صلح حقیان: امکان‌سنجی جدایی بخش حاکمه بیت رهبری با بخش‌های حکومتیان ج.ا درباره اصلاح‌پذیری
بارها در نوشته‌جاتم، صریحا بر ظالم و فاسد و جنایتکار بودن حکومت ج.ا اشاره کردم، چند مکته:
۱- من عادما سعی کردم- به جز ندرتا- کلمه نظام یا رژیم درباره حکومت ج.ا بکار نبرم، چرا چنان این حکومت از غیر مدنیته بودن و نبود سازمان رژیم‌مند حکمرانی آسیب می‌برد و آسیب می‌زند به منافع ملی ایران، درخور کاربرد نظام یا رژیم چندان نیست، البته در ادبیات رایج چندین سال اخیر، یک برداشت دیگر از نظم، شخص رهبری و بیت او است از نظام، در این فروکاستن، نظام اسم رمیز او است، اما نظام در زبان فارسی معادی برای رژیم است، رژیم سیاسی حاکم بر کشورها دارای حداقل‌هایی از یک ساختار سازمانی منسجم و قانون‌مند برخوردار است.
البته عدم قانون‌مندی و داشتن باگ‌ها و حفره‌ها ضد قانونی در حکومت‌های استبدادی، خودش یک بخت ممکن است برای نجات افراد مظلوم پدید بیاورد، چه بسا با اعمال پارتی و توصیه بسیاری محکومان به مرگ نجات یابند، اما در نگاه کلی معمولا این خوش‌شانسی چندان نصیب نمی‌شود و عمدتا بی‌قانونی به زیان مظلومان و بویژه مخالفان و منتقدان حکومت‌های استبدای است
۲- در ۳۳ سال رهبری و حکومت ولایت مطلقه خامنه‌ای، آیا نشانه‌های استقلال کامل او در برابر گروههای تندور بوده، یا اساسا تندورها تحت فرمان اویند یا همسو با سیاست‌های او که در این ۳۳ سال بیشتر دائما در حال محدودسازی تنوع و تکثر در هئیت حاکمه بوده است، تمام روئسای جمهور (به قول برخی نخشت وزیران نظام!) در زمان او رفسنجانی، خاتمی، احمدی‌نژاد، روحانی به نوعی مورد عطاب و مغضوب او بودند و باندهای تندورو به ظاهر همسو با رهبری، تمام رئسای جمهور گفته شده متهم به خیانت و زاویه داشتن با ولایت و غیره کرده اند!، اما جالب اینکه حتی یک بار رهبری آنها به روشی که داستان بنی صدر پیش آمد، برکنار نکرد، علی رغم حجم اتهام‌های سنگین، هیچ‌کدام برکنار و یا در دور دوم رد صلاحیت نشدند!
چکونه ممکن است رسانه‌های وابسته سپاه، که بازوی اصلی قدرت و حفظ حکومت بیت و خامنه‌ای است، طی این ۳۳ سال چنین تهمت‌هایی سنگینی بزنند به رئسای جمهور ج.ا، تهمت‌هایی اگر افراد عادی خارج حکومت ج.ا بزنند، دستگیر و گاه مجازت سنگیین دچار خواهند شد، راز این مصنویت افراد منتسب به نزدیکی به بیت رهبری چیست؟!
آیا می‌توان گفت، آنها ماموران ضد ایجاد کاریزما شدن رئیسای جمهور و رقیب شدن این روئسای جمهور برای گرفتن کنترل از رهبری هستند؟
مثلا محمد خاتمی که هم سید و هم آخوند و تا حدی شرایط نزدیک شرایط تحصیلات حوزوی خامنه‌ای دارد می‌توانست کاندیدای رهبری حکومت ج.ا شود، تقریبا دیگر مسلم است یک سوپرایز بودن انتخاب محمد خاتمی، محمد خاتمی، بارها اثبات کرده وقتی منافع شرکت سهامی ج.ا است، طرف ج.ا می‌ایستد!، او بارها در برهه‌های حساس به نفع بقای ج.ا سخن گفته و عمل کرده است، یک بار سال‌ها پیش بحث تغییر قانون اساسی پیش آمد، خاتمی مخالف تغییرات در قانون اساسی شد! اخیرا در پی جنبش اعتراضی ۱۴۰۱، سخن بلاهت‌آمیزی در جهت منافع حکومت ج.ا گفت: براندازی نظام جمهوری اسلامی نا ممکن است و نه مطلوب!
