vuhf765

نشریه اینترنتی هینترگروند( پسزمینه)

گزینش و ترجمه رضا نافعی

زمانی که عراق درحال فروپاشی است، سوریه، همسایه عراق، از دولتی سر حمایت گسترده غرب و شرکایش از القاعده و دیگر جهادگرایان، در واقع دیگر کشوری مستقل نیست.

در اواسط ماه مه کنگره آمریکا لایحه ای برای بودجه نظامی به تصویب رسانید که نشان دهنده اولویت های سیاسی آمریکا در مبارزه علیه داعش ( کشور اسلامی) و دیگر گروههای تروریستی است. در این قانون تصریح می شود که امروز سازمانهای داعش یا القاعده از هر زمان دیگر نیرومند تر هستند و خطری که ایجاد می کنند «به حد غیر قابل پذیرشی» رسیده است.برای چیره شدن بر گروههای اسلامگرای افراطی ابداع یک «استراتژی موثر» همراه با «نیروهای همپیمان و شرکای محلی» که پشتیبانی آنها » نقش تعیین کننده» دارد، ضروری است.(۱)

این در حالی است که «جو بایدن»، معاون ریاست جمهوری آمریکا، در پائیز گذشته اذعان کرد که درست همین همپیمانهای محلی خود بخشی از مسئله هستند. او گفت : ترکیه، عربستان سعودی و امارات مصمم بودند، اسد را ساقط کنند و یک جنگ نیابتی » شیعهسنی» به راه اندازند، و این که آنها هزاران تن اسلحه و صدها میلیون هزینه شورشیان کردند. » اما کسانی را که آنها مسلح ساختند النصرت و القاعده بودند و مجاهدانی که از سراسر دنیا آمده بودند».(۲)برغم تمام این ها در لایحه ویژه برای بودجه نظامی تنها از یک کشور بعنوان » حامی تروریسم در خاور نزدیک» نام برده می شود که خود دشمن سرسخت القاعده است: ایران.

ایران نیز مانند روسیه و چین «علیه علائق آمریکا در خاور نزدیک » فعال است. طبق مندرجات این لایحه برای مهار «نفوذ زیانبخش ایران در عراق، در سوریه، در یمن و در منطقه » باید اقدامات بیشتری صورت گیرد.

چند هفته پیش گزارش DIA، سازمان اطلاعاتی ارتش آمریکا، مورخ آگوست ۲۰۱۲، علنی شد.طبق این گزارش آمریکا و همپیمانهایش از سالها پیش برای رسیدن به هدف خود در کشور های پیشگفته القاعده را در اختیار داشتند.

طبق این گزارش دستگاه دولتی آمریکا از سه سال قبل می دانست که در شورش سوریه نقش رهبری در دست القاعده است، در دست سازمانی که کشورهای غربی و کشورهای خلیج(فارس) از آن برای برپا کردن یک» امارت سلفی» در شرق سوریه حمایت می کنند . زیرا » این عیننا » همان چیزی بود که حامیان تروریست ها خواستار آن بودند تا ارتباط » رژیم سوریه » را با ایران و عراق» قطع کنند». سازمان اطلاعاتی مذکور، با ذکر جزئیاتی مانند تسخیر موصول و رمادی بوسیله تروریست ها، به درستی نتیجه سیاست آمریکا را در آن زمان پیش بینی کرده بود.(۳)

