آزادی فعالان دستگیرشده و زندانی، بازگشت به کار پانزده تن از کارگران اخراجی و اعلان تعیین تکلیف با اسدبیگی و شرکاء وحدت گرفتن اخبار مربوط به صنعت نیشکر هفت تپه، برآنم داشت کارنامهی طولانی مدت اعتراض و اعتصاب کارگران هفت تپه، از خرداد ماه ۱۳۹۹ به این سو، خاصه در برابر آنچه طی دو ماه مهر و آبان کارگران هفت تپه روزانه به شکل ناباورانهای با آن مواجه بودند را موشکافانهتر و بر پایهی مواضع سندیکای نیشکر هفت تپه، بهمثابهی تشکل پایدار و مستقل در جنبش اتحادیهای ایران – که تبلور مواضع آنان را میبایست در کانال تلگرامی سندیکای هفت تپه دنبال کرد – پیگیری و مطرح کنم. در این میان تلاشم برآنستکه فرایند پیشرفت این مبارزات و تأثیرآنرا در مقابله با سیاست خصوصی سازی بر کل جنبش کارگری ایران مورد داوری همگانی قرار دهیم.
در پروسهی مورد بحث، یعنی دورهی خرداد ماه ۹۹ به این سو، تمامی بخشهای صنعت و کشاورزی و آبیاری هفت تپه به یک نماد متحد در جنبش کارگری ایران تبدیل شدند. هفت تپهایها با گزینش شعار: «اتحاد، رمز پیروزی است» در پیوندی مشترک به جدال با دشمنان اتحاد کارگران برآمدند. به عبارتی همهی بدنهی هفت تپه، در هر اطلاعیهای با شعار: «زنده باد اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران بر علیه ستم و استثمار» درهیکل یک گفتمان مشترک و مستقل در سطح جنبش کارگری نمود پیدا کردند و به سهم خویش ساختار سازماندهی امرمبارزهی متحدانهای را در کل بدنهی کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، به فرایند جدید کار و پیکار در جنبش کارگری بدل نمودند.
پیگیری همین سطح از مطالبات طبقهبندی شده نشان میدهد که کارگران کشت و صنعت شرکت نیشکر هفت تپه بر سر دوراهی خصوصی سازی یا دولتی سازی قرارندارند. آنها همانطور که بارها اعلام کردهاند، صاحبان اصلی این شرکت بزرگ هستند که خود و خانوادههایشان در چند دهه برای حفظ و تداوم کار آن، درد و رنج فراوانی را تحمل کردهاند. این حق آنهاست که اجازه ندهند اموال چند نسل به یغما برده شود و خود با همهی توان و ظرفیت خویش به چرخش کار این صنعت اهتمام ورزند. این حق را باید محترم شمرد و با همهی توان و قوا از این پیکار و سنجش واقعی نیروی طبقاتی جامعه دفاع نمود!
خودویژگیهای برجستهی این مرحله از مبارزه را میتوان در فرمولهای زیرخلاصه نمود:
۱) عنصر اصلی در بازشناسی دستآوردهای این دوره مبارزات هفت تپه، مسئلهی استقلال عمل این مبارزه است. طی این دورهی طولانی اعتصاب، حضور بلاواسطهی نمایندگان کارگری، بدون دخالت جریانات غیر کارگری که درسالهای پیش و دورههای قبلی، قصد نفوذ و خط دادن به مبارزات کارگران را داشتند، برجسته بود.
۲) اطلاع رسانی بهتر و تا حدی مستقل و بی حاشیه توسط کانال تلگرامی سندیکای نیشکر هفت تپه در این دوره بهتر از قبل بود. هرچند که وجود «کانال مستقل» که تا امروز هم مشخص نشده که استقلال از چه چیزی را مدنظردارند، هم در جای خود باید بررسی شود.
