کارگران و زحمتکشان کردستان در شرایطی کار و زندگی و مبارزه خود را پیش می برند، ﮐﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﺟﺎﻣﻌﻪ اﯼ ﺗﺤﺰب ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ.

اﺣﺰاب و ﻧﻴﺮوهاﯼ ﺑﻮرژواﯾﯽ در ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﻣﻮﺟﻮد هستند و ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و از همین ﺣﺎﻻ ﺗﺼور ﺧﻮدﺷﺎن را از ﭘﻴﺮوزﯼ ﺟﻨﺒﺶ ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﺑﻪ اﻓﮑﺎر ﻋﻤﻮﻣﯽ اﻟﻘﺎء ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. اﯾﻦ ﻧﻴﺮوها ﻣﯽ ﺧﻮاهند اﺳﺘﻘﺮار ﯾﮏ حکومت ﭘﺎرﻟﻤﺎﻧﯽ ﻓﺪراﺗﻴﻮ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺷﮑﻞ و ﻣﺤﺘﻮاﯼ ﭘﻴﺮوزﯼ ﺑﻪ ﻣﺮدم ﻗﺎﻟﺐ ﮐﻨﻨﺪ. اﯾﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﺮدم ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻓﺪراﺗﻴﻮ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﭘﺎرﻟﻤﺎﻧﯽ ﺁن ﺷﮑﻠﯽ از ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﺤﻮ دﺧﺎﻟﺖ ﻣﺮدم در اﻣﻮر ﺳﻴﺎﺳﯽ و ادارﻩ ﺟﺎﻣﻌﻪ را ﺗأﻣﻴﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺗﺤﺖ ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻓﺪراﺗﻴﻮ ﭘﺎرﻟﻤﺎﻧﯽ ﻣﺮدم ﺑﻪ ﺧﻮاﺳﺘﻬﺎﯾﺸﺎن ﺧﻮاهند رﺳﻴﺪ.

در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﯾﻦ واروﻧﻪ ﮔﻮﯾﯽ ها و ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت ﻧﻴﺮوهاﯼ ﺑﻮرژواﯾﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﻘﻴﻘﺖ را ﺑﻪ ﻣﺮدم ﮔﻔﺖ و ﺁﻟﺘﺮﻧﺎﺗﻴﻮ ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ اﻧﻘﻼﺑﯽ و ﺷﻮراﯾﯽ را در پیشاروی ﺁﻧﺎن ﻗﺮار داد.

ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻓﺪراﺗﻴﻮ ﭘﺎرﻟﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ احزاب و نیروهای ناسیونالیست وﻋﺪﻩ ﺁن را ﻣﯽ دهند، همانگونه که تجربه حکومت فدرالی در کردستان عراق به روشنی نشان داده است، ﺗﻮدﻩ هاﯼ محروم ﺟﺎﻣﻌﻪ را از دﺳﺘﮕﺎﻩ ادارﻩ اﻣﻮر و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ ﺑﺮ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺧﻮﯾﺶ دور ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ دارد.

در سیستم حاکمیت پارلمانی، ﺣﻖ ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ ﺳﻴﺎﺳﯽ را از ﺗﻮدﻩ هاﯼ ﻣﺮدم ﻣﯽ ﮔﻴﺮﻧﺪ و ﺁن را ﺑﻪ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎن ﻣﻨﺘﺨﺐ در ﭘﺎرﻟﻤﺎن تفویض ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. در ﻧﻈﺎم هاﯼ ﭘﺎرﻟﻤﺎﻧﯽ رأﯼ دهندﮔﺎن هر ﭼﻨﺪ ﺳﺎل ﯾﮏ ﺑﺎر ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺻﻨﺪوق های رأﯼ ﻣﯽ روﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ رﯾﺨﺘﻦ رأﯼ های ﺧﻮد ﻋﻤﻼ از اﯾﻔﺎﯼ ﻧﻘﺶ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ در ادارﻩ و ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ ﺳﻴﺎﺳﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﮐﻨﺎرﻩ ﮔﻴﺮﯼ ﮐﻨﻨﺪ. در این شیوه از حاکمیت رأﯼ دهندﮔﺎن هیچ ﮐﻨﺘﺮﻟﯽ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎن ﻧﺪارﻧﺪ.

