مقدمه:
“توافق” هسته ای بین حکومتهای ۵+۱، در راس آنها حکومت امریکا و رژیم اسلامی همانطور که انتظار می رفت ، به مراحل نهائی خود نزدیک می شود.(۱و۲و۳و۴و۵). همانطور که در مقاله قبلی توضیح دادم(۱)، حکومتهای غرب در راس آنها امریکا و حکومت اسلامی در وضعیتی قرار گرفته اند که لازم دارند وارد دوران “همزیستی مسالمت آمیز” بشوند و همکاریهاشان را جهت گسترش همکاریهای منطقه ای در منطقه بسیار بحرانی خاورمیانه تشدید کنند.
جنگ وسیع نیابتی که در منطقه خاورمیانه جریان دارد و دو امپراطوری منطقه ای ایران و عربستان را در فضائی که قطب بندی وسیعتر جهانی بین حکومتهای غرب و حکومتهای روسیه و چین رو به تشدید است، بنوعی باید کنترل بشود . در سطحی باید این گرگها با هم بخورند و هم را کمتر بدرند.
“توافق هسته ای” از دید من پرچم این توافق عمومی است.همانطور که در دوران جنگ سرد هم پرچم توافق عمومی بود بین بلوک شرق و بلوک عرب تا بتوانند در فضای “همزیستی” ، یغمای دنیا را بطور سازمانیافته تری دنبال کنند.
کاملا قابل انتظار بود که حکومتهای غرب که طلایه دار نظام بحران زده جهانی سرمایه هستند، تلاششان را در به میز کذاکره کشیدن رژیم اسلامی تشدید کنند و برای ایجاد انگیزه در این رژیم بحران زده، هویج “برگرداندن صدها میلیارد دلار” را بالای سرش بچرخانند. در این مقاله کوتاه سعی می کنم نگاهی بیندازم به افق دور و نزدیک این “توافق نامه” و روشن کنم که اکثریت جامعه ایران از این توافق چه سودی خواهد برد و چه تکلیفی دارد؟
(۱)آخرین گره رسیدن به “توافق” چه بود؟
آخرین گره توافق هسته ای این بود که حکومت اسلامی بپذیرد که مراکز نظامی خود را هم به روی بازرسان بین المللی باز کند. چندین ماه رهبری رژیم اسلامی و جناح های وابسته به خامنه ای حول اینکه “اجازه بازرسی مراکز نظامی را نمی دهند” رجز خواندند و سرانجام “جام زهر” را سر کشیدند و پذیرفتند که تمامی تاسیسات وابسته به انرژی هسته ای چه غیر نظامی و چه نظامی می تواند موضوع بازرسی ها باشد. این بخش اصلی موضوعی بود که از مقطع ماه آوریل یعنی ۳ ماه پیش موضوع کشمکش بین رژیم اسلامی و هیئت نمایندگی حکومتهای ۵+۱ به رهبری حکومت امریکا بود.
(۲) چه مراحلی باید طی شود تا این “توافق” به مرحله عملی برسد؟
طبعا این ” توافق” که حکومت ایران را مجبور می کند که تمامی ذخیره اورانیوم خود را به کمیت و کیفیت محدود به استفاده صلح آمیز تبدیل کند (غلطت حدود ۳% اورانیوم) و نگه داری کمتر از ۵ در صد مقداری که الان در اختیار رژیم است و متوقف کردن و محدود کردن سانتریفوژها در حدی که فقط برای استفاده صلح امیز بتوانند استفاده شوند، باید از مسیرهای قانونی چه در کنگره و سنای امریکا و چه مجلس رژیم اسلامی بگذرد.همینطور در سطح سازمان ملل و شورای امنیت روند قانونی تصویب این توافق طی گردد.
نبردها و کشمکشها خصوصا در فضای بحران زده حکومت امریکا بین اوباما و جمهوریخواهان ، از سوئی و درگیری جناح های حکومتی اسلامی ، مسیر مستقیمی را نشان نمی دهد.
مراحل فوق به کنار، تازه وارد فاز عملی این “توافق” خواهیم شد که طبعا دورانی بی پایان از قایم موشک بازیهای بین حکومت اسلامی برای ساختن مراکز مخفی و در رفتن از زیر نظارت بین المللی و اتهام زدنهای دو طرفه، همه قابل پیش بینی است. این عرصه نیز دستخوش تحولات متعدد قدرت در سطح این کشورها و سطح توازن قوای جهانی است.
