یک ماه؛ سی بزنگاه
– در دنیای حقوق ایران چه میان اساتید و دانشگاهیان چه میان قضات و وکلا، این جمله بسیار رایج است: “بدن زن فینفسه تحریککننده است.”
همیشه در مواجهه با این عبارت به لحظههایی فکر میکنم که بدنم در غیرسکسیترین وضعیت ممکن هستند؛ یعنی حداقل من به شخصه تصمیم دارم در آن لحظهها فارغ از جنسیت و محرکهای جنسی، زیستنم در این جهان را تجربه کنم. مثلا زمانهایی که در خیابان راه میروم در حالی که مغزم در حال داستانسرایی و قصهگویی است و من نمیخواهم در این دنیا به هیچ چیز و هیچ کس جز آنچه در من جریان دارد، توجه کنم. یا مثلا زمانی که هوس یک دوچرخهسواری حسابی به دلم میزند، نمیخواهم دنیا کوچکترین توجهی به بدن من داشته باشد و عمیقا خواهان نادیدهانگاری و رهاشدگی به حال خودم هستم. یا زمانی که به اصطلاح بالای منبر میروم و از هر دری برای مخاطبم صحبت میکنم، از آرزوها، از آموختهها، از دانستههایم برایش میگویم طبیعتا انتظار دارم به جای اندام و بدنم، حرفهایم دیده و جویده شوند. اینجاست که با خودم فکر میکنم این جملهی تکراری چه جایگاهی دارد و از کجا آمده است؟
پاسخش روشن است؛ آبشخور چنین جمله و ایدهای، چشمهی همیشه جوشان و سوزانِ مردسالاری است. تفکر مردسالار میخواهد با حصر بدن زنان در زندان سکس و تجربههای اروتیک، به سرکوب زنان ادامه دهد.
نگاه کنید! از عبارت “فینفسه” استفاده میکند؛ با این بیان، خیال ما و خودش را راحت میکند که اراده و خواست زن اهمیتی ندارد، بندهی خدا دست خودش نیست، این بدن چه او بخواهد چه نه، مار در تنبان ما میاندازد. راهحل چیست؟ آنطور که ما میگوییم بدنش را بپوشاند، آنطور که ما میگوییم صحبت کند، آنطور که ما میگوییم رفتار کند تا این تحریک به پایینترین درجه برسد بلکه خودش از گزند و آسیب ما در امان بماند.
مالکیت بر بدن به معنای دارا بودن قدرت و ارادهی تصمیمگیری برای بدن خود بدون ترس از خشونت یا دور از سلطهی دیگری، یکی از حقوق مسلم تمام افراد بشر است. قوانین و عرفهایی نظیر ناقصسازی اندام جنسی، عدم دسترسی و نداشتن حق استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری، آزمایش بکارت، نداشتن حق سقط جنین و پوشش اجباری همگی مستقیما حق بر بدن افراد را زیر سوال میبرند. مطابق گزارش صندوق جمعیت ملل متحد(UNFPA) نیمی از زنان دنیا قدرت تصمیمگیری نسبت به بدنشان را ندارند! برای نمونه در ۲۰ کشور دنیا زنان مجبورند با متجاوز خود ازدواج کنند و یا اینکه در ۴۳ کشور دنیا تجاوز در ازدواج جرمانگاری نشده است.
بدن ما با هر ساختار و گرایش جنسی، جز سکس بیشمار کارکرد دیگر دارد. سکس تنها یکی از قابلیتهای این پیکره است. هر فرد دارای مالکیت تام و مطلقه نسبت به بدن خود است. به کارگیری سویهی جنسی بدن تنها و تنها در اختیار صاحب آن بدن است. تقلیل و انحصار بدن زنانه به دنیای سکس و لذتهای جنسی، به نوعی دلالت بر بردگی بدن زنانه دارد. در این فرایند بدن زنان به سان یک نمایشِ خیابانیِ رایگان، مدام در معرض قضاوت، تشویق و یا سرزنش دیگران است؛ گویی زن ناخواسته بدنش را به دوش میکشد و دیگران را به این تئاتر تحمیلی دعوت میکند.
در این جریان صنعت زیبایی، دنبال کردن الگوهایی ثابت از زیبایی را تشویق و حتی تکلیف میکند. زنان گرفتار یک رقابت اجباری در راستای سکسیتر شدن میشوند. سلطه بر بدنها به عنوان نقض حق خودمختاری افراد مانند سایر انواع خشونت، مردان و دگرباشان را نیز تحتتاثیر قرار میدهد. معیارهای دیکتهشدهی زیبایی و متمرکز کردن افکار بر بعدِ جنسی و سکسی بدن انسان، همه را درگیر یک فرایند فرسایشی میکند؛ در این فرایند همه قربانی هستند.
به نظر میرسد بدن زن فارغ از آنچه بخواهد یا انجام دهد، مجرمانه و شیطانی است. تجربهی بدنمند زنان در دنیا به شدت مورد انکار یا سرزنش است. برای مثال میتوان از شرم بلوغ و پریود در زنان نام برد؛ برجستگی سینهها و خونی که به طور طبیعی هر ماه از بدن ما خارج میشود، باید همیشه مثل یک راز مگو خصوصی بماند. بسیاری از دختران در سن بلوغ عامدانه قوز میکنند تا این برجستگیها را کسی نبیند، یا چه کسی است که ادعا کند تجربهاش از خرید نوار بهداشتی با خجالت و سرخوسفید شدن صورت همراه نبوده و در نهایت هم مثل یک محمولهی ممنوعه در کیسهای مشکی با سری افتاده و شرمگین مسیر را تا خانه طی نکرده است؟ یا احتمالا شنیدهایم حضور زنان پریود در مساجد و اماکن مقدس مردود و ممنوع است! و یا اینکه هستند زنان بسیاری که برای مصرف قرصهای ضدبارداری از همسرانشان اجازه میگیرند و تصور اینکه بتوانند آنها را مجبور به استفاده از کاندوم کنند بدون اینکه پاسخ خشونتآمیزی ببینند، برایشان دشوار است.
همهی این موارد نشان میدهند که چقدر جوامع بشری به ویژه نظامهای سنتی و مذهبی نظیر ایران، از احترام به مالکیت بدن به عنوان حقوق اساسی یک شهروند دور هستند.
تملک بدن زن و تمرکز بر زیست سکسی و جنسی او، چیزی جز نقض حق و استمرار بردگی و به بندگی گرفتن افکار او نیست. به مالکیت افراد بر بدنشان احترام بگذاریم و با تن دادن به باورهای مردسالار و دگرجنسمحور، شریک نظام سلطه نباشیم!
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.