به استقبال شانزده آذر می رویم در دل قیامی که از شهریور ۱۴۰۱ آغاز شده و تاکنون در جریان است. دانشجویان از لحظه آغاز اعتراضات به عنوان مبارزان سنگر آزادی در صفوف اول مبارزات علیه جمهوری اسلامی و هرگونه نظام بالادست مردم شعار داده و دانشگاه ها را به صحنه مقابله نیروهای پیشرو با حکومت عقب مانده، پوسیده و هار اسلامی و بند و بساط ارتجاعی و آپارتاید جنسی-مذهبی اش بدل کردند. در دل مبارزات شعارهای پیشرویی چون؛ “مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر” از سوی دانشجویان سرداده شده و در سطح کلان برای جامعه ای که از ارتجاع شاه و شیخ به تنگ آمده و در جهت رسیدن به یک دنیای آزاد و برابر مبارزه می کنند با استقبال بالایی روبرو شد.

قطعا در دل مبارزات انقلابی در جهت خلاصی از جمهوری اسلامی جریانات پوپولیستی راست و چپ چنین شعارهایی را موجب ایجاد تفرقه میان چپ و راست می دانند و این ادعای پوپولیستی به واسطه سیاست این جریانات در پی وحدت کلمه و فوکوس بر هرگونه سرنگونی است و نه چگونگی سرنگونی، که به نوعی تکرار سناریوی وحدت کلمه خمینی در قرن جدید می باشد. این تزها که بیشتر توسط جریانات سلطنت طلب و راست به عنوان وحدت و اتحاد مطرح می شود از یک سو از سر استیصال و ترس از بیان نداشتن جایگاه طبقاتی در بین جوانان، دانشجویان و معترضان کف خیابان بوده و از سوی دیگر نقشه حقنه کردن راست و جریانات سرمایه محور بر کمر مبارزات آزادیخواهانه و برابری طلبانه توده های مردمی، جنبش های طبقه کارگر و دانشجویان سراسر کشور است.

دانشجویان و مردم معترض کف خیابان از کردستان تا تبریز، اندیمشک و بلوچستان جواب دندان شکنی به جمهوری اسلامی و نیروهای بالادست مردم دادند و علیه عمامه و تاج شعار سر داده و نظام مورد نظر پس از سرنگونی حکومت نکبت اسلامی را که اداره شورایی و داشتن سهم برابر در تمامی بخش های جامعه از قدرت و ثروت را نمایان میکند.

به پیشواز ۱۶ آذر می رویم؛ در این روزها جریانات مختلف به فکر تبلیغ و ارائه راهکارهای خود هستند. تزها و پیشنهادات ارائه شده توسط جریانات مختلف در دل جنبش دانشجویی در قالب فراخوانها نشانگر ماهیت و جایگاه سیاسی خود این جریانات فراخوان دهنده و حامیان آنها نیز میشود. 

آنچه می توان به عنوان عملکرد و یا پراتیک درست سیاسی بر شمرد چیست؟! در شرایطی که حکومت بیش از ۳۰۰ دانشجو را تحت شدیدترین سرکوبها بازداشت کرده و تعدادی از آنان را با احکام سنگین و حتی اعدام تهدید می کند، در شرایطی که در بیش از ۷۰ روز گذشته دانشجویان شعارهای سرنگونی طلبانه را در فضای دانشگاه سر داده اند و با نیروهای پارا میلیتاریستی مانند؛ بسیج و حراست به مقابله می پردازند و با تحصن های انقلابی خود خط بطلانی بر کلیت پیکره جمهوری اسلامی و بند و بساط آن می کشند، زمان نمایش قدرت در ۱۶ آذر فرا رسیده است.

باید به صورت مشخص و دقیق پراتیک مورد نظر به عنوان اعتصابات و اعتراضات در ۱۶ آذر را تدقیق کرد و دانست کدام شکل از اعتصاب میتواند به کمک و یاری دانشجویان بشتابد. اعتصاب به همانگونه که در روزهای گذشته با تعطیلی کلاس های درس و تحصن در صحن دانشگاه ها و مراکز آموزشی، راهپیمایی، سرود و شعارهای انقلابی با خواستهای کلان و رادیکال در دستور دانشجویان قرار گرفت، در روز دانشجو نیز میتواند به حرکتی عظیم در جهت اعلام قدرت جریانات پیشروی دانشجویی در کل کشور علیه کلیت حکومت هار اسلامی بدل شود.

قطعا اعتصاب به معنی تعطیلی صرف دانشگاه و در خانه ماندن نیست و دانشجویان در سنگر دانشگاه است که می توانند با همبستگی و اتحاد علیه هرگونه دست اندازی گله های حزب الله و بسیج مقابله کرده و قدرت خود را به رخ حکومت کودک کش اسلامی بکشند. زمانی که حکومت اسلامی کمر به قتل کیان ۱۰ ساله، مونا ۸ ساله و سایر کودکان در کف خیابان بسته است جنبش دانشجویی می تواند با اعتصابات، تحصن و در پی آن با اعتراضات سرخ خود ضمن اعلام قدرت با پیام سرنگونی انقلاب جمهوری اسلامی روز دانشجو را گرامی دارد.

همانطور که دانشجویان پیشرو در تعدادی از دانشگاهها فراخوان اعتراض و تعطیلی کلاس های درس و برگزاری مراسمی در خور جنبش سازش ناپذیر دانشجویی را صادر کردند باید ۱۶ آذر را به صحنه اعتراضات پیشرو، آزادیخواهانه، برابری طلبانه و سرخ بدل کرد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)