اکرم نقابی، مادر سعید زینالی به ادعای تازهی غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی مبنی بر نبود سند و مدرکی از بازداشت فرزندش در ۱۷ سال قبل پاسخ داد. سعید زینالی، دانشآموختهی ۲۳ سالهی دانشگاه تهران بود که در جریان قیام دانشجویی تیرماه ۱۳۷۸، با هجوم ماموران امنیتی به منزل پدریاش دستگیر شد و تا به امروز اطلاعی از سرنوشت وی در دست نیست.
آقای اژهای روز یکشنبه (۱۳ دی-۳ ژانویه) در یک نشست خبری در پاسخ به خبرنگاری که از وی دربارهی سرنوشت سعید زینالی پرسیده بود، گفت: «مستند حرف زدن فقط برای من نیست بلکه شما نیز باید مستند صحبت کنید شما بگویید که کجا بازداشت شده و کدام نهاد وی را بازداشت کرده است. سندی مبنی بر بازداشت سعید زینالی در وجود ندارد.»
حال، اکرم نقابی در نامهای سرگشاده یک بار دیگر به شرح ماجراهای رخداده برای فرزندش، خودش و خانوادهاش در ۱۷ سال گذشته پرداخته و خطاب به محسنی اژهای نوشته: «براى بازداشت کدام زندانى سیاسى به خانوادهاش سند مکتوب مىدهید که به من داده باشید؟ وقتى خودم و دخترم را دستگیر کردید سند دادید؟ وقتى یک ماه پیش همسرم را دستگیر کردید و من تا شش روز اصلا نمیدانستم همسرم را کجا بردهاید، براى بازداشتش به من سند دادید؟»
متن کامل این نامه به نقل از صفحهی فیسبوک خواهر سعید زینالی به شرح زیر است:
بعد از گذشت ١٧ سال حالا برگشتم سَر خانهى اول!
چند ماه پیش به دلیل اینکه از من ایراد گرفته بودند که چرا با رسانهها و خبرنگاران بیگانه مصاحبه مى کنى به نمایشگاه مطبوعات رفتم و با خبرنگاران داخلى در مورد وضعیت سعید صحبت کردم، علیرغم ناامیدىام ازاینکه حتى یکى از خبرنگاران داخلى صداى مرا به مسوولین برساند، مطلع شدم دو روز پیش در نشست خبرى آقاى اژه اى بالاخره خبرنگارى سؤالى در مورد وضعیت و سرنوشت سعید از ایشان پرسیدند و آقاى اژه اى در جواب گفتهاند که؛ مدرکى دال بر اینکه سعید زینالى بازداشت شده وجود ندارد و ممکن هست بعضا افرادى مفقود شوند و براى اثبات بازداشت شدن سعید از ما سند و مدرک میخواهند! ضمن تشکر از آن خبرنگار محترم با توجه به جواب آقاى اژه اى که من را برگرداندند به خانه ى اول اعلام میکنم حالا که با شگفتى میبینم جاى ما و شما عوض شده و با گذشت ١٧ سال این ما هستیم که باید مدرکى براى بازداشت پسرمون ارائه بدهیم، من هم به خانه ى اول و روزِ اول برگشته و دوباره تمام آن مسائل را توضیح مى دهم.
من اکرم نقابى مادر سعید زینالى به چشم خودم دستگیرى سعیدم را توسط سه نفر از ماموران مسلح امنیتى که نمیدانم وابسته به کدام ارگان بودند دیدهام، سعید من مفقود نشد بلکه براى ١٠ دقیقه سؤال و جواب توسط مامورین امنیتى بازداشت شد. حالا از من سند میخواهید؟! براى بازداشت کدام زندانى سیاسى به خانوادهاش سند مکتوب مى دهید که به من داده باشید؟ وقتى خودم و دخترم را دستگیر کردید سند دادید؟ وقتى یک ماه پیش همسرم را دستگیر کردید و من تا شش روز اصلا نمیدانستم همسرم را کجا بردهاید، براى بازداشتش به من سند دادید؟ و ١٧ سال پیش براى سعید به من سند داده شده که حالا من آن را ارائه دهم؟ سند قابل ارائه من به شما اینهاست:
چندین تماس با منزلمان از زندان اوین شد که تماسگیرنده خودش را فردى از اطلاعات اوین معرفى کرد و خبر سلامت سعید را به ما داد، یا در یکى از تماسها در مورد فعالیتهاى سعید از من سوال کردند و تماس خود سعید که گفت “حال من خوبه و پیگیر کارم باشید”.
