رابرت زیمرمن، باب دیلان، تاثیرگذارترین هنرمند قرن بیستم.
دیلن درسته.حالا چرا اسمشو گذاشت دیلن. از روی اسم شاعر بزرگ دیلن توماس.
خودش میگه آدم به دنیا میاد از پدر و مادر اشتباهی به دنیا میاد، روش اسم اشتباه میذارند، خب پیش میاد. اما قرار نیست تا آخر عمرش اون اسم را نگه داره، اسم ادم اونیه که خودش روی خودش میذاره.
داستان گرایشات مذهبی و سیاسی دیلان طولانی ه. به اون هم میرسیم عجله نکن.
دیلان واقعن شبیه همین آهنگشه. مثل سنگی غلتان.
بیست و یک سالش بود که اولین آلبومش را به نام خودش منتشر کرد
مجموعه ای بود از سبکهای فولک؛ بلوز و گاسپل
دو تا آهنگش را هم خودش ساخته بود مثل همین نیویورک سخنگو
نه تنها فروش نکرد، حتا وارد هیچ چارتی هم نشد. همین اولین قدم، افتضاح بود.
اما جانی کش از دیلن خوشش آمده بود و شاید تنها کسی بود که تشویقش کرد.
باب مجبور شد با چندین اسم مستعار برای آلبومهای دیگران سازدهنی بزنه. تا آگوست ١٩۶٢ که اسمش را رسمن به دیلان تغییر داد و با آلبرت گراسمن به عنوان مدیر برنامهاش آغاز به کار کرد.
دسامبر همون سال رفت انگلستان و در یک سریال تلویزیونی که از بی بی سی پخش میشد نقش آفرینی کرد و برای اولین بار در اون سریال آهنگ معروف وزیدن در باد را اجرا کرد.
آهنگی به غایت سیاسی و اجتماعی
این آهنگ آغاز موج ضد فرهنگ و موسیقی اعتراضی دهه ۶٠ آمریکا بود و تبدیل شد به سرود مبارزاتی دهه ۶٠.
پس از رجعت به آمریکا، دیگه اسم باب دیلان بر سر زبونها افتاده بود. آلبوم The Freewheelin’ Bob Dylan را در مه ١٩۶٣ منتشر کرد.
هر سیزده آهنگ این آلبوم به شهرت چشمگیری رسید. همهشان معترض بود و ضد جریان فرهنگی حاکم.
در اون دوران دیلن با سوز راتالو دوست شده بود که هم خودش و هم خانوادهاش فعالان سیاسی چپ و عضو حزب کمونیست آمریکا بودند و دیلن به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بود.
حتا پیت سیگر هم دیلان را بابت این آلبوم ستایش کرد.
یک سال بعد یعنی ١٩۶۴ آلبومی را منتشر کرد که نقطه عطف موسیقی آمریکا لقب گرفت « زمانهایی که آنها تغییر میکنند» صدای خیلیها دراومد
این آلبوم به طرزی رادیکال از مبارزات مسلحانههای چپها در جنبش حقوق مدنی آمریکا دفاع میکرد.
همهی آهنگهای این آلبوم را خودش ساخته بود و یک موفقیت تمام عیار بود.
Ballad of Hollis Brown از مردی میگفت که خانوادهی گرسنهاش را میکشد. کودکانش آنقدر گرسنهاند که نمیدونند چطور لبخند بزنند.
آهنگ خدا با ماست، خیلی سر و صدا کرد. دومینیک بِهان از دیلان شکایت کرد که این آهنگ را از او دزدیده. متن آهنگ به شدت ضد فاشیسم جنگ جهانی دوم و بخشش آلمانها توسط یهودیان بود و وانهادن آنها را به خدا به سخره میگرفت.
اجرایی که میشنوید اجرای این آهنگ در تلویزیون بی بی سی است که آرشیو کامل آن مفقود شده است و این تنها بخش باقیمانده در آرشیو شخصی دیلان است. نسخهای بسیار کمیاب.
North Country Blues داستان یک کمپانی معدن است که تصمیم میگیرد در کشورهایی سرمایهگذاری کند که نیروی کار ارزان در اختیارش قرار میگیرد. شعر این آهنگ از زبان یک زن نوشته شده و اولین آهنگ با تم مارکسیستی او بود.
The Lonesome Death of Hattie Carroll داستان خدمتکار یک هتل است که توسط یک مرد سفید پوست کشته میشود.
