چکیده : جامعه هوشیارتر و امثال سردار نجات رسواتر از آنی هستند که حرف‌هایشان با وجود بهره‌گیری بی‌امان از امپراطوری تبلیغاتی دروغ راه به جایی ببرد و چه اسفناک است عاقبت امثال او که باید از دل انقلابی مردمی و نیرویی مردمی چون سپاه، به دلایلی چون بدمستی قدرت بدون نظارت به چنین ورطه ترحم‌برانگیزی دچار…

 

در یادداشت قبلی به اهداف و انگیزه‌های سخنرانی سردار نجات پرداختیم. سخنرانی که حرف‌های هزاران بار گفته شده‌اش اگر قرار بود توسط جامعه باور شود، دست کم نتایج انتخابات ۹۲ و ۹۴ و ۹۶ باید باب میل حزب پادگانی تمام می‌شد. اما جامعه هوشیارتر و امثال سردار نجات رسواتر از آنی هستند که حرف‌هایشان با وجود بهره‌گیری بی‌امان از امپراطوری تبلیغاتی دروغ راه به جایی ببرد (و چه اسفناک است عاقبت امثال او که باید از دل انقلابی مردمی و نیرویی مردمی چون سپاه، به دلایلی چون بدمستی قدرت بدون نظارت به چنین ورطه ترحم‌برانگیزی دچار شوند.)

سردار نجات خیلی مقتدر است؛ مثل محسنی‌اژه‌ای!

در این یادداشت سعی می‌شود به امهات بحث سردار نجات یک به یک و خیلی خلاصه پاسخ داده شود:

نجات: از چند ماه قبل یک جریان سازمان‌دهی شده و یک کمیته‌ برای احیای جریان فتنه و ملتهب کردن فضای سیاسی کشور تشکیل شده که می‌خواهد جای متهم و مدعی را در موضوع فتنه عوض کند.

پاسخ: سردار! در دنیای شبکه‌های اجتماعی جایی برای این سازماندهی‌ها نیست. شما که ابزارهای بی‌حساب و خارج از حساب و کتابی چون غول صداوسیما، خبرگزاری‌های امنیتی چون فارس و تسنیم و روزنامه‌های کیهان و جوان و وطن امروز و رسالت و صبح نو و سایت‌های فراوان پولدار و بی‌قاعده چون مشرق و رجا نیوز و جهان نیوز و فردا و … تریبون‌های نماز جمعه و هیات‌های وابسته و تولیت‌های گوش‌به‌فرمان و سازمان تبلغات و امور مساجد و بودجه‌های کلان و تقوای اندک، همه و همه را داشته‌اید. اگر ذره‌ای حق با شما بود که با این همه ابزار تبلیغاتی امروز دست‌هایتان پیش مردم جفت پوچ نبود. جای متهم و مدعی را وجدان جامعه تعیین کرده سردار. مشکل شما کمیته ایکس نیست، ظلم شماست.

نجات: همه اسناد می‌گوید اردوکشی‌های خیابانی در جریان فتنه از قبل طراحی شده بود.

پاسخ: کدام اسناد؟‌ اتفاقا شما باید پاسخگو باشید که با کمک فرد فاسد معلوم‌الحالی چون سعید مرتضوی از پیش از انتخابات ۲۲ خرداد و به تاریخ ۱۷ خرداد برای بسیاری از حامیان میرحسین موسوی حکم بازداشت صادر کرده بودید. جای متهم و مدعی را عوض نکنید. درثانی، چرا حضور خیابانی هواداران شما می‌شود یوم‌الله و مخالفان شما، اردوکشی خیابانی؟ مگر در قانون اساسی حق تظاهرات به مردم داده نشده است؟ به چه حقی زور می‌گویی سردار؟ به حق تفنگ؟

نجات: در آن مقطع یک جزوه ۴۰ صفحه‌ای به عنوان سند «تأملات راهبردی حزب مشارکت» در دفتر این حزب با آرم آنها به دست آمد که حاوی راهکار عبور از حکومت به اصلاح آنها توتالیتر به دمکراتیک اسلامی بود که چطور می‌توان با استفاده از تجربه انقلاب‌های مخملی در دیگر کشورها جریانی را علیه حاکمیت ایجاد کرد، نارضایتی‌ها را گسترش داد و اعتراضات مدنی را به وجود آورد.

