گروه های زیادی از ولایت فقیه در مجلس خبرگان به عنوان سیستم سیاسی (امامت) دفاع خواهند کرد؛نظر شماچیست؟

(ولی فقیه سوم ؛ خطری  که در کمین است!)  شماره ۳۹

مصاحبه مطبوعاتی دکتر حبیب الله پیمان  پیرامون قانون اساسی 

دکتر پیمان نامزد نمایندگی مجلس خبرگان روز گذشته طی یک مصاحبه مطبوعاتی  که در محل روزنامه امت ترتیب داده شده بود،شرکت کرد و نقطه نظرهای خود را درباره قانون اساسی بیان داشت.

سوال[خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی]:

از همین الان معلوم است که در مجلس خبرگان گروه های زیادی از ولایت فقیه به عنوان سیستم سیاسی(امامت) دفاع خواهند کرد و این استدلال که بر اساس  حاکمیت و مالکیت و اصول باید ولایت فقیه باشد؛ و از طرفی فقاهت مساوی با مرجعیت است؛ آیا با توجه به عملکرد فعلی مراجع و روحانیون که بسیاری در مناسبات طبقاتی پیش، فکر می کنند و حتی یکی از مراجع گفته که مالکیت  نامحدود وجود دارد و فقط در زمین  مالکیت های صنعتی  را نادیده انگاشته است، به هرحال اگر شما انتخاب شدید چه جهت گیری نسبت به ولایت فقیه خواهید داشت؟

[حبیب الله پیمان]:

مساله نقش روحانیت به عنوان نماینده  یک مکتب می دانید با زمینه تاریخی اش نمی تواند جدا باشد. ما اگر این لباس را_که به هرحال هنوز حقیقتی و اصالتی را در بر دارد و زمینه ای اجتماعی،تاریخی را بدنبال خودش دارد_مطلق بکنیم، قطعا نمی توانیم آنچه را که هدف و ومحتوای پیشوائی امامت در اسلام بوده  از آن دربیاوریم.

روحانیت در طول تاریخ معاصربه صورت یک وضعیت خاصی درآمد. خوب عملکردهای مختلفی داشته است. بخصوص در مورد قیام مردم. به هرحال می دانیم خیلی بوده اند که این لباس را تائید کرده ند و حمایت می کرده اند. و هم چنین در مورد خود اسلام و برداشت شان از اسلام عملکردشان یکسان دانست و کسانی که مظهر اسلام واقعی بوده اند و کسانی که نبودند. و عملکرد آن ها به زیان اسلام و مکتب بوده. نقشی که روحانیت در طول چندین قرن مبازرات ملت بر علیه استبداد و استعمار، بسیج مردم علیه وضع موجود برای از بین بردن ظلم و ستم حکام و ضد استعماری ایفا کرده است هرجاکه روحانیت  مترقی بوده نقش پیشرو را در آن قیام ها داشته، اما در طول این قرن ها روحانیت ادعای کسب قدرت و حکومت کردن را نداشته است. خواست آن ها این بود که شاه ظلم و ستم نکند. منحرف نشود. اصول اسلامی را زیر پا نگذارد. و نظایر این. ولی هیچ وقت نگفتند که باید حکومت اسلامی بوجود بیاوریم تا قیام مردم به رهبری امام خمینی. نتیجه مهمش این شد که چون روحانیت دنبال حکوکت کردن نبود در زمینه اداره جامعه و مسائل اجتماعی کار کمتری انجام گرفت. یعنی اسلام و فرهنگ منابع اسلامی باز نشد و مورد استفاده قرار نگرفت.

[خمینی]>«ما معتقد به ولایت هستیم. و معتقدیم پیغمبر اکرم(ص) باید خلیفه تعیین کنند و تعیین هم کرده است. آیا تعیین خلیفه برای بیان احکام است؟ بیان احکام خلیفه نمی خواهد. خود آن حضرت هم بیان احکام می کرد. همه احکام را در کتابی می نوشتند و دست مردم می دادند تا عمل کنند. اینکه عقلا لازم است خلیفه تعیین کند، برای حکومت است. ما خلیفه می خواهیم تا اجرای قوانین کند. قانون مجری لازم دارد…خلیفه قانونگذار نیست برای این است که احکام خدا را که رسول اکرم (ص) آورده اجرا کند. اینجاست که تشکیل حکومت و برقراری دستگاه اجرا و اداره لازم می آید. اعتقاد به ضرورت تشکیل حکومت و برقراری دستگاه اجرا و اداره جزیی از ولایت است… توجه داشته باشید که شما وظیفه دارید حکومت اسلامی تاسیس کنید».[کتاب ولایت فقیه.درس های روح الله خمینی،حوزه علمیه نجف،بهمن ۱۳۴۸]

[پیمان،حبیب الله دکتر(رهبر گروه «جنبش مسلمانان مبارر») روزنامه انقلاب اسلامی ۱۱ مرداد۱۳۵۸ ]

*نه به ولی فقیه سوم!

علاج واقعه قبل از وقوع؛ پیشگیری بهترین درمان؛ ولی فقیه سوم، اتفاقی که نباید حادث شود!

این مجموعه،داستان حکومت ولایت فقیه در سرزمین ایران است و همچنان ادامه دارد…

  ۳۱ خرداد ۱۴۰۰

محمد شوری (نویسنده و روزنامه نگار)

 t.me/shourimohammad

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)