با توجه به موقعیت مبارزاتی پایه گذاران این سندیکا و قدمت مبارزاتی چند تنی از آنان وهزینههای بس سنگینی که تا به امروز در دفاع از مجموعه مطالبات اعلام شدهی تاکنونی کارگران هفت تپه دادند، حکمیت و داوری و موضع گیری به موقع خود سندیکای هفت تپه و قدمی پا به عقب نگذاشته است، برای من بیش از هر چیزی پایهی داوری است. نه پراکندن چندگانگی برخورد و ایجاد شکاف در روند این مبارزهی عمیق طبقاتی در برابر کلیت حاکمیت کارگر ستیز رژیم اسلامی جمهوری اسلامی! باید از زبان خود هفت تپهایها گفت: «سندیکای مستقل کارگران هفت تپه، تشکلی است که، در اول ماه آبان سال هشتاد و هفت توسط کارگران تشکیل شد و اعلام موجودیت کرد. از بدو تشکیل این سندیکا کارگران هفت تپه مورد حملهی ستیزه جویانهی کارفرمایان، صاحبان سرمایه و تشکلهای دست سازشان، قرار گرفتند، اما این سندیکا هیچگاه عقب نشینی نکرده و هربار محکمتر بر خواستههای کارگران پافشاری کرده است. هرروز کارگران هفت تپه متحدتر شده و خستگی ناپذیر در جنگ نابرابر با سرمایه داران در میدان حضور یافتهاند. سندیکای مستقل کارگران هفت تپه در همراهی با کارگران، کماکان در مقابل تمامی دشمنان و دوستان دروغین کارگران اعلام میکند که تا پیروزی نهایی میجنگد، کارگران متحد هرگز شکست نمیخورند.»
۳) همبستگی جامعه به دلیل همین اطلاع رسانی و شفافیت بخشیدن به مطالبات کارگران اعتصابی، بیشتر از قبل بود و توانست موج همبستگی جهانی و کمکهای گوناگون را به روند اعتصاب برانگیزد و تشکلهای همسوی خود همچون سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به مثابه تشکل مستقل سندیکایی و دیگر گروههای کارگری مشترک المنافع همچون، اتحاد بازنشستگان، شورای صنفی معلمان و کمیتهی هماهنگی و پیگیری را در اکثر مواقع با خود همراه سازد.
۴) طول مدت اعتصاب و شیوهی تقسیم کار بین سخنگویان جمع اعتصابی و نوعی شیفتی کردن کار کارگران اعتصابی، نظم و قاعدهی کار و تداوم همبستگی بین کارگران هفت تپه باعث حملهی کمتر و سرکوب کمتر آنها شد و توانستند به حداقل مطالبات خود دست یافته و با اتخاذ دورهی تنفسی کوتاه، در عین حال با تداوم مبارزه، عملاً امکان اعتصاب را خاتمه یافته تلقی نکردند.
۵) بخش قدرتمند مبارزهی این دوره برشمردن مطالبات مرکب کارگران اعتصابی و بیش از هر موقع برجسته ساختن موضوع پایان بخشیدن به امر خصوصی سازی و مسئله خلع ید از خاندان اسد بیگی و شرکاء و بازگشت به کارِ کارگرانِ اخراجی شناخته شده همچون: اسماعیل بخشی، ایمان اخضری، سالار بیژنی و محمد خنیفر بود.
۶) همراهی زنان و خانوادهی کارگران در کنار کودکان خود در این اعتصاب طولانی که نقش قدرتمند حضور خانواده کارگران اعتصابی را در برانگیختن همراهی افکار عمومی شوش و استان نشان داد.
۷) پیوند و همبستگی با سایر جنبشهای مدنی، اصناف و گروههای همسو در این اعتصاب در بالای ۷۰ روز نشان از واقع بینی سازمانگران این اعتصاب است.
۸) علاوه بر مبارزهی صنفی درون کارخانه و مبارزه و افشاگری رسانهای، کارگران در حوزهی حقوقی هم با پیشبرد مذاکرات و مداخلهی به حق نمایندگانشان در دادگاه اسدبیگی و رستمی، توانستند قدرت خود را به اثبات برسانند به طوری که رسانههای دولتی مجبور به بازتاب حضور چند چهرهی نمایندگان کارگری هفت تپه (محمد خنیفر و یوسف بهمنی) در صحن دادگاه اسد بیگی و شرکاء شدند.
۹) مبارزهی این دوره را در دو وجه فشار از پائین و چانه زنی در بالا، که دستآورد این مرحله از مبارزات طولانی مدت کارگران هفت تپه است، میتوان دید. این سطح مبارزه منتهی به گسیل نمایندگان هفت تپه برای ملاقات با نمایندگان کمیسیون اصل ۹۰ و حتی کشاندن آنان به شوش شد.
۱۰) این شکل چند وجهی مقاومت در حوزههای گوناگون، علنی و نیمه علنی، تجربهی مهم و موثری است که در دورههای گذشته کمتر دیده شده است.
۱۱) طولانی شدن اعتصاب و اطلاع رسانی در درون شهر و تجمعات در برابر فرمانداری، ادارهی کار و حضور جمعی در دل شهر، نوعی از همگرایی کاسبه از نانوایان تا اسباب بازی فروشان و… با کارگران اعتصابی را در این دوره موجب شد.
