تفکر اقتصاد اعدامی از اول انقلاب در بین بسیاری از افراطیون مذهبی رواج داشته است، این سیاست و طرز تفکر به طور ساده به شرح زیر است:
اگر کسی احتکار کرد و گران فروخت او را شلاق بزنیم و زندان کنیم، اگر سه بار این را تکرار او کرد او را اعدام کنیم، در اینصورت ریشه احتکار و گران فروشی می خشکد.
اگر کسی فساد و اختلاس کرد او را اعدام کنیم.
اگر کسی دزدی کرد دست او را قطع کنیم، اگر باز هم دزدی کرد، دست راست و پای چپ او را قطع کنیم در صورت تکرار برای بار سوم و چهارم او را اعدام کنیم!
اگر شخصی مشروب خورد، او را شلاق بزنیم، برای بار دوم و سوم او را شلاق و حبس کنیم در صورت تکرار برای بار هفتم او را اعدام کنیم، در این صورت مردم از ترس حکومت مشروب نخواهند خورد.
اگر شخصی فحشا کرد او را شلاق بزنیم، در صورت تکرار برای بار سوم او را سنگسار کنیم.
در مورد مخالفین جمهوری اسلامی آنها با خدا و رسول خدا جنگ کنند محارب محسوب می‌شوند و حکمشان شکنجه، شلاق و اعدام است!
اگر مسلمانی از اسلام برگردد و دین دیگری یا عقیده دیگری را برگزیند، محارب محسوب می‌شود و حکمش شکجه و اعدام است!
برای اینگونه اعدام ها بهتر است که حکم اعدام در نماز جمعه اجرا شود!
اگر خودرو سازی خودرو های خود را گران فروخت، مدیر عامل آنرا باید شلاق زد!
ارز را اگر کسی گران فروخت (جمشید بسم الله) بعنوان مفسد اقتصادی باید او را اعدام کنند!
اگر کارگران گفتند حقوق آن‌ها کم است و کفاف زندگی را نمی‌دهد آنها را باید شلاق، حبس و زندان کرد!
حال سیاست آقای رئیسی برای گرداندن اقتصاد ایران سیاست اقتصاد اعدامی است، چیزی که در این سی چهل سال بجز آن یاد نگرفته است! او در سال ۶۷  در قالب هیئت مرگ هزاران نفر را اعدام کرد و  همچنین با توجه به عضویت او در دیوان عالی کشور، حکم اعدام دهها هزار نفر را در زمان عضویت در دیوان عای کشور تاکنون تائید کرده است. او می خواهد با سیاست بگیر ببند، شکنجه و شلاق و قطع دست و پا و اعدام کشور را اداره کند!

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)