۱ – بیشتر از ۴۰ سال قبل درآمد نفتی اوپک بالا رفت. شاه در ایران یکی از بهترین زرادخانههای جهان را تشکیل داد. چند سال بعد انقلاب شد و ثروت شاه همراه با زرادخانهتش به دست انقلابیون جوان افتاد. عراق یک سال بعد از انقلاب به ایران حمله کرد و در عرض ۸ سال بنا به اذعان سازمان ملل متحد یکصد میلیارد دلار به کشور ما خسارت وارد آورد و بسیاری از زیرساختهای مارا نابود کرد. ایران دومین قدرت نفتی اوپک بود. قبل از جنگ اموال ایران در آمریکا بلوکه شده بود.
۲ – در آن جنگ، عراق بنا به ادعای خودش ۳۰ میلیارد دلار بدهی بالا آورد. در سال ۶۹ یعنی کمی پس از پایان جنگ با ایران، عراق به کویت حمله کرد و آن کشور را اشغال نمود. بعداً اسنادی منتشر شد که گفته میشود آمریکا در تحریک صدام حسین برای حمله به کویت بینقش نبوده است. کویت قدرت ششم اوپک بود.
۳ – آمریکا طی دو حمله، نهایتاً زیرساختهای عراق را نابود کرد و صدام حسین را به زیرکشید و اکنون کشوری ویرانه برجای گذاشته است با صدها هزار نفر کشته. میلیونها نفر شهروندی که تجربهی آوارگی دارند و هم اکنون درگیر جنگ با بدترین نوع تروریسم دنیای معاصر هستند. عراق سومین قدرت اوپک است.
۴ – در طول این مدت ایران شروع به بازسازی کرد. در دورهی خاتمی صندوق ذخیرهی ارزی که درآمد مازد فروش نفت در آن جمع میشد تشکیل شد. این صندوق با نقدینگی میلیاردها دلار (رقم دقیق را نمیدانم) به دولت احمدینژاد تحویل داده شد. علاوه بر آن قیمت نفت بالا رفت و درآمد دولت ایران در طول هشت سال دولت اصولگرایان از نفت و گاز و مالیات حدود ۸۰۰ میلیارد دلار برآورد شد. در پایان این دولت، کشور ایران با بدترین اقتصاد معاصر و خزانهی خالی تحویل حسن روحانی شد. دومین قدرت اوپک دوباره در بازی مارپله گزیده شد و به ته جدول سقوط کرد. ما درگیر پروندهی هستهای شدیم. (سناریوی برآمدن احمدینژاد را، آنگونه که میاندیشم، شاید روزی نه چندان نزدیک بنویسم).
۵ – اینبار نوبت لیبی بود. قدرت هشتم اوپک. گفته میشود قذافی دیکتاتور سرنگون شدهی لیبی در طول دورهی زمامداریاش ثروت هنگفتی را از دلار آمریکا و طلا اندوخته است. خیلی بیشتر از یک قدرت هشتمی. گاه حتی در این زمینه افسانهپردازی هم شده است. اگرچه ارقام باورنکردنی اما در عین حال زیاد است. لیبی توسط یک ائتلاف اروپایی با سناریونویسی آمریکا نابود شد. هنوز هم مشخص نیست آن ثروت هنگفت چه سرانجامی یافته است.
۶ – در اوکراین انقلاب رنگی مجدداً شعلهور شد. مک کین سناتور جمهوریخواه و رقیب پیشین اوباما به آنجا رفت و مردم را تهییج کرد. روسیه کشور قدرتمند تولیدکنندهی نفتِ غیراوپک درگیر جنگ شد و ماشین جنگیاش در اوکراین زمینگیر گردید و نهایتاً مشمول تحریم اروپا و آمریکا شد. در همین حین مدیرعامل توتال، طرف اطمینان ایران و روسیه و یکی از بزرگترین شرکتهای نفتی دنیا در فرودگاه مسکو کشته شد.
۷ – اکنون آمریکا با سناریویی دقیق به سروقت بزرگترین غول نفتی دنیا آمده است و عزم نموده تا این غول نفتی را از پای درآورد.
از نظر من داستان جنگ یمن و عربستان، نفت شل است.
