ژئواکونومیپُلتیکولوژی معاصر (بخش ۲): پیش درامدی بر بخش سوم، تکرار واضحات از برای خرایدئولوژیستها تا خرمقدسها تا سایر خرفهمهای مدعی نیکخواهی برای کشور و ملت ایران
اگر دقت کرده باشید در هم مطالب این نگارنده و هم بسیاری منتقدان و غیره، نوعی به ظاهر خشونت کلامی است، اما در حقیقت خشونت و هتاکی نیست، چرا نیست؟ چون به ندرت اشخاص است، اشاره به طرز فکر یا عقیده و ایدئولوژیهای ورشکسته و امتحان بد پس داده است، حالا عده ای از روی پیروی یا دگم اندیشی و سایر بیماریهای فکری-روحی از لجاجت و عقدهها تا عمدی به خاطر منافعی شحصی یا گروهی و مأموریت مزدوری یعنی واقعا در ازای پول به استخدام در آمده فلان برای حکومت اجنبی (سازمان اطلاعاتی یا نهاد به ظاهر غیر دولتی و اما در پشت صحنه نهاد رژیم اجنبی متخاصم با موجودیت ایران و نه فقط حکومت ج.ا)، بدیهی است با چنین طیفی از دشمنان وجودی کشور و ملت ایران طرف هستیم، لازمه اش تغییر لحن است، استفاده از کلمه خر که مطالب قبلی به تفصیل دلایل استفاده از پیشوند گفتم.
خب در حالی کاریکاتورهایی فلان نشریه اجنبی از خامنه ای تا پیامبر اسلام میکشد و به طور واضح اِلمانهای رکیک جنسی در آن میآورد و ادعای آزادی بیان میکند و همین رسانه و اشخاص اپوزیسیون و فارسیزبان خارجی بازنشر میدهند! حالا من نوعی که پیشوند خر برای کلماتی مانند مذهبی، مقدس، فهم میوردم تا اشخاص نسبتا معقول و میانه رو مذهبی و مقدسگرا (شخصا تقدس گرایی اشتباه مهم همان تقدس گراین می دانم و نقطه ضعفشان در مقابل حریفان، تقدس گرایی ذاتا نوعی ضعف شخصیت و فکری است و من پیشنهاد پندار و گفتار و کرداری دارم که احترام به انگیزد و با این وجود حتی احترام کسی نداشت نباید اهمیت داد، جشمداشت به احترام از رقبا و یا مخالفان خودش نوعی نقطه ضعف شخصیت است!) و اشخاص ایدئولوژیست و فهمیده جدا کنم!
بارها گفتم، هر بار که مطلبی مینویسم قصد آخرین است، اما باز میبینم نه انگاری تمامی ندارد خریت بعضی در دشمنی با بدیهیات و حکومت و مردم که دو طرف اصلی مشکلات ایران هستند، در میانشان خریت موج میزند.
یعنی با فروشکش نسبی اعتراضات از حالت شدید خیابانی، رفع عطش نیاز تورمخواری مافیایی، انتظار میرفت هم حکومت ج.ا و هم مخالفان اعم منتقدان مستقل تغییر خواه جریان سوم مانند امثالهم تا جریانهای سنتی و تقریبا در حال تکرار ایده و برنامههای کمابیش ورشکسته سه طیف اصلاحطلبان (داخلی یا خارجی) و گذرخواهان غیرخشونتآمیز و براندازیخواهان برای استقرار حاکمیت و رژیم سکولار دمکراسی، به تجدید نظر معقولانه در شیوههای رویارویی به پردازند.
اما، سخنان کسی که به اسم خامنهای (به طرز عجیبی عملا دارد گور خودش می کند با این سیاست های علط داخلی و خارجی، نگارنده شک جدی دارد در سلامت مشاعر و عقلی خامنه ای، یا کلا یک کسی دیگر شبیه خامنه ای دارد از طرف او سخن می گیود و خود خامنه ای یا مرده یا در گروگان مافیا استف چون حقیقتا در دو سال اخیر دیگر کلیت این حکومت هیچ اسلوب بخردانه حکمرانی رعایت نمی کند و انگاری دست یک گروه مافیایی گروگان گرفته شد نه به موجودیت ج.ا و نه موودیت ایران و نه صلح و امنیت جهان اهمیت می دهد، واقعا در ایران چه سکی حکومت می کند؟!) و یا برگماری مجدد “رادان” به فرماندهی نیوری انتظامی (فراجا) که ظن میرود سیاست سرکوب و تکررا فجایع مهسا امینی دوباره شعلهور کند این آتش زیرخاکستر! شک جدی به یقین نزدیک میشود ج.ا کاملا این روزها در دستان نفوذیهای دشمن موجودیت ایران اسم به اسم اصولگرا و امثالش!، کاملا در راستای دو گروه موازی یعنی تندروهای اصولگرای شیعه سلفی امثال مصباحیون و چبهه پایداری و… که در توهمات ایدئولوژی انحرافی شیعه اصیل دوازده امامی (شیعه واقعا اصلاحگر و سکولاریزه و ایرانیزه) از جمله کارشنکنی در احیای برجام به منظور بردن حاکمیت ج.ا به سمت ساخت بمب اتمی و تبدیل ایران به کره شمالی و از سوی دیگر همین همراستایی و موازیکاری در خراج توسط تندرهای صهیونیست اسرائیلی (منظورم همه یهودیان و اسرائیلی ها نیست) و امریکایی و سعودی (با زهم منظور تندروهای این کشورها است) و امثالش و لابی آنها در کشورهای اروپایی و امریکا و…!
