ارجحیت سود مالی بر مردم

چگونه کسب ثروت تلاش برای پایان دادن به شیوع کووید ۱۹ را خنثی می‌کند

محاسبات علمی نشان می‌دهند که برای پایان همه‌گیری ناشی از کووید- ۱۹ باید تا ۷۰% افراد ایمن شوند. در حقیقت تا رسیدن به این آستانه، هیچ‌کس ایمن نیست. ویروس جهش‌یافته از یک منطقه دورافتاده در جهان می‌تواند واکسن‌ها را ناکارآمد کند. از طرفی توزیع عادلانه که بر طبل آن کوبیده می‌شود تنها راه نیست. تولید جهانی و رویکرد «فناوری‌های باز» [۱] می‌تواند به‌عنوان یک راه‌حل کارآمد، بسیار کمک‌کننده باشد؛ یعنی برای تولید هر چه بیشتر، کمپانی‌های سازنده واکسن موثر تکنولوژی تولید واکسن‌شان را در اختیار موسسات خصوصی و دولتی دیگر بگذارند تا ظرفیت تولید افزایش چشمگیری یابد. اما پیشروی زیاد چند دهه‌ی اخیر به سمت حمایت از مالکیت معنوی و اولویت قرار دادن سود تجاری نسبت به دسترسی عادلانه و همگانی دارو و واکسن موجب شده است همکاری جهانی لازم برای دستیابی به ایمنی جمعی تضعیف شود و کشورهای درحال‌توسعه از دسترسی به واکسن‌های کووید- ۱۹ عقب مانند و زندگی افراد بی‌شماری در معرض خطر قرار گیرد.

حداقل پنج واکسن کووید- ۱۹ تاکنون تایید شده‌اند. فناوری تولید انبوه این واکسن‌ها هم‌اکنون در انحصار شرکت‌های خصوصی سازنده آن‌ها است؛ اما هیچ‌یک از شرکت‌ها دانش فنی خود را به اشتراک نمی‌گذارند؛ اقدامی که دسترسی جهانی به واکسن را تسریع می‌کند، به‌ویژه در کشورهای درحال‌توسعه که طبق برخی تخمین‌ها، برای دریافت یک واکسن مناسب باید سال‌ها منتظر بمانند.

واکسن کووید- ۱۹ به داغ‌ترین محصول Big Pharma تبدیل‌شده است و نتیجه اصلی آن جهانی است که در آن افراد فقیر تا مدت‌ها پس از ایمن‌سازی کشورهای ثروتمند، با مرگ ناشی از کووید- ۱۹ دست‌ به ‌گریبانند.

واکسیناسیون در دنیای قدیم

تا اواسط قرن بیستم میلادی، روند تولید واکسن چنین بود: اگر واکسن بیماری‌ای کشف می‌شد، همه جهان از این کشف بهره می‌بردند. در حقیقت روح همکاری و ارزشمند شمردن پیشرفت بشریت، اجازه‌ی دسترسی به دانش و فناوری، به‌ویژه در بحران جهانی بهداشت را می‌داد.

در گذشته، واکسن‌ها با مشارکت دانشمندانی از انستیتوهای مختلف از کشورهای مختلف ساخته و تولید می‌شدند. تولید انبوه واکسن، پس از کار آزمایی در نقاط مختلف جهان به دست همین دانشمندان، به کمپانی‌های خصوصی و یا مؤسسات دولتی که توان تولید در شرایط استاندارد را داشتند سپرده می‌شد.

در موارد همه‌گیری، جهت سرعت بخشیدن به تولید و دسترسی کشورهای درحال‌توسعه به واکسن، کشورهای تولیدکننده با همکاری سازمان جهانی بهداشت (WHO) دانش خود را با کشورهای دارای توانایی تولید انبوه به اشتراک می‌گذاشتند. برای بیش از یک قرن این یک امر عادی بود. ۳۲ شعبه‌ی انستیتو پاستور در ۲۵ کشور جهان به این روند کمک کردند و جهان به‌این‌ترتیب آبله، فلج اطفال و تب زرد را ریشه‌کن کرد.