۱۲) افشاگری سخنگویان کارگران در این دوره نسبت به دورههای قبل چشمگیر بوده است.
۱۳) موضوع ایجاد صندوقهای یاری مالی در جای جای جهان، منتهی به دخالت کردن مردم در سطح خارج از کشور در امر همپوشانی کمک مالی به اعتصاب کارگران شد.
۱۴) همین پوشش مالی در درون کشور منتهی به ابتکار عملهای زنده و سیال کمک رسانی حتی به کودکان محصل کارگران شد که در نوع خود تجربهای زنده و بدیع است.
۱۵) پشتیبانی و حمایت دیگر گروههای کارگری و تشکلهای مستقل در این دوره از اعتصاب – حتی در مقطع دستگیری چهار تن از کارگران اعتصابی – موجی از همبستگی وسیع و گسترده در داخل و خارج کشور را برانگیخت. بهطوری که حاکمیت و دستگاه قضاییاش مجبور به آزاد کردن بازداشت شدگان شدند. در این میان نقش و جایگاه وکیل شجاع و مؤثر آنان، خانم فرزانه زیلایی چشمگیر و قابل تقدیر است.
۱۶) ایجاد شکاف بین دولت و مجلس که در تفاوت نگاه اسحاق جهانگیری معاون اول سیاسی حسن روحانی، مشهود شد که در اعتراض به حضور نمایندگان مجلس در جمع کارگران که آنرا موجب افزایش مطالبات کارگران بر شمرد، گفت: مسئلهی هفت تپه را سیاسی نکنید، کارگرها پُررو میشوند! با این برخورد عملاً مانع پیشرفت کار اعضاء کمیسیون اصل ۹۰ شدند و پیگیری امور را در سطح وزارت دارایی و اقتصاد و سازمان خصوصی سازی مختل مینماید.
۱۷) در این مرحله، مبارزهی هدفمند کارگران هفت تپه، در دیدار پیاپی با مجلسیان که حاصل نشست سوم نمایندگان با مجلسیان و نمایندهی دولت حسن روحانی، فرهاد دژپسند، وزیر اقتصاد و دارایی نشان داد که حاکمیت به فکر زمان خریدن است تا کارگران را در گرسنگی مطلق و گرمای بالای پنجاه درجه و وضعیت سخت کرونایی از پای درآورد. در همین نشست سوم قرار شد که پیگیری وضعیت اسد بیگی و وارسی مشکلات شرکت هفت تپه را به ۱۵ روز دیگر موکول کنند. وعدههای توخالی، زمان خریدن و حوالهی مطالبهی کارگران به باتلاق زمان، رقابت جناحی برای مصادرهی نارضایتی کارگران، از طریق تحمیل تعاونی که دارای وابستگی جناحی برای حفظ مافیای اسدبیگی بود، بار دیگر درستی تاکید بر شعار «نه حاکم، نه دولت، نیستند به فکر ملت» را روشن ساخت، تا نشان دهند چانه زنی در بالا با انبوهی پُرشمار یاران در طلب نان و متحد را یاری باز ایستادن نیست!
۱۸) باید گفت: نتایج چند جلسه مذاکره نشان داد که کارگران تنها با تکیه بر نیروی اتحاد خود، ادامهی پیگیری مطالباتی واقعی خود و برخورداری از حمایت هرچه گستردهترهمسرنوشتانشان در سایر بخشهای جنبش کارگری و سازماندهی نیرومند خویش میتوانند به تحقق مطالباتشان امیدوار باشند. پیگیری این گونه ثمربخش، نشان داد که کارگران هفت تپه در کُورهی مبارزهی طبقاتی خود آبدیده شده و عملکرد آنها میتواند الگو و نمونهی خوبی برای مقاومت علیه خصوصی سازی در سایر کارخانهها و مراکز تولید باشد.