سند دیگر، تفتیش غافلگیرانه ماموران مسلح امنیتى که بدون مجوز و اعلام هویتشان، تمام مدارک و کتابهاى سعید را بردند و با وجود اصرار ما براى معرفى خودشان و دلیل اینکه چرا منزلمان را تفتیش مى کنند تنها چیزى که دستگیرمان شد این بود که شخصى که از طرف همکارانش سید خطاب مى شد به ما گفت که پسرتان وارد یکسرى مسائل سیاسى شده که باید بررسى شود.
سند دیگر، پیگیرىهاى مستمر من در این ١٧ سال و جوابهاى مسوولان وقت مثل آقایان سالارکیا، نقدى، کوثرى، سرهنگ فاطمى و موسوى خوئینى و… که هر کدام سر بسته و در حد توانشان بازداشت سعید را کتمان نکرده و فقط گفتند تا تکمیل پرونده سعید صبر کنید ما به شما خبر مى دهیم فعلا کارى از دست ما بر نمى آید، و افراد دیگرى که در آن زمان هر کدام سِمت مهمى در حکومت داشتند و به دلایلى از کشور خارج شدند که نهایتا آن افرادى که در حال حاضر در کشور حضور دارند به دلایلى از زیر بار آن جوابها شانه خالى مى کنند و آن افرادى که در کشور نیستند را شما به رسمیت نمى شناسید.
سند دیگر، اجبارتان به بازخرید کردن پدر سعید، بعد از ٢٨ سال و ۶ ماه خدمت در وزارت صنایع که مدتى بعد از بازداشت سعید، پدرش از حراست وزارتخانه خواسته شد و گفتند که خواسته شده شما به کارتان خاتمه بدهید و مجبورش کردند خودش را بازخرید کند کارى که هیچ انسان عاقلى با ٢٨ سال و ۶ ماه سابقه خدمت انجام نمىدهد مگر اینکه واقعا مجبور شده باشد.
سند دیگر، گفتههاى بازجوهایتان در بازداشت خودم و دخترم که: دنبال دو تا پاره استخوان مى گردین، ما دیگه چیزى نداریم به شما بدهیم یا پیشنهاد بازجویتان که اگر مى خواهى خانوادهات و فرزندان دیگرت را دچار مشکل نکنى خودت را به نحوى آرام کن، ما سنگ قبر نداریم که به تو بدهیم برو قطعه ى شهدا، یکى از شهدا را انتخاب کن و به جاى سعیدت با او درد و دل کن تا آرامش بگیرى.
در نهایت از این دست سندها بسیارند که ارائه کردن تکتکشان به صورت جزء به جزء هم از حوصله خواننده ى این متن خارج است هم بعد از ١٧سال ذهن من یارى نمى کند دلایلم را براى اثبات اینکه سعید من را حکومت دستگیر کرده مو به مو بشکافم. الان هم اشاره مستقیم من به طور خاص به هیچکدام از ارگانهاى سپاه و وزارت اطلاعات و نیروى انتظامى نیست بلکه به کل مجموعه است، حتى اگر هر کدام از ارگانها من را جلوى دوربین بنشانند و بخواهند که بگویم من به طور خاص از آن ارگان شکایتى ندارم و فرزندم را آنها بازداشت نکردهاند و هر کدامشان از زیر بار مسوولیت شانه خالى کنند که فقط خود را مبرا کنند، مىگویم که با توجه به سر نخهایى که در این سالها به دست آوردهام حتى اگر سند مکتوب نداشته باشم و شما به هر دلیلى از زیر بار مسوولیتتان در قبال فرزندم -شهروندى که مىدانم روزى به دلیلى توسط این مجموعه بازداشت شده- شانه خالى کنید و تمام این دلایل و سندات من را نادیده بگیرید و منکر فرزندم شوید، من با استناد به همین اسناد از کل مجموعه جمهورى اسلامى ایران و از مسوول این مجموعه خواستار روشن شدن وضعیت و سرنوشت فرزندم سعید زینالى هستم.
اکرم نقابى – مادر زندانى گمشده سعید زینالی
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.