چکیده :آقای شریعتمداری و امثال او باید بدانند دنیا دار مکافات است. آنها باید می دانستند و باز هم برای آینده خود بدانند، دیوار کجی که بنا می کنند روی سر خود آنها نیز خراب خواهد شد. اگر تقوای راستگویی ندارند، اگر آنقدر قدرت برایشان بزرگ است که پرونده سازی واتهام زنی برای مخالفانشان را توجیه می کند، لااقل از منظری عملگرایانه به آینده خود فکر کنند که روزی ممکن است همین منطق های کج علیه خودشان به کار…

کلمه-علی بردبار:

حسین شریعتمداری، سرپرست موسسه کیهان، امروز در رویکردی انفعالی در برابر موج اجتماعی پیش آمده که رفتار و مواضع او با تندروهای رژیم اسرائیل، به خصوص شخص نخست وزیر تندور این رژیم یعنی بنیامین نتانیاهو مقایسه می شود، از خود و روزنامه تحت هدایتش دفاع کرد. او که بارها مدعی شده بود حمایت یکی از نیروهای بیگانه یا دشمن از موضعی در داخل به معنای وابستگی صاحبان آن موضع به دشمن است، این بار برای خود تبصره زده و نوشته که همراهی اسرائیل با کیهان نعل وارونه زدن است، اما حمایت! آنها از جنبش سبز واقعی است.

در این باره چند نکته گفتنی است:

۱- اصل این منطق که هر حرف و موضعی که احیانا در مواردی با موضع نیروهایی نامطلوب و یا حتی دشمن شباهت پیدا کند، پس در مسیر دشمنان است، منطق خدشه پذیری است. ما هنوز که هنوز است درباره صدام حسین می گوییم “دیکتاتور سابق عراق”. بسیاری از کشورها و افرادی هم که ممکن است ما آنها را قبول نداشته باشیم و یا دشمن بدانیم، در این موضع و تعریف ما از صدام هم نظرند. آیا این به معنای خطای تحلیلی ما درباره صدام است؟ مسلما خیر.

بهتر این است که در جایی که ناگزیر از قضاوت و تصمیم گیری هستیم، از معیارهای روشن تر و بهتری که درستی و نادرستی موضعی را معلوم می کنند استفاده کنیم. به عنوان مثال در مورد “سیاست خارجی” دولت روحانی و ارزیابی سفر وی و هیات همراهش به نیویورک که این روزها مورد بحث موافقان و مخالفان است، بهتر است از زاویه منافع ملی به ارزیابی آن بنشینیم. خوشامد و بدآمد امثال نتانیاهو می تواند جزیی کوچک از اجزای تحلیلی ما برای تعیین نسبت نتایج این سفر با منافع ملی مان باشد، اما معیاری که بر اساس آن قضاوت نهایی کنیم، قطعا نیست.

۲- اینکه این روزها آقای شریعتمداری با نتانیاهو مقایسه می شود، سهمی از شوخی دارد. فعالان شبکه های اجتماعی با توجه به اینکه سال ها آقای شریعتمداری تلاش می کرد راست و دروغ برای منتقدان تفکر و جناح متبوعش، حمایت خارجی بتراشد و دروغ های بزرگی همانند حمایت اسرائیل از چهره روشن و شفافی مانند میرحسین موسوی را به مخاطبان خود حقنه کند، حالا بر اساس رویه ای که خودش بنا نهاده، بسیاری از مردم سربسرش می گذارند. ولی در این شوخی، نکات جدی زیادی نهفته است. آقای شریعتمداری و امثال او باید بدانند دنیا دار مکافات است. آنها باید می دانستند و باز هم برای آینده خود بدانند، دیوار کجی که بنا می کنند روی سر خود آنها نیز خراب خواهد شد. اگر تقوای راستگویی ندارند، اگر آنقدر قدرت برایشان عزیز است که پرونده سازی واتهام زنی برای مخالفانشان را توجیه می کند، لااقل از منظری عملگرایانه به آینده خود فکر کنند که روزی ممکن است همین منطق های کج علیه خودشان به کار رود.

