بر خوان تحریمها چه کسانی نشسته بودند و اکنون چه کسانی بر خوان توافق هستهایمینشینند؟ به یاد بیاوریم قطعنامههای شورای امنیت که در ۲۹ تیر ۱۳۶۶، برای پایان دادن بهجنگ ایران و عراق صادر شد اما با یک سال تاخیر از سوی حاکمان پذیرفته شد.[۱] همچنان کهپذیرفتن قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ با عراق زمانی صورت گرفت که منافع هیات حاکمه در خطر قرارگرفت و حتی دیگر نیروهای وفادار به نظام میدیدند که جنگ با شعارهایی که گفته میشد،یعنی “جنگ جنگ تا رفع فتنه“ و “آزاد سازی کربلا“ شعاری بیش نبود و دیگر نیروهای سپاه حاضربه رفتن به جنگ نبودند . اکنون نیز به دلیل اینکه طی چند سال حاکمیت در تنگنا قرار گرفته بود وآن کاغذ پاره به قول احمدی نژاد، حکم بازداشت خودشان را هم در عرصه بینالمللی به همراهداشت و حتی فرزندان و وابستگان به قدرت برای منافع شخصی و حسابهای بانکیشان درخارج کشور با مشکل مواجه شدند. این توافق یا نرمش قهرمانانه کمکم حاکمیت را متقاعدساخت تا پوسته خود را کنار بزنند و هسته اصلی خود را نشان دهند آن هم ماهیت وابستهخودشان به غرب و در راس آن هیئت حاکمه امریکا است. هنوز امضای توافق خشک نشده بود کهخزانهداری امریکا اعلام کرد که توافق در چه زمینههایی است. [۲] اگر نهادهای کمکگیرندهیجامعه باز سوروس سر از پا نشناخته برای تبریکگویی این توافق [۳] اما دلنگران حقوقبگیر بهاصطلاح تروتسکیست در اتحادیههای کارگری هم فراخوان حمایت دادهاند و کلی پتیشن جمعمیکنند که مبادا جمهوریخواهان رای به تصویب این قطعنامه ندهند. [۴] حکومت پای توافق نامهرا که بسیاری آنرا همسطح قطعنامه ترکمانچای ارزیابی میکنند رفت و به هر صورت ممکن بعد ازهدر دادن میلیاردها دلار از منابع مالی و ثروت مردم و نظامی کردن کشور و ایجاد سودهای کلانبرای وابستگان و همطبقههای خودشان این توافق را امضا و هزینههای بیشتری را بر دوش مردمبگذارد و میبینیم که چگونه اولین اطلاعیهها مبنی بر اسامی اشخاصی بود که از لیست تحریمهاخارج میشوند، این لیست از سران نظامی تا اختلاس گران اقتصادی میباشند. این حرکت اینشبهه را دامن میزند که روابط اقتصادی این اشخاص با جهان بسیار اهمیت داشته و صدور اینلیست این اطمینان را بوجود می آورد که ما تمام خواستههای مهمتان مبنی بر آزادسازی پسته،فرش و خاویار و لیست ناقضین حقوق بشر را در اسرع وقت اجرا میکنیم [۵] اما لیست تحریمکالاهای مورد نیاز جامعه را، که شاید در چین پیدا نشود، به تدریج اجرا خواهیم کرد، اما خریدتسلیحات نظامی مانند موشک و غیره نه توسط مقامات مسئول که توسط اشخاصی که از لیستتحریم نیستند قابل دادوستد خواهد بود. مضحکترین بخش این پروسهی توافقنامه زمانی بود کهوندی شرمن سخنگویی امورخارجه از گریه کردن جان کری و اشکهای خودش گفت: “زمانی کهکه دیگر همه رفته بودند و تنها وزرای امور خارجه در جلسه بودند، جان کری با گریه گفت زمانی که۲۲ ساله بودم در جنگ ویتنام شرکت کردم و به خودم گفتم دیپلماسی بهتر از جنگ است و ظریفهم بلند شد و شروع به دست زدن کرد و اشک در چشمانش حلقخ زده بود.”[۶]
