تصور کنید که اشخاص گوناگون چگونه به پرسش: اوضاع چطور می گذرد؟ پاسخ می گویند. در آغاز این بازی را پائولو فابری، نینو بوتّیتا، جین پتیتوت، عمر کالابره زه، فوریو کلمبو، مارکو سانتامبروجو، انتزو گولینو، ماریو اندرئوزه، انریکو میسترتّا، جووانّی مانِتّی، فرانچسکو مارشانتی، کستانتینو مارمو، آندره آ تابارّونی، ایزابلّا پتزنی، دانیله باربیه ری، لورتا سومّا، و در بخش دوم کار: ویتّوریو ولترّا، فائوستو کوری، جامپیه رو چروتّی، سالواتوره رومانو و همین طور تمام دانشجویان رشته ی دانشگاه جان هاپکینز بولونیا هدایت می کردند. بعد من به شیوه ی خودم آراء گوناگون را بازیافت کردم.

omberto eco

ایکاروس: یک شکست. پروسپریناس: نا ندارم. پرومته: مرا می جَوَد. تزئوس: تا وقتی دُمم را نداده اند……ادیپ: مادر خرسند است. داموکلس: می توانست بدتر باشد.پریاپوس: به خودم مربوط است.اولیس: ما بر پشت اسبیم. هومر: من آن را سیاه می بینم. هراکلیتوس: می گذرد. می گذرد. پارمنیدس: نمی گذرد. تالس: بدبیاری پشت بدبیاری. اپیمنیدس: اگر بگویمش دروغ گفته ام. گئورگیاس: پوف! دموستنس: گفتنش سخت است. فیثاغورث: همه چیز به توان دو. بقراط: تا تندرستی هست….سقراط: نمی دانم. دیوژن: سگی. افلاطون: آرمانی. ارسطو: خودم را به قاعده می بینم. فلوطین: خدایی. کاتیلیناس: همین که به طول می انجامد….اپیکور: در گذر است. موتزیو شه وُلا: اگر فقط یک دستی به یاری ام برسانند….آتیلیو رگولو: در یک خمره ی آهنی گرفتارم. فابیو ماسسیمو: یک لحطه لطفاً….ژولیوس سزار: می دانید، آدم برای بچه هایش زندگی می کند. ابلیس: آنگونه که خدا حکم کند. ایّوب: شکوه ای ندارم. ارمیا: می دانستم. حالیا به شما خواهم گفت….نوح: بنگرید به دریا….. عُنان: خرسندم. موسا: با خیانت….. سنت آنتونیوی بیابان:  منظر زیبایی است.  خئوپس:  برای من فقط یک جای کوچک در خورشید کفایت می کند. شهرزاد: باری، چنان بود که ….

بوئتزیو: خود را تسلا می دهم. شارلمانی: صادقانه بگویم. خوب. دانته: من در آسمان هفتم ام. ابن رشد: من خوبم. من بدم. آبلاردو: مطمئنم که اعصابم خرد نیست. ژاندارک: گرم است. سن توماس آکویناس: در مجموع همه چیز خوب است. اُکّام: گمان کنم خوب است. نوساراداموس: چه هنگام؟ اراسموس: دیوانه وار خوب. کریستوف کلمب: به پیش . آلبرتی: پرسپکتیو خوبی دارد. کوپرنیک: سپاس آسمانها را . خوب است. لوکرتزیا بُرجا: پیش از آن آیا چیزی می نوشید؟ جُردانو برونو: بی نهایت خوب. لورنتزو دِ مدیچی: شکوهمندانه. دکارت: فکر می کنم خوب. برکلی: به نظرم خوب. هیومک گمان می کنم خوب. پاسکال: می دانید من ذهنم خیلی شلوغ است. هنری هشتم: من خوبم. همسرم است که …… گالیله: خوب می چرخد. تورّیچلّی: نوسان می کند میان بلندی ها و پستی ها. پونتُرمو: در حالت عالی. دزدمونا: میان دو بالش می آرامم.ویوالدی: با الهامات . ال گرکو: همه چیز برای من کج و کوله است. نیوتون: به قاعده . لایب نیتس: بهتر از این نمی شود. اسپینوزا: اساساً خوب. شکسپیر: آنگونه که شما دوست می دارید. هابس: زمهریر است. فونتنلّه: یکی بد است و یکی خوب. ویکو: می گذرد و باز می آید. پاپین: فشارم بالاست. مونت گلفیه: فشارم پایین است. فرانکلین: احساس برق گرفتگی دارم. روبسپیر: سر آدم را به باد می دهد. مارا: یک حمام. کازانوا: می آیم.