یورگن تودن هوفر، نویسنده و کارشناس خاورنزدیک گزارش DIA را » واتر گیت تروریستی »نامید، (رسوایی واترگِیت (به انگلیسی: Watergate scandal) به وقایعی اطلاق می‌شود که میان سال‌های ۱۹۷۲۱۹۷۵ در هتلی به همین نام در واشنگتن اتفاق افتاد که منجر به استیضاح و سپس کناره‌گیری ریچارد نیکسون رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده آمریکا شد.ویکیپدیا.م) گرچه پرزیدنت اوباما و غرب می دانستند » کیست که واقعا در سوریه می جنگد، بازهم همان «افسانه همیشگی» را در باره آزادی و دموکراسی ساز کردند، در حالی که خود هدفمند از » سازمان های تروریستی» حمایت می کردند. » از این رو آمریکا در حال حاضر نیز نقشه ای برای حذف کامل » داعش» ندارد. حتی اگر می دانست راه آن کدامست. آنها هنوز به داعش نیاز دارند. در غیر این صورت ایران از نظر آنها بسیار نیرومند خواهد شد. بنابر این دست به ترمز به مبارزه ادامه می دهند»، این ها را تودن هوفر نوشته است.(۴)

واشنگتن خواستار تجزیه عراق به سه بخش است

مبارزه آمریکا با داعش پیوسته همراه است با تلاش برای تضعیف ایران و مبارزه با داعش را مشروط به تضعیف ایران می سازد، حتی به قیمت مرزبندی های تازه در خاور نزدیک . بر همین اساس طبق لایحه بودجه نظامی برای مبارزه با داعش ۷۵۰ میلیون دلار در اختیار دولت عراق می گذارد. ولی یک چهارم از این مبلغ، با دور زدن دولت بغداد، مستقیما در اختیار نیروهای کرد و نیروهای سنی قرار می گیرد.

به دولت مرکزی عراق تحمیل می شود که برای اداره کشور به این اقلیت ها قدرت بیشتری داده شود ولی به حمایت از شبه نظامیان شیعی پایان داده شود – یعنی نیروهائی که نشان داده اند در مبارزه با داعش قابل اعتماد هستند،ولی بخش بزرگی از سنی ها آن را خطری برای خود می دانند،عراق باید قانونی برای ایجاد » گارد ملی عراقی – سنی» به تصویب برساند . در غیر این صورت ۶۰ درصد از آن پول در اختیار پیشمرگان کرد و » نیروهای امنیتی» عشایر سنی برای ایجاد گارد ملی توسط آنها، قرار خواهد گرفت.این نیروها مطلبق با قانون کنترل صدور اسلحه بعنوان نیروهای مجاز برای دریافت اسلحه تلقی میشوند، تا در آینده مستقما به دریافت تجهیزات نظامی نائل آیندو به این صورت عملا بعنوان نهاد مستقل برسمیت شناخته می شود. در پیش نویس لایحه آمده است که این نهاد ها را می توان » کشور» دانست.

بر همین اساس پنتاگون اخیرا تصمیم گرفت تا یک هزار مربی بیشتر برای آموزش نظامی به عراق بفرستد، که کارشان در درجه اول متمرکز بر دادن آموزش به مبارزان سنی باشد. طبق تحلیل اطاق فکر

Denkfabrik Carnegie Endowment for International Peace. ایجاد یک گارد ملی سنی که مورد پشتیبانی آمریکا باشد احتمالا موجب تقویت فرقه گرائی خواهد شد و خواست تقسیم عراق بر اساس تعلقات مذهبی مناطق را تشدید خواهد کرد. ایجاد گارد ملی بر این اساس می تواند پایه ای برای تشکیل ارتش یک کشور سنی در آینده باشد» شبیه به حمایت نظامی از پیشمرگان که بر احتمال ایجاد کردستان مستقل» می افزاید. این گام، در نهایت می تواند تقسیم عراق براساس مرزهای مذهبی و قومی را آسان تر سازد، این تحلیل اطاق فکر پیشگفته است.(۵)