این سخن خاتمی به صراحت حمایت آشکار او از حکومت ج.ا است و کسی اگاه باشد می‌داند در این شرایط بحرانی، این سخن فقط از سوی کسی صادر می‌شود که تمام عقیده و یا منافع در گروی بقای ج.ا باشد موسوم به اصلاح طلب و همین نکته است، در حقیقت ج.ا مطلوب و احتمالا بخش عمده موسوم به جناح و باندهای موسوم اصلاح‌طلب است، اینها همچنان یا عضو یا خواهان ورود به شرکت سهامی ج.ا هستندا!
اما بلاهت در سخن او، عبارت ناممکن بودن براندازی است، اینکه چنین سخن بلاهت آمزی گفته شود، یا او دارای جنون و عقل ناقص است، چرا در تمام تاریخ حکومت‌ها آمده رفته اند، بالاتر حکومت امام اول شیعیان نیست که خودشان می‌گویند چگونه رفت!
حکومت ج.ا بالاتر امام اول شیعیان نبود کسی مدعی اند امام معصوم و از قدرت ماورایی برخوردار بود و ارتباط شبه مستقیم با الله داشت، مگر خامنه ای و بیت و تمام افراد و عوامل حکومت ج.ا بالاتر از مقام و قدرتی که خودشان می‌گویند از امام اول شیعیان بالاترند، وقتی حکومت امام اول شیعیان ممکن است براندازی و ساقط شود دیگر حکومت ج.ا چه می‌تواند بگوید؟! این بار محم خاتمی نشان داد یک سیاست‌باز است، او اساسا مثل همه مقامات از احمدی نژاد وروحانی و رفسنجانی و رئیسی و غیره، همگی اعضای این شرکت سهامی هستند، تمام مشکل انها اختلاف سلطقه (اعم خوب یاد بد) با سایر رئوس و ارکان و شخص رهبری است، اینها در توهم حقاینت و اینکه تا ابد این حکومت (نظام) ج.ا باقی بماند با هم در توافق علنی هستند. بحث بر سر رقابت درون حکومتی برای سهم بردن از قدرت و ثروت است.
اما هنوز ابراهیم رئسی دچار این موارد نشده، یکی دلایلش میزان بالای سرسپردگی و همچنی شخصیت ضعیف او در برابر ربهری و راکان صالی حاکمه استف برخلاف چیزهایی درباره احتمال رهبری او گفته می‌شود با کارها و تصاویر نمایش او در برابر سایر عوامل قدرت و کلا نحوه سیر ارتقای او در حکومت ج.ا نشان می‌دهد او بیشتر یک سرسپرده است، در سن کم در دستگاه قصایی ج.ا به سرعت راتقای شغلی میابد، قطعا داماد علم الهدی که یکی سر ارکان ج.ا تاثیر زیادی در ارتقائات مناصب او داشته، او بیشتر ازینکه استعداد شخصی داشته باشد، مثل احتمالا اکثر عوامل رده بالای ج.ا با رانت‌ها و وابستگی فامیلی و توصیه و حمایت به درجات مناصب رسیده، مهندسی انتخابات اخیر، عملا او منصوب شد به مقام رئیس جمهوری (به قولی نخست وزیری ج.ا)، شدت ضعف شخصیت و عدم مدیتی و تسلط او بر گزینش وزیران و سایر اعضای دولتی، عملا دولت او جولانگاه رئوس سپاهیان و سیدهای حکومتی و آخوندهای حلقه اقتدارگرایی ضد دموکراتیک مانند چبهه پایداری و مصباحیون و در کل شیعه سلفی است.
