اعتراضات مردم عراق علیه حکومت ایران چرا اهمیت دارد؟
اعتراضات مردم عراق علیه ایران به دنبال کشتهشدن ایهاب الوزنی از مخالفان سرشناس دخالتهای حکومت ایران در عراق و هماهنگکنندهی اعتراضات، دوباره کلید خورد. چرا اعتراضات مردم عراق علیه حکومت ایران اهمیت دارد؟
جرقه، کشتهشدن ایهاب الوزنی یک فعال مدنی عراقی بود که مخالف دخالتها و سیاستهای حکومت ایران در عراق و هماهنگکننده و سازمانده این اعتراضات بود. این جرقه در روز یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ زده شد.
ایهاب الوزنی توسط چندین موتورسوار و در بیرون خانه خود به رگبار گلوله بسته و ترور شد.
اعتراضات در اماکن مقدس مذهبی
در اقدامی بیسابقه، اعتراضات مردم عراق علیه حکومت ایران به حرم امام حسین (امام سوم شیعیان) کشیده شد و مردم معترض و شیعه عراق، در اقدامی تقریبا بیسابقه وارد این محل مذهبی شده و شعار «انقلاب عراق علیه جمهوری اسلامی ایران» را سر دادند.
معترضان در حرم امام سوم شیعیان، همچنین شعار میدادند «رژیم ایران اخراج اخراج ـ کربلا آزاد آزاد».
این اقدام خود، از دو جنبه از اهمیت ویژهای برخوردار است.
نخست آنکه این معترضان از اکثریت شیعه عراق هستند که ملایان «شیعه» ایران آنها را پایگاه مردمی خود در عراق میدانند.
دوم آنکه اعتراضات مردم عراق علیه ایران در این مکان به شدت مذهبی، خط افتراقی بین شیعیان عراق و آنچه در ایران به عنوان حکومت ولایتفقیه شیعی خوانده میشود کشید.
شاید بتوان گفت این اقدام و نفس شعاردادن در این حرم، از نظر اهمیت از آتشزدن دیوار کنسولگری ایران در شهر شیعینشین کربلا و از مراکز مهم شیعی عراق نیز مهمتر باشد.
چرا که مردم عراق با منتقلکردن اعتراضات خود به این نماد شیعیان نشان میدهند که ولایتفقیه از مذهب تنها به عنوان حربهای علیه مردم عراق و پیشبرد سیاستهای ارتجاعی و ایدئولوژیکش استفاده میکند.
یک نکته مهم
نکته حائز اهمیت دیگر در اعتراضات مردم عراق علیه حکومت ایران در این است که بسیاری از مردم استانها و شهرهای مهم شیعه دیگر عراق همچون؛ استانهای ذیقار، قادسیه، بابل و شهرهای نجف و بغداد به کربلا شتافته و در آتشزدن کنسولگری ایران شرکت جستند.
اعتراضات در دیوانیه، حله و ناصریه نیز جریان پیدا کرد. درگیریها در کربلا به زخمیشدن برخی دیگر از معترضان انجامید.
به فاصله ۲۴ ساعت بعد از ترور ایهاب الوزنی، احمد حسن؛ خبرنگار شبکه تلویزیونی الفرات نیز در دیوانیه از ناحیه سر مورد هدف گلوله قرار گرفت.
در زمان به عقب برمیگردیم تا به این سوال پاسخ دهیم؛ چرا اعتراضات مردم عراق علیه حکومت ایران اهمیت دارد؟
اعتراضات گسترده در عراق از ۹ مهر ۱۳۹۸ و به دلیل اعتراض به ۱۶ سال (تا آن زمان و از زمان سقوط رژیم سابق عراق) فساد، بیکاری و خدمات عمومی ناکافی شروع شد.
اعتراضات صنفی و اقتصادی به سرعت رنگ سیاسی به خود گرفت و به اعتراضات علیه دخالتهای حکومت ایران در عراق مبدل گشت.
کمیت و کیفیت این اعتراضات سیاسی علیه حکومت دخالتگر ایران، ضربه و موج سنگینی برای ولایتفقیه محسوب میشد به خصوص آنکه تقریبا همزمان در لبنان، [لیستگذاری حزبالله لبنان و تظاهرات مردم لبنان و عراق، پیشدرآمد اعتراضات در ایران] دیگر تیول ملایان ایران، اعتراضات مشابهی علیه دخالتهای ایران به راه افتاده بود.
