امثالهم بعنوان یک منتقد از مردم معمولی- از قبل تاریخ تا اکون و آینده همیشه- وجود داشته و خواهیم داشت، تا زمانی بشرسیت هست، منتقد هست. منتقد عنصر لازم و مفید و قطعی موجودیت حیات بشری برای زندگی سالم و با کمترین هزینه برای جوامع بشری و سایر موجدات زنده و غیر زنده کره زمین و بقیه عالم است، اگر منتقد نباشد به سرعت نیروهای اهریمنی و مخرب بشریت علیه موجودیت بشریت و سایر موجودات فعال کامل شده و آن را ها نابود خواهد. اما سوال این است اگر منتقد اشتباه کند چه تاوانی خواهد داشت؟ اگر منتقد صرفا کار انتقادی کند و احیانا بایدها و نبایدهایی در متن و گفتار.. او دیده شود از جنش انتقادی و پیشنهادی باشد، هیچ جرم و گناهی نکرده حتی اگر افرادی بواسطه آن نقد و باید و نبایدهایی که گفته مرتکب اشتابه و جنح و حتی جنایت و ظلمی بشوند.

این بدیهی است هر انشانی اشتباه کند، منتقد همیشه در کنار پیدا کردن خطاها دیگران و روشنگری تا حدی بتواند پیشنهادها و راه حل هایی می دهد، اوج شاهکار یک منتقد نسبتا، همین است بتواند راه کار و پیشنهاد راه حل بدهد و گرنه عیب یابی و عیب گوی را تقریبا هر کسی می تواند انجام دهد، هرچند یافتن برخی عیوب و ریشه های آنها کار هر کسی نیست. اما اگر منتقد اشتباه راهکرای و پیشنهاد کرد و حتی به ظهر مرتکب بدگویی و سوتفاهم فحش و ناشزا شد نهایت مجازات او انتقاد متقابل و نقد اوست و اگر او بپذیرد اشتباهش دیگر تاوان دهی اش کامل است. وقتی منتقدی که مرتکب اشتباهخ شده دیگران رسوا کنند که فلان سخنش نادرست بوده بزرگترین مجازاتش است و اگر خودش خطایش بپذیرد دیگر تاوانش کامل است.

دیگر منتقد صدمه روحی و جسمی بزنند و بدرت به قتل برسانند با انواع ترفندهای جنایتکارانه و پروند سازی و اعتراف گیری در واقع ظلم و جنایت دیگران کرده اند در حق منتقد.

هر کسی مسئول گفتار و کردار و تصمیات خودش است. سایسی کارن و حاکمان و اپوزیسیون و معارضان حق ندارند اشتابهات و خظاها و جنایات و ظلم هایی را مرتکب می شوند به گردن منتقدان به اندازند، منتقد هم مانند بقیه ابنای بشر انسانی است به قول معروف «جایز الخطا» و هیچ کسی معصوم نیست در این جهانی می بنیم. البته بسیاری از سست عنصرها و شارلاتان ها و جنایتکارها به دنبال دیوار کوتاهی مرگردند مسئولیت ظلم و جنایتشان به گردن دیگری به اندازند. این هم ظلم افزون آنهاست.

 

انتقاد کردن حق عمومی است و هر کسی در خود توان نقد کردن دیگران می بیند حق دارد انتقاد کند، این حق منحصر به یک صنف و یا طیق نیست و منحصر به فرد باسواد یا بی سواد یا دانشگاه رفته و غیر دانشگاهی نیست، هر کسی حق دارد انتقاد کند از دیگران، و به نوعی احساس وظیفه داوطلبانه و نه اینکه کسی انتقاد نکرد گناه کرده، انتقادگری کار گاهی بسیار خطرناک می تواند باشد برای منتقد، انتقاد ذاتا امری خطیر است که می تواند انبوهی دشمن برای منتقد بتراشد، این نفس و ذات کار انتقادی است، یکی نشانه های پیشرفته و انسانی و تعالی یک جامعه همین است که چقدر توان تحمل پذیرش انتقاد و اینکه جامعه اماده نگهداری و احترام و یا لاقل تحمل منتقئد کند و منتقد دست کم از نظر روحی و جسمی خطر متوجهش نبسند، تروریسم و سایر قتل های عمد محکوم و مردود است و اما قتل یک منتقد که صرفا سخن انتقادی گفته و منتشر کرده اوج رذالت و انحططا تروریست ها و قاتلان و جامعه و حکومت و آن ملت است که نتوانسته از نظر فرهنگی و تمدنی و حققو بشری توسعه و تععالی یابد که حتی به عنصر حیات بخش و تعالی بخش معنوی اش یعنی منتقد امنیت روحی و جسمی به بخشد. وقتی کشوری و جهانی مملو از تروریست های ضد منتقد شود آن کشور آن جهان به شدت منحط و حقیر و رذل است.

امثالهم بارها گفتیم که هیچ چیزی ثابت نیست و همیشه حق تغییر و بلکه وظیفه تغییر دراد، مگر خود اصل تغییر، تنها اصلی هیچ وقت تغییر نمی کند خود اصل تغییر کردن است. همه ممکن است اشتباه کنند و متناسب با اشتباهشان تاوان می دهند. تاوان منتقد این است متقابلا نقد شود. از نظر شخص منتقد، اوج کارش انتقادپذیری متقابل است و پدیرش اشتباهی که محرز شده و شجاعت پوزش.

 

 

چه کسانی باعث عقیم شدن ملت ایران می شوند؟!

 

 

پیشنهاد کپی عفو و کپی وقف، ننگ بر این چنین طبقه متوسطی، ننگ بر نظام مافیایی جنایتکار و ظالم فاسدی که …

مطالب متعددی درباره این مسائل و راه حل های پیشنهادی در ارسال های قبلی لینک هایش موجود است.

 

 

 

 

 

 

 

مطالعه لینک های زیر توصیه اکید برای روشن گری

https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/ashmagvol

 

 

 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)