مقدمه
این تحقیق در پی تبیین پذیرش نظام اقتصاد سرمایهداری است. نظامی که در دنیای کنونی بلامنازع و پذیرش آن اجتنابناپذیر بهنظر میرسد و سیستمی که در آن اکثر داراییها و ابزار تولید در تملک بخش خصوصی، و تخصیص منابع در کنترل بازار آزاد قرار دارد و میزان مداخلهی دولت در امور اقتصادی به حداقل لازم میرسد.
تحلیل کاپیتالیسم اقتصادی و تبیین درجهی پذیرش آن در گفتار و کردار اشخاص بویژه تجارتپیشهگان بااهمیت قلمداد میشود، چون واقعیت کنونی حاکی از آن است که این سیستم بر اقتصاد اکثر کشورهای غربی و شرقی و اسلامی و غیراسلامی- خواسته یا نخواسته- تسلط و حکم-فرمایی دارد و بسیار دیده شده که برخی آدمها چنین نظامی را در گفتار و نوشتار خود قبول ندارند و سرکوباش میکنند اما کردار و رفتارشان نمایانگر پذیرش آن است. این پژوهش در صدد روشنسازی چنین پدیدهیی است و از چیستی و چسانی آن پرده بر میدارد.
هدف کلی این مطالعه، شناخت سطح پذیرش نظام اقتصاد سرمایهداری در گفتار و رفتار تجارتپیشهگان در شهر هرات است و اهداف فرعی آن را میتوان در سه مورد دستهبندی نمود که اولی، دریافت نمرهی میانگین پذیرش این نظام در گفتار، دومی، در کردار و سومی، تشخیص میزان شکاف بین پذیرش در گفتار و کردار است. پرسشهای این تحقیق به گونهی زیر طرح میشوند:
پرسش اصلی: نظام اقتصاد سرمایهداری چقدر مورد پذیرش تاجران در شهر هرات است؟
پرسشهای فرعی: ۱) نظام اقتصاد سرمایهداری در گفتار تاجران چقدر مورد پذیرش است؟ ۲) نظام اقتصاد سرمایهداری در رفتار تاجران چقدر مورد پذیرش است؟ ۳) آیا بین گفتار و رفتار تاجران شهر هرات در خصوص پذیرش این نظام تفاوت معنادار وجود دارد؟
با کاربستن تحلیل توصیفی میانگینها و آزمون استنباطی ولکاکسون (Wilcoxon) میتوان به پاسخهای تجربی پرسشهای طرح شده دست یافت.
نظام اقتصاد سرمایهداری
نظام اقتصاد سرمایهداری در دنیای کنونی به عنوان الگوه اقتصادی حاکم در اکثر کشورهای جهان پذیرفته شده است و کارشناسان در خصوص کارایی و نارسایی آن، تحلیلها و قضاوتهای فراوان داشته اند. با آنکه در کشورهای جهان سوم به این سیستم اقتصادی به عنوان یک الگوه وارداتی و غربی نگاه میشود اما این نظام در عمل بر اقتصاد اکثر این کشورها تسلط و حکمروایی دارد. برخی از نویسندگان غربی، این نظام را در دنیای کنونی بلامنازع و پذیرش آن را اجتنابناپذیر قلمداد نموده اند(Martin, 1994, p.5).
سرمایهداری نظامی است اجتماعی و اقتصادی که در آن وسایل تولید، توزیع و مبادله بهطور کامل و اساسی در مالکیت خصوصی افراد است. پل-ساموئلسون- اقتصاددان مشهور امریکایی- در تعریف این نظام میگوید، سرمایهداری، سیستم اقتصادی است که در آن تملک اکثریت اموال، داراییها و ابزار تولید در اختیار بخش خصوصی، و تخصیص منابع در دست بازار است(Samuelson. 1996, p.967). از سوی دیگر، پروفسور رابرت هیل برونر- نظامشناس معروف دیگر- تصریح مینماید که نظام اقتصاد سرمایهداری متشکل از مجموعه نهادها و اندیشههای کلیدی است که اصلیترین نهاد، بازارکنترلنشده و اساسیترین اندیشه، مشروعیت مالکیت خصوصی ابزار تولید است(Robert. 1970, p.22). با وجود تفاوتهای ظاهری در هر دو تعریف میتوان عنصر تملک ابزار تولید و عنصر تخصیص منابع را به عنوان محورهای اصلی شناخت نظام سرمایه-داری معرفی نمود.