به طور طبیعی مردم ایران انتظار دارند تا به خواستههای حداقلی که تاکنون به بهانه تحریمها عقب انداخته شده مانند گرانی، بیکاری و رفاه اجتماعی و غیره جواب داده شود، بدون این که نگاهی به متن توافقنامه هستهای که چیزی بیش از توافق بین سران کشورها نیست بیاندازند و گامی در جهت برطرف کردن نیاز اصلی و نهایی مردم برداشته شود. اما تا زمانی که جمهوری اسلامی هرگونه تلاشی را برای پیوستن به سازمان جهانی (WTO ) مانند حذف سوبسیدها، برداشتن عوارض گمرکی و مالیاتها و… انجام میدهد و مانند شرایط تحمیل شده بر اقتصاد کشورهای امریکای لاتین، آسیا، افریقا و خاورمیانه و سایر کشورهایی که خواهان پیوستن به این بازار میباشند گام برمیدارد ، این انتظار بیهوده است. این شرایط پیوستن و نشان دادن این امر است که ایران هم میتواند اقتصاد ریاضتی را به اجرا بگذارد. لذا باید طبق قوانین این بازار حرکت کرده و از برنامههای اقتصادی پیشنهادی بازار جهانی و ابزارهایی استفاده کند که دولتها را ملزم به اجرای این برنامه میکند. تا کنون به خوبی روشن شده است که این برنامهها نه تنها هیچ منفعتی برای مردم نداشته بلکه تاثیرات ویرانگری بر زندگی مردم و کشور داشته است. ورود بیرویه کالا بدون کوچکترین حمایت از صنایع داخلی، اجازه هیچ گونه رشدی به صنایع داخلی نمیدهد و هر روز بر رکود و تعطیلی تولید افزوده و ارتش بیکاران روز به روز افزایش مییابد و در نتیجه فقر و بدبختی را برای مردم و نیروی کار ارزان در بازار کار را برای صاحبان کارخانه فراهم میآورد تا در نتیجه سود بیشتری را به جیب سرمایهداران سرازیر کند.
در اولین اقدام دولت که مبادا انتظار مردم از توافق هستهای برای بهبود زندگی بالا برود اقتصادان حکومتی شروع به تجویز نسخههای اقتصادی میکنند. تنها کافی است نگاهی به مصاحبههای روزنامه شرق داشته باشیم تا ببینیم چه میگویند:
بارها به وضعیت حاکم بر کارخانهها و تجهیزات و ماشینآلات تولیدی اشاره شده است که به ادعای آقایان مدیران اینها عوارض تحریم میباشد و همه ما به خوبی با بازار کالاهای بنجل چینی آشناییم که بازار ایران را به دست گرفته و از طرفی باعث ورشکستگی صنایع داخلی شده است و از طرفی به علت کیفیت بسیار پایین به مصرفکنندگان نیز زیان و آسیب میرساند. حالا مردم انتظار دارند جلوی ورود کالاهای چینی گرفته شود تا با کمک به صنایع داخلی از ورشکستگی و تعطیلی بیشتر این کارخانهها جلوگیری شود و از طرف دیگر باعث ایجاد شغل شده و تحرکی به بازار داخلی بدهد. این حداقل انتظاری است که مردم بعد از توافق هستهای و حذف تحریمها در بعد اقتصادی دارند. به راه افتادن کارخانهها، بازسازی و تولید داخلی که منجر به ایجاد اشتغال شده و جوابگوی بخش وسیع مردم ایران باشد. نظریه پردازان اتاق بازرگانی هم بعضا همین را میگویند.
“اقتصاد ایرانی” در مطلب ۲۴ تیر خودش نوشت:
اما سالی که نکو است از بهارش پیداست. گم شدن ۱۰۰ میلیارد دلار از ثروت ملی نمیتواند علامتی از بهبودی شرایط باشد و گویا مردم ایران نیز چون سالهای گذشته خود را باید برای برنامههای ریاضت اقتصادی بانک جهانی دیکته شده به دولت آماده کنند. از طرفی استقبال بسیار آشکار شرکتها و دولتهای سرمایهداری خارجی برای بستن قراردادهای رنگارنگ اقتصادی برای استفاده از بازار مصرفی ایران بیانگر عدم توان دولت در داشتن یک برنامه تولید صنعتی برای آینده میباشد و کارخانههای فرسوده با بدهیهای نجومی نخواهند توانست بدون داشتن حمایت داخلی با واردات خارجی از جنس بنجل ارزان چینی گرفته تا کالاهای با کیفیت خارجی و گرانقیمت رقابت کنند . چرا که با توجه به هزینهها و فرسودگی ماشین آلات و تجهیزات و قیمت بالای مواد اولیه قیمت کالای تولید داخل بالا بوده و توان رقابت با کالاهای چینی و هندی را از بین میبرد از طرفی با این ماشینآلات امکان رقابت با کالاهای خارجی از نظر کیفیت نیز وجود ندارد.