۱۹) در همین مقطع، برخورداری از صندوق همیاری مالی اهرم مهمی در تقویت همبستگیهای مطالبه محورانه و شکل دادن به اعتصابات مستمر و طولانی شد. مثلاً همان ایام که کارگران هفتتپه پس از شصت روز اعتصاب، دو ماه حقوقشان را در بخشهایی نگرفتهاند، اگرهمه کارگران و همسرنوشتان آنها که پای اعتصابند، در ادامه در وضعیت چنین فلاکتبار درگیر مبارزه شوند، چارهای ندارند جز اینکه عملاً صندوق اعتصاب راه اندازند و به یاری همدیگر برآیند و نگذارند که این اعتراضات از پا بیفتد. هر قدر این اعتراضات بیشتر ادامه پیدا کند و از همبستگی گستردهتر داخلی و جهانی برخوردار شود، به همان میزان سیاست محاصرهی کارگران توسط حاکمیت را وسیعتر درهم خواهد شکست. از این رو سازماندهی صندوقهای اعتصاب و همیاریهای مالی در داخل و خارج میتواند پشتوانهی واقعی استمرار این مبارزات تلقی شود و بدان یاری رساند. جا دارد با گردآوری منابع مالی وبهرهگیری ازهمهی ظرفیتهای مورد اعتماد پیرامون خود در درون و جامعهی میزبان برآییم! و این کار را بسان پیکاری تعطیل ناپذیر برای دوران بس سخت اعتصابات پیشروی، همچنان در دستور کار خویش داشته باشیم. آشکار است امروز نیز مبارزات تودهای درون کشور ما، چشم همیاری و امید به همراهی همهی آزادیخواهان و برابریطلبان در تمام دنیا دارد. در انجام این وظیفه و رسالت دوران ساز، از هیچ اقدامی فروگذار نکنیم!
۲۰) در برابر این سطح از پیشرفت متحدانهی کارگران نیشکر هفت تپه، در همین تاریخ ما شاهد تهاجم عوامل کارفرمایی به موقعیت کارگران هستیم. کانال تلگرامی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه در تاریخ سه شنبه ۸ مهر ۹۹ از احضار هفت نفر از کارگران نیشکر هفت تپه خبرمیدهد ومینویسد: «با شکایت شرکت نیشکر هفت تپه، هفت نفر از کارگران به پاسگاه مستقر در هفت تپه احضار شدند. عنوان اتهام، تحریک کارگران در اول مهر برای اعتصاب بوده است…. اسامی کارگران که صبح سه شنبه به پاسگاه هفت تپه احضار شدهاند عبارتند از: ۱- محمد امین حجازی ۲- احمد شلاگه ۳- رحیم حمدانی ۴- میلاد لطیفی ۵- محمد عبدلخانی ۶- عظیم الکثیر ۷- قاسم کثیر. سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، پرونده سازی، احضار، تهدید و بازجویی از کارگران را شدیداً محکوم کرده و ضمن حمایت همه جانبه از کارگران، خواستار رسیدگی هرچه سریعتر به مطالبات کارگران میباشد. تهدید کارگران محکوم است!»
۲۱) حادثهی مهرماه ۹۹ در نوع خود نتیجه بخش همهی دوندگیها و کوتاه نیامدنهای کارگران نیشکر هفت تپه بود که از خرداد آغاز و با اعتصاب و اعتراض بیش از چند ماهه، به نشست روز نهم مهر انجامید. دراین روزجلسهی ویژه هفت تپه در مجلس شورای اسلامی به پایان رسید و مقرر شد که از اسد بیگی، مدیر این شرکت، خلع ید شود و تمام طلبهای کارگران تا ۱۵ روز بعد پرداخت شود. درخواست خلع ید از مالک شرکت هفت تپه به هیئت داوری سازمان خصوصی سازی رفت. در این زمینه سید نظام الدین موسوی، عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در توییتی با اشاره به جلسهی خود با دژپسند، وزیر اقتصاد و دارایی، اعلام کرد که درخواست خلع ید از مالک شرکت هفت تپه از سوی سازمان خصوصیسازی به هیئت داوری ارسال شد. کانال تلگرامی سندیکای نیشکرهفت تپه دو روز بعد، ۱۱ مهر از جانب کارگران نوشت: «همکاران عزیز در هفت تپه، خلع ید با اتفاق مجلسیها و حتی دولتیها و مسئولین و دررسانههای رسمی توسط نمایندگان مجلس به صورت صریح و واضح و در حضور خبرنگاران اعلام شده است. از این بر همکاران عزیز هفت تپه لطفاً به فتنه گریهای کاسه لیسان اسدبیگی و نوچههای او اهمیت ندهید. نمایندگان مجلس در نهایت به این نتیجه رسیدند که کارفرمای هفت تپه صلاحیت ندارد و به زودی کار و مسیر خلع ید شرکت هفت تپه شروع میشود. فتنهگران با وجود اینکه صد در صد محکوم به خروج از شرکت عزیزمان شدهاند اما همچنان در پی توطئه و تشویش اذهان عمومی و کارگران هستند. اما کارگران هفت تپه بدانند که نمایندگان این خبر را به صورت علنی اعلام کردند و بازگشت یا تأخیری در این تصمیم وجود ندارد… همکاران باغیرت بالاخره ایستادگی و مقاومت و مبارزه ما کارگران نیشکرهفت تپه به نتیجه رسید و به زودی شاهد بازگشت آرامش در شرکت هفت تپه خواهیم بود. به همین جهت از تمامی همکاران تقاضا میشود به فتنه گریهایی که توسط افراد معلوم الحال که خود جیرهخوار کارفرما (اسدبیگی) هستند توجهی نکنید و اخبار واقعی را از رسانههای رسمی دریافت کنید».