بر مبنای این دو عنصر، چهار نوع نظام اقتصادی میتوان مطرح کرد که در این دستهبندی، نظام سوسیالیسم را میتوان در مقابل کاپیتالیسم دید.
نوع اول، سرمایهداری یا کاپیتالیسم مبتنی بر بازار است؛ یعنی سیستمی که در آن تملک ابزار تولید در اختیار بخش خصوصی و تخصیص منابع در دست بازار است و دولت فقط در تولید و تخصیص کالای عمومی نقش دارد(Adam Smith,1981). این نوع سرمایهداری جنبهی تئوریک دارد و فعلاً در هیچ کشوری چنین نظامی حاکم نیست. نوع دوم، سرمایهداری مبتنی بر دولت است؛ یعنی سیستمی که در آن دولت در تولید و هماهنگی فعالیتهای اقتصادی نقش قابل ملاحظه دارد اما تملک ابزار تولید بهطور عمده در اختیار بخش خصوصی است. کشورهای همچون کره جنوبی، ژاپان و آلمان را میتوان مثال زد که چنین نظام اقتصادی در آنها حکومت دارد. نوع سوم، سوسیالیزم مبتنی بر بازار است؛ یعنی سیستمی که در آن تملک وسایل تولید در اختیار دولت اما تخصیص منابع در دست بازار است همانند کشورهای کره شمالی و سوریه. و نوع چهارم، سوسیالیزم متمرکز است؛ سیستمی که در آن تملک ابزار تولید و تخصیص منابع هر دو در اختیار دولت است. چنین نظامی فعلاً وجود ندارد و در گذشته شوروی مصداق چنین سیستمی بهحساب میآمد.
از این دستهبندی دانسته میشود که در حالحاضر نه سرمایهداری خالص (نوع اول) وجود خارجی دارد و نه هم سوسیالیزم خالص (نوع چهارم). امروز آنچه حاکم بر اقتصاد جهانی است، نظام اقتصاد مختلط است اما این سیستم مختلط یا به سرمایهداری گرایش دارد و یا به سوسیالیزم، مثلاً نظام اقتصادی انگلستان را میتوان اقتصاد مختلط متمایل به سرمایهداری و سیستم اقتصادی حاکم در چین را نظام اقتصاد مختلط متمایل به سوسیالیزم عنوان کرد. حتی نظام اقتصادی حاکم در ایالات متحده امریکا نیز کاملاً منطبق بر بازار آزاد نبوده بلکه یک نظامی مختلط است (Martin, p.967).
نظام سرمایه داری در بریتانیای قرن هجدهم توسعه یافت و بعدها به شمال غربی اروپا و آمریکای شمالی راه یافت و همراه و همزمان بود با انقلاب صنعتی انگلستان.
