ائمه انواری بودند، در دل عرش و در انعقاد نطفه به بقیه مردم امتیاز داشتند

ولی فقیه سوم؛ خطری که در کمین است!(۱۰۵)
حکایت حکومت ولایت فقیه در سرزمین ایران
فصل دوم (۶۲)
تصویب اصل ولایت فقیه در مجلس خبرگان قانون اساسی (اول) تا دوره ی مطلقه
تدوین و تحقیق از: محمد شوری (نویسنده و روزنامه نگار)
@shourimohammad

مساله ولایت فقیه استبداد نیست. اصولا در اسلام استبداد وجود ندارد.!
حجت الاسلام فاتحی نماینده مردم کردستان در مجلس خبرگان طی یک گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار ما نظرات خود را پیرامون ولایت فقیه بیان داشت.
در این زمینه وی اظهار داشت:
ولایت فقیه ریشه اسلامی دارد. البته آنطوری که از قرآن و سنت نبویه استنباط می شود پیغمبر اکرم در میان مسلمین دارای مقامات و شئونی بوده.
اول اینکه پیغمبر به عنوان امام و پیشوا و مرجع دینی مردم بوده. ما باید پیرو سخنان پیامبر اکرم باشیم و رفتارش را الگو قرار دهیم.
منصب دیگر پیامبر و همینطور ائمه دیگر که جانشینان پیغمبر هستند و بالنتیجه همین مقام بعد از غیبت ولی عصر حضرت مهدی نوبت به مراجع می رسد.
یک فقیه عادل، مدبر، مدیر باید کسی باشد که تارک هوا و هوس باشد و برای خدا قیام کند.
مقام دوم ولایت قضایی، یعنی حکمش در اختلافات حقوقی و مخاصمات داخلی نافذ بوده،
منصب سوم پیامبر گذشته از اینکه مبین و مبلغ اسلام بوده و قاضی مسلمین بوده، ولی امر مسلمین و اختیاردار اجتماع مسلمین بوده، چنانکه پیامبر اکرم رسما بر مردم حکومت می کرد و سیاست اجتماع مسلمین را رهبری می نمود.
البته منصب دیگری هم هست که مخصوص امام و پیامبر است و به فقها و مراجع نمی رسد. و آن ولایت‌ تکوینی است. البته در این صدد نیستم که تمام مقامات ائمه را بیان کنم، چونکه طبق روایاتی که داریم، ائمه انواری بودند، در دل عرش و در انعقاد نطفه به بقیه مردم امتیاز داشتند و مقاماتی دارند که بحث آن اکنون مورد توجه ما نیست.اساس تنظیم این قانون ولایت فقیه است.
در مقابل این، جمع دیگری هستند از مردم و بعضی از دانشمندان هم به این معنی اظهار علاقه کرده اند و برای خودشان شواهدی هم آورده اند که وظیفه ائمه معصومین و پیغمبران بیان احکام و تبلیغ اسلام و ارتباط دادن خلق با خالق بوده و آن ها توجهی به حکومت و ریاست ظاهری مردم نداشتند و اگر هم در کلمات ائمه گاهی شکایت از ظالمین و از طاغوت زمان خود نموده اند به این معناست که طاغوت هر زمانی جلوی فعالیت و بیان احکام خدا را می گرفتند و نمی گذاشتند زمینه مساعد بشود تا ایتکه ائمه ما بتوانند حکم خدا را آزادانه برای مردم بیان کنند. و حتی به عقیده این ها ائمه ما، مافوق حکما و افرادی هستند که حکومت را در اختیار دارند. مقام آن ها بالاتر از این است. آن ها در حقیفت به منزله قوه مقننه هستند و حتما لازم نیست مناصب حکومت را خودشان بدست بگیرند. بلکه اگر افراد صالحی پیدا شوند که فرمان رهبر را ببرند و در اجرای برنامه های دین و قوانین قرآن‌ کوتاهی نکنند، با فرمان رهبر می توانند متصدی امر حکومت بشوند. مراجع بزرگ و فقیه لازم نیست که حتما تصدی امور اجرائیه را هم خودشان بدست بگیرند. اگر کسی پیدا شود که فرمان رهبر را ببرد و برنامه های اسلام را آنطور که مورد توجه خدا و پیغمبر و مراجع تقلید است به اجرا درآورد، آن هدف و آن منظور تامین شده. و هدف انببا و اولیا این است که مردم را به خدا و خالق خودشان آشنا گردانند و زمینه را فراهم سازند تا مردم آزادانه به طرف خدا بروند.
