بیست و شش سال قبل در چنین روزی، سه مقام ایرانی، در آپارتمانی در وین با رهبر اپوزیسیون کرد جمهوری اسلامی برای پایان دادن به یک درگیری طولانی مرزی ملاقات کردند. یک ماه بعد از مرگ آیتالله خمینی، زمان امید فرا رسیده بود. علیاکبر هاشمی رفسنجانی که مدتهاست از سوی بسیاری از ناظران به عنوان فردی میانهرو و عملگرا شناخته میشود، در آستانهی پیروزی قاطع در انتخابات ریاست جمهوری بود. (او دو هفته بعدتر، توانست ۹۶ درصد آرا را کسب کند.) در عین حال، جنگ ایران و عراق، حدود یک سال قبلتر به پایان رسیده بود و بیشتر دیپلماتهای غربی ارزیابی میکردند که ایران روی بازسازی کشور تمرکز خواهد کرد.
آنها اشتباه میکردند. روز ۱۳ جولای ۱۹۸۹، مذاکرهکنندگان ایرانی اسلحههایشان را بیرون کشیدند و عبدالرحمان قاسملو، رهبر حزب دموکرات کردستان ایران را به همراه نمایندهی این حزب در اروپا و یک میانجی کرد عراقی به قتل رساندند. پنهان کردن صدای شلیک گلوله در آپارتمانی در مرکز وین کار دشواری بود. پلیس اتریش خود را به محل رساند اما هیات ایرانی هرگونه مسوولیت خود در این قتل را انکار کرد. پلیس این سه ایرانی به نامهای محمد جعفری صحرارودی، مصطفی آجودی (استاندار کردستان)، و امیر بزرگیان را پس از بازجویی، آزاد کرد با این تعهد که در صورت لزوم، برای پاسخ دادن به سوالهای بیشتر، در دسترس باشند. آنها فورا به ایران بازگشتند.
تنها چند روز بعد، پرسشها دربارهی اظهارات مقامات ایرانی بالا گرفت: هیچ ورود با زور به داخل آپارتمان صورت نگرفته بود. دو نفر از قربانیان در حالی که روی صندلیهایشان نشسته بودند، هدف گلوله قرار گرفته بودند. و قاتلان برای اطمینان از مرگشان، به هر کدام از آنها تیر خلاص زده بودند.
شواهد پزشکی قانونی نیز نتایج واحد ضد ترور اتریش را تایید میکرد که تیرها از جایی که هیات ایرانی نشسته بود و نه از مقابل در ورودی، شلیک شده است. همچنین، موقعیت نشستن اعضای هیات ایرانی حاکی از همدستی میان آنها بود. به دنبال آن، پلیس اتریش حکم جلب این سه نفر را صادر کرد اما تهران حاضر به استرداد آنها نشد. در عوض، صحرارودی، رهبر تیم، ارتقاء مقام پیدا کرد و فرمانده واحد اطلاعات نیروی قدس سپاه پاسداران شد. این ارتقا، در کنار سطح بالای هیات ایرانی، حاکی از آن بود که عملیات ترور، خودسرانه نبود و در همان محل در خصوص آن تصمیمگیری نشده بود. بلکه احتمالا از بالا کارگردانی شده بود.
آیا رییس وقت شورای عالی امنیت ملی ایران، یعنی حسن روحانی، هماهنگکنندهی چنین عملیاتهایی بود؟ همان کسی که پرزیدنت اوباما، این روزها او را به عنوان شریک خود در نظر گرفته است. امروز در بیستوششمین سالروز یکی از بیشرمانهترین ضربات رژیم ایران -و به طور مشخص علی خامنهای و حسن روحانی- قرار است معاملهای مبتنی بر اعتماد به این رژیم در وین اتفاق بیفتد. موضوعی که نشان میدهد تا چه میزان، مضاعف کردن دشمنی و تروریسم از سوی ایران به پیروزی رسیده و در مقابل، سیاست خارجی امریکا آشفته و غیرمتعادل شده است.
———————
* مایکل روبین، پژوهشگر “موسسه امریکن انترپرایز” در واشنگتن و مشاور پیشین وزارت دفاع امریکا در امور ایران و عراق است. از او چندین کتاب دربارهی ایران و جهان عرب به انتشار درآمده است.نسخهی انگلیسی این یادداشت در وبسایت “کامنتری” منتشر شده است.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.