نظام سرمایه داری بر بنیاد پنج اصل: ۱) لیبرالیسم اقتصادی؛ ۲) رقابت؛ ۳) میکانیسم بازار و تعادل اقتصادی؛ ۴) انگیزه سود؛ و ۵) آزادی انتخاب شغل، استوار است[۸]. لیبرالیسم به معنای باور به ارزش آزادی فردی است که از دو اصل، اصالت فرد و آزادی فردی تشکیل شده است. یعنی در این نظام، افراد آزاد اند که جهت بهرهبرداری از منابع دستداشتهی خود، هر روشی را که دوست دارند برگزینند؛ و چون هر کس در مورد منافع خود، بهتر از دیگران میتواند قضاوت کند، محور اصلی هر اجتماع، فرد است و فرد و منافع او بر اجتماع تقدم دارد. اصل رقابت، اشاره به بازار رقابت کامل دارد؛ بازاری که در آن، شمار فروشندگان و خریداران کالاهای همگن بی شمار و سهم هر یک شان از بازار، اندک است. اصل سومی، اشاره به میکانیسم خودکار بازار دارد که عامل تنظیم کنندهی میزان عرضه و تقاضا در سطح تعادلی است؛ یعنی فزونی تقاضا بر عرضه باعث افزایش قیمت و فزونی عرضه بر تقاضا سبب کاهش قیمت می شود و با این حساب، هرگونه مداخله دولت در فعالیت های اقتصادی مخالف با نظم طبیعی و تعادل خودکار بازار به حساب می آید. انگیزهی سود، بدین معنا است که هدف اصلی از فعالیتهای اقتصادی حداکثرسازی سود است و موفقیت در فعالیتها بر مبنای سود و ضرر مادی سنجیده میشود و بههمینسان افراد در راستای انتخاب شغل خویش همانند سایر انتخابها آزاد اند. و در کل منظور از آزادی در اعتقاد لیبرالها، آزادی از قید و بند دولت است.
قابل ذکر است که علیاصغر هادوینیا در مطلب تحقیقی خود (تحت عنوان دئیسم و اصول نظام سرمایه داری)، به تشریح و تحلیل اصول تفکر دئیسم و اصول نظام اقتصاد سرمایه داری پرداخته و لیبرالیسم اقتصادی را به عنوان مهمترین اصل فکری کاپیتالیسم قلمداد نموده است و نیز تصریح نموده که اصول این نظام ریشه در اندیشههای اقتصادی غرب دارد (هادوینیا، ۱۳۷۸، ص ۱۸۲).
مواد و روش کار تحقیق
تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، از نوع تحقیقات توصیفی است. در این پژوهش، وضعیت پذیرش نظام اقتصاد سرمایهداری در گفتار و کردار تاجران در شهر هرات توصیف و تبیین گردیده و به کمک تحلیلهای آمار توصیفی و آزمون استنباطی ولکاکسون (Wilcoxon) میزان تفاوت بین گفتار و کردار اعضای نمونه در مورد پذیرش این نظام یا به تعبیر دیگر، شکاف موجود بین حرف و عمل برآورد شده است. در این تحقیق، از هر دو روش کتابخانهیی و میدانی کار گرفته شده است. دادههای دست دوم از طریق مقالات مرتبط با موضوع و تحقیقات قبلی، و دادههای دست اول از طریق پرسشنامه گردآوری گردیده است. جامعهی آماری این تحقیق را شرکتهای تجارتی در شهر هرات که درحدود ۳۵۰ شرکت است، تشکیل میدهد. دادههای دست اول با روش نمونهگیری تصادفی ساده با جمعآوری ۷۴ پرسشنامه در تابستان سال ۱۴۰۰ جمعآوری شده است.
در پرسشنامه به جز از سوالات جمعیتشناختی ۷ پرسش اساسی بشکل پاسخبسته با شش گزینهی (هیچ، بسیارکم، کم، متوسط، زیاد و بسیار زیاد) طرح گردیده است که کود هر کدام به ترتیب از عدد صفر شروع شده و به عدد پنج ختم میشود. یکی از پرسشهای اساسی این بوده که “چقدر نظام اقتصاد سرمایهداری را قبول دارید؟”، این سوال، در حقیقت میتواند بازتابدهندهی میزان پذیرش نظام مذکور در حرف باشد، اما در مورد معلومساختن میزان پذیرش نظام مذکور در عمل، بهشکل مستقیم نه بلکه بهشکل غیرمستقیم پنج سوال – که پنج شاخص نظام مذکور بهحساب میآید- طرح گردیده است. این پنج شاخص عبارتند از آزادی شغل، رقابت آزاد، آزادی استفاده از منابع، مفادگرایی و عدم مداخله دولت.