شلایمان: ته ته خوب است. گوته: نور کم است. بتهوون: حالم خوش نیست. شوبرت: محض رضای خدا صحبتم را قطع نکنید. نووالیس: یک رویا. لئوپاردی: مسخره می کنید؟ فوسکولو: پس از مرگ بهتر است. مانتزونی: شکر خدا خوب. زاخر مازوخ: شکر خدا بد. ساد: من خوبم. دالمبر و دیدرو: نمی توان در دوکلمه گفت. کانت: یک موقعیت انتقادی است. هگل: در همنهاد خوب است. شوپنهاور: اراده نقصان نمی یابد.کامبرون: دهن گشاد من……مارکس: بهتر خواهد شد. کارلو آلبرتو: با کارت چهل و هشت. پاگانینی: قبلا گفتم.گاریبالدی: هزار دلیل دارم برای خرسند بودن. داروین: خود را وفق می دهیم…… لیوینگستون: حس می کنم کمی سردرگم شده ام. نیه وو: به شما خواهم گفت. از بچگی…..نیچه: فراسوی نیک، سپاس. مالارمه: بر وفق مراد نیست. پروست: باید به زمان، وقت بدهیم. هنری جیمز: بر طبق نظرگاهها. کافکا: خودم را یک کرم حس می کنم. موزیل: ای، همچین. جویس: فاین، یس، یس، یس. نوبل: کاملا مثل یک بمب هستم. لاروس: در یک کلمه: بد. مادام کوری: پرتوافشانم. دراکولا: تا خرخره ام.

بول: یا خوب یا بد. کروچه: نمس توانیم در شرایط خوب روحی به خودمان نگوییم. ویتگنشتاین: بهتر است حرفی ازش نزنیم. کانتور: به اتفاق هم ، خوب است. پیکاسو: دوره دوره می گذرد. لنین: می خواهید چه کنم؟ هیتلر: شاید راه حل را پیدا کرده باشم. هایزنبرگ: بستگی دارد. پیراندلّو: به نظر چه کسی؟ هیلتون: هستند مردمی که می روند. هستند مردمی که می آیند. ساثبی: افسونگرانه. میکائل ستائتر: تقوای لازم را به جا می آورم. بلاک: امیدوارم خوب باشد. گالوپ: الان می پرسم. فروید: شما بگویید. دانونتزیو: مایه ی مسرّت است که می گذرد. پوپر: فرض کن که من بدم. لاکان: سا وا. ( به فرانسه : خوب ) کاردوچّی: سا ایرا ( جای امیدواری هست) اونگارتّی: خوب ( سرخط) سپاسگزارم. فرمی: یا می رود یا جر می دهد. فوکو: چه کسی؟ اسپیلبرگ: خوب. ای تی؟ کونو: خوب سپاس. سپاس خوب. سوپ خناس. اوب سانه. بوس خانه.  کامو: طاعونی. میشیماک با شکم خالی. آیشمن: خودم را سبکتر حس می کنم. ویکتور امانودل سوم: بگذارید گورم را گم کنم…..

پیته کانتروپو: هنوز من کمی دّم دارم. لازم است صبر کنید. ماتوسالمّه: زندگی را پیش می برم. مهرداد: عدت می کنیم. کریزیپو: اگر روز باشد خوب است. حالا روز است پس خوب است. آپوله یو: هی ، ها. یحیای تعمید دهنده: خوب. حالیا گاه عریان شدن فرارسیده است. کلئوپاترا: چیزی روی معده ام سنگینی می کند. مسیح: زنده ام. الیعاذر: احساس دوباره زنده شدن دارم. یهودا: با بوسه ای می گذرد. پیلاتس: خب یک دست دست دیگر را می شوید. پترس قدیس: حس می کنم هاله ای برگرد سرم هست. یوحنای قدیس: آخرالزمان است. نرون: نگاه کن چه نوری. فیلیپیدسک پوف….پوف!. لورنتزوی قدیس: از سویی خوب است. کنستانتین: یک صلیب این بالا گذاشته ام. محمد: بد است باید به کوه بروم. عمرخیّام: هیچ. لودوویکو ایل باوارو: رژیم گرفته ام. ساوونارولا: دود آزارم می دهد. اورلاندو: ببخشید، عصبانی می شوم ها. هیوره نیموس بوش: بر شیطان لعنت از جانم چه می خواهید؟ سیرانو: دماغم چاق است. ولتا: کم و بیش…. پیترو میکّا: نخوانده اید که سیگارکشیدن قدغن است؟. یاکوآرد:قلاب بافی می کنم. پو: یک ویرانی . دِ کوئینسی: کذب محض است. مالتوس: شلوغ است. وینکلمن: پرسش کلاسیک…..؛ ناپلئون: حس انزوا دارم. دیکنز: دوران سختی است. ولی من هم امید بسیاری دارم. بلّینی: بر اساس هنجارها. داگوئرره: واقعه کسترش خوبی دارد. لومیر: منتظر قطارم. گاندی: اشتها نقصان نمی یابد. آگاتاکریستی: حدس بزنید. اینشتین: به نسبت چه کسی؟ ژاهیر: برای من یا برای  آلپی ها؟ استاخانوفک گمان نمی کنم به تعطیلات تابستانی بکشم. کازوراتی: خوشبختم. ویرجینیا وولف: امیدوار باشیم فردا هوا خوب باشد. مک لوهان: نصفانصف. پیه رو مانتزونی: گُهی. الیوتک یک نومیدی است. هایدگر: WAS HEISST GEHEN?( به آلمانی: رفتن یعنی چه؟) آستین: قسم می خورم خوب است.

سئارله: این یک پرسش است؟ راولز: آدم های بدتر از ماها هم هستند. نلسون گودمن: من بلرد بیل هستم. بارنارد: فقط کافی است دل داشته باشی. سره نا گراندی: چیزی روی دلم سنگینی می کند. سینیورا ریلّو: خسته ام. روبّیا: از لحاظ فیزیکی خوبم.

برای تصویرسازی لئوناردو صحنه را محدود می کنیم به یک لبخند دوسویه.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com