هشتم مارس هر سال روزی است برای به یاد آوردن روز جهانی زنان و تلاشهایی که برای رفع تبعیضهای جنسیتی انجام شده. این روز در بسیاری از کشورها نادیده گرفته میشود و البته در کشورهای توسعهیافته روزی برای قدردانی از زنان مبارز و کسانی است که در مسیر برابری زن و مرد گام برمیدارند. یکی از مسائل مورد بحث که به بهانۀ روز جهانی زنان میشود بار دیگر و با تمرکز بیشتری به آن پرداخت، مسئلۀ کار خانگی و رایگان زنان است که در کشورهای کمترتوسعهیافته همچنان به عنوان امری نسبتاً بدیهی پذیرفته شده است و به عنوان یکی از وظایف دختران پیش از ازدواج و یا زنان پس از ازدواج محسوب میشود. البته در سالهای گذشته و در سطح جهانی و گسترده تلاشهایی در این باره انجام شد تا میزان کار خانگیای که مردان انجام میدهند افزایش یابد و اقلاً بار روانی انجام کارهای خانه به صورت پیشفرض بر دوش زنان نباشد.
در ادامه، بخشی از مقالۀ« اشتغال زنان، کار خانگی و مراقبت از فرزندان پیش از کووید-۱۹ و در دوران کرونا » از دکتر دنیلا دل بُکا، استاد اقتصاد دانشگاه تورینو ایتالیا و همکارانش را میخوانیم که مختصراً به شرایط کار خانگی در دوران کرونا اشاره میکند.
رکود ناشی از بحرانهای اقتصادی پیشین بر وضعیت شغلی مردان و زنان به نحو متفاوتی اثر میگذاشت، به طوری که اثرگذاری در بخشهای مرتبط با مردان بیشتر بود. دوران مواجهه با کووید-۱۹ مشخصههای تازهای دارد که بر پدیدههای اقتصادی، بهداشتی و اجتماعی و بیشتر از همه بر اقتصاد تأثیر گذاشته است. فاصلهگذاری اجتماعی برای مبارزه با انتشار ویروس، و اتفاقاتی که در نتیجۀ آن افتاد، مانند کارکردن در خانه و بستهشدن مدارس، بار مضاعف و عظیمی را بر دوش خانوادهها گذاشته است. با استفاده از دادههایی که در آوریل ۲۰۲۰ به صورت میدانی از بخشی از زنان ایتالیایی جمعآوری شده است، اثرات شرایط کاری را با توجه به کووید-۱۹ بر کار خانگی، مراقبت از فرزندان و آموزش خانگی را در میان زوجهایی که هر دو نفر شاغل هستند، بررسی کردیم. نتایج این پژوهش نشان میدهد که در دوران کرونا اغلب، کار خانگی اضافی و مراقبت از فرزندان بر عهدۀ زنان است، در حالیکه زوجها در مراقبت از فرزند، نسبت به کارهای خانه، مشارکت نسبتاً برابری دارند. بنا بر تخمینهای تجربی ما، میزان کار خانگیای که زنان در شرایط اضطراری انجام میدهند وابستگی چندانی بر وضعیت شغلی همسرشان ندارد. به استثنای کسانی که همچنان در محلهای کارشان شاغل هستند و دورکار نشدهاند، همۀ زنان مورد پژوهش، نسبت به گذشته زمان بیشتری را صرف انجام کارهای خانگی میکنند. در مقابل، میزان زمانی که مردان به کار خانگی اختصاص میدهند به وضعیت شغلی همسرانشان بستگی دارد: مردانی که همسرانشان در محلهای کارشان شاغل هستند و دورکار نشدهاند، زمان بیشتری را صرف کار خانگی میکنند. ارتباط بین زمان صرفشده برای مراقبت از فرزند و شرایط شغلی متقارن است، درصد بالاتری از زنان و مردانی که باید به محل کارشان بروند، نسبت به گذشته زمان کمتری را با فرزندانشان میگذرانند. نتایج مشابهی برای همسران آن دسته از زنانی که پیش از شرایط اضطراری کار نمیکردند به دست آمد. در پایان، تحلیل برقراری تعادل بین کار و زندگی نشان میدهد که زنان شاغلی که کودکان زیر پنج سال دارند، در دوران کووید-۱۹ تعادل بین کار و خانواده را با سختی بیشتری برقرار میکنند. برقراری تعادل کار و زندگی برای کسانی که همسرانشان در شرایط اضطراری هم در بیرون از منزل کار میکنند، دشوار است.
