فصل سوم
تداوم ها وتغییر
برای پیشبرد تحلیل آثار نهان شکلی از سلطه که در کل نظم اجتماعی نهفته است و در نهانخانه بدنها به منزلهٔ موضوع و اصول مؤثر درسلطه عمل می کند ، تیز بینی و ظرافت بینهایت نوشته ویرجینیا وولف، می بایست. شاید هم برای بخشوودن اعتبار بیشتر به یادآوری ثابت های نهان رابطهٔ سلطهٔ جنسی ــ که عوامل آنچنان قوی اند که ، ورای کوری ساده ، ثابت ها را ندیده می انگارند ، میبایست همچنین به مؤلف (A Room of One’sOwn) ویرژینیا وولف متوسل شد ( چه آن که غرور مشروع جنبشی فمینیست سعی در تاکید بر دست آوردهای مبارزاتش دارد ) . شگفت انگیزاینکه استقلال فوق العادهٔ ساختارهای مربوط به جنس زن ومرد نسبت به ساختارهای اقتصادی و شیوه های باز تولید نسبت به شیوه های تولید ، امری است مشهود : همان سیستم طرح واره های طبقه بندی ، ورای سده ها و تفاوتهای اقتصادی و اجتماعی ، در دو سوی فضای ممکن انسان شناسی ، یعنی نزد دهقانان کابیلی و بزرگ بورژواهای انگلیسی Bloomsburyدیده می شود ؛ وپژوهشگرانی که اغلب با پسیکانالیزم سروکار دارند ، در تجارب روانی مردان وزنان امروزی ، روندهائی کشف کرده اند ، اکثرا عمیقا پنهان ، که مانند کار لازم برای جدا کردن پسر از مادر یا آثارنمادین تقسیم وظائف و زمان در تولید وباز تولید بر اساس جنس ، به روشنی نتیجهٔ کار خویش را در اعمال آئینی انجام شده در ملاء عام به صورت دسته جمعی وپذیرفته شده بوسیلهٔ نظام نمادین جامعه ای کاملا سازمان یافته بر اساس اصل برتری مردانگی ، می یابند . چگونه میتوان توضیح داد که نگاهی مرد محوری دوام بیاوردکه ، بی کم وکسروبدون امتیازات دنیائی که موقعیّت بینهایت مردانه با مساعد ترین شرائط در ساختارهای مربوط به فعالیت کشاورزی را منطبق به روز می یابد ــ نگاهی تنظیم شده براساس تقابل بین زمان کار مردانه وزمان تولید زنانه ۱ ــ ، و نیز بنا به منطق اقتصاد مبتنی بر اموال نمادین وماندگار طی تغییرات عمیقی که فعالیت های تولیدی و تقسیم کار تنظیم کنندهٔ اقتصاد اموال نمادین در محدودهٔ تعداد کمی از جزایر کوچک محصور در آبهای سرد سود و محاسبه به جای میگذارند؟ چگونه میشود این تداوم ظاهری را که برای بسیاری به سپردن ظواهری با جوهری طبیعی به شالوده ای تاریخی مدد می رساند پذیرفت، بی آنکه به ثبتش در ابدیتی طبیعی گرفتارآییم؟
فصل سوم در فرمت پی دی اف
نوشته : Pierre Bourdieu
برگردان : رحیم هاشمی،
دکترای جامعه شناسی ازدانشگاه ستراسبورگ
فصل اول در پی دی اف زیر:
درباره مترجم:

رحیم هاشمی
رحیم هاشمی زاده (علی) زادهٔ ۸ بهمن ۱۳۲۱، کاخک خراسان/آموزش ابتدائی و دبیرستانی: کاخک، گناباد و مشهد/تحصیلات دانشگاهی در دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران روزنامه نگاری و جامعه شناسی./اشتغال: ازسال ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۰ آموزگاری در حومه مشهد الیگودرز ودبیر دبیرستانهای ورامین ازشهریور ۱۳۵۰ با سمت دستیار دبیر در خبر رادیوتلویزیون شاهنشاهی./ازدواج در مرداد ۱۳۵۱/ویژگیهای رفتاری: از خرد سالی شوخ طبعی و گریز از تنهائی برایم