۳- با توجه به نکات فوق المذکور، بعتد است امکان جدایی بین رهبری و بیتش یا بخش‌های مشکوک به ظالم فاسد و جنایت باشد، اینکه امید زیاید داشنت که خامنه ای و بیتش بر علیه سایر بخش‌ها یکش به کودتا کنند و کلا حکومت ج.ا تغییر به حکومتی حدالامقدر بهرت کنند، یعنی یک پادشاهی مشروطه کنند، و مشکلات ناشی خکومت ایدئولوژی آخرالزمانی ادهایی گرایی ولایی کنار گذاشته و ممنوعیت اجرای شریعت اجباری و غیره، عملا به شیعه اصلاحگر (سکولاریزاسیون شیعه از سلفی‌گری) تن بدهند. همچنی به این سیاست ضد منافع ملی و پرخسارت غرب‌ستیزی و امریکاستیزی پایان بدهند.
عدم ایجاد روابط دیپلماتیک با امریکا و دائما اصرار به امریکاستیزی و خصومت با امریکا، انواع طرح تئوری توطئه موجب شد، برخی می‌گویند اساس حکومت ج.ا یک لولوی سرخرمن است که همزمان برا یعقب نگه داشتن ایران از پیشرفت واقعی مادی و معنوی ایران و رسیدن به سهم واقعی از قدرت-ثروت جهانی است و هم داغ شدن بزار تسلحاتی قدرتهای جهانیف اینکه مثلا کشورهای نفت خیز جنوب خلیج فارس از ترس ج.ا مقادیر زیاید از ثروت نفتی و غیر نفتی شان صرف خرید سلاح از غرب کنند! این یک تئوری توطئه مطرح قوی همیشگی بوده، این امر در راستای تحریم ساز ی و دائما در تحرمی های فزاینده است، اینکه ایران بیش از یک درصد جمعیت جهان دارد و اما کمتر از نیم درصد اقتصاد جهان! این فاجعه است بزرگرتین دارند گاز جهان وارد کننده گاز و برق باشد، ذخایر نفتی اش در بالاترین درجان جهانی و گویا حتی بیشتر از عراق و یا مقام چهارمی جهان باشد و امکانش از کشورهای عربستان و عراق در تولید این محصول راهبردی عقب افتاده و پس رفت داشته، توجه گنید گاز و نفت صرفا برای انرژی نیستند، این کالاهای راهبردی برای تولید حجم بسیار از مواد پتروشمی و پلیمری کاردبر دارند، فعلا تا دهها یا شاید قرنها جایگزین برای گاز و نفت در زمینه پتروشمی و پلیمیری موثر نیست!
این تنها به گاز و فت نیست، ایران دهمین دارنده منابع جهان است و یکی از بهترین موقعیت‌های ژئولپتیک و ژئواکونومیک است و این امکان را دارد بسیار بیشتر سهم جمعییت اش نقش اقتصادی داشته باشد، یعنی نمی درصد طی یک تحولات سیاسی و اقتصادی بازار رقابتی و عادالانه، به پنج درصد برسد در بازه زمانی مثلا ۴۰ ساله، این امر نیازمند تغییر کلی در سیاست‌های خارجی است، ایجاد موازنه مثبت و رابطه عادی با تمام با قدرتهای شرقی و غربی.
سوخت نسبتا تمیز گاز، در حال حاضر بهترین مزیت ایران است، عقب ماندگی ایران در در تولید چه به شکل CNG و چه گاز مایع، یک فاجعه است، به طوریکه امروز ایران شده واردات کننده گاز و نهایت ترانزیت گاز دیگران!
