیاد و افسردکی منجر به خودکشی و.. حاصل می‎شود، البته زامبی‌گونگی را اول خود حاکمان و طرف‌دارنش شروع کرده اند، اساسا ماهیت حکومت ج.ا یک سختار زامبی‌سازی و سادیستیک و بلکه در مواردی مازوخیستی است!

۳- یکی دیگر ظلم‌های بسیار پرخسارت و فرصت-نسل‌سوزانه، سیاست‌های خارجی اشتباه ایدئولوزیک زده است، سیاست خردسوزان غرب‌ستیزی از جمله امریکاستیزی و تسیزه‌جویی با متحدان غرب مانند اسرائیل و سایر کشورهای مطنقه، در نهایت ایران به سمت انزوای سیاسی و اقتصادی و باتلاق تحریم کشانده است، اندک فرصت‌هایی مانند پایان جنگ ۸ ساله و یا برجام همف با سیاست‌های نابخردان ضد ایرانی رئوس ج.ا از جمله شخص رهبری و سران نظامی-امنیت بویژه سپاهی و حاکمه آخوندی و افراسیون شیعه سلفی، به باد رفت که در مطالب قبلی بارها توضضیح دادم.

صلح حقیان: دنیای پلشت ضد بشری سیاست‌بازان، از قتل و ترور تا تحریم کالاهای بشردوستانه و…

 

طبق روال همیشگی، حکومت ج.ا در برابر انتقادهاف روش مغلطه و فرافکنی را اتخاذ کرده است، متقدان به به بدخواهی و ناعقلی و فریب خوردگی و غرب‌گرایی و غرب‌زندگی و حتی مزدوری برای اجانب و دشمنان متهم می‌کنند، تثریبا همه و مهترین مشکلات ناشی از توطئه دشمنان خودساخته خودشان همچون غرب و صهیوینزم و مرتجعین عرب و تجزیه‌طلبان اجنبی همسایه به گردن آنها می‌اندازند! و عملا هیچ جوره زیر بار حرف حق و منطق و عقلانیت و ایران دوستی و مردم‌خواهی و عدلت‌طلبی و اصلاحات‌خواهی منتقدان نمی‌روند!
با وجودی بعد ۴۳ سال، نتایح مصیب‌بار و پرخسارتش این سیاست‌های داخلی و خارجی و فرصت-نسل‌سوزی‌هایش عیان است و کشور غنی و مستعد ایران- علی رغم بسیاری عمرانی و ترقیات- به نسبت کشورهای دیگر عقب‌مانده نگه داشتن، همچنان مقاومت در باربر اصلاحات ساختاری ورفتاری می‌کنند.

۴- ریشه تقریبا همه مشکلات، به نوح ساختار حکامیتی ج.ا بر می‌گرد، بنا بر القائات و افکار اشتباه خیمین‌ایست و حکومت اشتباه تز ولایت فقیه مطلقه، به صرف بدگمانی و تبلیغاتش و غرب‌ستزام شیعه سلفی در ایران متاثر از سنی سلفی دیگر کشورهای مسلمان‌نشین.