(۳)بعد سیاسی “توافق اتمی” در مقابل ابعاد اقتصادی و تکنیکی آن:
“توافق” اتمی ، قرار است بخشی از تحریمهای اقتصادی مرتبط با موضوع فعالیتهای اتمی رژیم اسلامی را طی یک مسیر برنامه ریزی شده، از مقطع اوایل سال ۲۰۱۶ ، بردارد. ارزیابی می شود که نزدیک به ۱۰۰ بیلیون دلار در طی این روند به جیب حکومت ایران واریز خواهد شد. این “توافق” از هم اکنون مورد مخالفت متحدین حکومت امریکا یعنی حکومت اسرائیل و حکومت عربستان قرار گرفته.لابی های این حکومتها به شدت در امریکا فعال شده اند که از طریق بلوک کردن این “توافق” در سنا و کنگره امریکا مانع تصویب نهائی آن شوند.
اوباما هم دیروز اعلام کرد که با هر نوع تلاش قانونی بر علیه این “توافق” برخورد خواهد کرد و آنرا وتو خواهد کرد.
برای اوباما و کمپش، این “توافق” یک دستاورد بزرگ انتخاباتی است.در مدیایشان دارند اعلام می کنند که این “بزرگترین توافق قرن است”! زمینه سازی اوباما و حزب دموکرات با پایان دادن به این مذاکرات، با قانونی کردن ازدواج همجنسگرایان و برخی اقدامات کم خرج دیگر، بی تردید آحرین زورهائی است که اینها می زنند تا بتوانند کاندید خودشان را از صندوقهای انتخاباتی بیرون بکشند.
رژیم اسلامی هم در رسیدن به این “توافق” سودهای تبلیغاتی زیادی می برد.رهبرش و نمایندگانش سینه سپر می کنند که “پیروز” شده اند! پرجم ناسیونالیزم ایرانی را هم تکان می دهند! بخشی از طبقات نوکیسه داخل ایران را که دنبال ساختن فضای دوران پهلوی هستند با روکش اسلامی، به شوغ آورده اند و اینها مرتب دارند به هم تبریک می گویند و مدال قهرمانی به گردن هم می آویزند!
محدود کردن حکومت اسلامی در موضوع تسلیخات هسته ای ، برای خود این رژیم هم سودهای زیادی داشت! اینها از این بازی بیشتر هدف سیاسی دنبال می کردند.می دانند که حکومت روسیه و بلوکش هم نتوانستند پشت زرادخانه اتمی حفظ شوند .لذا از ورق اتمی هدف سیاسی داشتند از همان ابتدا.
آزاد شدن بخشی از تحریمهای اقتصادی رژیم اسلامی افق بزرگتری را در مقابل بورژوازی ایران باز می کند.افق “رونق” و همپیوندی بیشتر با سرمایه جهانی، رویائی که توسط کابوس رژیم اسلامی همواره در هم دریده شده. حداقل بطور موقت هم چشن “توافق هسته ای” به این بورژوازی نو کیسه وعده می دهد که ممکنست واقعا درهای اقتصاد ایران به دنیای غرب باز شود و “بازار ایران” موانع سیاسی را پشت سر بگذارد. اینست که وابستگان به طبقات بالا و نو کیسه ها این روزها در فیسبوک و در خیابان به هم تبریک می گویند!
(۴)افق “توافق هسته ای” چه خواهد بود؟
تلاش تدریجی و مداوم بورژوازی ایران برای همپیوندی با نظام امپریالیستی جهانی هرگز متوقف نشده. حکومت اسلامی به رغم سودهای کلانی که به جیب این بورژوازی نوکیسه ریخته، به رغم سرکوب مداومی که از جنبش کارگری و زحتمکشان برای توسعه سرمایه داری انجام داده ، همواره مانع “عادی سازی” روابط نظام اقتصادی ایران با نظام سرمایه جهانی بوده.حاکمان رژیم اسلامی سر خرمن چپاول همواره مزاحم روند توسعه عادی سرمایه داری ایران بوده اند و این تناقض تا زمانی که رژیم اسلامی ایدئولوژیک حاکم است همچنان بازتولید می شود. روند قیقاجی توسغه سرمایه داری در ایران دچار اعواج مکرری می شود که ناشی از تضاد سیاست است با روند رشد سرمایه داری.
تلاش بورژوازی ایران برای ساختن یک دموکراسی سکولار به حل معضلات رژیم اسلامی با حکومتهای غرب گره خورده و این گره تا زمانی که این رژیم سر کار است حل نشدنی است.رابطه عشق و تنفر بین نظام سرمایه داری و حاکمان رژیم اسلامی همواره ادامه خواهد داشت و دردش و سختی اش را مردم و نیروی کار جامعه ایران پرداخت خواهد کرد.
توازن جناح های رژیم اسلامی تحت تاثیر رشد روابط رژیم اسلامی با حکومتهای غربی تغییر خواهد کرد.جناح های ایدئولوژیک تر جایشان را به جناح های “پراگماتیک تر” خواهند داد و تضاد بین بدنه و زیر ساخت رژیم با نوکیسه های حاکم افزون خواهد شد.
دور جدیدی از بحران حاکمیت با جامعه اینبار بیشتر بر بستر طبقاتی رشد خواهد کرد و گرد و خاک حکومت پوپولیستی بیشتر و بیشتر خواهد خوابید.
