الف- مسئله کریدور سیونیک: بارها گفته شده نژادپرستی آمیزه ای از بی‌شعور و کم‌سوادی است، بی‌شعوران مثل نازی‌ها و کم‌سوادهایی مانند پیروان متعصبشان (مشخصا آلمان نازی و ایتالیای فاشیستی و…)، آخر سر موجب آن فجایع شد که میلیون‌ها انسان بخاطر عقده‌های حقارت فردی و گروهی و بی‌رحمی‌های وحشیانه امپرالیست‌های سرمایه‌داری غربی (همچون بریتانیا و..) و شرقی (مشخصا ژاپن آن دوران)، حماقت با خودبزرگ‌بینی و برترانگاری خود یا گروه قومی و نژادی بویژه اگر با دستاوردهای مادی (استکبار فرعونی-قارونی) همراه باشد، توهم فتح جهان و حاکمیت آخرالزمانی در حاکمان و پیروان احمق و ساده لوحشان ایجاد می‌شود، این را در حکومت آخوندها تا پان‌های قومی نژادپرست مانند پان‌تُرک‌ها می‌توان مشاهده کرد! اینها توهین نیست، بلکه تشرهایی خدایی-وجدانی بشردوستانه است برای از خواب غفلت بیدار شدن پان‌های نژادپرست، که با سادومازخیسم موجب رنجش دیگران و حتی اذیت و بر باد دادن عمر، و محرومیت از لذایذ حلال برای خود و دیگران می‌شوند!

 

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/5d/WCML_and_M1.jpg/800px-WCML_and_M1.jpg

این درست است مرزبندی‌های دوران استثمار امپرالیست‌هایی روسی و انگلیسی و عثمانی و… موجب جدایی برخی از اقوام شد، اما بالاخره بعد از دو جنگ خانمان‌سوز اول و دوم یک سازمان ملل- با تمام کاستی و نواقصش- بوجود آمد و تمام اعضایش متعهد به قوانین و اصولی شدند که یکی‌اش احترام به مرزهای شناخته بین الملی است، قاعده کلی این است وقتی کشوری از سوی اکثریت جهان به رسمیت شناخته و عضو سازمان ملل می‌شود بایست به مرزهای همدیگر احترام بگذارند و متعرضش نشوند و البته در امور داخلی یکدیگر دخالت نکرده یا وسیله مداخله و اسباب مزاحمت از سوی شخص یا کشور و حکومت ثالثی نشوند.

اما اتصال بخش اصلی حکومت بادکوبه به بخش نخجوان، با اشغال ارضی بخشی از ارمنستان احمقانه‌ترین فکری است که ممکن است از سر دیکتاتورهای دوانه بگدرد، درد و آلام و خاطرات تلخ ارمنیان از انچه که کشتار ارمنیان توسط ترک‌گراها در اوایل قرن بیستم هنوز در خاطرشان است، بسیاری از ارمنیان هنوز پاک‌سازی قومی در شرق و مرکز آناتولی به خاطر می‌آورند و یادبود بزرگ داشت قربانیان دارند، کشور ارمنستان، عملا مدعی اند بیش از سه برابر کشور امروزی ارمنستان توسط ترکیه آن زمان (اوایل قرن بیستم) نابود شده است و امروزه توسط اقوام دیگری از ترک‌زبان و غیره پر شده!

حالا با این سابقه پر از کینه و عقده، بادکوبه‌‌ای‌ها می‌خواهند به بهانه ایجاد کریدور ارتباطی با نخجوان از بخش جنوبی ارمنستان به نام منطقه سیونیک، آن قسمت ارمنستان را اشغال کننند، در حالی‌که در تعریف متعارف کریدور ارتباطی، این است با رضایت کشور صاحب قلمرو خاک، کشورهای دو سوی آن قلمرو (مانند کریدور جنوب گذر لاچین برای ارتباط انسانی و اقتصادی قره باغ رامنی نشنی با خاک کشور ارمنستان، در حالی این کریدور جزء خاک باکو است و اما اجازه استفاده به قره باغی‌ها داده شده و هم برای باکو خوب است و همارمنستان و زمینه صلح فراهم می‌کند، یعنی بجای آن که با جنگ و ویرانی و نفرت ارتباط دو گروه رامنی فراهم شود با یک اقدام عقلانی میسر شده)، می‌توانند با پرداخت عوارض و حق ترانزیت، با یک سری شرایط از امتیاز بلند مدت و امن و مطمئن جابجایی کالا و انسان از راه‌های زمینی و هوایی و با وسائلی چون هواپیما و قطار و کامیون و اگر رود پر آبی هم باشد با کشتی و قایق ارتباطات انسانی و اقتصادی برقرار کنند، که نه تنها چیز خوبی است، خود موجب افزایش دوستی و تعمیق و تدوام صلح در منطقه می‌شود.

