اسرائیل که تحت‌الشعاع روابط خود با ایالات متحده قرار دارد، مدت‌هاست که از روابطی پربار با چین، که اکنون به دومین شریک تجاری بزرگ آن تبدیل شده، برخوردار بوده‌است – از جمله تبادل فناوری نظامی که به دولت چین در سرکوب جمعیت خود کمک کرده‌است.

 

«شی جین‌پینگ» رئیس جمهور چین (راست) در ۹ مه ۲۰۱۳ با «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر اسرائیل (چپ) در «تالار بزرگ خلق» در پکن دیدار کرد. (عکس از کیم کیونگ-هون/ خبرگزاری فرانسه از طریق گتی ایمیجز)

 

در حالی که اسرائیل قتل عام فلسطینیان را در غزه انجام می‌دهد، بسیاری به درستی بر حمایت ایالات متحده از جنایات جنگی دولت اسرائیل متمرکز شده‌اند. اما همانطور که «طارق کینی-شَوّا» اشاره می‌کند، “این امر واضح است که اسرائیل دیگر به کمک ایالات متحده برای حفظ اقتصاد سالم خود و یا برتری کیفی هیولاوار نظامی‌اش در برابر همۀ تهدیدات منطقه‌ای نیاز ندارد.” در حالی که حمایت نظامی ایالات متحده از اسرائیل همچنان تعیین کننده‌است، این کشور از حمایت‌های زیادی از سوی دیگر بخش‌ها -از جمله رقیب اصلی ایالات متحده در جهان، یعنی چین- برخوردار است.

اگرچه گاهی چین به عنوان یک سنگر «ضد امپریالیستی» معرفی می‌شود، اما متحد فلسطینی‌ها نیست. درست است که رسانه‌های دولتی چین، برخلاف همتایان غربی خود، تمایل بیشتری به انتقاد از رفتار اسرائیل با فلسطینی‌ها داشته‌اند. اما دولت چین پشتیبانی قابل توجهی از آرمان آزادی فلسطین ارائه نکرده‌است: پیوندهای اقتصادی قابل توجه بین چین و اسرائیل بدین معنی است که چین منافع خاصی در دفاع از اسرائیل دارد. سابقۀ طولانی چین در مثلث‌سازی در میان اسرائیل و فلسطین شامل تأیید یک استراتژی “ایجاد صلح” و “عدم تعهد” است که به این کشور اجازه می‌دهد تا روابط دوستانه با کشورهای عربی و در عین حال تعمیق روابط با اسرائیل را حفظ کند. چین نیز به نوبۀ خود از فناوری و روش های ضد شورش اسرائیل برای سرکوب جمعیت خود استفاده کرده‌است.

در میانۀ اسرائیل و فلسطین

اسرائیل یکی از اولین کشورها و تنها کشور غیرکمونیستی بود که جمهوری خلق چین را رسماً به رسمیت شناخت و این کار را تنها یک سال پس از تأسیس این دولت، در سال ۱۹۵۰ انجام داد. چشم‌انداز دیپلماسی با ظهور جنگ سرد کوتاه شد، زیرا چین روابط سیاسی و نظامی خود را با رهبران سیاسی فلسطین تقویت کرد. نخست‌وزیر چین «جئو ئن‌لای» در کنفرانس باندونگ در سال ۱۹۵۵ به نمایندگان عرب قول داد از آرمان فلسطین حمایت کند. و در اواسط دهۀ ۱۹۶۰، «فتح» و رهبران «سازمان آزادی‌بخش فلسطین» (PLO) که به تازگی تأسیس شده‌بود، از چین بازدید کردند که حتی برخی آموزش‌های نظامی را به فلسطینی‌ها ارائه می‌کرد.

پایان انقلاب فرهنگی و انشعاب چین و شوروی به احیای روابط غیررسمی بین چین و اسرائیل منجر شد. دولت «دنگ شیائوپینگ» در دهۀ ۱۹۸۰ شروع به هدایت چین به سمت توسعۀ مبتنی بر بازار کرد، این در حالی بود که اسرائیل مشتاق شده‌بود تا تجارت خود را به شرق آسیا گسترش دهد. اسرائیل در طول دهۀ ۱۹۸۰ صادرات فناوری نظامی به چین را آغاز و راه را برای روابط رسمی دیپلماتیک بین دو کشور تا سال ۱۹۹۲ هموار کرد، حتی زمانی که چین دولت فلسطین را در سال ۱۹۸۸ به رسمیت شناخت.