پاسخ: چنان می‌گویید در دفتر حزب مشارکت با آرم آنها پیدا کردیم که گویی یک سند مخفی از خانه تیمی پیدا کرده‌اید. سندی که در کنگره رسمی این حزب در زمان فعالیت علنی و رسمی تهیه و خبری شد که این اداها را ندارد. ضمن آن که بر اساس آن چه خود خبرگزاری‌های امنیتی از آن سند منتشر کردند، اتفاقا در آن سند توتالیتر بودن حکومت نفی شده بود. اساسا اصلاح‌طلبان به این دلیل از امکان اصلاح دفاع می‌کنند که حکومت برخلاف میل امثال سردار نجات، امکان توتالیتر شدن ندارد. اگر توتالیتر بود که جامعه راه دیگری را برای نجات از دست شما انتخاب می‌کرد. لطفا با سند حرف بزن سردار.

نجات: از مدت‌ها قبل از آن، مجموعه جلساتی در دفتر مهندس موسوی برگزار می‌شد و در این جلسات درخصوص راهکار عبور از حکومت مبتنی بر ولایت فقیه بحث کردند.

پاسخ:‌ سردار دروغ! مستند حرف بزن. اگر چنین بود پس چرا میرحسین را تایید صلاحیت کرده و پیش از انتخابات بازداشت و رسوایش نکردید؟ نکند با همین تحلیل‌ها به تکلیف شرعی دخالت در انتخابات رسیدید؟ همان دم خروسی که پیش از شما از گوشه سخنان کسانی سردار مشفق زد بیرون.

نجات: حجاریان در این سخنرانی می‌گوید جریان انقلاب دارای شبکه اجتماعی و یک سازمان رأی به نام بسیج است و ما فاقد آن هستیم. لذا از سال ۸۷ تصمیم گرفتند مشابه آن را ایجاد کنند و آقایان امین‌زاده و تاج‌زاده مسئول تشکیل این شبکه شدند و پیامد آن تشکیل ستاد رأی ۸۸ شد که طی آن یک شبکه اجتماعی خوشه‌ای تشکیل دادند.

پاسخ: سردار دروغ، حجاریان محال است که شما را جریان انقلاب بنامد. از قضا ضدانقلابی‌ترین جریان ممکن پس از سلطنت‌طلب‌ها شمایید که هر دو با آرمان‌های انقلاب و جمهوریت به عنوان دستاورد آن مشکل دارید. ضدانقلاب‌تر از کسانی که به ضرب سرنیزه آزادی مردم را می‌گیرند چه کسانی هستند؟ دیگر این که اگر هم حجاریان این حرف را درباره سازمان رای گفته باشد، خیلی هم درست و به‌جا گفته است. شما که با پول بیت‌المال سازمان رای و سرکوب و فساد و قاچاق را توامان ساخته‌اید، چرا یک سازمان رای به رقیب سیاسی خود نمی‌بینید؟ مگر کار نیروهای سیاسی که می‌خواهند در انتخابات حضور داشته باشند جز این است؟ مگر کار ستادهای انتخاباتی جز این است؟ تشکیل ستاد رای ۸۸ آن هم برای انتخابات شد جرم و خطا؟ یک‌باره حزب رستاخیزش کنید و خلاص. اگرنه این حرف‌های نامربوط را بریزید دور، سردار سلطنت‌طلب!

نجات: این‌ها از آذرماه سال ۸۷ شروع به ایجاد تشکیک در سلامت انتخابات کردند.

پاسخ: بسیار کار خوبی کردند. همین سخنان شما نشان می‌دهد که قصد برگزاری انتخاباتی سالم نداشتید. پیش از شما سردار جعفری و سردار مشفق هم همین را اثبات کرده بودند. بی‌طرفی شورای نگهبان هم که محرز بود. همه این‌ها هم اگر نبود، مگر صیانت از آرا کار بدی است؟ مگر این که در همه انتخابات‌ها کاندیداها نمایندگانی بر سر صندوق‌ها دارند برای امری جز صیانت از آراست؟

نجات: یک سناریوی دیگر این بود که وضع کشور را بحرانی نشان دهند و به مردم تلقین کنند که اگر قرار است کاری بکنیم، باید ابتدا کشور را از بحران نجات دهیم.