واکنش نمایندگان دولت، نظامیان و رهبران شیعی عراق در برابر این لایحه قانونی که بیانگر نگرش آتی دستگاه دولتی آمریکاست بسیار شدید بود. حیدر عبادی نخست وزیر عراق در یک گفتگوی تلفنی با جو بایدن، معاون ریاست جمهوری آمریکا، از این نقشه که هدفش » تضعیف وحدت عراق است، انتقاد کرد(۶) بایدن در سال ۲۰۰۶ که خود هنوز در صف اقلیت بود، خواستار تقسیم » ملایم » عراق به سه بخش شده بود. طبق نقشه او سه منطقه – کردستان، سنیستان، شیعیستان – دولت های مستقل نبودند، بلکه مناطق خودمختاری بودند که تحت نظر یک حکومت مرکزی قرار داشتند، ولی هرکدام نیروهای امنیتی مستقل خود را داشتندبا تقسیم انحصار قدرت دولتی به سه بخش، عملا در همان زمان، مبحث تقسیم آغاز شد، امری که، بنظر می رسد، امروز به سختی میتوان از آن دست کشید، یعنی: پایان موجودیت عراق بعنوان یک کشور واحد.

کوندالیزا رایس، وزیرخارجه آمریکا در آن زمان، سال ۲۰۰۶، سخن از افشاندن بذر » هرج و مرج خلاق» در «خاورنزدیک جدید» بمیان آورد، البته زیر سرپوش گسترش دموکراسی. با تسخیر عراق که سه سال پیش از آن صورت گرفته بود دولت آمریکا نقشی قطعی و مسلم برای ایجاد »هرج و مرج خلاق» ایفا کرده بود که مبنای ایجاد نظم تازه در این منطقه شود. هدف از اشغال عراق هرچه بود، – صرفنظر از منهدم ساختن سلاح های کشتار انبوهی که وجود خارجی نداشت،مسلما این نبود که دولت ملی عراق تقویت و تثبیت شود و برای این هم نبود که عراق بتواند مستقلا از علائق خود در برابر مخاطرات خارجی دفاع کند – صرفنظر از این که سیاست داخلی آن دموکراتیک بود یا نبود. به عبارت دیگر این ان ترفندی است که به خورد افکار عمومی داده می شود که گویا آنچه رخ داده ناشی از کوتاه بینی سیاست خارجی آمریکا بوده ست – آنچه پس از اشغال رخ داد، یعنی ازهم پاشاندن ساختارهای دولتی، که گام دیگری بود در راه توسعه بی ثباتی در عراق – می تواند خود بخشی از محاسبات و نقشه های از پیش تعیین شده باشد. چون اگر اشتباه میبود ، نمی بایست همان » اشتباه » عیننا در لیبی و سوریه هم تکرارمی شد.

grundokument

«هرج و مرج خلاق»

حد اکثر از زمانی که جورج دابلیو بوش زمام قدرت را در دستگاه دولتی آمریکا بدست گرفت، این فکر هم در آن دستگاه به گردش در آمد که آن تقسیم بندی های قدیمی قدرت های استعماری اروپا در خاور نزدیک باید تغییر کند و تقسیم بندی تازه ای برحسب معیار های مذهبی و قومی جای آن را بگیرد، در این میان آنچه چشمگیر است شیوه انجام این نقشه است که همان شیوه استعمارگران قدیمی است که عبارتست از » تفرقه بیانداز و حکومت کن» . نیویورک تایمز دو سال پیش نقشه ای را منتشر ساخت که حدود و ثغور احتمالی مرزهای تازه در سوریه و عراق را نشان می دهد.(۷) در شمال دو کشور کردستان بوجود می اید، در منطقه ساحلی سوریه تا مرز اسرائیل » علویستان»، منطقه ای که تقریبا برابر است با سرزمین هائی که هم اکنون در تسخیر » داعش » است می شود » سنیستان» منطقه شرقی سوریه و بخش غربی و جنوبی عراق هم می شود »شیعیستان «.