در ﻧﻈﺎم ﭘﺎرﻟﻤﺎﻧﯽ اﮔﺮ رأﯼ دهندﮔﺎن هیچ ﮐﻨﺘﺮﻟﯽ ﺑﺮ ﭘﺎرﻟﻤﺎن ﻧﺪارﻧﺪ، ﻧﻤﺎیندﮔﺎن ﭘﺎرﻟﻤﺎن هم هیچ ﮐﻨﺘﺮﻟﯽ ﺑﺮ ﻗﺪرت اﺟﺮاﯾﯽ و ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ اﺟﺮاﯼ ﻗﻮاﻧﻴﻨﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﺬراﻧﻨﺪ ﻧﺪارﻧﺪ. ﭘﺎرﻟﻤﺎن اﺧﺘﻴﺎرات ﻣﺤﺪودﯼ دارد و ﻗﺪرت واﻗﻌﯽ در دﺳﺖ ارﮔﺎﻧﻬﺎﯼ اﺟﺮاﯾﯽ، وزارﺗﺨﺎﻧﻪ ها، ارﺗﺶ، ﭘﻠﻴﺲ و ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎﯼ اﻣﻨﻴﺘﯽ ﻗﺮار دارد. در اﯾﻦ دﻣﮑﺮاﺳﯽ سرمایه دارانه ﭘﺎرﻟﻤﺎن ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﻣﺠﺎدﻻت و مانور ﺳﻴﺎﺳﯽ اﺣﺰاب ﺑﻮرژواﯾﯽ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻣﯽ گردد و ارﮔﺎﻧﻬﺎﯼ اﺟﺮاﯾﯽ ﻗﺪرت و ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ بورژواﯾﯽ را اﻋﻤﺎل ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.

در نظام پارلمانی ﮐﻪ ﻧﻴﺮوهاﯼ ﺑﻮرژوا ناسیونالیست ﺁن را وﻋﺪﻩ ﻣﯽ دهند هر ﭼﻨﺪ ﺳﺎل ﯾﮏ ﺑﺎر ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎن پارلمان ﻋﻮض ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ، کابینه وزرای دولت ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، اﻣﺎ ﺳﺎﺧﺘﺎر و ارﮐﺎن اﺻﻠﯽ ﻗﺪرت در دﺳﺖ ارﺗﺶ، ﭘﻠﻴﺲ و دﺳﺘﮕﺎﻩ اﻣﻨﻴﺘﯽ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ. ﺑﻪ همین دﻻﯾﻞ ﺳﺎدﻩ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮدﻩ هاﯼ ﻣﺮدم ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ از ﻣﺠﺮاﯼ ﭘﺎرﻟﻤﺎن ﺧﻮاﺳﺘﻬﺎ و ﻣﻄﺎﻟﺒﺎت ﺧﻮد را ﺑﻪ ﮐﺮﺳﯽ ﺑﻨﺸﺎﻧﻨﺪ.

ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺗﺮدﯾﺪﯼ ﻧﻴﺴﺖ، اﮔﺮ ﺗﺼﻮﯾﺮﯼ ﮐﻪ ﻧﻴﺮوهاﯼ ﺑﻮرژوا ناسیونالیست از اﻓﻖ ﭘﻴﺮوزﯼ در ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﻣﯽ دهند ﺗﺤﻘﻖ ﭘﻴﺪا ﮐﻨﺪ و ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻓﺪرال ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﮐﻪ ﺣﮑﻮﻣﺘﯽ ﺑﻮرژواﯾﯽ اﺳﺖ ﺳﺮ ﮐﺎر ﺑﻴﺎﯾﺪ روﺷﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ از همان ﻓﺮداﯼ ”ﭘﻴﺮوزﯼ”، ﻣﺮدم ﺳﺘﻤﺪﯾﺪﻩ ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﺑﻪ ﭼﻪ ﺳﺮﻧﻮﺷﺘﯽ دﭼﺎر ﻣﯽ شوند.