پاسخ: نبود؟ احمدی‌نژاد کشور را به خاک سیاه ننشاند؟ منابع کشور و درآمد افسانه‌ای نفت را تباه نکرد؟ کشور را در مساله هسته‌ای تا پای جنگ نبرد؟ اصلا یک جریان سیاسی به زعم شما تحلیل غلط داشته و موضع سیاسی اشتباهی گرفته بود؟ به شما چه سردار؟ سرتان به کار خودتان باشد. مگر وکیل وصی احمدی‌نژاد بودید؟ چرا نمی‌فهمید که رقابت سیاسی به شما ربطی ندارد؟ همان‌طور که نمی‌فهمید اقتصاد و فرهنگ و هنر به شما ربطی ندارد و به مدد زور اسلحه در همه چیز سرک می‌کشید.

نجات: وقتی هنوز انتخابات در روز ۲۲ خرداد در حال انجام بود، در ساعت پایانی شب، در حالی که رأی‌گیری هنوز ادامه داشت، مهندس موسوی مصاحبه‌ای کرد و گفت طبق اطلاعاتی که به من رسیده، رأی مردم به اینجانب است و خود را پیروز انتخابات دانست.

پاسخ: مگر رسانه‌های نظامی مانند فارس همین کار را نکردند؟ تازه موضع میرحسین با توجه به اطلاعات دریافتی از ستادها و حمله به آنها و بازداشت برخی فعالان حامی او موضوعیت داشت چون کاملا مشخص بود همان‌هایی که بعدا مشخص شد از قبل از انتخابات حکم بازداشت صادر کرده بودند، روند عادی انتخابات را مخدوش کرده بودند و هیچ چیز عادی وجود نداشت. معلوم است که یک فرد سیاسی در مقابله با حرکات ایذایی حزب پادگانی از حق خود و حامیانش دفاع کند.

نجات: آقای مهندس موسوی ظهر روز شنبه فردای انتخابات، بیانیه‌ای داد و بعد از آنکه نتایج اولیه اعلام شده بود به این نتایج اعتراض کرد و گفت من تسلیم این صحنه‌آرایی‌های خطرناک نمی‌شوم و اظهار داشت که به چیزی کمتر از ابطال انتخابات راضی نیست.

پاسخ: و تسلیم نشد. و همان موضع در برابر سرنیزه‌دارانی چون سردار نجات هست که میرحسین را برای آنها که از قبل او را می‌شناختند میرحسین‌تر و برای نسل جوان سمبل آزادی‌خواهی کرد.

نجات: (در ۲۵ خرداد) بخش عمده‌ای از تظاهر‌کنندگان مردم عادی تهران که به میرحسین رأی داده و تحت تاثیر فضاسازی‌های میرحسین در اعتراض به تقلب به خیابان‌ها آمده بودند لیکن حضور شبکه سازمان‌دهی شده در این جمعیت کاملا ملموس بود.

پاسخ: سردار دروغ! کجا امکان سازمان‌دهی بود؟ کی وقت سازمان‌دهی بود؟ و اصلا یک جریان سیاسی هوادارانش را سازمان‌دهی کند (که نکرده بود)، ایرادش کجاست؟ به شما چه؟ ایرادی اگر دارید به خودتان بگیرید که اتوبوس و منبر و مصلا و بسیج و سپاه و ادارات را برای کاندیدایی دیگر خرج می‌کنید. سازمان‌دهی حرام آن است نه حضور خودجوش میلیونی مردم در ۲۵ خرداد.

نجات: طبق برآورد ما در آن روز حدود ۴۵۰ تا ۵۰۰ هزار نفر به خیابان‌ها آمدند.

