برگشتن ورق تهیه واکسن کرونا در ایران با چه هدفی صورت میگیرد؟
با وجود اینکه بیش از یک ماه از فعالیت دولت و وزرای کابینه رئیسی نمیگذرد اما تغییر ناگهانی رویه تهیه و واردات واکسن آنهم به صورت انبوه حاکی از چه امری است و چرا پیش از روی کار آمدن رئیسی چنین امری اتفاق نیفتاد؟
ظاهر امر گویای آن است که وقتی دولتی جدید در حکومت ولایت فقیه منصوب میشود هر آنچه از کاستی و کمبود در کشور وجود دارد را به دولت پیش از خود نسبت میدهد و در پایان عمر هر دولتی نیز دولت بعدی همین رسم را برمیگزیند.
این روال ثابتی در مورد تمامی دولتهای پیشین حکومت ولایت فقیه بوده است.
در دورههای مختلف دولتهای پیشین، خامنه ای استراتژی انقباض را تا به حدی که امروز در پیش گرفته، پیگیری نمیکرد و بیشتر از سناریو و بازی اصلاحطلبان کذایی سود میجست.
به این مفهوم که هر جا نقصانی بود یا مشکلاتی گریبانگیر کشور میشد همیشه بودند دلواپسانی که بفرمودهی خامنه ای، کاسهها را بر سر جناح مقابل شکسته و آنها را مقصر تمامی مشکلات کشور جلوه میدادند.
این یک بازی دوطرفه بود به این معنی که جناح مقابل نیز وقتی سکان دولت را در دست میگرفت از آنجا که راه حلی برای برونرفت از مشکلات عمده کشور نداشت تا سالیان، تقصیرات را به گردن دولتی از جناح مقابل میانداخت.
نمونه حسن روحانی و مقصر جلوهدادن احمدینژاد در تمامی ۴ سال اول ریاست دولتش از این حیث گویاست و همگان آن را به یاد دارند.
خامنه ای پایان بازی اصلاحطلبان کذایی
اما این بازی در یک نقطه عطف به پایان رسید و آن نقطه عطف، اعتراضات سراسری و گسترده دی ۱۳۹۶ بود هنگامی که مردم ایران با شعار «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تموم ماجرا» خط بطلانی بر بازی کذایی اصلاحات که از سوی نهادهای اطلاعاتی خامنه ای و اطلاعات سپاه مدیریت میشد کشیدند.
خامنه ای پس از آن دریافت که حنای اصلاحطلبان کذایی دیگر رنگی ندارد و قیام گستردهتر بعدی؛ یعنی اعتراضات آبان ۹۸ رعشه تغییر و براندازی را بر تن خامنهای انداخت.
فارغ از هر سیاست خارجی خامنه ای میبایست برای مواجهه با خطر اصلی حاکمیتش که از درون خاک ایران تنوره میکشید چارهای میاندیشید.
خامنه ای و پیش گرفتن خط انقباض
چاره چیزی نبود جز انقباض کامل و یکدست کردن تمامی ارگان اجرایی حکومت که غلام حلقه بگوش خامنه ای باشند تا در مواقع بحران و قیام و اعتراضات، حکومت بتواند به زعم خود راحتتر از پس اعتراضات مردمی برآید.
خامنه ای لاجرم سیاست انقباض را برگزید. ابتدا مجلس حکومتش را تصفیه و جراحی کرد و تمامی کسانی را که شائبه آن میرفت که در آینده نقش دوصدایی را در درون مجلس بازی کنند به تیغ جراحی شورای نگهبان و رد صلاحیت سپرد.
خامنه ای و «دولت جوان حزب اللهی»
گام بعدی را خامنه ای از چند سال پیش با کلیدواژه «دولت جوان و حزباللهی» میخواست بردارد. نقشه مسیر بر این بود که رئیسی که در انتخابات ۱۳۹۶، مغلوب شده بود در انتخابات ۱۴۰۰ از صندوق بیرون کشیده شود و چنین نیز شد.
این امر به مفتضحترین حالت ممکن صورت گرفت و برای تحقق این امر بخش بزرگی از محارم و خودیهای نزدیک ولایت نیز رد صلاحیت شدند تا رئیسی بدون کوچکترین مزاحمتی از صندوق بیرون کشیده شود.
در قضائیه نیز کار آسان بود چرا که انتصاب مستقیما توسط شخص ولی فقیه انجام میگرفت.
کرونا، خامنه ای، روحانی و رئیسی
یکی از مشکلات جدی و عدیدهای که در ۲ سال اخیر گریبان حکومت ولایت فقیه و مشخصا خامنهای را گرفته است موضوع کروناست.
از ابتدای شیوع کرونا خامنه ای که در چنبره اعتراضات آبان ۹۸ و اعتراضات مربوط به شلیک به هواپیمای اوکراینی گرفتار آمده بود کرونا را فرصتی یافت تا با آن بر سیل اعتراضات فائق آید.
