دادگاه شکایت کنندگان از خامنه‌ای به خاطر منع واردات واکسن؛ فعالان را به  دادگاه راه ندادند

به بهانه شیوع دوباره‌ی کرونا در کشور

 

حقیقت این است که هیچکدام از ما آن سخنرانی معروف ممنوعیت واردات واکسن انگلیسی و آمریکایی را فراموش نکردیم، قرارداد بنیاد برکت برای تولید واکسن وطنی را هم. آن واکسیناسیون محدود و قطره‎چکانی را نیز، آن کشته‎های روزی چندصد نفر را هم… کرونا به معنای دقیق کلمه دردی همگانی بود و تک‎تک ما را فارغ از اعتقادات و مواضعمان درگیر کرده و سایه مرگ را بر سرمان گسترانده بود.

در چنین وضعیتی دقیقاً آن افرادی که قرار بود مسئول دفاع از سلامت مردمان باشند در عالیترین سطوح مشغول سوداگری با مرگ مردم بودند. با توهمات منفعت‎طلبانه خود در برابر واردات واکسن ایستادند و با قراردادهایی شرم‎آور و پنهانی کوشیدند که از رنج مردم برای حلقه مافیایی خود سود و سرمایه بیاندوزند.

حقیقت این است که ما استیصال آن روزها را فراموش نکرده ایم. روزهائی که برای جان خود بیمناک بودیم، برای بستگان و دوستان نگران و در برابر استیصال آن بیمارانی که برای تزریق دارو آواره کوچه و خیابان بودند از فرط خجالت نمی‎دانستیم چه کنیم. از سوگ از دست رفتگان که اصلاً هیچ نگوئیم… درست در چنین وضعیتی بود که خبر بازداشت تعدادی از وکلا و فعالین مدنی رسانه‎ای شد. خبر آمد که آنها می‎خواستند از مقامات حکومتی بواسطه اهمالشان در واردات به موقع واکسن شکایت رسمی طرح کنند.

شکایتی که البته دستگاه قضایی می‎توانست در اقدامی شرم‎آور و ناعادلانه اساساً به آن ترتیب اثر ندهد اما دستگاه امنیتی راه حلی وقیحانه‎ تر داشت: بازداشت آنها و عجیب اینکه این پایان بی‌شرمی‌شان نبود! خلاف تصور ما آن بازداشت فقط تلاشی ظالمانه برای عبور از بحران خودساخته نبود، بلکه آنها واقعاً تصمیم داشتند که این شاکیان قانونی را مجازات قانونی هم بکنند و اینجاست که حقیقتاً آدمی در وقاحت‌شان در می‌ماند!

برای آنها که با سوءمدیریت‌شان مرگ چند ده‌هزار نفر از مردمان این سرزمین را تسهیل کردند و امروز به جای اینکه در برابر مردم پاسخگو باشند، در جایگاه قاضی نشسته‌اند و برای اسیب‌دیدگان حکم زندان صادر می‌کنند وقاحت حقیقتاً واژه کوچکی است.

ضیاء نبوی

اینستاگرام نویسنده

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)