آنها تمدن جدیدی که طی هزار سال در وحقیقت از نوزایش (رنسانس) ایرانی و عربی از ایران تا اندلس در حدود قرن سوم ه.ق تا حدود نهم ه.ق شکل گرفته بود، که نمادش خردگرایی (راسیونالیسم) و آزاداندیشی و آزادی‌خواهی (لیبرالیسم) و اعمالگرایی و علم‌گرایی و رشد اختراعت و نورآوری در عرصه‌های فکری و فلسفی و منطقی تا شیوه‌های مترقی (مدرنیزه) و حکومت شورایی (پارلمانتیسم و جمهوری) و شیعه اصلحگر (پروتستانیزم اسلامی) در نهایت به تمدن جدید جهان‌شمول (که به اشتباه تمدن غربی می‌گویند) منتهی می‌شود با حمله مغول در ایران و پیرامونش و ظهور مجدد خلاف‌گری سلفی در اقلب عثمانی و فروپاشی اندلس اسلام ترقی‌خواهی دوباره جهان مسلمان‌نشین از مغرب تا مشزق، دچار انحطاط و عقب‌ماندگی نسبتا به اروپاییان و غرب شد، اینگونه غربیان چیزی شرق نشین لااقل پانصد سال زودتر شروع کرد را ادامه داد و شرق مسلمان‌نشین تا به خودش آمد دیگر چهار قرن عقب افتاده است، وقتی متفکران برخی حاکمان حامی متفکران، خواستند این عقب‌ماندگی جبران کنند، با بخش آخوندیست‌ها و پیروان عقب‌مانده فکری‌شان که آلوده سلفی گری (اعم شیعه و سنی) بودند اقدام مخالفت و کارشنکی کردند.

۵- اما بزرگترین و خطرناک‌ترین ظلم فساد و جنایت حاکمیت ج.ا، فساد آموزش و پرروشی است، من عامدا و مخصوصا این مورد جدا و در آخر آوردم، امروزه فساد اموزشی و پرورشی در اثر تصمیات اشتباه حاکمیت و بر اسسا منافع شخصی و گروهی مافیایی‌ها فساد و ضد بشری و ضد ایرانی نفوذی در حاکمیت، از همان ابتدای استقرا ج.ا شورع به خصوصی‎سازی آموزش و پرورش کرد، به روش اشتباه به خصوصی‌سازی آموزش کرد، از تاسیس دانشگاه آزاد و سپس سایر دانشگاه‌ها و کار به مدارس خصوصی و مراکز اموزش مهارتی، هر چند می‌توانست این حصوصی‌سازی مقداری از بار مالی حکومت بردراد، در جایی‌هایی نقض اصل آموزش رایگان طبق قانون اساسی بود، اما مشکل بزرگرت فساد سیستماتیک طراحی شده بود.
همزمان در چند بخش فساد پیش برده شده است، تبلیغ و ترویج مدرک‌گرایی، با تحقیر کسانی فاقد مدرک‌تخصیلی دیپلم یا دانشگاهی هستند در رسانه و محصولات سرگرمی و فیلم وسریال‌ها گرفته و ایجاد قوانی خرستیزانه مدرک‌گرایی بدون توجه به اینکه اساس نیازی به آنها باشد، حتی بار شغل‌های ساده مردم مجبور کردند به رگتن دیپلم یا مدارک دانشگاهی کنند، از طرفی با فساد پارتی‌بازی و امتیازدهی و سهمیه‌بنید های تبعیض امیز افراد فاقد شیاستگی را به کارمندی و شغل‌های حساس از مدیریت و حتی تخصصی گماشتند!

درنتیجه، ده‌ها میلیون ایرانی بیکار و یا ناامید و یا به طمع رسیدن به درامد و مزلت اجتماعی سریع آلوده به فساد مدرک‌فروشی شدند که توسط روش‌های اشتباه آزمون‌گری و دادن امتیاز نمره به دانشگاه‌ها و مرارک مهارت اموزی، عملا دست این مراکز خصوصی را باز گذاشتند برای مدرک‌فروشی، نتیجه میلیون‌ها نفر مدرک‌دار کم‎سواد و نامهار روی دست ملت گذاشتند، بخشی از آنها وارد نهادهای حاکمیت شدند و امروزه یکی از عاملین ناکارامدی و فساد و بلکه خیانت به منافع ملی هستند! بقیه هم ناامید و پس اتلاف پول و عمر خود، به مشاغلی دیگر مشغول و حتی به خلافکاری روی آوردند، امروزه بخش بزگی نارضایان و مخالفان ج.ا همین قشر بازنده در فساد آموزشی هستند. اوجش در دهه هشتادی‌ها مشاهده می‌شود.