وقتی بابت فعالیتهاش در جنبش حقوق مدنی آمریکا جایزه تام پِین را گرفت یک سخنرانی کوبنده کرد. آنهم در مورد کوبا. چرا چشمهایتان را بستید و نمیخواهید آنچه در کوباست ببینید. باید به کوبا بروید. هر کسی که به کوبا میرود دوست من است… و باز هم این سخنرانی صدای خیلیها را درآورد.
تا اینجا، پیت سیگر، جانی کش و باب دیلان یک سه ضلعی موسیقی اعتراضی را رسم کرده بودند که اتفاقا باب که دیرتر اومده بود زودتر در راس قرار گرفت.
جون بائز هم به او پیوست، هم در موسیقی، هم در رابطه عاطفی و هم در مبارزه سیاسی.
یک دفعه دیلان عوض شد و آلبوم اون روی باب دیلان را بیرون داد.
هم سبکش را به فولک راک و راک اند رول تغییر داد و هم نگرشش را. انگار که خسته شده باشه.
آلبوم چندان موفقی نبود و انتقادات زیادی را تحمل کرد.
دیلان سال ١٩۶۵ با سبک جدیدی آغاز کرد. باب، الکترونیک شد.
Bringing It All Back Home نمایشی از تغییر محسوس دیلان از یک خواننده انقلابی به یک سوپرستار خودمحور بود.
۶ ماه بعد دیلن تکان جدی خورد و آلبوم سیاسی بازدید از اتوبان ۶١ را منتشر کرد. با معروفترین آهنگ دیلان و شاید آهنگ قرن: “Like a Rolling Stone” آهنگی که مقام اول بهترین آهنگهای تمام ادوار را تصاحب کرد.
یکی از موفقترین آلبومهای دیلان راه گیتار آکوستیک را به موسیقیاش باز کرده بود.
سال بعد در نشویل، آلبوم مطرح blonde on blonde را منتشر کرد.
گرایشات مذهبی دیلان در این آلبوم خودش را به خوبی نشون میداد. چیزی بین مسیحیت و بودیسم.
این آلبوم موفق گامی در مدرنیسم در موسیقی راک و شعر عامیانه بود.
آلبوم John Wesley Harding در اوج جنبشهای اجتماعی و سیاسی ١٩۶٧ تصویر مذهبی مسیحی کاملی از تغییرات باب دیلان بود.
دیلان از راک الکترونیک بعد از سه آلبوم دست کشید و دوباره به آکوستیک بلوز بازگشت.
حتا آهنگ من دلم برای مهاجر بدبخت میسوزه نگاهی مذهبی به مهاجرین به قول خودش بدبختی داشت که در ظلمت گناه غرق میشن.
تور پشت تور، امروز مشهورتر از دیروز
باب دیلان که از اینهمه فشار خسته شده بود به بهانه تصادف با موتورسیکلتش دو سالی استراحت کرد.
تا سال ١٩۶٩ که بووووووووووم با آلبوم موفق Nashville Skyline برگشت. با ترانههایی ساده و فطعاتی در سبک کانتری راک.
شاید تنها نقطهی قوت این آلبوم همکاری با جانی کش بود، اون هم در بحبوحهی جنگ ویتنام، ترور مارتین لوترکینگ و روی کار آمدن نیکسون، در آمریکایی که در التهاب اعتراض و خروش باب دیلان را کم داشت، دیلان آلبومی بیش از حق سادهپسندانه و خوشبین بیرون داده بود، گرچه فروش این آلبوم، موفقیتی چشمگیر بود.
فرار دیلان از خودش به دهه ٧٠ رسید با آلبوم self portrait
کل آلبوم آهنگهای معروف دیگران بود که دیلان بازاجرا کرده بود و تلاشی بسیار که از دیلان اوایل دهه ۶٠ فاصله بگیره.
هر چقدر باب دیلان بیشتر تلاش میکرد که از گذشته انقلابی خودش فاصله بگیره طرفدارهاش با خرید آلبومهای قدیمیش بیشتر بهش یادآوری میکردند که اون باب دیلانه که در ذهنها نقش بسته.
به نظر میرسید دیلان سیر نزولی را طی میکنه… تا….
قسمت بعد دیلانی را خواهید شنید که هیچ شباهتی به گذشتهاش نداره.
مطالب مرتبط
دنیای سیاه و سفید اریک کلاپتون
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
TAGS: آنها که دنیا را لرزاندند, باب دیلان, بهرنگ زندی, رابرت زیمرمن, رادیوکوچه, سیگنال ممنوع, شادیار عمرانی,فرهنگ, گزارش, ویترین
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
شادیار عمرانی – بهرنگ زندی/ رادیو کوچه
فایل را از این جا دانلود کنید