ﮐﺎرﮔﺮان، ﻓﻘﺮا و ﻣﺤﺮوﻣﺎن ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ در ﺁن ﺳﻬﻤﯽ ﻧﺨﻮاهند داﺷﺖ ﺑﻠﮑﻪ اﯾﻨﺒﺎر ﻧﻴﺮوهای بورژواﯾﯽ در ﻗﻮارﻩ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﻓﺪرال ﭘﺮﭼﻢ ﻣﻠﯽ، اﻓﺴﺎﻧﻪ های ﻣﻠﯽ و ﺳﺮود ﻣﻠﯽ را ﺑﻌﻨﻮان اﺑﺰارﯼ ﺑﺮاﯼ ﺗﺤﻤﻴﻖ ﮐﺎرﮔﺮان و ﻣﺮدم ﺗﻬﻴﺪﺳﺖ و ﻣﺤﺮوم ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﮑﺎر ﻣﯽ ﮔﻴﺮﻧﺪ. اﯾﻨﺒﺎر ﻣﺮدم ﮐﺎرﮔﺮ و زﺣﻤﺘﮑﺶ و ﻣﺤﺮوم ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮاﯼ ﻣﻴﻬﻦ ﺧﻮد ﺑﻴشتر ﮐﺎر ﮐﻨﻨﺪ، ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺎﻟﻴﺎت ﺑﺪهند، ﮐﻤﺘﺮ ﻣﺼﺮف ﮐﻨﻨﺪ و اﻋﺘﺼﺎب و ﺗﻈﺎهرات راﻩ نیندازند.

ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻓﺪرال ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﺣﮑﻮﻣﺖ اﻗﻠﻴﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺮ اﮐﺜﺮﯾﺖ ﺧﻮاهد ﺑﻮد، ﺣﮑﻮﻣﺘﯽ ﺧﻮاهد ﺑﻮد ﮐﻪ ﻓﻘﻂ بورژواها، ﻧﺨﺒﮕﺎن ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﺳﺮان اﺣﺰاب بورژوایی ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ های ﮐﻠﻴﺪﯼ ﺁن را ﺑﺪﺳﺖ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ.

اﮔﺮ کارگران و مردم ﺳﺘﻤﺪﯾﺪﻩ ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﻧﻤﯽ ﺧﻮاهند ﺑﻪ اﯾﻦ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﮔﺮﻓﺘﺎر ﺁﯾند، ﺑﺎﯾﺪ از هم اﮐﻨﻮن به ﻓﮑﺮ ﭘﺎﯾﻪ رﯾﺰﯼ ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ اﻧﻘﻼﺑﯽ ﺧﻮدﺷﺎن ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﮐﺎرﮔﺮان و زﺣﻤﺘﮑﺸﺎن و ﻣﺮدم ﺳﺘﻤﺪﯾﺪﻩ ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﺑﺎﯾﺪ در ﻓﮑﺮ ﭘﺎﯾﻪ رﯾﺰﯼ دوﻟﺘﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﮐﻪ هر زن و مرد ﮐﺎرﮔﺮ ﺳﺎدﻩ، و هر انسان زﺣﻤﺘﮑشی ﺑﺘﻮاﻧﺪ اهرﻣﻬﺎﯼ ﻗﺪرت ﺁن را در دﺳﺖ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ و ﻣﺴﺘﻘﻴﻤﺎ در ﺣﻴﺎت ﺳﻴﺎﺳﯽ و ادارﻩ ﺟﺎﻣﻌﻪ نقش اﯾﻔﺎ ﮐﻨﻨﺪ.

“ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﮐﻮﻣﻪ ﻟﻪ ﺑﺮاﯼ ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ مردم در ﮐﺮدﺳﺘﺎن” ﻣﯽ ﺧﻮاهد اﻣﮑﺎن ﭘﺬﯾﺮﯼ ﭘﺎﯾﻪ رﯾﺰﯼ همچون ﺣﺎﮐﻤﻴﺘﯽ را، ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ ﺷﻮراﯾﯽ را ﺑﻪ ﻣﺮدم ﻧﺸﺎن دهد و ﺁن را به آگاهی ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻣﺮدم ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﮐﻤﺘﺮ از ﺁن را ﭘﻴﺮوزﯼ ﻧﺪاﻧﻨﺪ و ﺑﻪ ﮐﻤﺘﺮ از آن ﺗﻦ ندهند.

ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﮐﻮﻣﻪ ﻟﻪ ﺑﺮاﯼ ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ اﻧﻘﻼﺑﯽ ﻣﯽ ﺧﻮاهد ﺑﻪ ﻣﺮدم ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ اﻣﺮ ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ در ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﺁزاد ﺷﺪﻩ ﺣﻖ ﺑﯽ ﭼﻮن و ﭼﺮاﯼ ﮐﺎرﮔﺮان و ﻣﺮدم ﺳﺘﻤﺪﯾﺪﻩ ﮐﺮدﺳﺘﺎن اﺳﺖ و ﮐﻮﻣﻪ ﻟﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺎ هیچ ﺣﺰب و ﮔﺮوهی ﺑﺮ ﺳﺮ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻗﺪرت در ﺁﯾﻨﺪﻩ وارد ﻣﺬاﮐﺮﻩ و ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺷﻮد.

ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﮐﻮﻣﻪ ﻟﻪ ﺑﺮاﯼ ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ اﻧﻘﻼﺑﯽ در ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﻣﯽ ﺧﻮاهد ﻧﺸﺎن دهد ﮐﻪ ﺑﺎ در هم پیچیدن ﺑﺴﺎط ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ ﺟﻤﻬﻮرﯼ اﺳﻼﻣﯽ در ﮐﺮدﺳﺘﺎن، ﮐﺎرﮔﺮان و زﺣﻤﺘﮑﺸﺎن، زنان ستمدیده و ﻣﺮدم ﻓﻘﻴﺮ و ﻣﺤﺮوم ﮐﻪ اﮐﺜﺮﯾﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ را ﺗﺸﮑﻴﻞ ﻣﯽ دهند، ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ و ﻗﺎدر هستند ﻗﺪرت را در دﺳﺖ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ. ﻣﯽ ﺧﻮاهد ﻧﺸﺎن دهد اﯾﻦ ساختار ﺷﻮراﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ اﻣﮑﺎن ﺷﺮﮐﺖ و دﺧﺎﻟﺖ وﺳﻴﻌﺘﺮﯾﻦ ﺗﻮدﻩ ها را در اﻣﺮ ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ ﻓﺮاهم ﻣﯽ ﺁورد.

در ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺷﻮراﯾﯽ، همه اﻓﺮاد ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻋﻀﻮﯼ از دوﻟﺖ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ و در ﺳﺎزﻣﺎن دوﻟﺖ ﺟﺎﯼ دارﻧﺪ. در ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ اﻧﻘﻼﺑﯽ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﺷﻮراها ﮐﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﮐﻮﻣﻪ ﻟﻪ ﺑﺮ ﺁن ﺗأﮐﻴﺪ دارد، ﻣﺮدم در ﺷﻮراهاﯼ ﻣﺤﻠﯽ ﻣﺘﺸﮑﻞ هستند و قدرت واﻗﻌﯽ را در دﺳﺖ دارﻧﺪ و هر زﻣﺎن ﮐﻪ ارادﻩ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎن ﺧﻮد را ﻓﺮا ﺑﺨﻮاﻧﻨﺪ و ﺑﺮ ﮐﻨﺎر ﮐﻨﻨﺪ و ﺑﺪﯾﻦ ﺷﻴﻮﻩ همه ﺗﺸﺮﯾﻔﺎت و ﻣﺤﺪودﯾﺖ هاﯼ ﺑوﺮوﮐﺮاﺗﻴﮏ از اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت رﺧﺖ ﺑﺮ ﻣﯽ بندند.

از ﺁﻧﺠﺎ که ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺷﻮراﯾﯽ ﺣﻖ ﺁزاداﻧﻪ ﻋﺰل اﻧﺘﺨﺎب ﺷﻮﻧﺪﮔﺎن را در هر زﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﺮدم ﻣﯽ دهد، ﺗﺎ زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ اﯾﻦ ﻣﮑﺎﻧﻴﺴﻢ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﺪ ﻓﺴﺎد ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ اﺳﺖ. ﺑﺪﯾﻦ ﻃﺮﯾﻖ ﻓﺴﺎد ادارﯼ ﮐﻪ ﺑﻴﻤﺎرﯼ ﻣﺰﻣﻦ ﺣﮑﻮﻣﺖ هاﯼ ﺑﻮرژواﯾﯽ اﺳﺖ ﺑﺪﻟﻴﻞ اﯾﻨﮑﻪ ﻣﺠﺮاﯾﯽ ﺑﺮاﯼ دﺧﺎﻟﺖ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻣﺮدم در ادارﻩ ﺟﺎﻣﻌﻪ در ﺁﻧﻬﺎ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﺮاﯼ همیشه رﺧﺖ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺑﻨﺪد. در ﺣﮑﻮﻣﺖ شورایی ﮐﻠﻴﻪ ﻣﻘﺎﻣﺎت ادارﯼ و ﺳﻴﺎﺳﯽ و ﻗﻀﺎﯾﯽ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺮدم اﻧﺘﺨﺎب ﻣﻴﺸﻮﻧﺪ و هر گاه اﮐﺜﺮﯾﺖ اﻧﺘﺨﺎب ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن ارادﻩ ﮐﻨﻨﺪ، در هر زﻣﺎﻧﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﻋﺰل هستند .

ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﻦ در ﺑﺎﻻﺗﺮﯾﻦ ردﻩ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺷﻮراﯾﯽ ﺑﻌﻨﻮان ﺧﺪﻣﺘﮕﺬار ﻣﺮدم ﻋﻤﻞ ﮐﺮدﻩ و ﺣﻘﻮﻗﯽ ﻣﻌﺎدل ﺣﻘﻮق ﯾﮏ ﮐﺎرﮔﺮ ﻣﺎهر درﯾﺎﻓﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻣﺮدﻣﯽ ﮐﻪ در ﻧﻈﺎم ﺷﻮراﯾﯽ ﻣﺘﺸﮑﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺧﻮد هم ﻗﺎﻧﻮن ﮔﺬار و هم ﻣﺠﺮﯼ ﻗﺎﻧﻮن ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ.

ﺁﻧﭽﻪ در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﮐﻮﻣﻪ ﻟﻪ ﺑﺮاﯼ ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ اﻧﻘﻼﺑﯽ ﺑﺮ ﺁن ﺗﺎﮐﻴﺪ ﻣﯽ ﺷﻮد حاﮐﻤﻴﺖ ﺷﻮراﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در رأس ﺁن ﮐﻨﮕﺮﻩ ﺳﺮاﺳﺮﯼ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎن ﺷﻮراها و در ﭘﺎﯾﻴﻦ ﺗﺮﯾﻦ ﺳﻄﺢ ﺁن ﺷﻮراهاﯼ ﻣﺤﻠﯽ ﺷﻬﺮ و روﺳﺘﺎ ﻗﺮار دارﻧﺪ و از ﻃﺮﯾﻖ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺷﻮراﯾﯽ ﻣﺴﺘﻘﻴﻤﺎ ﺑﻌﻨﻮان ﻋﻀﻮﯼ از دوﻟﺖ در اﻣﺮ ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ ﻧﻘﺶ ﻓﻌﺎل دارﻧﺪ و از ﻃﺮﯾﻖ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎن ﺧﻮد در ﺳﻄﻮح ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﮐﻨﮕﺮﻩ هاﯼ ﻧﺎﺣﻴﻪ اﯼ، اﯾﺎﻟﺘﯽ، ﻣﺤﻠﯽ و ﺳﺮاﺳﺮﯼ در همه ﻋﺮﺻﻪ های ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دﺧﺎﻟﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.

ﻧﻴﺮوﯼ ﻣﺴﻠﺢ ﻣﺤﻠﯽ ﺗﺤﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪهی کنگره ﺳﺮاﺳﺮﯼ ﺷﻮراها اﻣﻮر ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ دﻓﺎع از دﺳﺘﺎوردهای ﻣﺮدم ﮐﺮدﺳﺘﺎن را در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺗﻌﺮض دوﻟﺖ ﻣﺮﮐﺰﯼ و ﯾﺎ هر ﻧﻴﺮوﯼ دﯾﮕﺮﯼ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺧﻮاهد داﺷﺖ.

ﮐﻮﻣﻪ ﻟﻪ از هم اکنون ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺳﻴﺎﺳﯽ ﺧﻮد ﺑﺮاﯼ حاکمیت شورایی مردم در کردﺳﺘﺎن را ارائه داده است و تلاش می کند در ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮد آن را ﺑﻪ ﺗأﯾﻴﺪ ﺷﻮراﯼ نمایندگان ﺳﺮاﺳﺮﯼ ﻣﺮدم ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ﺗﺎ ﺁن را ﺑﻪ ﻣﻮرد اجرا بگذارند.