۲۲) با توجه به نتیجه بخش بودن این پیروزی، سندیکای نیشکر هفت تپه شنبه ۱۲مهر بار دیگر فوریترین خواستههای خود را طی اطلاعیهای با عنوان: «خواستهای فوری کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه» به شرح زیر منتشر نمود: «بیش از هفتاد روز اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه برای خلع ید از کارفرما و خصوصی سازی، پرداخت دستمزدهای عقب افتاده حق بیمه و سایر مزایای شغلی، بازگشت به کار کارگران اخراجی اسماعیل بخشی، ایمان اخضری، محمد خنیفر، سالار بیژنی و پافشاری برخواستهایشان، به رغم زندان و تهدیدهایی که از سوی کارفرما، و نهادهای انتظامی و امنیتی علیه کارگران، پیشروان کارگری و سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه انجام گرفت، مجلس شورای اسلامی و برخی مسئولان از موضع حمایت از اسد بیگی و رستمی که به عنوان مالکان شرکت نیشکر هفت تپه، عقب نشینی کردند و سلب مالکیت آنها را در دستور کار قرار دادند. در همین رابطه نمایندگان مجلس زیر فشار اعتصاب و اعتراضات خیابانی کارگران، نشستهایی برای بررسی مسائل شرکت نیشکر هفت تپه و خواستهای کارگران با حضور نمایندگان مستقل کارگران گردیدند. پس از یک روند طولانی بالاخره دولت و مجلس از اسد بیگی ورستمی اعلام خلع نموده و برخی از خواستهای کارگران ازجمله اخراج مدیران بازنشسته که تحت حمایت کارفرما بودند، پذیرفتند. برهمین اساس کارگران و سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه ضمن حفظ اتحاد و همبستگی، پیشبرد اعتراضات کارگران را با انجام خواستهای زیر و اجرای بی قید و شرط آن از سوی مجلس، دولت و قوه قضائیه ممکن میدانند.
خواستهای فوری کارگران نیشکر هفت تپه در طول بیش از ۷۰ روز مبارزۀ دشوار و پیگیری برای تحقق موارد زیر است:
۱- پرداخت فوری تمام حقوقها و مزایای عقب افتاده
۲- بازگشت به کار همه کارگران اخراجی از جمله کارگران غیرنیشکری به کار و پرداخت حقوق و مزایای دوران بازداشت و یا اخراج آنها
۳- به رسمیت شناختن تشکلهای مستقل کارگری و به طور مشخص سندیکای کارگران هفت تپه از سوی دولت
۴- به رسمیت شناختن حق اعتراض، اعتصاب، تجمع و…
۵- به رسمیت شناختن نمایندگان مستقل منتخب کارگران در زمنیۀ نظارت بر شرایط ایمنی و بهداشت کار، جلوگیری از سوانح، رعایت ساعات کار و غیره
۶- خلع ید و سلب مسئولیت از تمام کارگزاران مدیریت سابق. مدیران شرکت باید مورد تأیید کارگران باشند.
برای جلوگیری از انواع اختلاسها، دزدیها و حیف و میلها لازم است:
الف) کارگران برای نظارت نمایندگان منتخب خود بر تولید، استخدام، ماشین آلات و مواد خام، انبار تولیدات، زمینهای متعلق به شرکت برای جلوگیری از فروش زمینها، منع اخراج تلاش کنند و بکوشند این موارد در شرکت هفت تپه تثبیت و نهادینه شود.
ب) حسابهای شرکت شامل ترازنامه، حساب سود و زیان و حساب جریان نقدینگی یا تغییرات خزانۀ شرکت علنی باشند و نمایندگان کارگران حق بررسی اسناد مربوط به این حسابها را داشته باشند.