هر چند هم اکنون نیز مسیر کریدور باکو-تفلیس-آنکارا برقررا است و به نسبت راه بررسیک سونیک، این کردیوور بکو-تفلیس-آنکارا بهتر و امن‌تر و از نظر ژئوپلتیک و ژئواکونومیک مقرون به صرفه‌تر برای کشورهای آسیای مرکزی-شرقی و اروپاییان است، و این حماقت است که این کشورها (آسیای مرکزی-شرقی و اروپایی) بازیچه در دست کودک‌مزاچی پان‌ترُک‌هایی شوند که هنوز در القائات شیطانی بی‌شعوری و کم‌سوادی عصر نازی‌ها و فاشیست‌های نیمه اول قرن بیستم به سر میبرند!

اولین گام در این راه، استفاده از استفاده از اصلاح درست است، از پس باید بجای اتصال و حدت خاک سرزمینی، گفت ایجاد راه راتباطی (راه گذار) با اجازه کشور ثالث مابین دو نقطه که اسمش می‌شود کریدور با حفط حاکمیت ملی کشورها بر مرزهای سناخته شده بین المللی.

ب- آیا کریدورها مسیرهای ترانزیتی می‌توانند مخل و یا باعث رقابت مخرب شوند؟

پاسخ این پرسش برمی‌گردد به نیات حاکمان و عاملا برقراری این کریدورها، اما اگر فقط گسترش ارتباطات انسانی و اقتصادی و تسهیل تجارت و ارزانی این امور باشد، اساسا نباید موجب نگرانی باشد، مشخصا کریدور سیونیک برای ارتباط باکو با نخجوان اهمیت محلی دارد، اما اساسا حتی برای ترکیه گذرگاه خوب ومطمئن و حتی امن و کم هزینه نخواهد بود، بلکه ارزش ژئوپلتیک و پشتیبان در مواقع ضروری است، هم باری حکومت آنکار و سایر کشورهای شرق و غرب دریاچه کاسپین (مازندران-خزر) کریدور استان گلستان ایران (گرگان) به استان آذرباجان غربی ایران (ماکو-بازرگان) است، هم برای راه آهن، و هم مسیر جاده آسفالت کامیون و سایر خودورها و هم مسیر کشیدن خطوط لوله انتقال گاز و نفت و هم مسیر اتقال برق، بهترین و کوتاه‌ترین و ارزان‌ترین و به صرفه‌ترین مسیر همین راه یا کریدور است، متاسفانه با حاکمیت آخوندی و سیاست غرب-اسرائیل‌ستیزی این حکومت آخوندی در این چهل سال، موجب شد اروپایی-آسایی‌های دو سوی دریاچه کاسپین، لقمه را دور گردن و دهانشان بچرخانند و از راه و مسیرهای پرهزینه‌تر و مخاطره‌آمیزتر مانند زیر دریاچه کاسپین با عمق چند صد متر (که نمونه اش مشکلات نشت خط نورد استریم در دریای بالتیک را دیدیم، که چه قدر خطیرست، و ترمیم آسیب و ساخت و نگهداری اش باعث زحمت و مخارج هنگفت است!)، همین مسئل می‎تواند برای مسیر زیر دریاچه بزرگ کاسپین که دست کمی از یک دریای بزرگ ندارد و به مراتب خطراتش از دریای کم عمق بالتیک بیشتر است!

حالا در مقابل مسیر خاکی و احتمالا بیش از ۸۰% آن در خاک ایران از مسیرهای کم ارتفاع و به نسبتا هموار است و به تبع کم هزینه‌تر و مقرون به صرفه‌تر! چون عمده اش در خاک ایران تا مرز ترکیه استف قطعا با وجود یک حکومت مرکزی با ثبات می‌تواند برای نسل‌ها مسیر امن ارتباطی انسانی و اقتصادی و از جمله تامین تبادلات انرژی باشد.