(۵) تاثیر “توافق بین حکومت اسلامی و حکومتهای غرب”در ساختار جامعه ایران:
بواقع “توافق هسته ای” افقش “توافق همه جانبه تر” بین حکومت اسلامی و حکومتهای غرب است.این حکومتها دنبال یک تحول بنیادی تر و رام کردن بیشتر حکومت اسلامی هستند. جایگاهی شبیه حکومت عربستان برای حکومت اسلامی قرار است باز شود.
باز شدن بیشتر بازار غرب در ایران اما قرار است به چه بینجامد؟ توسعه اقتصادی مدل سرمایه داری در فضای بحران عمومی سرمایه داری که در امریکا و اروپا هم به سفت کردن کمربند مردم به فقر و پایان دادن به نظامهای حمایتی انجامیده آیا قرار است برای زحمتکشان ایران بهشت بیافریند؟ ساده لوجی است اگر این را باور کنیم!
جامعه ایران در بهترین حالت ، به بازار خرید به بازار نیروی کار ارزان قرار است تبدیل شود. روندی که چند دهه اخیر در ایران اغاز شده قرار است تسریع شود. برای پائین کشیدن قیمت نیروی کار حکومت ایران چه نوع اسلامیس کنونیش چه نوع تحول یافته اش راهی جز سرکوب نیروی کار نخواهد داشت. از “توافقهای سرمایه داران” قرار نیست جامعه و نیروی کار سود ببرد!
“دموکراسی” و آزادی حتی در معیارهای شناخته شده غربی آن در ایران قابل پیاده شدن نیست، حتی وقتی حکومت ایران کاملا به زنجیره حکومتهای منطقه ای وارد شود.کافیست نگاهی به کشورهای مشابه مثل ترکیه یا عربستان یا مصر بیندازیم!
(۶) راه برای جنبش مطالباتی زحمتکشان و طبقه کارگر در ایران چیست؟
“توافق هسته ای” را اگر پنجرخ “توافق گسترده تر ” بین رژیم و غرب بدانیم (که این خودش بسیار غیر محتمل است)، تازه به معضل واقعی که نظام سرمایه داری در مقابل بشریت قرار داده بیشتر نزدیک می شویم.
راه حل مسائلی که جامعه سرمایه داری چه در کشورهای پیرامونی و چه کشورهای متروپل سر اکثریت جامعه سوار کرده نمی تواند با “توافقهای حکومتها” حل کردد که هیچ، عمیقتر یقه جامعه را خواهد گرفت. نبرد طبقاتی و تضادهای طبقاتی بیشتر و عمیقتر خواهد گردید. بیکاری و فقر را به جان جامعه خواهند انداخت تا قیمت نیروی کار را پایئن تر بکشند تا “ایران بتواند با سایر کشورهای منطقه رقابت کند”! تازه ناسیونالیزم ایرانی بیشتر سر برخواهد آورد و پرچم “سفت کردن کمربندها” برای “سود ده کردن زندگی مردم بیشتر به اهتزار خواهد آمد.
از پس این گتوافق” و “توافقهای بعدی” افقی برای سعادت و زندگی اکثریت مزدبگیر جامعه نیست.سازماندهی جنبشهای مطالباتی باید به سازماندهی سیاسی و ساختن بلوک چپ نیرومند برای تسخیر قدرت سیاسی و سرنگونی کلیت نظام سرمایه فراروید.در آنسوی سرمایه، زندگی و شادی و سعادت و شکوفائی، انتظار مردم را می کشد!پاسخ این “توافق ها” را باید زحمتکشان و طبقه کارگر با سرنگونی نظام اسلامی و نظام سرمایه بدهند!
منابع دیگر:
(۱)نگاهی نزدیکتر به توافق مقدماتی هسته ای بین رژیم اسلامی ایران و کشورهای ۵+۱
(۲)اهمیت درک تاثیربحران بی سابقه حکومت امریکا در توسعه بحران خاورمیانه(سعید صالحی نیا-مارس ۲۰۱۵)
(۳)معنی توافقات اخیر رژیم اسلامی با حکومتهای غرب چیست و چه افقی را دنبال می کند؟( سعید صالحی نیا-نوامبر ۲۰۱۳)
(۴)تلاشهای روحانی برای “عادی سازی روابط با حکومت امریکا” و شادی زودرس “رفرمیستها”!(سعید صالحی نیا- نوامبر ۲۰۱۳)
http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۵۰۲-تلاشهای-روحانی-برای-عادی-سازی-روابط-با-حکومت-امریکا-و-شادی-زودرس-رفرمیستها
(۵)برخی منابع خبری در موضوع توافق هسته ای:
http://www.huffingtonpost.com/majid-rafizadeh/iran-us-obama-p51-nuclear_b_7797534.html
http://www.heraldnet.com/article/20150714/NEWS02/150719578
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.