در خصوص این پنچ مولفه چنین پرسان نشده که مثلاً چقدر رقابت آزاد را قبول دارید؟ بلکه پرسش شده که تاکنون در معاملات خود چقدر پایبند پروسهی رقابت آزاد بوده اید؟ و به جای پرسان از اینکه چقدر آزادی استفاده از منابع را قبول دارید؟ (شکل مستقیم) پرسش شده که تاکنون در استفاده از منابع و امکانات دستداشتهی خود چقدر آزادانه عمل کرده اید (شکل غیرمستقیم). از مجموع این پنج سوال/مولفه، اوسط گرفته شده و متغیر جدیدی ساخته شده که بازتابدهندهی میزان پذیرش نظام اقتصاد سرمایهداری در عمل میباشد و با کاربست آزمون ویلکاکسون وجود یا نبود تفاوت معنادار بین میانگینهای متغیر پذیرش نظام اقتصاد سرمایهداری در حرف و متغیر پذیرش نظام مذکور در عمل آزمایش و تحلیل شده است.
تحلیل یافتههای تحقیق میدانی
در این بخش، به تحلیل توصیفی و استنباطی دادههای دست اول پرداخته میشود. نخست در مورد برخی از شاخصهای تحلیل توصیفی داده-های نمونهی آماری معلومات داده میشود و سپس نتایج آزمون استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. اعضای نمونهی آماری شامل آقایانی است که در شرکتهای تجارتی در پیشهی تجارت مصروف اند.
جدول(۱) نمایانگر معلومات آمار توصیفی در خصوص میزان پذیرش نظام اقتصاد سرمایهداری در حرف و در عمل است. در این جدول، آمارههای حداقل، حداکثر، اوسط و انحراف معیار نمایش دادهشده است. آمارهی اوسط متغیر اول (پذیرش نظام اقتصاد سرمایهداری در حرف) ۲.۳۹ است؛ بدین معنا که درجهی قبولی نظام مذکور در میان جامعهی آماری کم به نظر میرسد. پنج متغیر بعدی که بهعنوان مولفههای این نظام معرفی شده، توحید گردیده و متغیر آخری (پذیرش نظام اقتصاد سرمایهداری در عمل) را ساخته اند و آمارهی اوسط آن ۳.۵۴ است؛ بدین معنا که میزان پذیرش نظام مذکور در رفتار و کردار تاجران تقریباً به اندازهی زیاد است. با تعبیری دیگر، هرچند نظام اقتصاد سرمایهداری در گفتار به میزان کم مورد پذیرش است اما در کردار به پیمانهی زیاد مورد تایید قرار میگیرد.
در نمودار(۱) اوسطهای دو متغیر پذیرش نظام اقتصاد مذکور در حرف و در عمل نمایش داده شده است. این اوسطها به ترتیب ۲.۳۹ و ۳.۵۴ است و تفاوت آنها بالغ بر ۱.۱۵ میشود و اینکه آیا این تفاوت از لحاظ تحلیل استنباطی معنادار است یا خیر، با بکارگیری از آزمون ویلکاکسون (Wilcoxon) معلوم میگردد. چون مقیاس این دو متغیر رتبهای است و از شرط توزیع نورمال نیز برخوردار نیستند، برای دریافت وجود یا نبود تفاوت معنادار بین میانگینهای این دو متغیر از آزمون یادشده کار گرفته شده است.
جدول(۲) نشاندهندهی نتیجهی آزمون ویلکاکسون در خصوص برآورد تفاوت معنادار بین میانگینهای دو متغیر یادشده است. در جدول مذکور دیده میشود که از مجموع ۷۴ مورد نمونهی آماری در ۱۳ مورد، نمرهی پذیرش نظام سرمایهداری در حرف، بزرگتر از نمرهی پذیرش نظام مذکور در عمل است، اما در ۶۱ مورد دیگر پذیرش کرداری بزرگتر از پذیرش گفتاری است، یا با تعبیری دیگر، از اظهارات ۸۲ درصد از پاسخ-دهندگان بر میآید که پذیرش در عمل بزرگتر از پذیرش در نظر است.