نکته مهم ژئوپلیتک-اکونومیک درباره کریدورها: بر خلاف تصور متوهمانه دیکتاتوری‌ها، هر چه قدر تعداد مسیرهای کریدور بیشتر باشد و از طرفی همه کشورها مسیر مشارکت کنند، هم رقابت‌پذیری (از اصول موفق امتحان پس داده اقتصاد بازار آزاد رقابتی) بیشتر می‌شود و در نتیجه هر کالا و ارتباط اتقال انسانی یا انرژی از مسیر سریع‌تر مقرون به صرفه ممکن می‌شود و در شرایط بحرانی مانند اتفاقات ناخواسته طبیعی ماننند سیل و زلزله و امثالش، مسیرهای جایگزین است، هم برای ادامه ارتباط و هم کمک به مردم درگیر حادث غیر پیش بینی طبیعی، از طرفی چون همه کشورها به نوعی منتفع هستند، در نتیجه هیچ کدام احساس کنار گذاشته شدن و اینکه به فکرشان بزند در کار بقیه خراب‌کاری کنند نمی‌افتند و هم افکار امپرالیستی در ابرقدرت‌ها ایجاد نمی‌شود بخواهند ضمن درد سر برای کشورهای خود، باعث رنج مردم سایر کشورها و جنگ بشوند! در نهایت صلح پایدار طولانی و بلکه ابدی برقرار خواهد بود.

 

آرمانیۀ نوین براندازی حاکمیت آخوندی (ج.ا.) بر ایران- ویرایش مجدد

 

فقط بایست زودتر تکلیف حکومت آخوندی توسط یک کودتای ملی حل شود، چون حکومت آخوندی- به دلایل متعدد که سری مطالب جنگ‌های اباطیلی گفته شد، دچار جمود عقلانی و قفل ایدوئولوژیک شده نسبت به غرب-اسرائیل‌ستیزی!

 

آنگاه که شاه لُخت- خَرامیده- ولی ناآگاه بر راه نابودی میرود، بهترین دوستانش، داناترین دشمانش هستند!

 

با سرنگونگی حکومت آخوندی، آخوندها به مشغله‌های سنتی‌شان یغتی پیش‌نمازی در مساجد و مجالس روضه‌خوانی بر‎گردند، فقط امیدوار باشیم زودتر کودتای ملی صورت بگیرد- چه از سوی بیت رهبری فعلی و با برکندن آن عبا و عمامه و پوشیدن لباس خاکی سربازی که بهانه خوبی هم هست دیگر حاکمان نمایش آخوندبازی و زهدنمایی و توجیه حکومت با ین وشرع نکنند و هم دین وشرع در امان آسیب خوب بد حکومت‌داری بماند و مردم بیزار نشوند از دین و شرع و اخلاقیاتی- که متاسفانه در بدباوری متصل شده به عقاید دینی-مذهبی، در حالی اخلاقیات دین‌دار وبی‌دین و خاباور و ناخداباور برایش فرقی نمی‌کند و رعایت اخلاقیلات معقولانه از وظایف شهروندی و انسان‌های سالم عقل اجتماعی است!

کار و زندگی آخوندها به نرمالاسیون زندگی مثل بقیه آدمی‌زادگان و به مسیر سلامت برگدد و هم حاکمان مجبور نباشند برای اینکه مثلا گمان می‌کنند جزء واجبابات اسلامی‌اند این احکام قرون وسطایی که باعث وهن دین و تنفر عوام و خواص نفوس می‌شود، و این خشونت بی اثر، و وهن قبیح دین و خداباوری؛ همچون قطع دست و شلاق و سنگسار و قتل و غیره اجرا کنند یا حجاب اجباری و غیره، که امروزه زیانش ثابت شده است برای عقاید دینی و هم زندگی نرمال بشری، و میلیون‌ها نفر مسلمان‌زادگان را از دین و بدتر از اخلاق فراری داده و در آشکار و نهان مرتد شدند! و موجب شده سایر غیر مسلمانان هم دیگر رغبتی به اسلام نکنند و مسلمان‌های نرمال بی‌آزار سکولار در برخی کشورها مورد اذیت قررا گیرند چون هم‌کیشانشان در جاهای دیگر به اسلام جنایت و ظلم و فساد می‌کنند!، و بسیار مصائب دیگر! (اگر بخواهند توجیه شرعی اش برای تعطیلی اجرای این حدود دارند مثل برده داری که در اسلام منع نشده، اما به مناسبت پیشرفت بشر دیگر هیچ مسلمان عاقلی از برده داری حمایت نمی‌کند!).

قطعا اگر بیت رهبری ج.ا خودش دست به کودتای براندزای حکومت آخوندی کند، هم به نفع خودش است و هم با کمترین هزینه و تلفات و زودتر کشور به مسیر درست سکولاریزه می‌رود، سکولاریزه شدن حکومت، هم به نفع خود آخوندها است، هم به نفع دین و اخلاقیات و جلوگیری از انحطاط بیشتر خواص و عوام مردم، هم به نفع تمامیت ارضی!

