سال میلادی ۲۰۱۵ برای تهی دستان زمین ، با آخرین روزهای خود، بر گردونه زمان خونبار و سیاه و سوگوار، می گذرد. این سال ویرانبارتر از پیش، اوج جنایت های مناسبات سرمایه داری علیه بشریت بود. سالی که زاد و بوم و زیست زمین، گرمترین سال خود را تجربه کرد، زمین به فریاد آمد، یخ های قطب، آب و سیلاب روان شد. میلیون ها تن در سراسر جهان، بی سرپناه با سیل رفتند. گازهای «گلخانه ای» کارخانه های سرمایه داران، لایه ی حیاتی زمین را با دیواری از سمّ های مرگ آور اشباع کردند. سمّ بر آسمان برخاست تا بر جان مردمان، سنگین فروبارد تا به بهای نابودی «اقلیم» زمین در اسارتِ سرمایه دارانِ سیری ناپذیر، با استثمار طبیعت، سودهای سرشار ربوده شود. در ایران، سرطان ها و سکته های مغزی و قلبی از آسمان الهی انباشته از سرب و گاز های کشنده فرو باریده و مرگزا شدند. جاده های مرگ و بزرگ راه ها و گردنه های جمهوری اسلامی، به نسبت افزون بر  جنگ ۸ ساله کشتار مرگ و نیستی آفریدند. سالی که گذشت، به سودای سرمایه افزایی در جهان، افزون بر ۵۵۰ میلیون تن گاز سمی، در بخشی از زمین سیل های ویرانگر و در بخش دیگر خشک سالی و کویر و قحطی آفرید. لایه «اُزُن» را از هم شکافت و یکراست اشعه ی  ماوراء بنفشِ بیشتری وارد زمین شد و لایه ی حفاظتیِ«ازن» نتوانست بازدارنده این اشعه فرابنفش سرطان زا باشد. ایران در میان همه کشورهای آلاینده، به سبب حاکیمت پلیدِ طبقاتی در این جنایت به رتبه دهم رسید، تا نقش خود را در رده بندی فساد، کشتار، زندان، تجاوز، اسید پاشی، تروریسم دولتی، قتل عام، خفقان، دروغ و تباهی آفرینی و ویرانگری و همه بیماری ها و پلیدی های نظام طبقاتی در بالاترین حد جنایت برساند. سالی که گذشت بی خانمانی و بیکاری، آوارگی و مهاجرت، کودکان کار و خیابان و زنان کارتن خواب و خیابان خانه، اوج هولناک تری گرفت. به سود طبقه حاکم و حکومت اش، فلاکت بر جامعه بارید به اعتراف «معاون توسعه روستایی و مناطق محروم ریاست جمهوری» از وجود ۱۴ میلیون حاشیه‌نشین در ایران خبر داده شد. بی گمان این شمار بی خانمانان پرتاب شده به حاشیه و مرز نابودی، فراتر از این شمار است.

«ابوالفضل رضوی» در حاشیه همایش توسعه روستاها در گچساران در جمع خبرنگاران افزود: شصت درصد از حاشیه‌نشینان را روستائیانی تشکیل می دهند که به شهر مهاجرت کردند.» و با این بیان، ۴۰درصد بقیه را از شهر به حاشیه و به فلاکت نشانیده شدند. سالی که گذشت به اعتراف کارگزاران حکومتی: «یک سوم روستاها و آبادی های کشور، خالی از سکنه هستند و از سال ۱۳۳۵ تا سال ۱۳۹۴، ۳۴ هزار روستا خالی از سکنه شده اند.» در حالیکه  ۲۸ درصد جامعه در ایران، روستایی هستند و ساکن در ۶۳ هزار آبادی و روستا ، اما ۲۶ درصد تولید ناخالص داخلی(۱) را برگرده ها و دستهای رنج و کار خویش برآورده می سازند. به سردستگی حرامیان حاکم،  افزون از ۷۰۰۰ روستا در ایران، بی آب و تشنه ماند و وعده رساندن آب به تشنه گان سوخته ی بلوچستان و خراسان جنوبی و حاشیه خلیج فارس ووو با تانکرهمانند همه ی وعده های حکومت اسلامی  به پشتوانه ی دروغ های شرعی و «تقیه های» قرآنی، روی کاغذ ماند. شهرها ویرانه تر شدند و شکاف طبقاتی ژرفا گرفت. سالی که گذشت، «ناسا»، سازمان هوایی آمریکا، در مریخ، اثری از آب یافت؛ تا روزی بشر گریزان از زمین به «بهرام» پناهنده شود که پیشاپیش بلیط های سفر برای سرمایه داران سفارش داده شده است.