از آنجا که تحریم‌های غرب علیه چین پس از جنبش تیان‌آن‌من و قتل‌عام سال ۱۹۸۹، تهدیدی بود که رشد ظرفیت نظامی جمهوری خلق چین را محدود می‌کرد، این واردات از اسرائیل به امری حیاتی برای توسعۀ نظامی چین در طول دهۀ ۱۹۹۰ تبدیل شد. اما اسرائیل قادر بود این تحریم‌ها را دور بزند و برای چین به پشتوانۀ کلیدی فناوری نظامی غربی تبدیل شود. ظهور چین به عنوان یک قدرت جهانی در دهۀ ۲۰۰۰ تجارت دو کشور را فراتر از تسلیحات گسترش داد و وابستگی متقابل اقتصادی آن‌ها را نیز عمیق‌تر کرد. جمهوری خلق چین در سال‌های پس از ورود این کشور به «سازمان تجارت جهانی» (WTO)، سرمایه‌گذاری هنگفتی را در اسرائیل به‌ویژه در حوزه‌های کشاورزی، فناوری، ساخت‌وساز و سرمایه‌گذاری خطرپذیر آغاز کرد.

رشد روابط نظامی و اقتصادی چین را بر آن داشت تا موضع معتدل‌تری را در قبال اشغال فلسطین توسط اسرائیل اتخاذ کند: حرکتی از حمایت از “جنگ خلق” فلسطین علیه اسرائیل به حمایت و دفاع از دولت اسرائیل. «طرح چهار ماده‌ای صلح اسرائیل و فلسطینِ» «شی جین‌پینگ» بر طرفداری چین از راه‌حل دو دولتی تأکید کرد و «امنیت پایدار» را به اسرائیل تقدیم کرد و در عین حال خواستار صلح و توسعه بین اسرائیل و فلسطین شد.

دفاع هفتۀ گذشتۀ جمهوری خلق چین از “کشور مستقل فلسطین” در پاسخ به حملات اسرائیل به غزه، و درخواست مبهم آن از “طرف‌های مربوطه” برای “پایان فوری خصومت‌ها” را باید در پرتو تعهد این کشور به راه حل دو دولتی تلقی کرد. تفسیرگران جریان اصلی این دوگانگی را تردیدی از جانب چین برای حمایت قاطعانه از اسرائیل می‌دانند. اما راه حل دو دولتی وعده‌ای برای تداوم ستم اسرائیل بر فلسطینیان به شکلی دیگر است.

«دافنا تی‌یِر» و «سمیه عواد» در سال ۲۰۲۱ در «ژاکوبن» نوشتند: “مذاکره بر سر راه حل دو دولتی، میلیون‌ها فلسطینی را که یکی از بزرگترین جمعیت‌های پناهنده در جهان هستند، از حق بازگشت به سرزمین‌ها و خانه‌هایی که به زور از آنجا بیرون رانده‌شده‌اند، محروم می‌کند: حقی که به صورت بین‌المللی به رسمیت شناخته‌شده‌است. هر راه حلی که دولت اسرائیل را به‌عنوان یک دولت یهودی حفظ کند، ناقض حقوق دموکراتیک، مدنی و انسانی فردی و جمعی فلسطینیان است.” یک بدیل عادلانه برای حکومت آپارتاید اسرائیل شامل یک دولت واحد و دموکراتیک با حقوق برابر برای همۀ مردم خواهد بود.

صهیونیسم بی‌سروصدا

نگرش دوگانۀ چین نسبت به اسرائیل و فلسطین، که از گسترش تدریجی روابط با اسرائیل در دهۀ ۱۹۸۰ آغاز شد، خیانت بی‌سروصدای این کشور به آرمان فلسطین را پنهان می‌کند. حمایت این کشور از دولت فلسطینی حمایتی محدود است که بر حفظ قدرت نظامی و اقتصادی اسرائیل مبتنی شده‌است.

از دهۀ ۲۰۰۰، سرمایه‌گذاری‌های این کشور در اسرائیل رشد قابل توجهی داشته‌است. چین با ارزش تجارت بیش از ۲۴ میلیارد دلار در سال گذشته به دومین شریک تجاری بزرگ اسرائیل تبدیل شده‌است. اگرچه ایالات متحده همچنان تأمین‌کنندۀ مستقیم اصلی عملیات‌های نظامی خونین اسرائیل است، اما سرمایه‌گذاری‌های چینی به طور فزاینده‌ای برای توسعۀ اقتصادی، فناوری و زیرساختی اسرائیل حیاتی می‌شوند. چین حتی طی سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ جایگزین ایالات متحده به‌عنوان بزرگ‌ترین منبع واردات اسرائیل شد.