در موضوع ولایت‌ فقیه که ما منظورمان از این برنامه‌ این است که توجه بدهیم، زمینه را مساعد بکنیم برای اینکه بتونیم دستورات‌ قرآن را به اجرا درآوریم.
انقلاب ما که یکی از بزرگترین انقلاب های دنیاست، امیدوارم که از کشور ما هم خارج شود و به کشورهای برادر مسلمان برسد و به دنیا کاملا چهره‌ واقعی انقلاب شناسانده شود. تا آن ها هم انقلاب ما را الگوی خود قرار بدهند و بتوانند مستضعفین خود را از زیرسلطه مستکبرین و استعمارگران خارج سازند.
ما باید جلوی توطئه گران را بگیریم. این آزادی هم که هست به این معنی نیست که ما اجازه بدهیم عوامل و ایادی‌ خارجی که در داخل کشور ما هست از فرصت سوء استفاده کنند و بخواهند به انفلاب ما خدشه وارد سازند و البته‌ تا حدی برای ما روشن شد که ما در این شرایط فعلی یگانه کسی که لیاقت و استعداد و رهبریت اجتماع ما را دارند و قبول فرمودند و انقلاب ما را به این درجه عالی از مرتبه کمال رسانیدند، رهبرما، امام خمینی بوده و هست. اگر شرایط و اوصافی که در وجود مقدس امام خمینی وجود دارد، اگر یک چنین اشخاصی هم در سنوات آینده پیدا شدند، این ها لیاقت رهبری را دارند و اگر نبود، شورایی از فقها تشکیل می گردد و ان ها اداره امور کشور را به صورت شورا تشکیل می دهند و اداره می نمایند. و اگر هم فرد صالحی پیدا بشود که زیر نظر رهبر امور را تصدی می نماید البته اگر هم اشتباهی هم کرد و دچار انحراف شد، رهبر می تواند انحرافات آن ها را گوشزد کند.
مساله ولایت فقیه استبداد نیست. اصولا در اسلام استبداد وجود ندارد.
همانطوری که دیدبم امام خمینی را مردم انتخاب کردند. با همان رفراندوم های خود.. در همان راهپیمایی های خود. با اینکه ۸ میلیون جمعیت به استقبال امام آمدند و همه به اصطلاح‌ گفتند: استفلال، آرادی، جمهوری اسلامی و قاطعیت رهبر را و تمایل خودشان را به رهبریت امام خمینی ابراز و اعلام نمودند و ابن خود یک نحوه انتخاب مردم است.
و یک نحوه توجه مردم و حتی نبی اسلام ما که وارد مدینه شد، با مردم مدینه در امورات عادی مشورت می کرد. و حتی در جنگ احد با سلمان فارسی مشورت نمود و حتی با طایفه اونس و خزرج مشورت کرد..
ما معتقدیم که رهبران هم باید حتما همین برنامه را به تاسی پیغمبر اجرا کنند و در تصمیم گیری های مهم با خبرگان و اهل نظر تماس بگیرند و تبادل نظری به عمل بیاید. و سپس تصمیم گیری بنمایند.. تصمیم گیری های فردی هیچگاه نباید باشد پس از شور و مشورت باید تصمیم گیری ها به اجرا درآید. مخصوصا در امورات مهم مملکتی و ما برای شورا اهمیت بسیار قائل هستیم و معتقدیم که اهل هر شهری و هر استاتی و هر دهی به نیازمندی های خود و به کیفیت این که چگونه نیازمندی های خودشان را می توانند مرتفع سازند. بهتر و آشناتر هستند.
ما معتقدیم در استان و شهر و روستا حتما باید آرای عمومی جمع بشود.‌ خبرگان خودشان را در آنجا جمع کنند و با نظریه آن ها هر تصمیم گیری به اجرا در آید.

[روزنامه انقلاب اسلامی ۹ مهر ۱۳۵۸ گفتگو با فاتحی. نماینده کردستان در مجلس خبرگان قانون اساسی اول]

ادامه دارد…
۲۹ آبان ۱۴۰۰
نه به ولی فقیه سوم!
پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.

t.me/shourimohammad
 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)