آیت الله صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه سرمایه، «در همایش وحدت حوزه و دانشگاه و تفکر بسیجی» که در قبرستان شهر بابل در مازندران با «دعوت از سرمایه گذاران برای شرکت در رشد اقتصادی و اشتغالزایی کشور گفت: امیدواریم کشورهای غربی برخلاف تعهدات خود در مساله برجام و پسا برجام عمل نکنند.»(۲) او در کنار برادران قاچاقچی دیگرش چون علی لاریجانی، محمد جواد، وباقر لاریجانی و فاضل لاریجانی (کوچیده از جبّل آمل لبنان در سالهای دور) یکی در راس قوه مقننه، و دیگری قضاییه و دیگری در راس دیگر ارگان های حکومتی ووو  به یاری اهرم های قدرت سیاسی باندها، و دلالانی همانند  بابک زنجانی ها و سعید مرتضوی های جنایتکار به پشتوانه  سید علی خامنه ای لمیده در بیت رهبری، به دزدی های کلان بازهم بیشتری ادامه دادند.

خودکشی دانش آموزان

سالی که گذشت، بیش از سال پیش شما ردانش آموزانی که ترک تحصیل کردند افزوده شد. مرکز آمار شمار دانش آموزان در ایران را ۱۴ میلیون گزاش دادد که «بیش از یک چهارم دانش‌آموزان سالانه ترک تحصیل می‌کنند‌.»(۳) بی گمان شمار دانش آموزانی که پای به مدرسه نگذاشتند یا مدرسه را ترک کردند افزون بر ۶ میلیون نفر است. سالی که گذشت، دانش آموزان بیشتری در ایران در برابر تنگدستی و تحقیر و شکنجه بسیجیان نشانیده شده به جای آموزگاران در آموزش و پرورش اسلامی، ترک تحصیل کرده و یا خود را به دار آویختنند. «فرشاد» دانش آموز مازندرانی ۱۴ ساله، تنها نوجوانی نبود که در چهل و هفتمین روز گشایش مدرسه در آبانماه سال ۹۴ خود را حلق آویز کرد. او تنها دانش آموزی نبود که با تحقیر از وی پرداخت پول شهریه خواسته بودند و تهدید به اخراج شده بود. روز ۳۱ خرداد ماه، نیز «پیام» ۱۴ ساله پس از گرفتن کارنامه، دست به خودکشی زد و خود را در خانه حلق آویز کرد. در اشنویه کردستان نیز دانش آموز ششم ابتدایی خود را کشت. در ایلام و کردستان و بویر احمد و بلوچستان بیش از دیگر مناطق؛ خودکشی  کودکان و نوجوانان و زنان، فزونی گرفت. به دار آویختن ها در میدان های شهرها و به ویژه در زندان های رژیم اسلامی ایران، رقص دلخواه مرگ را برای پدرخواندگان داعش برپا کرد و خودسوزی و سوزاندن زنان زیر نام خودسوزی، بیش از پیش شدت یافت.

سال همه گیری مرگی خاموش

سالی که گذشت، در آزمایشگاه های خانگی، ماده مرگ آور «شیشه» بیشتری به هدف گسترش  کشتار دستجمعی و فلج جامعه تولید شد. زیرا که این آمفتامین، همانند کوکائین و دیگر مواد روانگردان، پریشانی مغزی به بار می آورد تا حاکمیت اسلامی با آسودگی در استبداد دوگانه و ضد انسانی خود باقی بماند. سالی که گذشت، میزان سود یک کارگاه کوچک خانگی با تولید ۱۴کیلوگرم ماده مخدر شیشه در هفته را بیش از ۱۰۵میلیون‌تومان گزارش دادند.(۴) و این از سوی حکومت تبه پیشه، یک رکورد بود و خامنه ای خود به اشتیاق با قهقیه ی مرگ، فریاد زد «ما  رکورد زدیم!». روزنامه های دولتی ایران درباره پرده‌برداری وزیر کشور از سود افسانه‌ای قاچاقچیان مواد مخدر و در مطلبی با تیتر «درآمد ۱۰ هزار میلیارد تومانی قاچاقچیان مواد مخدر در ایران» نوشتند: گردش مالی قاچاقچیان مواد مخدر در ایران اساس اقتصاد ایران را به لرزه درآورد. آن‌ها سالی سه میلیارد دلار معادل ۱۰ هزار میلیارد تومان درآمد به جیب می‌زنند. گزارش  شد که بیش از ۳۰ درصد مصرف‌کنندگان مواد مخدر در گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ سال قرار دارند و ۲۸ درصد آن‌ها ۲۹ تا ۳۴ ساله هستند‌». او آمار تکان دهنده دیگری هم دارد: «در هر سه ساعت یک نفر جان خود را بر اثر اعتیاد به مواد مخدر از دست می‌دهد‌». مرگی که آنقدر آرام رخ می دهد که کمتر رسانه‌ای می‌شود!«.«عبدالرضا رحمانی فضلی» سرپاسدار حکومتی در پست وزیر کشور است  در این اعتراف می افزاید: «گردش مالی مواد مخدر، سیستم اداری، قضایی، بورس، خرید و فروش و فرهنگ را فاسد و یک کشور را دچار آسیب می‌کند(۵)‌.

