خشونت سمبلیک(نمادین)

سلطهٔ مردانه  بدین ترتیب  تمام شرائط اعمال خود را فراهم می بیند .  حضور تام و بدون چون وچرای مردان در عینیت ساختارهای اجنماعی و فعالیتهای تولیدی وباز تولیدی ، مبتنی برتقسیم کار تولیدی و بازتولیدی زیست شناختی و اجتماعی و بر اساس جنسییت ( مرد زن ) ، تسجیل میشود ؛ تقسیمی که به مرد بهترین سهم از طرحهای  تثبیت شده در تمام شخصیت های اجتماعی  تخصیص میدهد :  شخصیت های اجتماعی  پرداخته  شده بر اساس شرائط مشابه ، ودر نتیجه به صورتی عینی تفویض شده ؛  مانند قالبهای برداشت ها  وتفکرات و حتی کردار تمام اعضا ء  جامعه ، مافوق عالم محسوس همه جاگیر که به منزلهٔ  بالاترین ها بر همه تحمیل میشود .  در نتیجه  نماد مردمحوری باز تولید زیس شناختی ونیز باز تولید اجتماعی ، در مفهوم عملی ، مشروعییت عینی  به مفهوم عام  در وجهی مشترک  وعملا پذیرفته شده درافکار عمومی ، می یابد . و زنان خود نیز در  هر واقعییت و بویژه  در روابط قدرتی که گرفتار آنند طرحهای تفکری را  که نتیجه َ همین روابط  قدرت  متبلور در تضادهای بنادین  نظم سمبلیک است  بکار میبرند . نتیجه این میشود که تلاش شناختشان  مرادف حقشناسی عملی ، پذیرفتن عقیده ، اعتقاد بی چون وچرائی   که در واقع نتیجه َ خشونت سمبلیک است ، میشود … 

ادامه و فصل دوم:

نوشته :  Pierre Bourdieu

برگردان :  رحیم هاشمی،
دکترای جامعه شناسی  ازدانشگاه ستراسبورگ  

فصل اول در پی دی اف زیر:

 


درباره مترجم:

رحیم هاشمی

رحیم هاشمی زاده (علی) زادهٔ ۸ بهمن ۱۳۲۱، کاخک خراسان/آموزش ابتدائی و دبیرستانی: کاخک، گناباد و مشهد/تحصیلات دانشگاهی در دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران روزنامه نگاری و جامعه شناسی./اشتغال: ازسال ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۰ آموزگاری در حومه مشهد الیگودرز ودبیر دبیرستان‌های ورامین ازشهریور ۱۳۵۰ با سمت دستیار دبیر در خبر رادیوتلویزیون شاهنشاهی./ازدواج در مرداد ۱۳۵۱/ویژگی‌های رفتاری: از خرد سالی شوخ طبعی و گریز از تنهائی برایم ابزاری برای نزدیکی به اطرافیانم بوده، و شرایط محیط تربیتی برایم فرصتی برای «خودسازی» و اتکاء به نفس. از خطر نهراسیده‌ام و در برابر بی عدامتی ایستاده‌ام. نافرمانی را پاسخی به اقتدار میدانسته‌ام و نتایجش را به جان خریده‌ام. بار اول دربرابر دائی‌ام و بار دوم در برابر رئیسم دررادیو، تورج فرازمند، که این آخری در سرنوشتم تأثیر به سزائی داشت، و به ترک ایران برای من وهمسرم در شهریور ۱۳۵۴ انجامید. ویژگی رفتاری‌ام که نتیجهٔ شرایط زیستم (خانه، مدرسه و جامعه) است، همانی است که بوردیو در ازآن به آبیتوس Habitus، یعنی عادات اجین شده به شخصیت اجتماعی یاد می‌کند./آغاز مهاجرت به فرانسه در شهریور ۱۳۵۴/درساالهای رونق اقتصادی که شاه به «دروازه‌های تمدن بزرگ» نزدیک میشد، خصلت پدرزادی‌اش بر آزادی می‌چربید. نشانه‌های ترس را در آب روان خیابان‌های تهران می‌شد دید: کتاب روان در آب؛ و آنرا که همت و اندک مایه‌ای بود به ترک میهن میخواند./پس انداز و فروش بساطی که داشتیم برابر دو سال هزینهٔ زندگی در استراسبورگ و نه در پاریس بود، که چنین کردیم. تنها انگیزه برای ماندنمان شروع دوبارهٔ زندگی دانشجوئی می‌توانست باشد. من در فوق لیسانس جامعه شناسی و همسرم در آموزش زبان فرانسه ثبت نام کردیم. دغدقهٔ پولی و سختی درس وکلاس برای من آزار دهنده بود و نه برای همسرم که مست هوای آزاد وزندگی بدور از هیاهو ودنگ وفنگ تهران بود، و در ضمن منتظر نوزاد!/در سال بعد من در پیش دکترا Diplôme d’Études Approfondies و همسرم در پیش دکترای حقوق بین الملل نام نوشتیم. با جوانان فعال «دانشجو» ئی رفت و آمدی داشتیم، که بر حق ایران را نمی‌شناختند. آرتباط مان با محیط دانشگاهی دو چندان سایر ایرانیان بود، زیرا که کلوب همسران اساتید به عنوان پلی مارا به خانواده‌های دانشگاهی نزدیک می‌کرد./موضوع تز دکترا: مطالعهٔ جامعه شناختی مهاجرت روستائی در ایران، مورد خاص آذربایجان شرقی. پژوهش میدانی به مدت یک ماه در روستاهای آذربایجان شرقی و حاشیه نشینان تبریز مایهٔ اصلی رسالهٔ دکترانم بود./از دی ماه ۱۳۵۸ تا خرداد ۱۳۵۹ در یکی از دانشکده‌های تهران موقتا تدریس کردم، اما دیگر از دانش و داشگاه خبری نبود./در بازگشتم به استراسبورگ سن (۳۸ سالگی) وموقعیت خانواده سه نفره به من فرصتی که برای جوان ۲۸ ساله فراهم است نمیداد. نتیجه این که توانستم در پروژه‌های تحقیقاتی دو سال مشغول شوم. و پس ازآن دو سال به «کارگل» (نوسازی ساختمانی) مشغول بودم و اینک از برکت آن و چندل قاز باز نشستگی همسر وخودم زندگی را میگذرانیم./اشتغالات عام المنفعه: عضویت فعال در انجمن‌های مدافع پناهندگان، کمک به راه اندازی اولین انجمن فرهنگی ایرانیان در استراسبورگ و رباست آن در سه سال اول./غیر از ترجمهٔ «سلطهٔ مردانه»، دو سال پیش سر نوشت خودم را در بستر زمان شاه و جمهوری اسلامی به زبان فرانسه به صورت کتابی منتشر کرده‌ام. نسخهٔ تجدید نظر شده‌اش به زودی در انتشارات هارماتان پاریس منتشر خواهد شد.


در همین زمینه:

سلطه مردانه – نوشته پیر بوردیو (پیشگفتار و فصل اول)

نقدی بر واقعیتی که به داستان می‌ماند

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)