از متن کتاب:
شـغل آرامـی داشـتم. در اینترانـت سـازمانی چندهزارنفـره بـا خانوادههایـی کـه هــرروز یکیشــان میمــرد، پیــام تســلیت میگذاشــتم. ســاعتهای زیــادی بــه پیامهایــم اندیشــیده بــودم. بــه کلمــات قصــاری متنــوع و تســلیتگوییهایی متفــاوت. مرگخوانیهایــی جــذاب بــرای کارمنــدان. امــا ایــن خلاقیــت را بیشتـر بـرای خـودم در کار مـیزدم. بـرای آزادی از ایـن بندگـی حقارتبـار. ایـن وعـدهی هـگل بـود و مـن بـه آن ایمـان داشـتم. هرکـدام از اجـزای پیـام تسـلیتم بسـتر خلاقیتـی بـود و گریزگاهـی بـه سـوی آزادی:
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.