سالی که گذشت، فقر و نداری، شدت بهره کشی، بیکاری، فلاکت سراسری، بی افقی و نداشتن امید به آینده در میان جوانان، شدت بیشتری گرفت و مواد مخدر در این بحران اقتصادی و سیاسی، بازار و قربانیان بیشتری یافت. «عبدالله عراقی» فرماندۀ واحدهای سپاه پاسداران ایران در تهران بزرگ  و نیز محسن رفیقدوست وزیر پیشین سپاه پاسداران، سردار نقدی فرمانده جنایت پیشه ی بسیج در پیوند با باندهای تبهکار و قاچاق مواد مخدر، در اروپای شرقی، محور ترکیه ایران، افعانستان با طالبان شریک و همراه هستند. «سجاد حق پناه» از مسئولان پیشین اطلاعات سپاه پاسداران ایران از ترافیک مواد مخدر پرده برداشت و گفت: شماری از فرماندهان سپاه پاسداران ایران در قاچاق مواد مخدر مستقیماً دست دارند و تریاک خریداری شده در افغانستان را در آزمایشگاه‌های داخل ایران تبدیل به هروئین و مرفین می کنند…«سجاد حق پناه» گفته است که دهها اتوبوس حامل زائران ایرانی به عراق، ترکیه و سوریه برای نقل و انتقال هزاران کیلوگرم مواد مخدر از سوی سپاه پاسداران ایران مورد استفاده قرار می گیرد. «ابوالفضل اسلامی» یک دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی فاش ساخت که فعالیت های سپاه پاسداران در زمینه قاچاق مواد مخدر به سوداگری در قاچاق مواد مخدر روی آوردند. سودهای کهکشانی، تنها انگیزه سران حکومتی نیست، بلکه معتاد ساختن جامعه، زمین گیر کردن جوانان، و فلج ساختن نیروهای سازنده و مردمی و دگرگون ساز امروز و فردای جامعه، از جمله ی مهمترین هدف های حکومت اسلامی می باشند. آماری دقیق در دست نیست،  اما می توان به این آمار تکیه کرد که نزدیک به ۴۰ میلیون نفر از ساکنین ایران به نوعی در چنگال بحران مواد مخدر دست و پا می زنند. وزیر آموزش و پرورش علی‌رضا علی‌احمدی اسفند ماه ۱۳۹۲ گفته بود: «ارائه آمار مستند و انتشار آن باعث ایجاد نگرانی در والدین می‌شود و این امر درستی نیست». سالی که گذشت، تولید انبوه ماده روانگردان و مخدر «کپتاگون» به بازار بین المللی مواد مخدر ره یافت. در سوریه و لبنان، این مواد مخدر، با سودی سرشار برای داعش، حزب الله، شاهزادگان عربستان و امارات عربی، ترکیه، مرکز تولید «کپتاگون» را از لبنان به سوریه برد تا همانند نفت، درآمدی سرشار آورد و آدمکشان اسد و حزب الله و روس و نیز داعش را برای کشتار، به تهییجی روانی  درشبانه روز بکشاند.

زخم ماندگار اسید و تجاوز

سالی که گذشت، بهای نفت به پایین ترین نرخ کاهش یافت و از بشکه ای صد دلار به پایین تر از ۴۰ دلار رسید، و حکومتیان در ایران برای جبران این کاهش، بیش از پیش به قاچاق مواد مخدر، ترافیک زنان برای بردگی جنسی، احتکار، حراج هستی جامعه و شدت افزایی استثمار بر گرده ی نیروی کار روی آورد. سالی که تجاوز و به درخت بستن و کشتار زنان بی پناه و فرودست در هندوستان وپاکستان و بنگلادش فزونی یافت. سالی که دولت اسلامی در مناطق اشغالی عراق و سوریه، زنان را به بردگی و تجاوز و سنگسار و کشتار گرفتند. سالی که گذشت، شنگال از دست داعش آزاد شد، با گورهای دستجمعی زنان و کودکان. و زنان ایزدی دوش به دوش مردان، سلاح برگرفتند، تا همانند کوبانی، و جیزره و آفرین در برابر اسارت پیکار کنند. سوختگی اسیدی به فرمان سیدان بر سر و روی زنان در اصفهان به فرمان امام جمعه شهر به صورت زنجیره ای اسید پاشیده شده گوشه ای از کارنامه حکومت اسلامی ماند. فرمان اسیدی داده می شود همچنان تا اعتراض ها و خواست های زنان در رعب فروشکسته شود. در۲۸ اسفند (حوت) ۱۳۹۳( مارس ٢٠١۵) فرخنده ملکزاده، دختر ۲۷ سالهٔ افغانستان به افشاگری ملای دعا نویس  مسجد «شاه دو شمشیره» در کابل شجاعانه کمر بست. ملای شیاد چند برگ سوخته قرانی را از دخمه بیرون آورد و فرخنده را به  سوزاندن قرآن متهم کرد. در پی این حیله شرعی، شماری از اوباشان و لومپن‌های مسلمان، فرخنده را با چوب و سنگ از پای درآوردند، او را به آتش کشیدند و پیکر سوخته اش در بستر خشک دریای کابل افکندند. فیلم این جنایت مذهبی در جهان بازتاب یافت. سه روز بعد، زنان پیشتاز و رزمنده تابوت او را بر دوش گرفته و به هیچ ملایی اجازه حضور ندادند و فرخنده را به خاک سپرده شد. در سالی که گذشت، صدها زن ایزدی کرد در اسارت امیرالمونین حکومت اسلامی در بازارهای دولت اسلامی برای برده گی و تجاوز به فروش رسیدند، شماری دست به خودکشی زده اند. جمعی از این زنان به دست داعش کشته شدند که با آزادی منطقه شنگال (سنجار)، گورهای دستجمعی، شماری از آنان کشف شد.