پاسخ: 🙂

نجات: قانون مصوب مجلس شورای اسلامی راه‌های قانونی اعتراض به نتیجه انتخابات یا تقلب ادعایی را مشخص کرده بود لیکن فتنه‌گران بر خلاف قانون از آن مسیر استفاده نکردند.

پاسخ: بله. به شرط آن که نهادی اجماعی و بی‌طرف مانده باشد. شما به عنوان فرد نظامی بی‌طرفید؟‌احمد جنتی و شیخ محمد یزدی و غلامحسین الهام در شورای نگهبان بی‌طرف بودند؟ خود رهبری بی‌طرف بود؟ کجا را سالم نگه داشتید برای این روزها؟

نجات: در این راهپیمایی‌ها و راهپیمایی ۳۰ خرداد حدود ۳۷ نفر کشته شدند.

پاسخ: شرمتان باد که در راهپیمایی سکوت هم نتوانستید خوی آدمکشی‌تان را کنترل کنید.

نجات: رهبر معظم انقلاب در خطبه‌های نماز جمعه ۲۹ خرداد از موسوی و کروبی و همین‌طور افراد دیگر مثل هاشمی و ناطق و دیگران تجلیل کردند و به نحوه مناظره‌ها و سخنان ساختارشکنانه کاندیداها انتقاد کردند و از همه خواستند که طوری رفتار نشود که کشور به آشوب کشیده شود و خواستار پایان دادن به اردوکشی‌های خیابانی شده و فرمودند اگر کسی اعتراضی دارد از مجاری قانونی اقدام کند.

پاسخ: همان سخنرانی که ایشان طاقت نیاورد که نگوید نظرشان به نظر احمدی‌نژاد نزدیک‌تر است. همان سخنرانی که خط و نشان خشونت برای معترضین کشید. سردار! اگر یک نفر بود که می‌توانست میانه را بگیرد و پدری کند و اعمال قانون کند و از آن‌همه هزینه پیشگیری کند آقای خامنه‌ای بود. متاسفانه با وجود مشاوران نادانی چون شماست که او هم نه یک طرف دعوا که طرف اصلی دعوا شد، جلوی خواست مردم ایستاد و طوری شده که حالا در هر انتخابات می‌گویند خامنه‌ای باخت، خاتمی برد. خامنه‌ای باخت، روحانی برد. خامنه‌ای باخت، مردم بردند. خامنه‌ای باخت، لیست ناشناس امید ۳۰ بر هیچ برد. خامنه‌ای باخت … خامنه‌ای باخت … چرا؟ چون خطاهای بزرگی همچون آن سخنرانی نماز جمعه را مرتکب شد و نتوانست بی‌طرف بماند.

نجات: آمریکا قصد دارد همزمان با تشدید تحریم‌ها، اعمال فشار سیاسی علیه تهران را با حمایت رسمی علنی و گسترده از موسوی و خاتمی وسعت بخشد.

پاسخ: بس کنید آقا. موضع میرحسین و خاتمی که نسبت به هرنوع زورگویی، چه استبداد داخلی شما باشد و چه استکبار خارجی معلوم است. در بیانیه‌های متعدد میرحسین و مواضع مکرر خاتمی هم این مرزبندی اعلام شده است. خسته نمی‌شوید از این‌همه دروغ؟ حالا که جاسوس چپ و راست از زیر بغل شما بیرون می‌زند. آخرینش داماد سابق خود شما و چهره به ظاهر حزب‌اللهی و ضد سبزها. اتهامش چیست؟ جاسوسی برای کجا می‌کرد؟

نجات: بلافاصله بعد از همین حوادث بود که تحریم‌ها علیه کشورمان بیشتر شد.

پاسخ: تحریم‌ها را که کاغذپاره و برکت می‌دانستید! حالا چه شده که بابت تحریم‌ها نگرانید؟ مگر سعید جلیلی‌تان نبود که با هر دور مذاکره یک تحریم اضافه برای کشور می‌خرید؟

نجات: افرادی را بازداشت کردیم و در میان آنها زن‌های بدنامی بودند که هر کدام چند بادیگارد داشتند. اینها به میان مردم می‌آمدند از وقایع فیلم می‌گرفتند، در خانه‌هایشان استودیوهای مجهز داشتند و از آنجا فیلم‌ها را برای رسانه‌های غربی و برخی مراکز دیگر در خارج ارسال می‌کردند.