این روزها مافیاییها که حکومت ج.ا را به گروگانگیری گرفته، از زبان و دستان و نهادهای انتصابی و انتخباتی ج.ا اهداف ضد بشری ضد ایرانیشان به اسم “جمهوری اسلامی” دارند پیش میبرندو
حالا مشتی ورشکسته و پیر و پاتال چپ و مجاهدین خلق و پهلویچیها در توهماتشان، اندک بخش فعال مخالف ج.ا که قادر و شجاعت حضور میدانی دارند را دارند به تباهی فکری و مبارزاتی میکشانند.
عملا با خشونت کشاندن تهاجمی (به جای تاکید بر دفاع مشروع)، ادامه کارهای زشت ضد انسانی و ضد ایرانی و خطرناک برای منافع ملی و تمامیت ارضی میکنند که خواست دشمنان وجودی ایران و ملت ایران است از جمله تجزیهطلبان.
این فکر اشتباه که با مخالفت با احیای برجام یا تشدید تحریم و ایجاد قحطی مصنوعی میان مردم، موجب شورش براندازی فقرا میشود (حتی فرض بعید که بشود) اساس فاقد ارزش انقلابی اصیل است.
این فکر پاراگراف بالا اشتباه است به دلایل بسیار از جمله:
آن چیزی به انقلاب ۱۳۵۷ رخ داد، در شرایطی بود که رژیم پهلوی، در اوج اقتصادی و درآمد نفتی و غیره بود و ظرفیت تولید نفت به شش میلیون بشکه رسیده بود و سطح بالایی از روابط و حیت توزان بین قدرتها داشت پیش میبرد و هیچ تحریمی نبود، با دو بلوک غرب و شرق و اسرائیل و همه کشورهیا جنوب خلیج فارس روابط خوب و احسنه داشت، همزمان از شرق و غرب اسلحه میخرید و ظاهرا آزادی اجتماعی و سبک زندگی خصوصی (مانند حجاب اختیاری) بود و شریعت اجباری (اسلام سلفی) هم اجرا نمیشد، یعنی به اسم شریعت اسلام سلفی احکامی مانند سنگسار و قطع دست و اعدام بخاطر زنامحصنه و لواط و شلاق بخاطر روابط دوست دختری و پسری و حتی روابط همجنسگرایی نداشتیم.
اما – با وجود تمام توضیحات بالا که گفتم- باز هم در ایران توسط یک ائتلاف ناهمگون از چپهای مارکسیستی و تا التقاطی مارکسیستی-اسلامی و ملی-مذهبی و خرمذهبیهای شیعه سلفی یعنی خمینیایستها و رهروان واقعی (خرمذهبی) یا کذاب (مافیایی های نفوذی در ج.ا) علیه رژیم شبهسکولار و البته رو به انحطاط از مشروطیت (دمکراسی) قیام و یک چیزی انجام دادند که هر کسی- بنابر پیش زمینه فکری اش- اسمی برایش انتخاب کرده، از شورش و براندازی ۵۷ تا انقلاب اسلامی ۵۷ و خود پهلویها و طرفدارانش ان را شورش براندازیگرایان ارتجاع سرخ و سیاه مینامند. به هر حال نکته اینجاست که همان شرایطی سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ بویژه اواخر دهه ۱۳۵۷ تاکید دارد، هیچ لزومی نیست حتما ایران تحت تحریمهای ظالمانه و جنایتکارانه امریکا و متحدانش و همراهی اکثر بقیه دنیا (شاید ناخواسته و از ترس امریکا) باشد، لازم نیست حتما کارشکنی و مانع تراشی کرد برای احیای برجام، لازم نیست اکثریت مردم که فرودست و مزذبیگر و بیکار هستند بدتر از این تنگنای اقتصادی و معیشتی قرار داد تا مثلا دست به قیام بزنند!
جناح یا طیف نفوذی ضد ایرانی در ج.ا (خرمذهبی و مافیایی) هدفشان از عدم احیای برجام، ساخت بمب اتم و تبدیل ایران به کره شمالی دوم و د رنهایت به راه انداختن جنگ آخرالزمانی و احتمالا تقابل اتمی با اسرائیل و امریکا و غرب هستند! این هشدار جدی است، باید در درجه خود مردم ایران و بعد بقیه کمک کنند این جریان آخرالزمانی خرمذهبی در ج.ا برکنار کنند بار روشهای ممکن معقولانه.