کشور آفرینی با کمک آلمان

نشریه » بنیاد دانش و سیاست»SWP که به » شکوفائی سیاست کردی» می پردازد، یک ماه پیش مقاله ای منتشر ساخت و در آن به » کشورهای جامعه بین المللی» «توصیه کرد» خود را آماده ناکامی و فروپاشی عراق سازند. بعید نیست » که بزودی روند تقسیم عراق با اتفاق نظر و بدون خشونت صورت پذیرد».(۸)

در آن مقاله به دولت آلمان توصیه می شود در نقش » ترمزکننده روند آزاد سازی» بمیدان نیاید، بلکه از پذیرش کردستان در عراق و کشورهای همسایه حمایت کند» زیرا که » ضعف کشورهای ملی» در خاور نزدیک اروپا را مجبور می سازد سیاست تازه ای در برابر کردها در پیش گیرد که »محدود به حمایت از کشورهای ملی در برابر اقلیت های کرد نباشد».

حتی اگر » دو گروه بازیگر کرد»- منظور حزب کار کردستانPKK و شعبه آن در سوریه، حزب دموکراتیکPYD –، و همچنین حزب دموکرات کردستانKDP در عراق، ثبات عراق و ترکیه را به خطر اندازند، » بازگشت به نظام دولت سنتی » یقیننا» رخ نخواهد داد » زیرا آن دینامیسمی که نظام دولتی خاورمیانه را در خود غرق کرده و آن رامتزلزل ساخته است بدون وقفه ادامه دارد

البته این نشریه» بنیاد دانش و سیاست» SWP ، خود بخشی از آن نیروهائی است که این دینامیسم را به پیش می رانند. این بنیاد، بنا به تلگرامی که از سفارت آمریکا فرستاده شده( و ویکیلیکس آن را گرفته و منتشر ساخته)، نفوذ قابل توجهی به ویژه بر سیاست خارجی آلمان در سوریه دارد.(۹) این بنیاد عضو کمیسیون «تکه تکه کردن سوریه » تحت ریاست Muriel Asseburg است که قبلا رئیس گروه کاری موسوم به » روز بعد از آن» بود که در سال ۲۰۱۲تاسیس و بعدا منحل شد. گروهی که برای روز بعد از ساقط کردن بشار اسد نقشه می کشید.خط مشی تازه گروه مبتنی بر این نظر است که چون در آینده قابل پیش بینی نمی توان دولت اسد را ساقط کرد باید ساختار دولتی در مناطقی را که تحت کنترل » شورشیان» است به پیش راند.

Asseburg از سه سال پیش هر نوع راه حل مسالمت آمیز چالش در سوریه را غیر ممکن دانست زیرا در سوریه » خشونت را از طریق مذاکره نمی توان حل کرد، راه بر طرف ساختن آن یا پیروزی است و یا خسته شدن یکی ازدو طرف از ادامه مبارزه است». از این رو» جامعه بین المللی » باید پیروزی درجنگ را انتخاب کند.(۱۰) برای این بنیاد ساقط کردن اسد در اولویت نخست قرار دارد. پس از پیشروی های پی درپی داعش در سوریه، درغرب این نظر نیز مطرح شد که برای متوقف کردن داعش با ارتش سوریه همکاری شود . اما در آغاز سال۲۰۱۵ «هایکو ویمن » کارشناس بنیاد مذکور برای سوریه این فکر را رد کرد.

دلیلی که او برای ردکردن چنین اتحاد» فاجعه بار»ی مطرح کرد ضعف ارتش سوریه بود و این که چنین کاری مسلما به تقویت ارتش سوریه کمک خواهد کرد، ارتشی که اصلا معلوم نیست بتواند علیه جنگجویان داعش که هم خوب مجهز هستند و هم بگونه ای اثربخش سازمان یافته اند، حمله نظامی را اجرا کند «.