اینکه بسیاری معتقد هستند که بازار کار ارزان ایران بازار بسیار خوبی برای شرکتهای سرمایهگذاریکننده در داخل ایران است تا با توجه به ارتش بیکاران با پرداخت کمترین دستمزد از نیروی ارزان کارگران استفاده کنند تنها بخشی از واقعیت ارتش بیکار است . مهمتر آن است که بازار ایران برای شرکتهای غربی به عنوان مصرفکننده دیده میشود و یا حتی اگر مانند شرکتهای چینی رغبت به سرمایهگذاری در ایران را داشته باشند ترجیح میدهند که از کارگران چینی به جای کارگران داخلی استفاده کنند بدون این که لازم باشد به مرجع خاصی پاسخگو باشند. سایت اقتصاد ایرانی همزمان با توافق هستهای دست به یک سری مصاحبه با اقتصاددانان ایرانی داخل و خارج کشور زده که بد نیست ببنیم که نظر آنها چیست . گرچه همه آنها نگاه نئولیبرالی دارند ولی نشان میدهد که گرایش دو لت بیشتر به کدام سمت است.
دکتر محمد طبیبیان اقتصاددان،” مرحله اول، شروع برنامه اجرایی رفع موانعی است که به وسیله تحریمها ایجاد شده است. این موانع تنها با امضای توافقنامه برداشته نخواهد شد . آثار تحریمها به صورت دستورالعمل یا به صورت رای دادگاه و احکام دولتی به تدریج برداشته میشود . رفع این موانع به یک سری فعالیتهای اجرایی و دیپلماتیک نیاز د ارد تا به طور مثال بانکهای بینالمللی با بانکهای ایرانی شروع به مراودههای تجاری کنند و ال سی ایرانی را بپذیرند و همچنین دولت باید مانع از واردات کالاهای مصرفی از طریق منابع آزاد شده از توافق هستهای شود و منابعی که آزاد شده را باید صرف بخش عمرانی که در حال حاضر در دوره رکود قرار دارد، کنند چرا که این بخش میتواند زمینه ایجاد اشتغال در کشور را فراهم کند.
حسن خوشپور مدیر سابق امور بنگاهها و خصوصیسازی سازمان مدیریت وبرنامهریزی: در صورت برقراری توافق، حرکت اقتصاد ایران از سراشیبی رهایی مییابد و فضایپیرامونی اقتصاد تغییر اساسی میکند ولی این به معنای شروع حرکت توسعه کشور نیست. تنهافضا تغییر میکند و آثار آن در اقتصاد کشور پدید میآید . دولت باید در تدوین برنامه ششم این تغییراساسی را لحاظ کرد ه و با یک پارادایم منطقی و متناسب با شرایط داخلی و خارجی، کشور را درمسیر صحیح قرار دهد.
دکتر محمد ابراهیم یاوری عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی: نکته اول اینکهمعمولا در اتفاقات سیاسی، اجتماعی اقتصادی و نظامی، مردم با تحلیلها و بعضا پیشبینیهاییکه انجام میدهند رفتارهای خود را با وقایع پیشرو تنظیم میکنند. به طور مثال کاهش قیمتهادر زمان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در حال حاضر نیز که یکی از مهمترین اتفاقات سیاسی تاریخ انقلابدر شرف وقوع است و انتظارات روانی مردم د ر پی ثبات اقتصادی و سیاسی بیشتر است، قطعامیتوانیم شاهد اتفاقات جالبی در سطح اقتصاد ایران باشیم. یکی از این اتفاقات جذاب و شیرینمیتواند کاهش قیمت کالاهای شاخص و تعیینکننده باشد . با توجه به اینکه دولتمرد ان اقتصادیدولت از گروه اقتصاددانان معتقد به اقتصاد بازار هستند ، انتظار میرود که به احترام تئوریهایاصیل اقتصادی در مقابل این حرکت سکوت اختیار کنند و به نفع کشور و مردم اجازه بدهند که متغیراقتصادی انتظارات روانی با آزادی کامل تأثیرخود را روی اقتصاد ایران بگذارد و با سخنرانی ومصاحبههای بیمورد شائبه بر انگیز، شیرینی این حرکت را از مردم سلب نکنند.