پاسخ: چقدر شبیه شاه و ساواک شده‌اید سردار! چقدر ظاهر دیندارتان یادآور روایت‌هایی است که از بنی‌امیه می‌شود. چه سقوط بدی کرده‌ای سردار. لمپن‌ها و چاقوکش‌ها و فاحشه‌ها همیشه در جبهه‌ای هستند که زر و زور دارد. خیالتان راحت سردار. در جبهه سبزه از این زر و زورها نبوده و نیست. همه آن فاحشه‌ها در جبهه خودتان می‌مانند.

نجات: در جریان این آشوب‌ها تعدادی افراد وابسته به سفارتخانه‌های خارجی هم بازداشت شدند.

پاسخ: شاید کار دامادتان بوده. سبزها بی‌خبرند.

نجات: حرمت روز عاشورا را شکستند.

پاسخ: بله. حرمت روز عاشورا را کسانی شکستند که در خیابان ترور کردند، زن‌ها را از بالای پل به پایین پرت کردند و با ماشین از روی مردم رد شدند. حرمت عاشورای حسین را کسانی شکستند که برای حسین سیاه پوشیدند و به شیوه بنی‌امیه عمل کردند.

نجات: وقتی آشوبگران به خیابان آمدند، من با آقای حدادیان تماس گرفتم و ایشان هیات خود را بصورت دسته عزاداری وارد خیابان انقلاب کرد.

پاسخ: چقدر شبیه قصه‌های ساواک و لات‌های هوادار شاه است. شبیه ارتباط زاهدی‌ها و شعبان بی‌مخ‌ها. فقط گفتمانتان نیست که شبیه سلطنت‌طلب‌هاست. رفتارتان هم همان است. تفاوتش در یک ریش است.

نجات: رهبر معظم انقلاب پیام دادند که تصور نکنید آنهایی که خیمه عزاداری امام حسین(ع) را آتش زدند جزو فتنه‌گران هستند اینها ضدانقلابند و نباید این دو گروه را با هم قاطی کرد.

پاسخ: آه اگر تصویر رئوف و منصفی که تلاش می‌کنید از رهبری بسازید در آن مقطع واقعیت داشت. چه هزینه‌ها که منتفی می‌شد.

نجات: طبق نظرسنجی‌هایی که ما بعد از انتخابات داشتیم، آرای مهندس موسوی از ۳۳ درصد در روز ۲۲ خرداد به موازات اقدامات ساختارشکنانه‌اش ریزش می‌کرد و بعد از ۹ دی به کمتر از ۹ درصد رسید و این عدد هم در جمهوری اسلامی طبیعی است.

پاسخ: سردار دروغ! مخاطب شما سیاسی و دارای تحلیل است. این آمار با نتایج انتخابات متعدد بعد از آن مقایسه کنید. خودتان و همان برندگان انتخابات هم به خوبی می‌دانند که آن اکثریتی که برخلاف رای شما رای داده‌اند چه نسبتی با میرحسین موسوی دارند. اگر این آمار شما ذره‌ای هم صحت داشت، حالا رییسی رییس‌جمهور بود.

نجات: اگر این حوادث در زمان امام(ره) رخ می‌داد چه برخوردی با فتنه‌گران می‌شد؟

پاسخ: امام هرگز چنین جانب‌داری تنگ‌نظرانه‌ای از یک اقلیت حاکم و مسلح نمی‌کرد. امام هرگز به نظامیانی چون شما اجازه این میزان دخالت در سیاست نمی‌داد. امام هرگز بسیجیانش را با باتوم و اسلحه به جان مردم نمی‌انداخت. امام هرگز امثال احمدی‌نژاد را باد نکرد تا چوب حراج به سرمایه‌های کشور بزند. اگر امام بود آن سخنرانی رهبری در نماز جمعه را انجام نمی‌داد. به نصیحت‌های آیت‌الله هاشمی گوش می‌کرد و از چنان فتنه‌ای که برپا کردید ممانعت می‌کرد.