سالی که گذشت حزب الله در ایران با نام گروه انصار حزب‌الله، به امر امام خود،  به سرکوب زنان«بدحجاب» فرمانی قرآنی یافتند. اسیدپاشی، بخشی از طرح «صیانت از حجاب و عفاف درجمهوری اسلامی ایران نامیده شد». سید یوسف طباطبایی‌نژاد -امام جمعه اصفهان- در خطبه‌هاینماز جمعه اعلام در مهر ماه سال ۹۳ فرمان داده شده بود در سال گذشته با مرگ یکی از قربانیان، بسان زخمی بر قلب جامعه باقی ماند. امام جمعه از قرآن آموخته بود:

«مسئلهٔ حجاب دیگر از حد تذکر گذشته است و، برای مقابله با بدحجابی، باید چوب تر را بالا برد. و از نیروی قهریه استفاده کرد. سید یوسف طباطبایی‌نژاد ظهر سه شنبه، در همایش حجاب و عاشورا ضمن بررسی مسئله حجاب از منظر قرآن اظهار داشت: در آیه ای از قرآن، خدا گفته است، “قرآن را نازل کردیم که مردم را به قسط وعدل فرا خواند” اما در کنار این آیه لفظ آهن را به کار می‌برد که همه مفسر‌ان قرآن آهن را بر برخورد جدی و شمشیر تعبیر کرده‌اند(۶)… با نصیحت تنها نمی‌توان کاری کرد.. امر به معروف و نهی از منکر هم زمان قدیم به صورت افرادی به نام محتسب بوده است که شلاق به دست بوده است…»(۷)  «طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر ۲۴ ماده‌ای در جلسه علنی مجلس اسلامی ۱۶ تیرماه (۹۳) به تصویب رسیده بود. این طرح اختیار نیروهای بسیج  برای «امر به معروف و نهی از منکر» به وسیله از جمله اسید بر روی حکومت شوندگان را افزایش می‌دهد.

تروریسم دولتی ترکیه

سالی که گذشت در خرداد ماه ، راه یافتن حزب کردی «دموکراتیک خلق» (HDP) بود که با ۱۳٫۱۲ درصد آرا در جایگاه چهارم به پارلمان بورژوایی ترکیه را یافت. و این ره یافت هرچند برای طبقه کارگر و تهی دستان، برای رهایی و تعیین حق سرنوشت راه گشا نبود. این آزمون نشان داد که هیچ تضمین و گزینه ای جز انقلاب سوسیالیستی و حکومت کارگری برای خود گردانی راستین و شایسته انسان در میان  نیست.  با این همه در این شرایط، با رویکرد به نوعثمانیسم مذهبی سرمایه داری حاکم متحد داعش در ترکیه، بازی پارلمانتاریستی خویش را برنتابید. سران ارتش ترکیه و تروریسم دولتی به رهبری اردوغان و حزب حاکم «عدالت و توسعه» با کسب  نزدیک به ۴۱ درصد، به سیاست میلیتاریزه کردن بیشتری روی آورد. بر سر و بام کارگران و زخمتکشان در کردستان به پشتوانه ارتش ناتو به رهبری آمریکای شمالی بمب افکن و داعش بارید. بمب گزاری در همایش های پیش از انتخابات در شهر «آمد» (دیاربکر) بمب گذاری ۵ ژوئن ۲۰۱۵ و شکستن آتش بس با پ ک ک پی آمد بازی پارلمانتاریستی سرمایه داری بود.  روز ۲۰ ژوئیه ۲۹(تیر ماه ۹۴) دست کم ۳۰ نفر در انفجاری انتحاری در شهر کردنشین سوروچ در جنوب ترکیه و در نزدیکی مرز با سوریه جان باختند و بیش از صد نفر مجروح شدند. ۱۸ مهر ماه ۹۴ گردهمایی ” نان، صلح و دموکراسی” با فراخوانی جمعی از فعالان سندیکاهای کارگری و نیز پشیتبانی حزب “دموکراتیک خلق ها”، ساعت ۱۰ صبح ( به وقت محلی)  با دو یا سه انفجار پیاپی افزون بر ۹۰ نفر کشته و صدها نفر به سختی زخمدار شدند.