قانونمندی اعتراضات
اعتراضات در هر دو کشور به سرعت گسترش یافت. در عراق که حکومت ایران رد پای بیشتری دارد، این بار پدیدهی جدیدی ظهور کرده بود که برای ولایتفقیه کاملا غیرقابل قبول بود؛ اعتراضات شیعیان عراق علیه حکومت ایران.
تا پیش از آن اعتراضات پراکنده مردمی، بیشتر مربوط به شهروندان اهل سنت بود که همواره به شدت سرکوب و محو میشد.
اما وسعت و گستردگی اعتراضات مردم شیعه عراق و خصوصا در استانهای جنوبی این کشور، حاکمان ایران را به جد، هراسان کرد.
در تبیین و تفسیر اعتراضات مردمی در کشورهای منطقه و بعد از بهار عربی در خاورمیانه و در کشورهای عمدتا سنی، اکنون نوبت کشورهای شیعی بود.
نظام شیعی اسد پیش از این مورد چالش قرار گرفته بود و اعتراضات لبنان و به خصوص اعتراضات شیعیان عراق که به انقلاب اکتبر (تشرین) معروف شد، قانونمند، راه را برای اعتراضات در ایران باز میکرد.
این امر حکومت ایران را بسیار هراسان میساخت، کما اینکه کمی بیش از یک ماه شهرهای ایران بزرگترین اعتراضات ضدحکومتی را در اعتراض به گرانی بنزین به چشم دید که هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت در مدار بسیار بالاتری از اعترضات مردم لبنان و عراق بود.
توطئه حکومت ایران و شکست آن
در آن زمان، انقلاب اکتبر باید زودتر جمع میشد تا به ایران سرایت نکند، تمامی ماجراهای حملات گروههای شبهنظامی عراقی به پایگاههای نظامی آمریکا در آن زمان برای منحرفکردن افکار عمومی معترضان عراقی از اعتراضات ضدایرانی صورت میگرفت. [اقدامات مخرب ایران در خاورمیانه و مذاکرات برجام]
آمریکا پاسخ داد و در مرز عراق و سوریه شماری از نیروهای شبهنظامی عراقی را کشت، این امر بهانهای شد تا نیروهای شبهنظامی و نیابتی ولایتفقیه به سفارت آمریکا حمله کنند.
آن حمله نیز در قدم بعد با واکنش شدید آمریکا و کشتن قاسم سلیمانی جبران شد. این اتفاقات کمی بعد از اعتراضات آبان ۱۳۹۸ رخ داد.
بعد از کشتهشدن سلیمانی و در حمله هوایی ایران به عینالاسد، که به سرنگونی هواپیمای اوکراینی منجر شد، [شلیک به هواپیمای اوکراینی توسط سپاه عمدی بوده است] تظاهرات در ایران دوباره شعله کشید.
اما در این مقطع زمانی شانس با حاکمان ایران، عراق و لبنان یار بود و با مردم معترض این کشور اغیار.
کرونا از راه رسید و مردم را در سراسر جهان خانهنشین کرد. اعتراضات فرو خوابید [کرونا مانع اصلی فوران اعتراضات سراسری در ایران] و تا کنون نیز چنین بوده، هر چند اعتراضات جدید در ایران و عراق بیداری دیگری را نوید میدهند.
اعتراضات مردم عراق علیه حکومت ایران در مرحله کنونی که شاید به نوعی بتوان گفت پایان دوران کروناست از آن جهت برای ولایت فقیه مهم است که میتواند دوباره آتشزنه و جرقهای باشد بر بشکه عظیم باروت اعتراضات علیه ولایتفقیه نه تنها در عراق بلکه در ایران. [خطر اعتراضات گسترده در ایران در چشمانداز است]
این برای خامنهای، سپاهش و بدنه لرزان و ریزشی حکومتش خبری هولناک است. [ایران، عراق و لبنان، زمین در همه جای زیر پای ولایت فقیه سست و لرزان است]
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.