به این صورت که درست در روزگاری که رییسجمهور پیشین کشور ما صدها میلیارد دلار را دود هوا کرد ملک عبدالله پادشاه خردمند عربستان صدها میلیارد دلار ثروت حاصل از افزایش قیمت نفت را انباشت. چرا که چندین موسسهی قدرتمند و معتبر در حوزهی اقتصاد انرژی محاسبهی دقیقی در اختیار حکام عربستان گذاشته بودند که نفت شل به زودی بازار را تسخیر میکند. یعنی همان زمانی که دولت ایران از نخبگان و هوشها خالی میشد، بزرگترین شرکتهای مطالعاتی اقتصاد انرژی دقیقترین محاسبات را به عربستان میفروختند.
شاه عربستان خزانه را آگند تا به وقتش پنجه در پنجهی بزرگترین تولیدکنندهی نفت شل یعنی آمریکا بیندازد. اگر قیمت نفت به زیر ۴۵ دلار(یا چیزی در این حدود) برسد، نفت شل غیر اقتصادی خواهد بود و اگر بازار برای مدت نسبتاً طولانی نفت ارزان بفروشند این صنعت ورشکست خواهد شد.
گفته میشود عربستان سعودی یک هزار میلیارد دلار آمریکا ثروت نقد، برای چنین روز مبادایی ذخیره کرده است. اگر این یک هزار میلیارد دلار نابود بشود برنامههای شاه پیشین عربستان هم نقش بر آب میشود و نفت شل نجات پیدا میکند.
جنگ یمن، باتلاقی است که دولت جدید عربستان به تحریک آمریکا وارد آن میشود و شروع به هزینهی خزانهی خود میکند. این جنگ درست بعد از مرگ پاشاه فقید رخ میدهد. در زمانهای که مقامات جمهوری اسلامی معتقدند چند جوان ناپخته امور را در عربستان به دست گرفتهاند. یمن را ویتنام دنیای عرب مینامند.
معالوصف شاید جنگ یمن پتانسیل سوزاندن این ثروت عربستان را نداشته باشد لذا باید دامنهی جنگ وسیعتر شود.درست در همین بحبوحه است که ماجرای جده و خبر تجاوز به دو نوجوان ایرانی منتشر میشود. خبری که تابحال گزارشهای ضد و نقیضی از آن منتشر شده است. ظاهراً این اتفاق در ایام عید رخ داده است. درست در روزهایی که مقامات وزارت خارجهی ایران سرگرم مذاکره در لوزان بودهاند یا حتی چند روز قبل آن اما در عین حال مکتوم نگه داشته شده و پس از انتشار تفاهمنامهی هستهای منتشر میشود.
این اتفاق واجد چند ویژگی تحریکآمیز است. دوگانهی شیعه – سنی، دوگانهی عربی – ایرانی، وقوع تجاوز جنسی در یک سفر مذهبی، همراه با نوعی انحراف جنسی، که مجموع اینها جامعهی ایران را به شدت ملتهب میکند. این خبر به سرعت گسترش پیدا میکند. اجازهی ورود به هواپیمای زائران ایرانی داده نمیشود. قبل از اینها آیهالله جنتی امام جمعهی کهنسال تهران با تبریک مرگ پادشاه عربستان جرقهی اول را زده و آنها را تحریک کرده است. آیهالله جنتی همان کسی است که در همین تریبون مدافع درجه اول محمود احمدینژاد(موضوع بند ۴ این نوشته) بود. هم اکنون رسانههای اصولگرایان و برخی تریبونهای نمازجمعه هیزمبیار این واقعهی مشکوک شدهاند ودر صفحات مجازی موجهای ضد عرب و ضد حج و غیره و غیره به صورت تصاعدی دامن زده میشود و بسیاری، بسان روزگارهایی که جنگهای حیدری-نعمتی رواج داشت درگیرودار این توطئه شدهاند.
در این پروژه عربستان هدف اصلی است و قرار است ثروت هزارمیلیارد دلاری نقد آن کشور سوخته شود و نفت شل نجات پیدا کند. همانطور که صدها میلیارد دلار قبل از آن ثروت ایران وبقیه نابود شد. همان کسانی که آن ثروت را در ایران نابود کردند الان هم در خط مقدم مبارزه با عربستان در داخل کشور ما قرار گرفتهاند. اینها سرنخهای مهمی هستند. اینها همان کسانی هستند که هاشمی رفسنجانی دوست ملک عبدالله را برای سالها بایکوت نمودهاند.
این یک جنگ نفتی است که از سوی آمریکا به بهترین شکل ممکن طراحی شده است تا کشورهای نفتخیز اوپک و غیراوپک را به زمین بزند و خود را برای همیشه از شر آنها خلاص نماید.
ما ابلهانه در حال بازیخوردن هستیم.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.