برخلاف تبلیغات ضد سکولاری، سکولاریزه شدن حکومت داری، به معنی نابودی اعتقادات دینی نیست، بلکه حفاظت دو جانبه از حکومت و از دین و جلوگیری از آسیب رساندن این دو به هم، و هم به مردم و دیگر کشورها است.

اما بیت نخواست، کودتا بدون بیت و با قیام ملی‌گرایانه نظامیان، تا حکومت در دو سال بعد – با قانون اساسی موقتی که گفته شد شرایطش- و انتخابات میان دو یا سه حزب ملی حامی واقعی و متعد به تمامیت ارضی و زبان فارسی بعناون زبان ملی و سراسری میانجی و احترام به فرهنگ می عمومی و البته احترام به فرهنگ و زبان‌ و گویش و لهجه‌های محلی، به صورت دمکراسی مبتنی بر آزادی حقوق بشری واقعی به برسد به حاکمیت ملی دمکراتیک با نام کشور ایران، بدون پیشوند و یا پسوند، فقط کشور ایران (نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر) و ملیت و مردم ایرانی!

چه بهتر که از آن پس یک قانون وضع شود، آخوندی هم مثل هر شغلی دیگر است، پوشیدن لباس آخونی هم مانند پوشیدن لباس پرستاری و کارگری فقط در محل کار مثل مسجد مجاز است، و در بقیه اماکن اخوندها مثل آدم‌های نرمال لباس معمولی بقیه ابنای بشر بپوشند!، خود را منفک و چیزی بتر از دیگران ندانند! هر چند توصیه اکید می‌کنم از همین حالا دنبال یاد گرفتن مهارت و شغل حلال و با شرافت و ابرومندی دیگری باشند از کفاشی و نجاری تا مغازه بقالی و حتی کاسب و تاجر و غیره، و اما این بار بدون عنوان آخوند و آن لباس پوشیدن مخص.ص در همه جا!، و مشاغلی مانند روضه‌خوانی بعنوان امر خیر غیر انتفاعی، بعنوان یک کار خیر- جهت توشه آخرت و بخشش خدا از گناهانشان- بدون منفعت و از در اواقات فراغت انجام دهند.

عصر دیجیتال است، و بانک‌های اطلاعات آنلاین و آفلاین و دیتابیس‌های هوشمند، تمام آن کتاب‌ها و رسائل و ترجمه‌های عربی به فارسی و سایر زبان‌ها می‌توان در این پایگاه‌های آنلاین و آفلاین بر روی سایت‌ها و دیسک‎ها پیاده‌سازی کرده و به صورت دیداری و شنیداری را با قابلیت جستجوی هوشمند ایجاد کرد به جای اینکه صدها هزار آخوند که معلوم نیست به درستی و باسواد تربیت شوند صرفا برای اینکه طوطی‌وار نوشته‌جات قرن‌ها پیش را برای مردم بلغور و حرافی کنند، خود مردم هر وقت نیاز داشتند بروند جستجو کنند پرسش‎هایشان را از این پایگاه‌های دیجیتال، تبلیغ دین دین م ذهب هم با چند نفر امروزه حتی در یک اتاق با این همه وسائل و امکانات- به نسبه ارزان‌تر و با کاربری آسان‌تر و سریع‌تر در انتقال پیام و…- آنلاین و ماهواره‌‌ای ممکن است و نیازی به این همه دم و دستگاه پر خرج و کارمندان مفت‌خور نیست! پول این نهادها برای به مصرف کارهای نیکوکاری همچون حمع‌اوری معتادان و متکدیان واقعا مستمند و کودکان خیابانی و فقززدایی کرد و برای هیمشه چهره زشت این نمایش‌ها از شهر و روستا کشور زدوده شود، و یا صرف ساخت و نوسازی و بازسازی مدارس دولتی کرد و زودتر بساط مدارس و دانشگاه‌های پولی مفسد مدرک‌فروش را برچید که فسادشان آثار مخرب چند نسلی دارد که بارها گفته شده چه بلاهایی بر سر کشور خال و آینده آورده و می‌آورند… و تجهیز آنها یا امور ضروری مثل بهداشت و مرمت و نگه‌داری اماکن میراث فرهنگی، و توسعه توریسم و گردشگری، و کسب درآمد و تولید خدمات و کالاهای مفید کرد!، در این صورت به این همه آخوند علاف و مفت‌خور و بار اضافی بر دوش بیت المال و اسباب زحمت مردم در داخل و خارج نباشد!

برای روشن اندیشی درباره سری مطالب جنگ های اباطیلی بایگانی را مرور کنید

https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/korooshbotshekane

 

آشنایی با کریدور در ویکی‌پدیا

https://en.wikipedia.org/wiki/Transport_corridor

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)