نجات: حرف ما این نیست که کسی نگوید در انتخابات تقلب شده است یا به نتایج انتخابات اعتراض نکند.

پاسخ:‌ پس چرا این همه آدم را تنها به همین دلیل گرفتید و زدید و فتنه به پا کردید؟

نجات: همان دولت (دولت احمدی‌نژاد) که انتخابات سال ۸۸ را برگزار کرد، در سال ۹۲ انتخابات ریاست جمهوری را برگزار کرد و آقای روحانی با ۵۰.۷ درصد به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد و از ۷دهم درصد آرای مردم حفاظت کرد.

پاسخ: خیر. ملت چنان ضرب شستی را در سال ۸۸ به شما نشان دادند که جرات تکرار آن همه تخلف را نداشتید. احمدی‌نژاد هم چنان ضربات مهلکی به شما و کشور زد که ناچار بودید مدتی هم که شده به دولت عقلا فرصت حضور دهید. وگرنه شما همان نیروی ضد‌مردم و ضد‌انتخابات ۸۸ بوده و هستید.

نجات: رهبری یک بار هم در پیامی به نیروهای امنیتی فرمودند اگر ۵۰ نفر را دستگیر کردید و در میان آنها یک نفر بی‌گناه و ۴۹ نفر گناهکار بودند اگر نتوانستید آن یک نفر بیگناه را شناسایی کنید حق ندارید هیچ‌کدام از آن ۵۰ نفر را شب در بازداشت نگه دارید و باید همه آنها آزاد شوند.

پاسخ: آن همه شکنجه در بازداشت‌ها برای همین بود؟‌ آن هم انفرادی؟‌ دادگاه‌های فرمایشی که قبل از برگزاری دادگاه جلسات تمرینی با حضور قاضی و دادستان برگزار می‌شد؟ سردار دروغ! یک لحظه پیش خودت فکر نمی‌کنی که وقتی این همه دروغ می‌بافی لابد که جبهه‌ات باطل است؟ از فردای قیامتت نمی‌ترسی؟ این چه شغل و شیوه کثیفی است که برای دو روز دنیا اختیار کرده‌ای؟

نجات: وقتی داعش و جبهه‌النصره در سوریه علیه بشار اسد قیام کردند همین فرد فتنه‌گر که امروز کمیته احیا فتنه را راه انداخته از زندان پیام داد، به اسد حمله کرد و از جریان معترضین یعنی جبهه‌النصره و داعش حمایت کرد.

پاسخ: یعن تاج‌زاده طرفدار داعش است؟‌ الان به صورت و سیرت کدامتان به داعش شبیه‌ترید؟ شما سردار یا تاج‌زاده؟

نجات: اطلاعاتی که به دست ما می‌رسید حاکی از آن بود اینها قصد داشتند (در ۲۵ بهمن ۸۹) در اقدامی مشابه کار مصر در میدان تحریر، در میدان آزادی چادر بزنند و آنجا مستقر شوند و اعلام کنند تا برآورده شدن مطالبات‌شان خارج نخواهند شد و این آغاز فتنه جدید بود. اما نهایتاً ۳۵۰۰ نفر به خیابان آمدند و با نیروی انتظامی درگیر شدند که منجر به شهادت ۲ نفر شد.

پاسخ:‌ برای ۳۵۰۰ نفر آن همه تدارک دیدید؟ چه کسانی قرار بود چادر بزنند؟ چرا اصلا اصرار دارید که خودتان را با حسنی مبارک مقایسه کنید؟

نجات: در این مقطع بود که قوه قضاییه به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نامه زد و گفت نظام ۲۰ ماه در مقابل این افراد مماشات کرده آما آنها قصد پایان دادن به ماجرا و اصلاح رویه خود را ندارند و به دنبال فتنه جدید هستند. اینجا بود که رئیس قوه قضاییه از رئیس شورای عالی امنیت ملی درخواست حصر کرد.