این یک تروریسم دولتی به دست دولت ترکیه و با همدستی داعش بود . همانگونه که انفجار در  یک مرکز فرهنگی رخ می داد و محل اقامت صدها جوان سوسیالیست و پیشرو که در مکانی برای گفتگو پیرامون شرکت در بازسازی «کوبانی» در سوریه  گرد آمده بودند. تشکیلات نظامی و تروریستی ارگه نه کن (Ergenekon) سرمایه داران در ترکیه، تروریسم ارتش سرمایه در ترکیه را وظیفه مند است. نام دیگر این تشکیلات جنایتکار وابسته به سازمان امنیت (میت) و ارتش ترکیه «تشکیلات مقاومت ترک، یا ت ام ت (Türk Mukavemet Teşkilatı TMT) نام دارد و ممدوح اونلوترک (Memduh Ünlütürk) از ژنرال های آن است که آشکارا در کودتای  نظامی سال ۱۹۷۱ به دست سیا و پنتاگون و به کارگزاری فرماندهان ارتش در ترکیه تشکیل شد، مجریان تروریسم دولتی در ترکیه هستند.

چین

سالی که گذشت، اژدهای زرد، خفته و خموش، «یوآن» واحد پول اش را به ارز جهانی تبدیل کرد، هزاران کارگر را در معادن ذغال سنگ ازپای در آورد، صدها اعتراض و اعتصاب کارگری را سرکوب کرد تا امنیت و جذب سرمایه گزاری جهانی را بر گرده ی نیروی کار ارزان، با مشت آهنین حکومت استبدادی سرمایه دولتی هموار سازد و بخش های بازهم بیشتری از جهان را به بهایی کم بستاند و به پشتوانه ارزش افزوده از استثمار طبقه کارگر، قرضه های دولتی دولت های سرمایه داری از آمریکای شمالی گرفته تا اروپای غربی را خریداری کرد. چین در دریا و آبهای آزاد موسوم به دریای چین، مجمع الجزایر مصنوعی ساخت تا  به ذخایر نفت و گاز این منطقه دست یابد. به اینگونه چین با استفاده از پیشرفته ترین فناوری های مکنده، در چند  ماه، جزایری مصنوعی در دریا به پا کرد. با ساختن فرودگاه و پایگاه دریایی مسافت ۹ ساعته تا فیلیپین را به ۹ دقیقه پرواز کاهش داد. تا در این میان ویتنام و فیلیپین را از ادعای حاکمیت بازدارد. این بهانه ای شد تا آمریکای شمالی تجاوز و به میلیتاریسم خود را مشروعیت دهد.

نوتزاریسم روسیه

سالی که گذشت، سال سیاست جدید نوتزاریسمی و فاشیستی روسیه سرمایه داری بود که در جنگی نیابتی به وسیله اسلام سیاسی ایران و حزب الله به پیش برده شد. با رفت و آمد قاسم سلیمانی فرمانده نیروی تروریستی قدس به روسیه در سال ۲۱۰۵، نقشه نظامی روسیه، کارگزاری می شود. روسیه در روز اول سپتامبر ۲۰۱۵ به دخالت نظامی مستقیم روی آورد و با بستن پل هموایی بر فراز ایران و عراق، نیروهای میانه و «ارتش آزاد» در هم شکسته و نابسامان مورد پشتییانی ترکیه و آمریکا را درهم کوبید. داعش، بی آسیب ماند. حزب الله، سپاه قدس و پاسداران حکومت اسلامی و نیروهایی از عراق زیر فرماندهی قاسم سلیمانی به همراه ارتش سرمایه در سوریه همراه با بمباران های روسیه به جنگ زمینی شتافتند. حمله موشکی از دریای مازندران با موشک های میان قاره ای به یاری بمباران ها هوایی شتاب گرفت. حکومت ترکیه، کردستان ترکیه و سوریه و عراق را بمباران کرد و سرکوب خیزش خلقی به پاخاسته در کردستان سوریه و ترکیه را در این فرصت آسمانی به پیش برد. آمریکای شمالی و ناتو، در سوی دیگر، نیروهای پیشمرگ به فرمان دولت «بارزانی» و اتحادیه میهنی کردستان عراق را بسان نیروی زمینی خویش به میدان جنگ ارتجاعی کشانید. جنگ نیابتی از دوسوی به رهبری آمریکای شمالی و روسیه نوتزاری دو سوی بلوک سرمایه جهانی، با پیاده نظام نیروی نظامی کردستان از سویی و در دیگر سوی باحزب الله لبنان و سپاه قدس و  جوانان مهاجر و بی پناه افغانستان به پیش برده شد. میلیتاریسم سرمایه جهانی بر خاور میانه و بخش های دیگری از آسیا و آفریقا و اروپا همانند کرکسی خونخوار چنگال گشود.