۳- اما مقایسه شریعتمداری با نتانیاهو متاسفانه بیش از آنکه یک شوخی و سربه سر گذاشتن مردمی باشد، ریشه در یک واقعیت دارد که بسیاری از مردم در گذر زمان به آن رسیده اند. با کمال تاسف و با اینکه تصور می کنیم که آقای شریعتمداری و امثال او در دشمنی با رژیم صهیونیستی دروغ نمی گویند و واقعا با این رژیم آپارتایدی مساله دارند، اما در عمل در خدمت سیاست های آنها، به خصوص تندروترین آنها مانند حزب لیکود و نتانیاهو عمل می کنند. صاحب این قلم تصور برخی از منتقدان و موافقان آقای شریعتمداری که اورا باهوش می دانند را ندارد. ایشان در مناظره هایش نشان داده که چه تحلیل گر معمولی و گاه ضعیفی است و در موضع گیری هایش نیز نوسان زیادی دارد. پیش بینی او در آستانه انتخابات اخیر ریاست جمهوری که گفت هاشمی رفسنجانی از ترس رای پایین ثبت نام نخواهد کرد، چون مطمئن است که تائید صلاحیت می شود و رای پائینش او را خراب خواهد کرد، هنوز در خاطره ها باقی است و در محافل مختلف اسباب مزاح. همین آقای شریعتمداری وقتی با ثبت نام آقای هاشمی مواجه شد، بلافاصله سرمقاله نوشت و به شورای نگهبان توصیه کرد که او را رد صلاحیت کنند. وقتی هم که هاشمی رد صلاحیت شد، از این اقدام دفاع کرد و فراموش کرد که دو هفته پیش از آن گفته بود هاشمی حتما تایید صلاحیت می شود و به همین دلیل کاندید نخواهد شد!

می شود گفت شریعتمداری از این جهت جدی فرض می شود و به عنوان مثال همین یادداشت به او اختصاص می یاید، چون مصونیت آهنین دارد، چون یکی از مروجان اصلی کینه و خشونت در جامعه است، چون بخش بی منطق و افراطی جریان اقتدارگرا را به نوعی سخنگویی می کند، چون پول و امکانات زیاد دارد و چون برای امنیت و منافع ملی و حفظ حیثیت بسیاری از شخصیت ها و افراد محترم جامعه، خطرناک است.

حالا چنین فردی با این ویژگی ها رفتاری مرتبا، خواسته یا ناخواسته آب به آسیاب رژیم صهیونیستی می ریزد. دیروز منوشه امیر در مصاحبه ای اعتراف کرد که در اثر سیاست خارجی دولت ایران، دولت اسرائیل منفعل و منزوی شده است. این در حالی است که ۸ سال تمام، فرد مورد علاقه روزنامه کیهان، محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس دولت ایران، با ماجراجویی هایش، بزرگ ترین خدمات را برای اسرائیلی ها انجام داد و از آنها چهره یک کشور مظلوم و تحت خطر که باید از آن حمایت کرد ساخت؛ سیاستی که مورد انتقاد میرحسین موسوی و مهدی کروبی در انتخابات سال ۸۸ قرار گرفت و میرحسین از آن به عنوان ماجراجویی یاد کرد.

دوستی خاله خرسه امثال احمدی نژاد و شریعتمداری را به مرور خود فلسطینی ها هم درک کردند و دیدیم که حتی حماس هم از ایران فاصله گرفت و ترجیح داد از حمایت بی هیاهو اما موثرتر دولت ترکیه برخوردار باشد تا سر و صدای غیرعاقلانه و پرضرر و دشمن شادکن احمدی نژاد.

آقای شریعتمداری خود هم می تواند بررسی کند که مواضع افراطی او چقدر در خدمت صهیونیسم و افراطی گری در جهان و به ضرر منافع ملی ایران است. اگر هم او نمی تواند و یا نمی خواهد این واقعیت را که در شبکه های اجتماعی اغلب مردم به آن رسیده اند را درک کند، این پرسش از مسئولانی که همچنان به امثال او اجازه می دهند که به نوعی آنها را سخنگویی کنند مطرح می شود که آیا فهمیدن اسرائیلی عمل کردن کیهان اینقدر سخت است؟ و آیا تشخیص منافع خود و کشور و نسبت عکس مواضع امثال حسین شریعتمداری با این منافع بعد از این همه سال هنوز معلوم نشده است؟

آقای شریعتمداری در این دفاعیه خود مانند همیشه اتهامات بدون سند و دروغی را به میلیونها فعال و هوادار مردمی جنبش سبز مطرح کرده که با توجه به معلوم بودن جایگاه کیهان در افکار عمومی و درک این نکته که او برای فرار از اتهام وسیع اجتماعی به خود درباره همراستایی مواضعش با تل آویو، نیاز به این فرار به جلوها دارد، از پرداختن به آنها می گذریم. امروز دیگر نوبت آقای شریعتمداری است که به این پاسخ روشن با شواهد و مستندات فراوان پاسخ گوید که پس از روشن شدن اینکه مواضع او در خدمت دشمنانی مانند رژیم اسرائیل و جنگ طلبان چهان از جمله در آمریکا است، چرا به مواضع ضد ملی و ضد دینی خود ادامه می دهد؟

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com