چنانکه نتیجهی جدول(۲) نشان میدهد، بین میانگینهای پذیرش نظام اقتصاد سرمایهداری در حرف و در عمل، تفاوت معنادار وجود دارد، چون آمارهی الفا کوچکتر از پنج درصد است. این بدین معناست که فرضیهی صفری مبنی بر نبود تفاوت معنادار بین پذیرش نظام مذکور در حرف و در عمل با اطمینان ۹۹درصد رد و فرضیهی تحقیق مبنی بر وجود تفاوت معنادار بین پذیرش نظام سرمایهداری در گفتار و کردار تایید میشود. این تحلیل استنباطی در حقیقت نمایانگر پاسخ مثبت به پرسش سوم این تحقیق است.
نتیجهگیری
این پژوهش، میزان پذیرش نظام اقتصاد سرمایهداری را در میان تاجران شهر هرات تبیین کرده و وجود تفاوت معنادار بین پذیرش در گفتار و پذیرش در رفتار را برآورد نموده است. یافتههای تحقیق میدانی نمایان ساخت که نظام مذکور در میان تاجران از لحاظ گفتاری به میزان کم (۲.۳۹) اما از لحاظ رفتاری به میزان تقریباً زیاد (۳.۵۴) مورد پذیرش قرار گرفته است. بههمین ترتیب، تحلیل استنباطی آزمون ویلکاکسون نشان داد که بین پذیرش نظام اقتصاد سرمایهداری در حرف و در عمل تفاوت معنادار وجود دارد، یعنی هرچند که در ظاهر، مردم (تاجران در شهر هرات) در برابر نظام اقتصاد سرمایهداری از خود رویکرد ناخوش و ستیزهجویانه نشان میدهند اما عملکردشان نمایانگر یک رابطهی صلح-جویانه است، گویا خواسته یا نخواسته شهود باطنیشان با چنین سیستمی سر سازگاری دارد.
سفارشها:
این پژوهش، سفارشهای زیر را پیشکش مینماید:
– این تحقیق یک تفاوت معنادار بین گفتار و کردار انسانها (جامعهی مورد مطالعه) در خصوص پذیرش نظام اقتصاد سرمایهداری را آشکار ساخته است، با سخنی دیگر، این پژوهش به چیستیی تفاوت مذکور پرداخته است، خوب است که در تحقیقی جداگانه به چرایی آن نیز پرداخته شود.
– جامعهی آماری این تحقیق محدود به قشر تجارتپیشه بوده است، ایجاب مینماید که در آینده در این راستا مطالعات میدانی وسیعتری صورت گیرد.
– این تحقیق، هرچند یک پدیدهی اقتصادی را به تحلیل گرفته است اما به نوعی به مسایل رفتاری و روانشناختی اشاره دارد و امید می-رود که روزنهای را برای گفتگو در این راستا بگشاید. پیشنهاد میشود که به همچو موضوعات میانرشتهای بیشتر و عمیقتر پرداخته شود.
منابع:
Adam Smith, An inquiry into the Nature and Causes of the Wealth of the Nations, 1981.
Martin G Schnitzler, Comparative Economic systems, College Division Publishing edition, 1994, P.5 & 22.
Paul A. Samuelson and William D. Nordau’s, Economics Mcgrawltill, Thirteenth edition 1989 P.967.
Robert L Heilbronerm, Between Capitalism and Socialism, A Vintage book 1970, P. 80.
هادوینیا، علی اصغر، (۱۳۷۸). دئیسم و اصول نظام سرمایهداری، نشریه کتاب نقد، سال سوم، شماره ۱۱، ص. ۱۸۲.
نظرات
نتیجه این تحقیق کاملاً به جامعه صدق میکند، اینکه جنبه گفتاری متاثر از کدام متحول دیگر است یا خیر؟ والله اعلم!
سه شنبه, ۱۶ام فروردین, ۱۴۰۱