آیا میتوان به گزارش وزارت بهداشت درباره کارایی نتایج واکسیناسیون در ایران اعتماد کرد؟
در شرایطی که موج جدید کرونا در کشور بیداد میکند و سیستم درمانی در وضعیت فروپاشی قرار دارد، اخیرا «گزارشی» در بنگاههای خبری و شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که به طور غیرمستقیم میگوید واکسنهایی که در ایران تزریق میشود اثر کمی دارد.
اگر گزارش را جستجو کنید به نامهای میرسید که توسط علی شریفی زارچی سرپرست «مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات» نگاشته شده. اولین چیزی که به چشم میزند این است که گزارش توسط گروهی مهندس «داده» بدون تخصص اپیدمیولوژیستی نوشته شده است. برای این گروه «داده» تنها یک عدد بین صفر و یک است و پارامترهای اپدیمولوژیستی معنی خاصی ندارند. وقتی گزارش را بیشتر میخوانید به وضوح متوجه این اتفاق میشوید. در گزارش هیچ تحلیل دادهای در مورد نوع واکسن (در ایران چهار نوع واکسن مختلف در بازههای زمانی مختلف تزریق شده)، زمان تزریق، و وضعیت گروه هدف انجام نشده است. این گزارش تنها میگوید که فلان قدر از کسانی که دو هفته از دوز دوم واکسنشان گذشته فوت کردهاند و با تقسیم این رقم به تعداد کسانی که واکسینه شدهاند به عددی میرسد. روش تحقیق گزارش سپس این عدد را با دادههای جهانی بر اساس تحقیقات اپدیمولوژیستی نهادهای معتبر مقایسه میکند و با شگفتزدگی از عدم تطابق هشدار میدهد! باید بپرسیم آیا تحقیق ویروسشناسان «سازمان بهداشت جهانی» با مهندسان «مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات» قابل مقایسه است؟ شاید دلیل عدم تطابق نتایج این گزارشها، روش اپیدمیولوژیستی سازمان بهداشت جهانی و فایلهای اکسل «مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات» باشد؟
مشکل اصلی گزارش اما تنها یک مشکل روششناسی و از سر ناآگاهی نیست. در فضای شک و تردید این روزها هر به اصطلاح «گزارشی» که با نرمافزارهایی مثل اکسل به آنها شکل علمی داده شده باشد و قابل قبولشان کند، از سوی شبکههای اجتماعی و مردم بلعیده میشود. در این مورد پس از مدتی کوتاه این خبر با آب و تاب توسط رسانههای داخلی و خارجی و تلویزیونهایی مانند ایران اینترنشنال مخابره شد و تعدادی از کاربران «عرزشی» شبکه های اجتماعی نیز با هشتگ واکسن نمی زنیم، از شکست واکسیناسیون در ایران و مفیدنبودن آن نوشتند.
اما شک و تردید و شبکههای اجتماعی مثل بنزین و کبریت هستند. در مدت کوتاهی از انتشار خبر گزارش وزارت بهداشت، شبکه های اجتماعی در سطحی فراگیرتر از کمپین واکسن نمی زنیم، پر شدند از پیامهای پر از تردید در مورد واکسن و تزریق آن.
فضای رفت و برگشتی این روزها میان ضرورت واکسیناسیون و تردید نسبت به مفیدبودن آن نشان می دهد، مدیریت یک پاندمی در کنار توجه به اصول علمی، هنر گفتگو با جامعه است. در هنگامه بیاعتمادی عمومی، رسانهها و افرادی که موقعیت مرکزی در شبکههای مجازی دارند می توانند همچون ماشین خاموشکننده آتش و یا بنزین عمل کنند. از سوی دیگر دسترسی به یک فایل اکسل و کشیدن نمودار، لزوما دادههای اپیدمیولوژیستی با نتیجهگیری و پیغام صحیح ایجاد نمیکند و افرادی که فاقد تخصص هستند باید از چنین بازیهایی با دادهها یا پرهیز کنند یا آن را برای خودشان نگه دارند.
امکان کاهش کارایی واکسنها در گذر زمان و در برابر گونههای جدید اصلی علمی است. برای مثال آخرین دادهها نشان میدهند که واکسن آسترازنکا که در ایران تزریق میشود در گذر زمان اثرگذاریاش کم میشود اما با شیب کمتری از واکسن فایزر. چنین چیزی برای واکسن سینوفارم هم احتمالا وجود دارد اما فعلا در برابر گونه دلتا دادهای از آن وجود ندارد. با این حال دادههای تا پیش از گونه دلتا حکایت از اثربخشی خوب واکسن در برابر موارد حاد کرونا دارد. واکسنها حتی با کاهش اثربخشی هنوز میتوانند تا میزانی از موارد حاد کرونا جلوگیری کند.
واکسن تنها اسلحه فیزیکی ما برای مقابله با کروناست. پخش پیغامهای نادرست، ناکامل و گمراهکننده که بدون پایه مشخص در واکسیناسیون عمومی شک و تردید ایجاد کند سدی است در برابر مقاومت جامعه در برابر ویروس.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.