 

نقطه عطف در روند واکسن‌سازی

اما روزهای همکاری جهانی گذشته است و کمپانی‌ها از انحصار بذر واکسن‌ها مانند اسرار نظامی حفاظت می‌کنند. نقطه عطف این روند را می‌توان در دهه ۱۹۸۰ جستجو کرد؛ که هم‌زمان دو واکسن هپاتیت ب تولید شد – یکی با همکاری دانشگاه سانفرانسیسکو و دانشگاه واشنگتن در ایالات‌متحده و دیگری به تولید انستیتو پاستور مستقر در فرانسه. در هر دو مورد، پروژه‌ی تولید واکسن به مالکیت معنوی شرکت‌های خصوصی تبدیل شد. مرک اند کو (MERCK) که بودجه پروژه‌ی ایالات‌متحده را تأمین کرده بود، واکسن آمریکایی را به ثبت رساند و موسسه‌ی مریو (Merieux) پس از خرید انستیتوی پاستور که آن را تولید کرده، واکسن فرانسه را به ثبت رساند. در حقیقت این یک دوره جدید در واکسن‌سازی بود که بخش خصوصی و بازارهای آزاد شروع به دیکته استراتژی خود در بحران‌های بهداشت جهانی کردند و نتیجه آشکار بود.

به‌عنوان‌مثال، در سال ۲۰۰۳ در آژانس بهداشت عمومی کانادا واکسنی ساخته شد که می‌توانست جوندگان و میمون‌ها را علیه ابولا- ویروسی که نخستین بار در سال ۱۹۷۶ در کنگو گزارش شد- ایمن سازد. در سال ۲۰۱۰ این پتنت را یکی از زیرمجموعه‌های شرکت نیو لینک ژنتیکس در آمریکا  به قیمت ناچیز ۲۰۰ هزار دلار خریداری کرد. بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰، به‌رغم رخ دادن هفت همه‌گیری در آفریقا، این واکسن به کار آزمایی سپرده نشد. در سال ۲۰۱۴ هنگامی‌که اولین مورد ابولا به ایالات‌متحده رسید، تماس‌های فوری برای مجوز فوری واکسن صادر شد و قیمت سهام شرکت Newlink Genetics در یک هفته دو برابر شد. این شرکت لیسانس تولید را به مرک اند کو داد و در نهایت در سال ۲۰۱۹ واکسن با ایمنی‌زایی ۹۷.۵٪ تائید شد و به تولید انبوه رسید. اگر این واکسن به‌موقع کار‌آزمایی و تولید می‌شد، می‌توانست از تلف شدن جان هزاران بیمار و پزشک در کشورهای آفریقایی درحال‌توسعه پیشگیری کند.

ارجحیت مردم بر سود مالی

امروزه نیز می‌توان جان افراد بی‌شماری را نجات داد؛ تنها درصورتی‌که شرکت‌های تولیدکننده واکسن بتوانند به سایر مؤسسات توانمند برای تولید در منطقه جغرافیایی خود کمک کنند. راه دستیابی به این هدف خاتمه دادن به حق مالکیت معنوی و کنار گذاشتن رقابت‌های تجاری و درگیری‌های ایدئولوژیک به‌منظور به اشتراک گذاشتن دانش تولید واکسن است.

اگر شرکت‌های خصوصی از حقوق مالکیت معنوی خود چشم‌پوشی نکنند، دولت‌ها باید برای یک‌بار دیگر، به‌عنوان رهبران اخلاقی نقش خود را ایفا کنند و با خرید دانش فنی، فناوری را گسترش دهند و تولید جهانی را تسهیل بخشند.

همچنین باید از ظرفیت تولید بسیاری از کشورهایی که قادر به تولید و توزیع گسترده واکسن کووید- ۱۹ هستند، استفاده کرد. در این مورد، حتی کشورهای درحال‌توسعه نیز می‌توانند به ایفای نقش بپردازند. به‌این‌ترتیب است که می‌توانیم به آستانه ایمنی جمعی جهانی برسیم، از جهش‌های مرگ‌بارتر کووید- ۱۹ جلوگیری کرده و کابوس کووید- ۱۹ را خاتمه دهیم.

برای یک‌بار در قرن بیست و یکم، بیایید با همکاری نشان دهیم که زندگی انسان‌ها بیش از انحصار تجاری اهمیت دارد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)