۴- سوال مهم: آیا امکانش هست خاکمیتی مثل ج.ا و شخص خامنه ای یا بیتش، بعد از دهها سال زندگی در شرایط حکومت ج.ا حاضر شوند تغییر مسیر بدهند و مثلا به سمت ایجاد یک پادشاهی شبه سکولار مشروطه بروند و قید این حکومت ظالمانه، فاسدانه، جنایتکارانه و پرمصیب و پرخسارت و قرصت-نسل‌سوازانه ضد ایرانی را بزنند؟!
نکته در مرود جنایتکارانه بوده ج.ا: برخی تصور می‌کنند جنایتکاری فقط به کشتان و قتل دیگران است، البته می‌تواند این هم باشد، اما بنظرم معنی جنایتکاری فقط به آسیب‌های جسمی و جانی و روحی به دیگران نیست، جنح معرب گناه فارسی می‌دانند، جنایتکاری یعنی ارتکاب گناهان و خطاهایی که منجر به آسیب ناحق به دیگران است، گرفتن حق آزادی‌ها اجتماعی و شخصی و ملی، نابودی فرصت زندگی نرمال، نابود کردن نخبگی بخش عمده مستعدهای کشور بویزه از طریق فساد آموزش و پرورش، شتشوس مغزی دهها میلیون نفر از در جهت عقب نگه داشنان بار ی یک زندگی عقلانی-اخلاقی، …
۵- اما ذکر نکاتی در مقایسه حکومت ج.ا با مثلا صدام و یا اقذافی است، که در مواقع بحرانی که موجودیتش در خطر باشد موقتا یا طولانی مدت تحت فشار بالا خارجی و یا داخلیف عقب نشینی های تاکتیک می‌کنند، اما متاسافنه بر روی موضعات راهبردی تقریبا هیچ وقت کوتاه نیامده است، این همه بلاهت جنایتکارنه مثل ادامه جنگ ایران-عراق برای شش سال بیخودی یا اصرار بر شرعت اجباری از اجرای حدود موهن ضد بشری تا حجاب اجباری، گاهی کوتاه آمده، اما از بلاهت ضد منافع ملی مانند غرب ستیزی و امریکا ستیزی و… انگاری در جمود محض است و کوتاه نمی آید،
این مغلطه برجام ۱و برجام۲ پس امضای برجام خودش اوج جمودیت ضد منافع ملی است، اساس کارشنکنی و دادن سگنل های ضد برجامی از همان روزهای نخشت توسط خود خامنه ای و باندهای تندرو از چمله سران سپاهی اغاز شدف ممنوعتی تجارت با امریکا یا پرتاب موشک با عبارت عبری نابودی اسرائیل از سوی نیروی نظامی حکومتی علیه یک سازمان ملل و متحد راهبرد ی امریکا و غرب یعنی اعلان جنگ سرد تا نیمه گرم تا تجهیز و تحریک گروههای معارض عرب فلسطینی اینها بر خلاف انتظار یبود که توافق برجام بود، توافق برجام یک شانس و دریچه بود برای بهبود روابط، اما حکومت ج.ا از راس حکومت تا عوامل اصلی از همان روزهای اول در صدد کارشکنی و برجام شنی بودند، نعططلی احیا برجام و توقعات دور از واقعیت مثل تضمین خواستن از امریک، بر فرض هم مجلس و کنگره امریکا تمام امضا بدهد، اساس این تعهد می‌تواند دوباره توسط همان گنگره و نمایندهگان لغو شود، بهترین تضمین توافقات سیاسی مانند برجام، ذی نفع شدن و اقتصادی طرفین است، اشتباه راهبردی حکومت ج.ا این بود از این فرصت برای بهبوذ روابط با امریکا استفاد نکرد و اجازه نداد امریکا هم مثل سایر رقبای شرقی و غربی در ایران سرمایه گذاری بزرگی کند،
همین امر موجب شد بودن برجام باری امریکا نفع اقتصادی نداشته باشد. ترامپ عملا همین نکته با لغو برجام کرد، برجامی نفعی اقتصادی ندارد برای امریکا، چرا به دشمنش بدهد؟!