در ابتدا خامنه ای کرونا را «نعمت» خواند و اعلام کرد که «نباید زیاد آن را بزرگ» کرد. [«نعمت» کرونا برای نظام خامنهای ، نقمت آن برای مردم ایران]
این اعلام موضع به همراه مواضع بعدی خامنهای که واردات واکسنهای معتبر کرونا را ممنوع اعلام کرد در گذشت زمان و با افزایش تصاعدی مرگ و میر ناشی از کرونا، شخص خامنه ای را در مظان اتهام جنایت و نسلکشی قرار داد.
اما در این بین هنوز ریاست دولت با روحانی بود و خامنهای و جناحش کاسههای بیکفایتی در مورد مواجهه با کرونا را بر سر روحانی و جناحش میشکستند.
خامنه ای و تهدید کرونا برای حاکمیتش
در حالی که کرونا جانهای بسیاری میگرفت و خانوادههای بسیاری را داغدار میکرد خامنهای همچنان میخواست از این موضوع با سیاست کلان کشتار به وسیله کرونا، خطر تغییر را از بیخ گوش حاکمیتش دور سازد.
اما روز به روز خطر اعتراضات ناشی از کرونا بالا و بالاتر میگرفت و در سال ۱۴۰۰ اوضاع به گونهای پیش رفت که بیم آن میرفت خود این امر تبدیل به معضلی برای خامنهای تبدیل شود.
اما خامنه ای نمیخواست که قرعه مواجهه با کرونا و واکسیناسیون آن و غلبه و کنترل آن به نام روحانی و جناحش رقم بخورد.
تغییر سیاست خامنه ای در مورد کرونا
خامنهای منتظر ماند تا رئیسی را از صندوق بیرون بکشد و بعد از آن سیاست خود در مورد موضوع کرونا را در اثر جبر اجتماعی کشور تغییر داد.
در ابتدا خامنهای بدون اینکه اشارهای به فرمان قبلی خود مبنی بر ممنوعیت واردات واکسن کند از ممنوعیت صادرات واکسنهای معتبر بینالمللی کوتاه آمد و اعلام کرد «از هر طریق ممکن» واکسن وارد شود.
اما سوالی که بر جای میماند این است چرا خامنهای این کار را با وجود اینکه در ماههای پایانی دولت روحانی که کرونا تلفات عمدهای میگرفت انجام نداد.
برای این پرسش ۲ پاسخ را میتوان عنوان کرد اول اینکه خامنهای میخواست این برگ به نام رئیسی که نور چشمی او محسوب میشود ثبت شود و نه روحانی.
خامنه ای در مظان اتهام نسل کشی
دوم نیز آنکه در ماههای اخیر زمزمههایی از سوی مردم و از این قبیل که به دلیل ممنوعیت واکسن معتبر کرونا، مرگهای بیشماری در کشور رقم خورده است و مقصر اصلی آن خامنه ای است شنیده شد.
هر چند هیچ کس در هرم قدرت و حاکمیت از هر دو جناح جرات متهم کردن خامنهای به جنایت بر اثر کرونا را نداشت اما خامنه ای دریافت که این اتهام مستقیما متوجه اوست و با افزایش تصاعدی مرگ و میر، این احتمال وجود دارد که جامعه ایران قیام و خیزشی دیگر را رقم بزند که در آن مستقیما خامنه ای را مخاطب این کشتار قرار دهد.
بنابراین حالا که مهره مطلوب خامنه ای بر راس دولت گماشته شده است سیاست توسط خامنه ای عوض شد تا هم رئیسی در نقش «منجی» مقابله با کرونا ظاهر شود و تقصیرات عدم واکسیناسیون بر گردن روحانی و دولتش بیفتد و هم از نقش سیاه خامنه ای در قتل عام به وسیله کرونا سفید سازی شود.
از این موضع بود که به فاصله کمی از تشکیل کابینه رئیسی و در حالی که هنوز یک ماه از تشکیل آن نمیگذرد سیاست واردات گسترده واکسن در دستور کار قرار گرفت به نحوی که برخی رسانههای داخلی با کنایه به اتخاذ این سیاست، آن را «معجزه واکسن در ۱۴ روز» و اصطلاحاتی از این قبیل نامیدند.
اما با واردات و بیواردات واکسن به هر میزان و از هر نوع و هر سیاستی برای مقابله با کرونا، حافظه تاریخی مردم ایران از یاد نخواهد برد که فرمان آشکار و صریح خامنه ای از زمستان ۱۳۹۸ تا تابستان ۱۴۰۰ باعث مرگ بیش از ۴۰۰ هزار ایرانی شد که میتوان آن را یک جنایت نامید و عامل اصلی آن نیز شخص ولی فقیه است و در آیندهای نزدیک باید پاسخگوی این جانهای از دست رفته باشد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.