هجوم پیشا و پسا برجام

سالی که گذشت، بیش از پیش سال  سرکوب جنبش کارگری، و قربانی کردن طبقه کارگر فرش قرمز زیر پای نولیبرالیسم اقتصادی سرمایه جهانی بود. پس از دو سال مذاکره در بیست و سوم تیر ماه ۹۴ در وین پایتخت اتریش  باندهایی از حکومت در ایران با حکومت های جهانی سرمایه (۱+۵) به «برجام» دست یافتند. روز (۱۸ اکتبر۱۰۱۵) یا ۲۶ مهرماه ۹۴، با نمایشی نفرت آور با حکم حکومتی ولی فقیه، در مجلس شورای اسلامی ایران تصویب شد. در پی توافق باند اصلاحات و خامنه ای با آمریکای شمالی و غرب در نشست ۲۳ تیر ۱۳۹۴ توافق «برنامه جامع اقدام مشترک» در وین، باید روسیه به همراهی باند همقطار در ایران، به بحران آفرینی دست یازید. سیاست اوباما رئیس جمهور و حزب دمکرات آمریکا، سیاست دیالوگ و پشتیبانی از باند اصلاحات بود نه تغییر رژیم در ایران، روسیه باید این بازی را با دخالت مستقیم نظامی به هم می زد. این رویکرد حتا تا آستانه درگیری نظامی در آسمان ترکیه و سرنگون سازی بمب افکن روسیه و تهدیدهای ناتو پیش رفت. الیگارش های حاکم در روسیه در این هجوم نظامی و غرق در بحران با انتقال موشک های بین قاره ای ۴۰۰، ایجاد فرودگاه ها و پایگاه های نظامی بیشتری در سوریه، افزون بر پایگاه دیرینه طرطوس در دهانه ی دریای مدیترانه مجالی تاریخی یافت. ارتش آمریکا و ناتو، آسیا و به ویژه خاور میانه را دوباره جولانگاه ساخت.

تروریسمی که سرمایه آفرید

سالی که گذشت داعش بسان ارگان ایدئولوژیک سرمایه جهانی سرمایه مالی در حال بحران، ترور آفرین شد. پدرخوانده ی داعشیسم، در زمستان سال ۱۳۵۷ در حومه پاریس در «نوفل لوشاتو» زیر درخت سیب نشانیده شد. خمینیسم گزینه ی ایالات  متحده آمریکای شمالی و کنفرانس سران جهانی سرمایه در نشست «گوادالوپ» در برابر انقلاب در ایران بود. روز هفتم ژانویه ۲۰۱۵ مجله فکاهی پیشرو «شارلی ابدو» (Charlie Hebdo) به جرم انتشار کاریکاتوری از محمد، مورد هجوم قرار گرفت و ۸ نفر از نویسندگان و دست اندرکاران آن را به رگبار بستند. پاریس در سالی که گذشت سالی خونبار تجربه کرد.: روز ۱۳ نوامبر ۲۰۱۵ داعشیان د رپاریس، با تیراندازی رستوران کامبوج ۱۴ تن را کشتند و همزمان سالن کنسرت «باتاکلان» افزون بر ۱۰۰ نفر را و در استادیوم ملی فرانسه در جریان مسابقه میان دو تیم ملی فوتبال فرانسه و آلمان به قصد جاری ساختن جوی خون  با دو انفجار هجوم بردند وهمزمان در خیابان های پاریس ازجمله خیابان شارون ۳۵ نفر دیگر را کشتند.

سال که از سوی مرگ باریدن گرفت

سالی که گذشت در ایران سال قتل عام کارگران در مسلخ سرمایه بود، در داربست ها، دیگ های مذاب و قیر و چرخ دنده و معدن ها و میان آهن پاره ها و جاده های مرگ. کارگران سازمان پزشکی قانونی، استان‌ تهران را در رده نخست مرگ کارگران اعلام کرد. نام خراسان رضوی و فارس در رده‌های بعدی بیشترین تعداد مرگ و میر کارگران را در کارنامه داشت. سرمایه داران، به هزینه جان کارگر، و قربانی کردن نان آوران خانه هیچ بهایی نپرداخت. سال دستگیری، شکنجه و کشتار کارگران پیشرو. سال قربانی شاهرح زمانی ها و کورش بخشنده ها برای امنیت سرمایه و وعده به سرمایه گزاری های فراخوانده شده برای شرکت در حراج، روز ۱۳ شهریورماه سال جاری در زندان رجایی شهر. شاهرخ زمانی را کشتند تا چنان که خود او در یکی از نامه‌هایش نوشته بود: «مردم را از نمایندگان واقعی خود در رسیدن به اهداف خود محروم سازد». کورش بخشنده از فعالین پیشتاز جنبش کارگری و سوسیالیستی، عضو شجاع کمیته هماهنگی، در روز ۵ نوامبر ۲۰۱۵ پس از دستگیری ها و شکنجه ها و تهدیدهای پیاپی با قلبی آسیب دیده، اما پرامید از پای در آوردند. و کارگران  و زحمتکشان در سنندج با پرچم سرخ و سرود انترناسیونال پیکرش را بر شانه نهاده و گرامی داشتند.

مقررات زدایی از قانون کار

سرمایه داران به پشتوانه شرع اسلام برای افزایش امنیت سرمایه‌گذاران، بیش از ۹۰ درصد قراردادهای کار را در سال گذشته، قراردادهای موقت و سفید امضا گردانید تا هیچ ماده ای از مواد قانون کار خود سرمایه، شامل کارگران نگردد. حکومت سرمایه در ایران،  در آخرین روزهای سال میلادی، با دستبردی چند باره به قانون کار خود،  بنا به پیش نویس «برنامه ششم توسعه»، حکومت اسلامی نام کارگران و دستمزد کارگران را تغییر داد تا مشوق سرمایه گذاران شود. روز۲۶ آذر ۱۳۹۴(۱۷December 2015) اعلام شد: «کارورزان زیر ۲۹ سال، ۷۵ درصد از حداقل دستمزد را دریافت خواهند کرد» به بیان دیگر «سال اول اجرای این برنامه، کارگران ۵۰۰ هزار تومان دریافت خواهند کرد؛ البته در صورتی که شرایطی مانند داشتن سن زیر ۲۹ سال و اینکه تا کنون سابقه تأمین اجتماعی نداشته باشند»(۸).