ابزاری برای نزدیکی به اطرافیانم بوده، و شرایط محیط تربیتی برایم فرصتی برای «خودسازی» و اتکاء به نفس. از خطر نهراسیدهام و در برابر بی عدامتی ایستادهام. نافرمانی را پاسخی به اقتدار میدانستهام و نتایجش را به جان خریدهام. بار اول دربرابر دائیام و بار دوم در برابر رئیسم دررادیو، تورج فرازمند، که این آخری در سرنوشتم تأثیر به سزائی داشت، و به ترک ایران برای من وهمسرم در شهریور ۱۳۵۴ انجامید. ویژگی رفتاریام که نتیجهٔ شرایط زیستم (خانه، مدرسه و جامعه) است، همانی است که بوردیو در ازآن به آبیتوس Habitus، یعنی عادات اجین شده به شخصیت اجتماعی یاد میکند./آغاز مهاجرت به فرانسه در شهریور ۱۳۵۴/درساالهای رونق اقتصادی که شاه به «دروازههای تمدن بزرگ» نزدیک میشد، خصلت پدرزادیاش بر آزادی میچربید. نشانههای ترس را در آب روان خیابانهای تهران میشد دید: کتاب روان در آب؛ و آنرا که همت و اندک مایهای بود به ترک میهن میخواند./پس انداز و فروش بساطی که داشتیم برابر دو سال هزینهٔ زندگی در استراسبورگ و نه در پاریس بود، که چنین کردیم. تنها انگیزه برای ماندنمان شروع دوبارهٔ زندگی دانشجوئی میتوانست باشد. من در فوق لیسانس جامعه شناسی و همسرم در آموزش زبان فرانسه ثبت نام کردیم. دغدقهٔ پولی و سختی درس وکلاس برای من آزار دهنده بود و نه برای همسرم که مست هوای آزاد وزندگی بدور از هیاهو ودنگ وفنگ تهران بود، و در ضمن منتظر نوزاد!/در سال بعد من در پیش دکترا Diplôme d’Études Approfondies و همسرم در پیش دکترای حقوق بین الملل نام نوشتیم. با جوانان فعال «دانشجو» ئی رفت و آمدی داشتیم، که بر حق ایران را نمیشناختند. آرتباط مان با محیط دانشگاهی دو چندان سایر ایرانیان بود، زیرا که کلوب همسران اساتید به عنوان پلی مارا به خانوادههای دانشگاهی نزدیک میکرد./موضوع تز دکترا: مطالعهٔ جامعه شناختی مهاجرت روستائی در ایران، مورد خاص آذربایجان شرقی. پژوهش میدانی به مدت یک ماه در روستاهای آذربایجان شرقی و حاشیه نشینان تبریز مایهٔ اصلی رسالهٔ دکترانم بود./از دی ماه ۱۳۵۸ تا خرداد ۱۳۵۹ در یکی از دانشکدههای تهران موقتا تدریس کردم، اما دیگر از دانش و داشگاه خبری نبود./در بازگشتم به استراسبورگ سن (۳۸ سالگی) وموقعیت خانواده سه نفره به من فرصتی که برای جوان ۲۸ ساله فراهم است نمیداد. نتیجه این که توانستم در پروژههای تحقیقاتی دو سال مشغول شوم. و پس ازآن دو سال به «کارگل» (نوسازی ساختمانی) مشغول بودم و اینک از برکت آن و چندل قاز باز نشستگی همسر وخودم زندگی را میگذرانیم./اشتغالات عام المنفعه: عضویت فعال در انجمنهای مدافع پناهندگان، کمک به راه اندازی اولین انجمن فرهنگی ایرانیان در استراسبورگ و رباست آن در سه سال اول./غیر از ترجمهٔ «سلطهٔ مردانه»، دو سال پیش سر نوشت خودم را در بستر زمان شاه و جمهوری اسلامی به زبان فرانسه به صورت کتابی منتشر کردهام. نسخهٔ تجدید نظر شدهاش به زودی در انتشارات هارماتان پاریس منتشر خواهد شد.
در همین زمینه:
اجازهٔ ژِروم بوردیو وارث پییر بوردیو
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.