سکوت و بی‌تفاوتی بخش عمده نخبگان و مردم عادی، نشان خطرناک میران بالای آلودی به فساد اموزشی در ایران است، این خودش خطر بزرگی است. در حالیکه مبارزه با فساد آموزشی باید اولویت مبارزه مدنی و ترقی‌خواهناه کشور باشد، هیچ کشوری با فساد آموزشی به آزادی حقوق بشری و دمکراسی و حکومت جمهوری-مشروطه حاکمیتی و عدالت و ترقی و رفاه عمومی و نجات از فقر نخواهد رسید.

– درآخر، تنها شانس مهمی ایران آورده این است، علی رغم تمام اشتباهات ویرانگرو پرخسارت حاکمیت مافیایی ظالم فساد و جنایتکار آخوندی و عواملش، اقدامت آنها در تجهیر و آماده سازی نیرو دفاعی است، این زیرساخت تدافعی بویژه در رعضه نیرو‌های آموزش دیده نسبتا حرفه ارتشی و سپاهی و اطلاعتی، در کنار تجهیزات مدرنی چون موشکی و پهپادی و سیابری و… یک بستیر درست کرده برای رشد بقیه موارد عقب مانده، منتهی باید از ین توانایی در خدمت دمکراسی و مردمی شدن سیستم حکومت نجر شود، اجرای اصلاحات همزمان توسعه اقتصادی و رفع فقر و ایجاد رابطه با همه کشورها از جمله غرب و امریکا و کنار گذاشتن سیاست نابخردانه ضد منافع ملی یعنی اسرائیل‎ستیزی، ایجاد یک سختار حاکمیت بر مبنای دمکراسی و مردم‌سالاری سکولار چند حزبی واقعی مسئولیت‌پذیر (و نه این شویه مافیایی جناحی مسئولیت گریز) و آزادی رسانه و انتقاد و در نهیات نیازمند یک اصلاحات در قانون اساسی و حذف اصولی که که منجر به این فجایع شده، حذف حق حکومت انحصاری اخوندها بصورت استبداد یعنی ولایت فقیه مطلقه و اصل اسلامیت و تبدیل به خرد جمعی، بسیار اصول ضد مردمی و ضد عقلانی قانون اساسی تا قوانین جاریه، که مثلا مافیایی خودرو چنین دهن کجی به منافع ملی نکند.

 

صلح حقیان: بود و نبود یا بلاتکلیفی کاربردی راه حل خروج از وضعیت فعلی، حکومت فعلی-جنبش اعتراضی-خطر نابودی زندگی حداقلی و عادی اکثریت ایرانیان داخل

صلح حقیان: بود و نبود یا بلاتکلیفی کاربردی راه حل خروج از وضعیت فعلی، حکومت فعلی-جنبش اعتراضی-خطر نابودی زندگی حداقلی و عادی اکثریت ایرانیان داخل

 

 

صلح حقیان: تورم لجام گسیخته بالا چگونه ثروتمندان را ثروت‌مندتر و فقرا را فقیرتر می‌کند؟!

صلح حقیان: تورم لجام گسیخته بالا چگونه ثروتمندان را ثروت‌مندتر و فقرا را فقیرتر می‌کند؟!

صلح حقیان: کنتراست توجیه عقلانی عدم اعتماد به غربیان و عدم غرب‌ستیزی

صلح حقیان: کنتراست توجیه عقلانی عدم اعتماد به غربیان و عدم غرب‌ستیزی

آرمانیۀ نوین براندازی حاکمیت آخوندی (ج.ا.) بر ایران/ رستاخیز ملی به یاری نیروهای مسلح

 

برای روشن اندیشی درباره سری مطالب جنگ های اباطیلی بایگانی را مرور کنید

https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/korooshbotshekane

نمونه دیگر نوشتارهای مشابه

https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/botshekan

 

 

 

 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)