در نتیجۀ این پژوهش میشود گفت که در بحران کنونی حجم کار زنان افزایش یافته است و این اتفاق ناشی از وضعیت شغلی و کار خانگی آنهاست. اما بر خلاف مردان، هیچ تفاوتی در میزان کار خانگی بین زنانی که دورکار هستند و آنهایی که به دلیل شرایط اضطراری کار نمیکنند، وجود ندارد. زنان شاغل در مقایسه با همسرانشان از زمان افزایشیافته و موردنیاز برای انجام کارهای خانه و مراقبت از فرزندان رنج میبرند. مردان رغبت بیشتری دارند تا زمان بیشتری را با فرزندان بگذرانند، به همین جهت در خانوادههایی که خشنودی و رضایت بیشتری دارند مردان به جای انجام کارهای خانه، در بیرون از منزل کار میکنند. این نتیجه اثر مهمی بر سهم زنان در اقتصاد دارد، چرا که مشارکت بیشتر مردان در کار خانگی، منجر به ترغیب زنان برای مشارکت در بازار کار میشود.
ما در این پژوهش بر بخش بسیار مهم و خاصی از مراقبت از فرزندان تمرکز کردیم: آموزش خانگی. بستهشدن مدارس بار عظیمی را بر خانوادهها و به ویژه بر والدین شاغل تحمیل کرد. البته همۀ والدین به یک نحو مراقب فرزندانشان نیستند. پژوهشهای دیگر نشان میدهند که مردانی که دورکار هستند رغبت بیشتری دارند تا با مراقبت از فرزندان کنار بیایند، و افراد با تحصیلات بیشتر، رغبت بیشتری برای دورکاری دارند. به طور مشخص ما نشان دادیم که مادرانی که مدرک دانشگاهی دارند و همسرانشان، حتی بعد از کنترلکردن شرایط شغلیشان، زمان بسیار بیشتری را صرف آموزش فرزندانشان میکنند. آموزش در سالهای اولیۀ پس از تولد، اثر معنیداری بر رشد کودک دارد، در نتیجه این مسئله موجب تشدید و برانگیختن تفاوتهای آموزشی بین کودکان بر اساس شرایط و پیشینۀ خانوادههایشان میشود.
در نهایت، ما گروههایی را شناسایی کردیم که بسیار آسیبپذیر هستند و بیشتر از دیگران از تعادل بین کار و خانواده آگاهند. در این پژوهش نشان دادیم که به طور مشخص زنان شاغل با کودکان خردسال، به ویژه کمتر از پنج سال، با تحمل بار اضافی و پرداختن بهایی گزاف تحت تأثیر قرار گرفتهاند. برای زنان، دستیابی به تعادل بین کار و زندگی دشوار است، به ویژه وقتی همسرانشان در دوران و شرایط اضطراری بیرون از خانه کار میکنند.
نتایج این پژوهش احتمالاً اثرات بلندمدتی داشته باشد که به طور بالقوه برای زنان، منفی هستند، به ویژه اگر بحران بازار کار و بستهبودن مدارس، هر دو ادامه داشته باشند. البته اثرات مثبتی هم وجود دارند، برای مثال زوجها در بحران کنونی این فرصت را پیدا کردهاند که بار مراقبت از فرزند را با نسبت برابری بین همدیگر تقسیم کنند.
منبع ترجمه :https://link.springer.com/article/10.1007/s11150-020-09502-1
عکس:ایرنا-علی کریمی
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.