استدلال مشکوک دیگر او این بود که حتی اگر ارتش بتواند مناطقی را که به تصرف داعش در آمده است پس بگیرد نیز باز به سود داعش تمام خواهد شد زیرا صفحه تازه ای بر نبرد تاریخی با کسانی که به اسلام ناب خیانت کرده اند افزوده خواهد «. در پایان » ویمن» دلیلی را که می تواند دلیل اصلی مخالفت او باشد مطرح می سازد و می گویداعاده حیثیت گام به گام از رژیم اسد، حتی امروز که فقط بر بخشی از خاک سوریه حکومت می کند، بمعنی پیروزی بزرگی برای ایران خواهد بود.»(۱۱)

بنیاد مذکور طی اظهار نظری از این انتقاد می کند که در غرب اندک اندک » کانون تمرکز تنگتر می شود و صرفا به مهار داعش و دیگر گروههای جهاد گرا محدود می گردد»، و در نتیجه چنین بنظر می رسد که ازفشار برای برکنارکردن رژیم اسد چیزی جز حرف باقی نمیماند. بجای این می بایست به » شورشیان معتدل» برای نبرد علیه رژیم اسد کمک های اساسی شود. هرچند که بنیاد باید اذعان کند که » اهمیت واقعی » آنها در ماههای اخیر» بشدت کاهش» یافته است.(۱۲) از این رو خواست SWP مبنی بر ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سراسر خاک سوریه(۱۳) فقط به سودالقاعده و داعش تمام خواهد شد زیرا نیروی هوائی سوریه دیگر نخواهد توانست به مناطق تحت تسلط آنها پرواز کند. از مدت ها پیش تا کنون ترکیه بود که برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع فشار می آورد، اینک آمریکا نیز بنا به مطالب مندرج در لایحه قانون بودجه نظامی قصد دارد به بررسی مقدمات ضروری برای ایجاد منطقه ممنوع پرواز بپردازد.

چراغ سبز برای القاعده

از سخنان جوبایدن که در آغاز این نوشتار نقل کردیم چنین بر می آمد که دولت آمریکا همکاری همپیمانهای خود را با القاعده مورد نکوهش قرار می دهد، اما از آن پس واشنگتن مقاومت احتمالی خود را به کنار نهاده و آنگونه که رویدادهای ماههای اخیر نشان میدهند، آمریکا عملا در سوریه با القاعده همپیمان شده است. «لشگر فاتحان» که تقریبا بالغ بر ده هزارنفر می شود و تحت تسلط جبهه النصرت است که خود را پیرو القاعده می داند، در دوماه گذشته موفق به کسب دست آوردهای ارضی نسبتا وسیعی در منطقه ادلیب واقع در شمال شرقی سوریه شد و شهر ادلیب مرکز این منطقه را نیز تسخیر کرد. حمایت ترکیه از جهادگرایان نقش کلیدی در موفقیت آنها داشت.(۱۴)

در «جبهه جنوب» که رهبری آن با اردن است – اتحادی از شورشیان که متشکل است ازجبهه النصرت و نیروهای باصطلاح معتدل که هنوز بکلی تحلیل نرفته اند – این اتحاد روز سه شنبه موفق شد پایگاه نظامی در منطقه درعا را که پایگاه با اهمیتی است، تسخیرکند. گویا در حمله به این پایگاه دوهزار نفر شرکت داشته اند. ارزیابی SWP از وضعیت فعلی چنین است »موفقیتهای نظامی شورشیان عمدتا ناشی از همکاری عربستان سعودی، قطر و ترکیه است که» حمایت های خود را از شورشیان هماهنگ ساختند و این امکان را بوجود آوردند که گروههای شورشی نیز از راهبرد مشترکی پیروی کنند.(۱۵)

سلاحهای آمریکائی که در اختیارشورشیان بوده در هر یک از این حملات نقشی قاطع داشته اند، بویژه موشک های مدرن ضد تانک موسوم به TOW. آنطور که درفیلم های ویدئوئی مشاهده می شود داعش نیز که خطوط تامینش از ترکیۀ عضو ناتو می گذرد(۱۶) برای تسخیر شهر باستانی پالمیرا از همین موشک ها استفاده کرده است.(۱۷) جهادگرایان پس از تسخیر شهر پالمیرا، ۱۰۰ نفر غیرنظامی، از جمله زنان و کودکان را بقتل رساندند(۱۸) آمریکا با تصمیم خود مبنی بر «چشم پوشی از بمباران آنها هنگامی که با نیروهای دولتی در جنگ هستند» برای تسخیر شهر به آنها کمک کرد. البته نظامیان آمریکا از تمرکز چند هزار نفر برای تسخیر شهر پالمیرا بی خبر نبودند ولی نیویورک تایمز برای روشن ساختن اولویت های واشنگتن توضیح داد که » هر نوع حمله هوائی به نیروهای داعش در پالمیرا و اطراف آن بسود اسد تمام می شد «.(۱۹)