ﮐﻠﻴﻪ ﺣﻘﻮق و ﺁزادﯾﻬﺎﯼ ﺳﻴﺎﺳﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﻣﻄﺎﻟﺒﺎت رﻓﺎهی و ﻓﺮهنگی، حقوق و مطالبات زنان در زمینه برابری کامل با مردان، حقوق کودکان، اقدامات در زمینه حفاظت از محیط زیست، ﺑﻌﻼوﻩ ﻣﻔﺎد ﯾﮏ ﻗﺎﻧﻮن ﮐﺎر اﻧﻘﻼﺑﯽ ﺗﺼﺮﯾﺢ ﺷﺪﻩ در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺪاﻗﻞ حزب ﮐﻤﻮﻧﻴﺴﺖ اﯾﺮان، در ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﺁزاد ﺷﺪﻩ ﺑه مورد اﺟﺮا ﮔﺬاﺷﺘﻪ ﺧﻮاهند ﺷﺪ .

در ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﺁزاد ﺷﺪﻩ ﺣﻖ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﺮدم ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺁزادﯼ ﺟﺪا ﺷﺪن از اﯾﺮان و ﺗﺸﮑﻴﻞ دوﻟﺖ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺗأﻣﻴﻦ ﺧﻮاهد ﺷﺪ و ﺷﺮاﯾﻂ ﻻزم ﺑﺮاﯼ اﺳﺘﻔﺎدﻩ ﺁﮔﺎهانه از اﯾﻦ ﺣﻖ ﻓﺮاهم ﻣﯽ ﺷﻮد. ﻣﺮدم ﮐﺮدﺳﺘﺎن می توانند ﺑﺎ اعلام رسمی و تضمین عملی ﺷﺮاﯾﻄﯽ ﮐﻪ در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻓﻮق ﮔﻨﺠﺎﻧﺪﻩ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ در ﭼﻬﺎرﭼﻮب اﯾﺮان ﺑﺎﻗﯽ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ و ﯾﺎ دوﻟﺖ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺧﻮد را ﺗﺸﮑﻴﻞ دادﻩ و از اﯾﺮان ﺟﺪا ﺷﻮﻧﺪ.

از ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﺎ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﻣﺮدم ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ در ﺷﺮاﯾﻂ وﺟﻮد ﯾﮏ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﮐﺎرﮔﺮﯼ و ﯾﺎ ﺷﺮاﯾﻄﯽ دﻣﻮﮐﺮاﺗﻴﮏ و اﻧﻘﻼﺑﯽ در اﯾﺮان در ﭼﻬﺎرﭼﻮب ﮐﺸﻮر اﯾﺮان ﺑﺎﻗﯽ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﺗﺤﻘﻖ ﺷﺮاﯾﻂ ﻓﻮق و ﺑﺎ در ﭘﻴﺶ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺳﻴﺎﺳﺘﻬﺎﯼ ﺁﮔﺎهاﻧﻪ ﺁﻣﻮزﺷﯽ و ﻓﺮهنگی هر ﮔﻮﻧﻪ نابرابری و ﻧﺎهماهنگی ﻣﻴﺎن ﻣﻠﻴﺘﻬﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ و از ﺟﻤﻠﻪ ملیت ﮐﺮد و ﻏﻴﺮ ﮐﺮد زوال ﻣﯽ یابد و هویت اﻧﺴﺎﻧﯽ اﻓﺮاد ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﻣﻠﻴﺘﻬﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ و راﻩ در هم ﺁﻣﻴﺨﺘﻦ ﺁﻧﻬﺎ به عنوان انسان های آزاد و برابر هموار ﻣﻴﮕﺮدد. ﭼﻨﻴﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪ اﯼ ﺑﺎ ﭘﺪﯾﺪﻩ ﺳﺘﻢ ﻣﻠﯽ ﺑﻴﮕﺎﻧﻪ خواهد شد.

برای شکل دادن به بدیل حکومت شورایی در کردستان لازم است همه نیروهای اجتماعی چپ و کمونیست در جامعه چه آنهایی که در احزاب و سازمانها متشکل هستند و چه آنها که بطور مستقل فعالیت خود را پیش می برند، دست به دست هم دهیم!

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)