پاسخ: فرضا که حق با شماست. ماجرا که تمام شد. چرا حصر را تمام نکردید؟

نجات:‌ استخر و سونا رفتن‌شان بجا است، به شمال و اسب‌سواری و سرعین می‌روند و همین آقای که گفته می‌شد پایش شکسته اسب‌سواری‌اش را هم رفته است. آن یک نفر دیگر هم خودش نخواسته چون می‌خواهد مظلوم‌نمایی کند. البته یک بار که به منزل یکی از اقوام رفته بود همسرش قبلاً‌ به یکی از گروه‌های دانشجویی خبر داده و وقتی او به آن منزل رفته بود آنها هم آنجا حضور داشتند که همین باعث عصبانیت و اعتراض او به همسرش شد.

پاسخ: سردار دروغ! سردار دروغ! سردار دروغ! عده‌ای را به ظلم در حصر کرده‌اید، دیگر این دروغ‌ها چیست؟ چرا هیچ ترسی از آبرو ندارید؟ میرحسین موسوی دلش حصر می‌خواهد و از دیدن یک گروه دانشجویی دلخور شده است؟‌ کروبی از اسب افتاده که پایش شکسته است؟ ناجوانمردی، باش. برای دروغ‌هایتان لااقل مشاور بگیرید که مهملات بهتری ببافند.

نجات: اصلاً رهبری در امور حصر دخالت نداشتند و ندارند. درخواست رئیس قوه قضاییه و مصوبه شورای عالی امنیت ملی بود. امروز هم اگر بنابر مصالحی فرضاً شورای عالی امنیت ملی تصمیم گرفت در شرایط حصر تغییر ایجاد کند (که البته تاکنون طبق گزارش سخنگوی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی هیچ تصمیم جدیدی در مورد حصر گرفته نشده) باز حق قوه قضاییه برای محاکمه آنها سرجای خودش است چرا که هر سه نفر این افراد پرونده مجرمیت مفتوح دارند.

پاسخ: الحمدلله که رهبری دخالت ندارند. اصلا هم بگو مگوهایشان با واسطه‌های مختلف مانند علی مطهری را فراموش می‌کنیم که درباره حصر چه گفته است. حق قوه قضاییه هم همیشه بوده که افرادی را طبق قانون محاکمه کند. البته حیف که دست این قوه برای این کار بسته است. قوه‌ای که صدر تا ذیلش بارها و بارها علیه محصورین موضع گیری کرده‌اند با چه ژست و ادای بی‌طرفانه‌ای می‌توانند وارد این موضوع شوند؟ از این هم که بگذریم، اگر این کاره بودند که در این هفت سال رخ می‌داد.

نجات: الان هم جریان فتنه با میان‌داری دو نفر از زندانیان فتنه کمیته‌ای را راه‌اندازی کرده که ما به آن کمیته احیا فتنه می‌گوییم.

پاسخ: کمیته دونفره؟ خب لااقل سه نفره می‌گفتید که کمیته تکمیل شود و موقع رای‌گیری به مشکل نخورند! سردار! نکند برای تغییر شرایط حصر دست به دیوانگی دیگری بزنید. زندگی بدون ظلم و دیوانگی را هم تجربه کنید.

نجات: جرم سران فتنه از نوع جرم آشکار است و همه حقوق‌دانان به این امر صحه می‌گذارند.

پاسخ: مگر برای شما حقوق هم معنا دارد؟‌ سه شهروند را بدون محاکمه و نزدیک به هفت سال است که مورد سخت‌ترین مجازات قرار داده‌اید و از حقوق هم می‌گویید؟ جز زور مگر ابزار دیگری را هم بلدید به کار گیرید؟ نه سردار! همه حقوق‌دانان به غیرقانونی بودن حصر صحه می‌گذارند نه ادعاهای شما.

سخن آخر با سردار دروغ این که به فرموده پیامبر مشترکمان «النجات فی الصدق».

سردار! اگر در پی نجات و رستگاری فردی برای خود و برای حکومت هستی، راهش دروغ نیست. راست بگو حتی اگر در کوتاه مدت به ضررت باشد. به خدا اعتماد و توکل کن و به دروغ تکیه نکن.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com