SWP در گذشته به آمریکا خرده گرفته بود که حملات هوائی آمریکا رزمندگان داعش را از پای در می آورد که می توانند اسد را به «چالش بکشند» و این » کمکی غیر مستقیم» به رژیم اسد است.(۲۰) بنیاد مذکور خوب می داند که داعش چه نقش مهمی برای تحقق نقشه های تغییر رژیم ایفا می کند سقوط فرودگاه نظامی الطبقا در پایان ماه اوت ۲۰۱۴ که در آن صدها نفر از سربازان رژیم توسط داعش اعدام شدند اعتماد بدنه ارتش را به رهبری اسد بشدت متزلزل کرد».(۲۱)

امنیت اسرائیل «بهتر از هر زمان دیگر است»

آنچه که امروز در سوریه روی می دهد – گذر دادن مخفیانه افراد جنگجو از ترکیه و اردن به سوریه برای یک جنگ نیابتی – در سال ۱۹۹۶ در طرح („A Clean Break“) توصیه شده بود، این طرح تحت نظارت Richard Perle از نئوکان های آمریکا برای دولت اسرائیل تهیه شد. در این طرح افزون بر بی ثبات ساختن سوریه توصیه شده بود که صدام حسین با توسل به خشونت از قدرت برکنار شود. روزنامه گاردین در سپتامبر ۲۰۰۲ نوشت : از آنجا که برخی از نویسندگان این طرح »حالا در واشنگتن درمواضع کلیدی قرار دارند، نقشه اسرائیل » برای غلبه بر دشمنان خود از طریق ایجاد نظم نوین در خاورمیانه ، واقع بینانه تر از سال ۱۹۹۶ است.(۲۲) شش ماه پس از این اظهار نظر روزنامه انگلیسی آمریکا صدام را بمباران و از قدرت سرنگون کرد و تسخیر عراق نقطه اغازی شد برای آنچه که همراه با درهم کوبیدن لیبی و سوریه، بنا به نوشته JerusalemPost، که سه ماه پیش، به نقل از نظامیان اسرائیل، منتشر کرد.» «بهترین وضعیت امنیتی، تمام دوران ها را برای اسرائیل به ارمغان آورد». آن کشورهای عربی که روزی تا دندان مسلح بودند، مانند لیبی و عراق، متلاشی شده اندسوریه که تا چهارسال پیش بزرگترین تهدید برای اسرائیل بود ، امروز در واقع دیگر وجود ندارد، » از هم پاشیده و تکه تکه شده است»( ۲۳)

دیرزمانی چالش با اسرائیل و اشغال فلسطین عامل بسیجنده در زندگی سیاسی جامعه عرب بود ولی از مدت هاپیش چالش میان شیعه و سنی جای آن را گرفته است. (۲۴) Meir Daganرئیس پیشین موساد دوسال پیش گفت آخرین شکاف در جهان عرب و اسلام موقعیت بی مانندی برای اسرائیل بوجود می آورد که برای ایجاداتحاد های گوناگون تلاش کند و حضور ما را در خاورنزدیک به تایید برساند.(۲۵)

