چکیده :سردار حسین نجات، جانشین رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران طی سخنانی در جمع مسئولان بسیج دانشجویی کشور بار دیگر به بازخوانی مفصل آنچه «فتنه ۸۸» می‌نامند پرداخته که فارغ از رطب و یابس‌های نخ‌نما و تکراری که بافته، بررسی دلایل بازگویی آنها در این زمان جای بررسی دارد….

 

سردار حسین نجات، جانشین رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران طی سخنانی در جمع مسئولان بسیج دانشجویی کشور بار دیگر به بازخوانی مفصل آنچه «فتنه ۸۸» می‌نامند پرداخته که فارغ از رطب و یابس‌های نخ‌نما و تکراری که بافته، بررسی دلایل بازگویی آنها در این زمان جای بررسی دارد.

پیش از ورود به دروغ‌پردازی‌های این سپاهی بی‌تقوا، این جانشین بی‌کفایت و بی‌لیاقت کریمی‌ها و خرازی‌ها خوب است که شرایط سیاسی موجود که باعث بیرون آمدن او، پس از مدت‌ها از موضع سکوت خود و همفکرانش شده را اجمالا بررسی کنیم.

انتخابات ۹۶، این فرصت بی‌نظیر برای بیان مطالبات واقعی مردم در همین چند ماه پیش نشان داد که خواست اول اکثریت مردم در حال حاضر بی‌برو برگرد «رفع حصر» است. این مطالبه به قدری وسیع و فراگیر، در همه جای کشور و در تمامی گردهمایی‌های مردمی عنوان شد که در پی آن این جسارت به برخی مسوولان و نمایندگان داده شد که علنی‌تر از گذشته در نقد حصر موضع‌گیری کنند. حالا دیگر برخلاف چند ماه پیش، تنها یک علی مطهری نیست که از میان افراد داخل حکومت از ضرورت رفع حصر می‌گوید. نمایندگان فراوانی در مجلس و شوراها از این خط قرمز گذشته‌اند و حتی رییس‌جمهور نیز در این‌باره اعلام موضع می‌کند. شبکه‌های اجتماعی نیز چنان پر از مطالبه رفع حصر است که دیگر کار از تهدید و ارعاب امنیتی گذشته است. به زبان ساده‌تر، سدی از ترس را که فکر می‌کردند ساخته‌اند، مردم مثل پر کاهی فوت کردند و هیمنه سردار نجات‌ها را به سخره گرفتند.

نکته دوم به آغاز روندی برمی‌گردد که بسیاری از آن زمینه‌سازی برای رفع حصر تدریجی برداشت می‌کنند. موضوعی که برخی اخبار دریافتی از شورای عالی امنیت ملی هم موید آن است که شخص حسن روحانی به عنوان رییس این شورا پیگیر آن است و تصمیماتی هم برای حل آن اتخاذ شده است. حالا این که سخنگوها در این جا و آن جا چه می‌گویند چندان اهمیتی ندارد. اگر این طور باشد امثال سردار نجات چند کار را باید انجام دهند. اول آنکه اگر بتوانند با دمیدن به قصه هزاران‌بار گفته‌شده فتنه، جلوی رفع حصر را بگیرند. دوم آن که اگر هم نتوانستند از آن پیشگیری کنند، با چند اقدام ایذایی نزد هواداران خود حفظ اعتبار و اقتدار کنند. چیزی که به نظر می‌رسد با طرح واهی «کمیته احیاء فتنه» و احیانا تلاش برای بازداشت چند نفر از چهره‌های مورد توجه مردم، آن را دنبال کنند که در این صورت واکنش مناسب همه مردم را می‌طلبد که آقایان حق ندارند برای رفع یک ظلم، ظلم تازه‌ای را آغاز کنند. گویی بدون ظلم، امورات سردار نجات‌های آشوب‌زی نمی‌گردد.

مساله سوم، ایجاد فضای رعب است تا آنچه به آن اشاره شد یعنی شکستن تابوی سکوت در برابر حصر دوباره به همان فضای منجمد گذشته بازگردد و از سوی دیگر در صورت تحقق احتمالی رفع حصر، ژست مقتدرشان به هم نخورد. شبیه کاری که محسنی اژه‌ای در پی رسوا شدن دروغش مبنی بر عدم خروج نیروهای امنیتی و تحقق شرط مهدی کروبی برای شکستن اعتصاب غذا کرد و به طرز مضحکانه‌ای گفت به خاطر شرط کروبی نبود، بلکه از ما خواسته شد و ما انجامش دادیم. واکنش جامعه هم همچون یک لبخند معنی‌دار بود که باشد آقای مقتدر، تو راست می‌گویی!

اینها در تحلیل چرایی سخنرانی امروز سردار نجات بود. در یادداشت جداگانه‌ای، پاسخ هجویات سردار نجات داده خواهد شد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com