دلیل واضحش همان شرایط سالهای منتهی به ۱۳۵۷ بود (مانند دیکتاتور نمودش در تاسیس حزب حکومت رستاخیز و نابودی ظاهری همان رقابت احزاب حکومتی و ساواک و شکنجه و سرکوب جریان های مستقل جریان سومی مثل کاری امثالهم میکنند) که نه تحریم بود و نه بحران برجام، اما حکومت و رژیم پهلوی سرنگون شد توسط مخالفانش که خود پهلویها آن را ائتلاف ارتجاع سرخ و سیاه نامیدند.
پس اگر کسی و کسانی خواهان حفظ موجودیت کشور و ملت ایران (عدم تجزیه و جنگ داخلی و کشتار هزاران و به احتمال مرگ میلیونها تن بر مستقیم و غیر مستقیم جنگ داخلی و حمله خارجی و قحطی و بیماری و… و آوارگی میلیونها تن) و استقرار حاکمیت سکولار دمکراسی هستند، از طرفدارن پهلوی و رجوی و جمهوریخواهان لیبرال تا چپهای سوسیالیستی و مارکسیستی، به هیچ عنوان دنبال حمایت از دشمنان اهداف وجودی کشور و ملت ایران نروند مانند مخالفت با احیای برجام یا رفع تحریمها و حمایت از حمله خارجی به ایران که میدانیم حمله به زیرساختهای استراتژیک دفاعی و اقتصادی ایران میکنند و نه مراکز سرکوبگران و سران مافیایی ظالم فاسد و جنایتکار ج.ا، پس با این توضیحات، باز هم عدهای با ادعاهای ایراندوستی و ایرانپرستی به هر اسم و عنوانی از سلطنتخواه تا جمهوریخواه یا چپ و راست و غیره، با اهداف دشمان وجودی کشور و ملت ایران همراهی کنند که امروزه نمودش در مخالف با احیای برجام و رفع تحریمها است و یا خواستار حمله نظامی اجنبی به ایران، قطعا دیگر در گروه دشمنان موجودیت کشور و ملت ایران هستند و شریک جرم جنایات امروز و آینده علیه عموم مردم ایران این دشمنان وجودی ایران.
امثالهم که میدانیم اکثریت مردم ایران چنان بالقوه از شرکت سهامی مافیایی ج.ا با اسم کذایی “جمهوری اسلامی” نارضی هستند و خواهان تغییر بنیادی چه به صورت پلان ج یا براندازی کامل اند و واقعا نیاز به سادیسم و مردمازای دشمنان وجودی مردم ایران نیست مثل ترویج قحطی، اگر این قدر مدعیان درک و شعور از وضعیت نارضایتی اکثریت قاطع مردم ایران ندارند و میخواهند به شیوههای دروس ماکیاولیستی و اهریمنی مانند قحطی یا جنگ داخلی و حمله اجنبی به قدرت برسند، از همین حالا هم محکوم به شکست هستند و هم محکوم به شراکت در جنایت علیه بشریت.
فقط یک نکته مهم” عده ای واقعا خودشان به نفهمی میزنند درباره پرچم اصلی ملی ایران، حرف نره شیر و این حرفهای کودکمزاجانه میزنند، کسانی که پرچم ج.ا را آتش میزنند، بالاخره بایست یک پرچم اصیل وحدت بخش که نماد اتحاد و ایرانیت باشد را همگی بالا ببرند؟!
خورشید و شیر دو نماد تاریخی سیاسی ایران است. خورشید در فرهنگ و ادبیات و فولکلور ایران نشانه مهربانی و عدم خشونت است و ضمن اینکه عمدتا نماد زنانگی و نام زنانه و در کنار نام و نماد شیر که نام یا صفت مردانه هم نشانه شجاعت و دفاع مشروع، اتفاقا همزمانی این دو نماد در پرچم سه رنگ ایران، کاملا این پرچم از سایر پرچمهای جهان همین سه رنگ دارند متمایز میکند. پرچم سبز و سفید و قرمز ایران با این نماد شیر وخورشید میشود پرچم اصیل ملی وحدت بخش. اگر این قدر دیگر درک و شعور کسی ندارد، کلا از جرگه خردمندان ایرانی به کنار است و یا ریگی توی کفشش دارد در مخالفت با این پرچم، مثلا پشت مخالفتش، دنبال تجزیهطلبی یا حمایت از مافیاییهای ج.ا است.
شیر و خورشید نماد ملت واحد از زنان و مردان ایرانی تبار است.
در آخر، هیچ پیام توهین آمیز ندهید، من نگاه نمیکنم چون ارزشی برای خواندن ارجیفشان دارم و نه وقت و حوصله ای، به محض دیدن اهانت بدون خواندن پاک و به زباله دانی ارسال میکنم، اما سایت تریبون زمانه حق انتشار هیچ گونه اهانت ندارد نسبت به من، چون ممکن است بخاطر مشکلات شخصی نتوانم دوباره بیام. این قدر شرافت و جوانمردی رسانه ای داشته باشید.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.