اسرائیل اینک با یک دشمن اصلی خود، که با جدیت فرقه گرائی را دامن می زند ، متحد شده است. از آغاز ۲۰۱۴ نمایندگان دولت اسرائیل و عربستان سعودی در جلسات محرمانه با یکدیگر دیدار می کنند.این واقعیت را یک هفته پیش انور ماجد عشقی مشاور پیشین شاهزاده بندر بن سلطان سفیر سابق عربستان در آمریکا و » دوره گولد» نماینده سابق اسرائیل در سازمان ملل، در اجلاس شورای روابط خارجی

Council of Foreign Relations در واشنگتن برای نخستین بار اعلام کردند. موضوع اصلی مذاکرات اسرائیل و عربستان یک دشمن واحد است. گزارش » بلومبرگ» در این مورد چنین بود:گرچه این افراد نماینده کشورهائی هستند که دشمنان تاریخی یکدیگر هستند، اما پیام هاشان یکسان بود: ایران خاور نزدیک را می گیرد و باید جلوش را گرفت».(۲۶) ، بند اول از برنامه هفت ماده ای که عشقی، نماینده عربستان برای خاور نزدیک مطرح ساخت انعقاد قرارداد صلح میان اسرائیل و اعراب بود و بلافاصله پس از آن در بند دوم تدارک تغییر رژیم در ایران قرار داشت. افزون بر این او خواستار ایجاد یک کشور کرد نیز شد . در اسرائیل نیز کسانی خواستار تقسیم سوریه به چند کشور از جمله یک کشور کرد هستند.(۲۷)

سیاستمداران و نظامیان اسرائیل در سالهای اخیر بکرات مطرح کرده اند که سوریه ای را که تحت کنترل القاعده باشد به همسایه ای که کماکان همپیمان ایران باشد ترجیح می دهند.شگفت انگیز نیست که می بینیم اسرائیل در ارتفاعات جولان با رزمندگان جبهه النصرت همکاری می کند(۲۸) هرچند کمک هائی که جهادگرایان ازاسرائیل می گیرند در قیاس با کمک هائی که از ترکیه عضو ناتو و کشورهای سلطنتی منطقه خلیج فارس دریافت می دارند ، تقریبا ناچیز است. از آنجا که سهم القاعده در نقشه برای ساقط کردن اسد و نیز تقسیم سوریه سهمی است که نمی توان از آن چشم پوشید کوشش برای خوب جلوه دادن القاعده در انظار عمومی افزایش می یابد . جهادگرایان دو گروهند، یک گروه» خوب»هستند و یک گروه «بد». القاعده از»خوب » هاست و داعش از «بد» ها. (۲۹)

هشت نه روز پیش رهبر النصرت در مصاحبه ای با الجزیره، فرستنده تلویزیونی قطر ، اطمینان داد که غرب نباید نگران حمله جبهه النصرت به خود باشد، هدف النصرت ساقط کردن اسد است.(۳۰) بنا به گزارش اشپیگل آنلاین پاداش دولت آمریکا به این اظهاراتِ چند روز پیش رهبر تروریست این بود که در زد و خورد میان گروه النصرت و داعش ،آمریکا در » نخستین حمله هوائی خود داعش را بمباران کرد «.(۳۱)

یک هفته پیش خبرگزاری فرانسه گزارش داد که اینک ، با توجه به حمایت غیر قابل انکاری که از جهادگرایان می شود، دولت سوریه مجبور است» عملا تقسیم کشور را بپذیرد، توجه خود را بر دفاع از مناطق مهم استرتژیک متمرکز سازد و بقیه را به شورشیان واگذارد. بنا به اظهارات یک منبع دولتی سوریه» حفظ منطقه ساحلی، شهرهای مرکزی حما ، حمص و دمشق برای سوریه حیاتی شمرده می شود.(۳۲) گذشت زمان چه تغییراتی به بار می آورد: در سالهای پس از۱۱سپتامبر، دولت آمریکا مبارزان القاعده را برای بازجوئی های سخت به ارگانهای امنیتی سوریه می سپرد، حالا با کمک همان دشمنان پیشین، سوریه عملا متلاشی می شود.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com