اسرائیل و چین همچنین با تکیه بر فناوری‌ها و روش‌های غربی، هدف مشترکی برای توسعۀ دستگاه‌های نظارتی و پلیسی یافته‌اند. “جنگ خلق علیه ترورِ” جمهوری خلق چین علیه اویغورها و سایر گروه‌های قومی در سین‌کیانگ نه تنها در لفظ به “جنگ علیه ترور” ایالات متحده استناد می‌کند، بلکه به صورت فعالانه نیز از پرسنل و تاکتیک‌های آن نشأت می‌گیرد.

عوامل سابق شرکت «بلک‌واتر» که به خاطر ارتکاب جنایات جنگی در عراق بدنام بودند، برای بهبود امکانات امنیتی در سین‌کیانگ استخدام شده‌اند. محققان نخبۀ آکادمی پلیس چین همچنین به طور علنی اقدامات ضد شورش اسرائیل علیه فلسطین را به عنوان امری الهام‌بخش برای دولت نظارتی سین‌کیانگ مورد مطالعه قرار داده‌اند. هر یک از آن‌ها به‌شکل استراتژیک مخالفان سکولار و غیرخشونت‌گرای خود را حذف کرده‌اند و از ظهور گروه‌های جنگجوی اسلامی برای توجیه سرکوب گستردۀ فلسطینی‌ها، اویغورها و سایر گروه‌های قومی به عنوان سلاح استفاده کرده‌اند. در واقع، «پان یو»، رئیس فعلی «کمیسیون ملی امور قومیتی چین» گفت که جمهوری خلق چین باید از روش‌های استعماری ایالات متحده، روسیه و اسرائیل درس گرفته و شهرک‌نشینی قوم هان را در مرزهای غربی خود رواج دهد.

حمایت از فلسطین در حرف و در عین حال تقویت قدرت اسرائیل و الهام گرفتن از روش‌های جنگ‌افروزانۀ آن به یک استراتژی سودآور برای جمهوری خلق چین تبدیل شده‌است. همچنانکه شرکت‌های دولتی تحت رهبری چین و مشارکت‌های دولتی-خصوصی روابط خود را با اسرائیل و سایر دولت‌ها و شرکت‌های عربی در سرتاسر بلوک‌های ژئوپلیتیکی تعمیق کرده‌اند، این رویکرد به چین اجازه داده‌است تا از ثمرات توسعۀ اقتصادی اسرائیل بهره ببرد و در عین حال روابط حسنۀ خود را با رهبران فلسطینی و دیگر عرب‌ها حفظ کند.

پاسخ ملایم وزارت امور خارجۀ چین به تجاوز جاری اسرائیل به غزه نشان می‌دهد که جمهوری خلق چین علاقه‌ای ندارد که راهبرد اسرائیل را قویاً به چالش بکشد. به طور کلی‌تر، رویکرد چین به اسرائیل و فلسطین نشان می‌دهد که رقبای ژئوپلیتیکی غرب لزوماً متحدان رهایی فلسطین نیستند. قدرت‌های امپریالیستی مختلف، علی‌رغم درگیری‌هایشان، می‌توانند در حمایت از آپارتاید و اشغال‌گری اسرائیل همگرا شوند.

تجارت چین با اسرائیل فرصتی برای همبستگی بین حامیان رهایی فلسطین و مخالفان سیاست‌های سرکوبگرانۀ جمهوری خلق چین فراهم می‌کند. هدف قرار دادن مشاغل و مؤسسات حامی دولت چین از خارج، یک استراتژی کلیدی برای مخالفان خارج از کشور بوده‌است. اعتراض و تحریم تجارت چین با اسرائیل به عنوان بخشی از کمپین گسترده‌تر «بایکوت، بی‌بهره‌سازی و تحریم» (BDS)- مانند شرکت (DJI)، «شرکت نوآوری علوم و فناوری داجیانگِ» سابق، یک شرکت خصوصی چینی که با دریافت بودجۀ دولتی جمهوری خلق چین هواپیماهای بدون سرنشین و سایر تجهیزات نظامی را برای ارتش اسرائیل تولید کرده‌است- راه‌های بیشتری برای این رویکرد فراهم می‌کند، در حالی که میان مبارزه برای آزادی بیشتر در چین با آرمان فلسطین پل می‌زند.

 

مشارکت‌کنندگان

«پرامیس لی» یک کنشگر سوسیالیست از هنگ کنگ و لس آنجلس است که در «طوفان و همبستگی» (ایالات متحده) عضویت دارد. او در همبستگی بین‌المللی با جنبش‌های هنگ‌کنگ و چین، سازمان‌دهی مستأجران و ضد اعیانی‌سازی در «محلۀ چینی‌ها»، و سازمان‌دهی کارگری کارگران فارغ‌التحصیل از طریق کار میدانی فعال است.

 

در همین رابطه بخوانید:

روابط چین و فلسطین: از همبستگی ضدامپریالیستی تا پراگماتیسم

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)