سالی که گذشت در جهان، میلیون ها کارگر، در اوج بحران جهانسوز سرمایه، به بیکاری کشانیده شدند، استثمار شدت بیشتری یافت، نژادپرستی و فاشیسم در اروپا و آمریکای شمالی به ویژه شدت یافت، جنگ در آسیا و اروپا شعله کشید و بیش از همه طبقه کارگر را در کام خود کشید. در ایران قربانیان این بحران، بیش از همه طبقه کارگر، به ویژه کارگران مهاجر افغانستان بودند. سالی که بنا به آمار «سازمان ملل متحد»! افزون بر ۶۰ میلیون نفر در جهان آواره شدند.

“تروئیکا” (ارابه ی سه اسبه) یعنی سه نهاد جهانی سرمایه (اتحادیه اروپا، بانک مرکزی اروپا و صندوق بین المللی پول) یونان را از پای درآورد و این کشور ورشکسته و به فروش گذارده شد. گزینه «چپ نو» و اتحادیه های سنتی، با به قدرت رسیدن حزب سیریزا در انتخابات یونان به رهبری پوپولیستی به نام آلکسیس سیپراس به نخست وزیری، همان سیاست های «ریاضت اقتصادی»  کارگزاران پیشین را به پیش برد. یونان و طبقه کارگرش، درچنگال بحران  و وام ها و سی دی اس ها (Credit Default Swap (CDS)) در فریب پارلمانتاریسم و سوسیال دمکراسی فاسد در هم فروپاشید. سرمایه جهانی در عمق بحرانی شدید، خط تولید را به خط تولید جنگ ابزارها مخوف و جهانسوز بر گرده طبقه کارگر چرخانید. بحران به کشورهای پیرامونی فرافکنده و مرگزا شد و سرمایه مالی، چرخه تولید را به بورس بازی و قمار سهام کشانید.  در برابر، میلیونها کارگر به خیابان آمدند، و به خانه بازگشتند، در مهار اتحادیه ها و تشکل های سنتی، در کمبود آگاهی طبقاتی و نبود بین الملل انقلابی طبقه جهانی کارگری.

 خود سوزی کارگران

سال گذشته، تنها سیروس نیکخو، فرزند رستم، کارگر۴۵ ساله ﺍﺯ ﺭﻭﺳﺘﺎﯼ ﻟﮑﺮﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻥ ﻣﻠﮑﺎﻥدر کرمان سرشار از سنگ مس نبود که  روز ششم مهرماه ۹۴ ﺑﺎ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﺑﻨﺰﯾﻦ ﺑﺮ سر ﺩﺭ ﺩﺍﺩﮔﺴﺘﺮﯼ ملکان  ﺑﻪ دادخواهی، به ﺧﻮﺩﺳﻮﺯﯼ اعتراضی دست زد و هیچ واکنشی نیافت ودر شرایطی امنیتی و نظامی به خاک سپرده شد. استاندار کرمان در برابر اعتراض ها و اعتصاب های کارگری اعتراف کرد از ابتدای سال جاری  تا کنون (درکرمان) حدود ۶۵۰۰ اعتصاب و اعتراض کارگری در سطح استان رخ داده است. محمد علی میرزایی ۴۰ ساله و دارای دو فرزند تنها کارگری نبود که به دست سرکوبگران سرمایه روز ۲۶ خرداد ماه ۹۴ به قتل رسید. ساعت شش  صبح، او به همراه دیگر کارگران شرکت معدنجو در اعتراض به ۳ ماه بلاتکلیفی  پس از تعطیلی معدن در ابتدای جاده پابدانا شرکت کرده بود. استاندار کرمان با اشک تمساح به اعتراف افزود: « حال با این اوصاف شاهد اخباری مبنی بر مرگ یک کارگر  معترض از معدنجوی زرند و خودسوزی کارگری در مقابل شهرداری استان کرمان بوده ایم لذا توجه به قشرکارگرانی مانند شهرداری که گاهی حقوق ودستمزدشان ۳ ماه یکبار پرداخت می شود آیا نشان از کم لطفی مسئولین به این قشر زحمتکش نیست»(۹). تاریخ ۳۱ فروردین ماه سال ۹۴ بازهم کارگر اخراجی کارخانه «فراسو» خود را در محوطه کارخانه آتش زد و پس از دو روز در بیمارستان سوانح سوختگی تهران جان باخت. رفقای کارگر جانباخته به ایلنا (خبرگزاری خانه کارگر اشغال شده) گفته‌اند: «آقای «ع ن» در اعتراض به نحوه اخراج اش اقدام به خودسوزی کرده است. گفته می‌شود این کارگر که حدود هفت سال پیش به عنوان کارگر خط تولید در استخدام کارخانه فراسو بود و هنگام مرگ ۲۷ سال داشت و دارای یک فرزند ۶ ساله بود. سال گذشته بنا به گزارش های دولت سرمایه، افزون بر ۱۳هزار حادثه ناشی از کار در ایران ثبت شد و به مرگ دستکم، هزار و ۸۰۰ کارگر انجامید. این تنها قله ای است از کوه یخ کشتار کارگران به سود سرمایه.