اگر ج.ا اثبات کرده به طرف امریکایی و غربی که در صدصد ساخت سلاح اتمی نیست، اساس داشتن چند هزارتا سانتریفیوژ و چند تن اورانیوم حتی با غنای ۹۸ درصد هم هیچ اهمیت برایش ندارد!
وقتی قرار نیست از انها برای ساخت بمب اتمی استفاده کند یا صادر کند مواد یا فناروی اش با وجود تحریم و مشارکت شرقی‌ها در تحریم چرا بایست بیاید به ایران مظلوم تحت حاکمیت ج.ا متیاز نفع اقتصادی بدهد؟! به حاکمیتی که دائما موجودیت تمدن جهانی و غرب و امریکا و اسرائیل تهدید می‌کند! واقعا چرا؟!
نکته مهم اینکه، حتی ج.ا اقدام به ساخت بمب اتم کند، لزوما تاثیری بر رفع تحریم ها یا افزایش بازدانگی بیش از فعلی اش نیست، سالهاست غربیان و سایر قدرتها قید حمله نظامی زده اند، مگر از درون دچرا فر,پاشی شود مانند ظلم فساد و جنایت نسبت به مردمش، وگرنه الان کره شمالی دارای بمب اتم و حتی مشک قاره پیما، اما تحت شدیدترین تحریمها با همراهی شرقیان است! مثلا کره شمالی به برهوتی طرد از تمدن جهانی شده است! در فقر و بیچاریگی در حال دست و پا زدن و نابودی نسلی و انسانی است.
اما ایران شبیه کره شمالی کاملا نمی‌شود، همان قدر مزایای طبیعی و ژئوپلتیک برتر از کره شمالی است، ویژگی دیگرش ایران تکثر قومی و عقیدتی است، کره شمالی یک حومت سکولار بر مردمی قومی یکپارچه است، اما خطر ایران رد تکثر عقیدتی و زبانی و تیره نژادی و وسعت و مرزهای گسترده اش خودش هم مزیت و هم خطر است، ادامه این وضع ظالمانه وفاسدانه و جنایتکارانه در داخل، منجر به فروپاشی ملی در داخل و جنگ داخلی و تجزیه می‌گردد بخشی‌هایی و اقتدار حکومت مرکزی هم در نهایت در نقطه کم خواهد آورد. مهم این است قبل رسیدن نقطه نابودی ایران یا یان حکومت را تن به صلاح ساختاری رژمی دهد یا به شبه کودتایی به سرعت تغییر کند تا منجر به جنگ اخلی و تجزیه و ادامه این وضع فلکت بار نباشد.
نکته اخر: تصور اینکه دائما مردم از جنگ داخلی و یا تجزیه ترساندن و گروگان گرفتن مردم در رعب و وحشت چننن واقعی احتمالی تا ابد کارساز برای ج.ا نخواهد بود.
هم اکنون شواهد پیداست بخش احتمالا عمده مردم ایران ریسک این خطرات پذیرفته و می‌روند حکومت ج.ا ساقط کنند، چرا که حجم فلاکت و ناامیدی از اصلاح و بهتر شدن زندگی، برای انها چاره جز مرگ تدریجی و رنج آور فعلی و یا پذیرفتن ریسک ساقط کردن حکومت ج.ا است و نشانه ها حاکی است که مردم ریسک دوم پذیرفته و هر روز بیشتر وبیشت به سمت ساقط کردن ج.ا می‌روند!
برای روشن اندیشی درباره سری مطالب جنگ های اباطیلی بایگانی را مرور کنید
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/korooshbotshekane
نمونه دیگر نوشتارهای مشابه
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/botshekan
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.