دکتر جلال الدین جلالی مشاور مدیرعامل و سرپرست تحقیقات اقتصادی بانکخاورمیانه: استقبال از سرمایه گذاران خارجی که علاقمند به سرمایه گذاری در بخشهایمختلف هستند. آسان سازی مقررات برای جذب آنان و ایجاد زمینههای حمایتی لازم از سوی تمامارکان حکومت و مردمیکه نه تنها علاقمند به ایرانی آباد و آزاد و مستقل و قوی هستند بلکهراهکارهای تجربه شده رسیدن به آن را نیز میدانند. حضور شرکتهای خارجی کمابیش تضمینیاست برای سرعت گرفتن رشد اقتصادی، کاهش بیشتر نرخ تورم و عدم بازگشت تحریمها.
اکنون بیش از گذشته کارگران نیاز دارند که سوخت و ساز سازماندهی در دوره جدید را با شرایط موجود به کار گیرند. سازماندهی جدیدی که همراه است با نگرش واقعیت روانی و آگاهی اجتماعی نسل جدید. منظور از نسل جدید عدم شناخت از حرکت حکومت در زمان پسابحران است. این که قطعنامه ۵۹۸ منجر به کشتار بیش از ۵۰۰۰ هزار زندانی سیاسی شد، امری است که بر بسیاری از نسل جدید کارگران روشن نشده است و احتمال اینکه حملهای به فعالین کارگری صورت بگیرد را نباید از نظر دور کرد. ولی سازماندهی جدید باید با وسائل جدید هماهنگ شود و نباید درگیری درونی را دامن زد. نباید از نظر دور داشت که نهادهای سرمایهداری و به خصوص بنیادهای دستپرورده غیردولتی عصر معاصر میتوانند جلوی نهادهای واقعی کارگری را بگیرند و حکومت هم در جهت تقویت نهادهای غیردولتی خودش بسیار فعال است. باید سازماندهی را در مقابل عدم پرداخت حقوق و تبعیض و نبود تشکل و گسترش کارکودکان و….گسترش داد و فضا را برای نهادهای وابسته به حکومت تنگ کرد. کمک به اعتراضات فرهنگیان ، بیکاران و طرح مطالب و مسائل کارگری نقش اساسی در این دوره دارد. باید بر ضرورت تشکیل تشکلهای پافشاری کرده و برای این خواسته طبیعی خود مبارزه کرد .
و لذا لازم است کارگران با تشکیل تشکلهای کارگری خود نقش مهم و پر رنگی در بازسازی و تولیدات کارخانهها داشته باشند و خود کنترل تولید را بهدست گیرند. با عدم فروش تولیدات هر کارخانه سود وضرر زیادی متوجه کارگران و مزدبگیران میشود چرا که با عدم تولید کارخانه تعطیل وکارگران شغل خود را از دست میدهند و وضعیت کارخانه ها و تولید در ایران به واسطه سیاستهای اقتصادی حکومت اسلامی و فرسودگی کارخانهها و تجهیزات تولیدی نه تنها بار اقتصادی زیادی را به جامعه تحمیل می کند بلکه امنیت جسمی و روانی کارگران را نیز شدیدا تحت تاثیر قرار میدهد و بارها شاهد صدمات سنگین جسمی کارگران در محیط کار هستیم و عدم امنیت شغلی کارگران به واسطه از دست دادن شغل شان و نداشتن اتحادیه و صنف که کارگران را برای دستیابی به خواستهای اقتصادی وسیاسی شان منسجم کند تا توان دفاع از خود را در مقابل ستم طبقاتی داشته باشند. عدم وجود تشکل مستقل کارگری سبب شده که کارگران اقدام به حرکتهای انفرادی نموده و میبینیم که تعدادی از این کارگران به علت استیصال دست به خودکشی می زنند در حالی که مبارزه طبقاتی کارگران به صورت منسجم نه تنها منجر به دستیابی کارگران به خواستههایشان می شود بلکه تاثیر بسیاری مهمی بر فضای سیاسی و اجتماعی جامعه می گذارد. وجود تشکلهای کارگری ،کارگران را از تن دادن به شرایط اسفبار کنونی رها ساخته و علاوه بر بالا بردن آگاهی طبقاتی شان به آنها کمک می کند تا در برابر قراردادهای کاری که کارگران را در شرایط بسیار سخت قرار میدهد ایستادگی کرده و بر شرایط کار و محیط کار خود تاثیر بسیار مثبتی داشته باشند در اتحاد و انسجام است که کارگران پیروز می شوند وخواسته های آنها جامعه عمل می پوشاند.
http://www.kanoonm.com/1940#more-1940
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.