آزمون  محاصره تولید

بنا به فرمان حکومت سرمایه در ایران، در روزهای پایاین سال میلادی، درعسلویه کارفرمایان شرکت های پیمانکار از سوی حکومت اسلامی مجاز شناخته شده اند تا در صورت هرگونه اعتصاب (به کارگر) بدون دادن حق و حقوق، «تسویه حساب شود.» کارگران شاغل در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی حتی حق تشکیل ابتدایی ترین نهاد صنفی کارگری را ندارند، قراردادهای جدید واگذار شده به بخش خصوصی، فرمانی کشیدن دیواربلند پاسداری از سرمایه ی به دور کارگاه است. مجتمع پتروشیمی خلیج فارس نخسیتن شرکتی است با این فرمان. این شرکت ها به اعتراف معاون وزیر نفت در امور پتروشیمی با استثمار مرگ آور کارگران، از جمله سودآورترین بخش های تولیدی است. وی از:

«افزایش ظرفیت تولید محصولات پتروشیمی ایران تا پایان سال آینده به ۷۰ میلیون تن و به ارزش ۲۷ میلیارد دلار بر اساس قیمت های سال ۱۳۹۰ خبر داد.» مدیر عامل هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس از تشکیل کنسرسیومی با مالکیت بانک سپه (سپاه پاسداران) برای تامین مالی دو میلیار دو چهارصد میلیون یورویی پالایشگاه گازی بید بلند با پنج بانک بزرگ پرده برداشت.

سالی که گذشت، تورم افزایش بیشتری یافت، و کاهش قدرت خرید نزدیک به ۳۰۰ درصدی طبقه کارگر نسبت به سال ۸۸ را در پی داشت به بیانی دیگر، ارزش ریالی ۱۰۰۰ تومان در سال ۸۸ به حدود ۲۸۳ تومان کاهش یافت.

سالی که روی به پایان است، طبقه کارگر ایران در رشته پتروشمی و نفت به پاخواست تا آزمون محاصره مرکز کار و تولید را  به تجربه بگذارد. باواگذاری بقایای سهام شرکت هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس در بردارنده دستکم ۱۵ زیر مجموعه ی تولیدی و خدماتی و در برگیرند بیش از ده هزار کارگر، ازسوی وزارت نفت رژیم به باندهای حکومتی زیر نام «بخش خصوصی» اعتراضات گسترده کارگران شاغل درشرکتهای نفت وپتروشیم در استان های بوشهر(عسلویه) و خوزستان (به ویژه ماههشر) بالا گرفت. با اجرایی شدن این طرح، سرمایه داران ، کارگران قرارداد رسمی را از پوشش قوانین نیم بند قانون کار سرمایه به بیرون پرتاب کرده و زندگی  و زیست دهها هزار از کارگران و حانواده زیر پوشش آنها را به سوی فقرو فلاکت ومحرومیت بیشتری می کشاند. شش هزار تن از کارگران برزگترین مجموعه ی پروشیمی در خاور میانه، در آغاز با تومار، سپس با اعتصاب غذا و سرانجام در روز ۲۳ آذرماه با سازماندهی دیواره انسانی مراکز تولیدی و خدماتی را به محاصره گرفتند. این هنوز یک واکنش تدافعی طبقاتی است که باید به آگاهی و سازمانیابی سیاسی طبقاتی و انقلابی و سراسری فراروید. این واکنش در برابر کنش حاکمیت و هجوم  سرمایه داران، برای «ایجاد جوّ روانی» سرمایه داران در سرمایه گذاری و امنیت سرمایه در روز ۱۷ آذرماه ۹۴ بود. عیسی مشایخی مدیر عامل سرکت پتروشیمی بین المللی (یکی از شرکت های زیر مجموعه پتروشیمی خلیج فارس) اعتراف کرد: «با اجرایی شدن برجام ، جو روانی مثبتی برای حضور دوباره سرمایه گذاران خارجی ایجاد شود.» مشروط به خاموشی طبقه کارگر و جنبش سوسیالیستی، و این ناشدنی است. مبارزه طبقاتی پرتنش و شتابنده ، در پیشاروی.

(۱http://www.iribnews.ir/NewsText.aspx?ID=756473

۲ (http://www.iribnews.ir/NewsBody.aspx?ID=105848

۳ (http://www.momtaznews.com

۴ (http://fararu.com/fa/news/121092/

۵ (https://www.tabnak.ir/fa/news/451285/

۶ (http://www.mehrnews.com/news/1473138/

۷ (http://aftabnews.ir/fa/news/140329

۸ (https://www.tabnak.ir/fa/mobile/news/554645

(۹ http://dana.ir/News/438603.htm

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com