اعلام این موارد که تنها بخشی از خواستهای کارگران هفت تپه هستند. پافشاری برای تحقق آنها محصول مبارزات طولانی، تحمل سختیها، اخراجها و زندان و تجارب سالها فعالیت حق طلبانه کارگران با سابقه و کارگران جوان بخشهای مختلف شرکت هفت تپه است. تنها اراده جمعیِ کارگران نیشکر هفت تپه و حمایت کارگران و فعالان کارگری در سراسر کشور به اجرای واقعی خواستهای بالا منجر میشوند. اتحاد ضامن پیروزی کارگران نیشکر هفت تپه است.»
۲۳) در چنین هنگامهای پنجشنبه ۱۷ مهر به ناگهان اعلان شد که «امید آزادی» یکی از فعالان کارگری هفت تپه، طی نامهی به طور کاملا غیرقانونی عدم نیاز، از طرف مدیر کارخانه اخراج میشود. در همین رابطه سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه ضمن حمایت از کارگران نیشکر هفت تپه هرگونه تهدید جانی، تهدید به اخراج و بیکاری سازی، بازداشت و ارعاب کارگران را شدیداً محکوم و شنبه ۱۹ مهرکه سازماندهی اعتراضی بر علیه این برخوردها انجام میشود، کانال سندیکا ضمن حمایت خود را از خواستهای کارگران هفت تپه محکومیت هرگونه برخورد و تهدید کارگران از «حرکت اعتراضی کارگران هفت تپه در اعتراض به برخوردهای چکشی کارفرما با فعالین کارگری و سوء مدیریت کارفرما و عدم پرداخت مطالبات» خبر داده و مینویسد: «این حرکت اعتراضی کارگران هفت تپه در محوطه کارخانه نسبت به برخوردهای چکشی کارفرما با فعالین کارگری از ساعت نه ونیم صبح امروز شنبه شروع شد و تا ساعت ده و نیم ادامه داشت.
این حرکت اعتراضی کارگران با سخنرانی یوسف بهمنی و امید آزادی دو تن از کارگران فعال و از سخنگویان کارگران در بیش از هفتاد روز اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه و همچنین حضور در جلسات متعدد با مسئولین در ارتباط با مطالبات کارگران، همراه بود.»
۲۴) بعد از تجمعات اعتراضی دور اخیرکارگران، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه خبر داد: «پنج شنبه شب ۲۴ مهر ۱۳۹۹ چند نفر مسلح ناشناس به ماشینهای کاشت نیشکر تیراندازی کردهاند. در اثر این تیراندازی که کابین راننده را هدف قرار داده بودند، شیشههای کابین ماشین شکسته شده که خوشبختانه به نگهبان ماشین آلات هیچ آسیبی وارد نشده است.» و در ادامه خبرآمده: «این تیراندازی زمانی انجام گرفته که خبر سلب مالکیت شرکت ازبخش خصوصی (اسدبیگی ورستمی) دارد متحقق میشود. افرادی که دست به چنین اعمال کثیف زدهاند، کاسه لیسان و مزدورانی هستند که با هدف ناامن جلوه دادن هفت تپه و ایجاد بهانه برای حضور نیروهای امنیتی بوده تا صدای کارگران را سرکوب کنند. سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه ضمن محکوم کردن این عمل وقیح و شناسایی و معرفی این جانیان مزدور، خواهان پرداخت دستمزدهای عقب افتاده کارگران میباشد که سه ماه است به تعویق افتاده است.»
۲۵) متعاقب چنین خباثتی از جانب عوامل کارفرما، کانال تلگرامی سندیکای نیشکر نوشت: «روز سه شنبه ۲۹ مهر۱۳۹۹ شاهد این میباشیم که جمعی از کارگران نیشکر هفت تپه به دلیل عدم پرداخت اضافه کاری تیر ماه و دستمزد مرداد ماه آقایان: حسن کهنکی- یوسف بهمنی- امید آزادی – ابراهیم عباسی ومحمد امیدوار، در مقابل دفتر مدیریت شرکت دست به تجمع زدند. سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه ضمن تقبیح این عمل کارفرما خواهان پرداخت تمامی مطالبات کارگران میباشد. هرگونه کوتاهی و تعلل در پرداخت مطالبات این عزیزان نابخشودنی است!» در همین روز اسماعیل بخشی در اینستاگرام خود طی پیامی نوشت: «در سیستم سرمایه داری و رانت و اختلاس، صحبت از حقوق بشر، حقوق شهروندی و حقوق کارگری، شوخیِای بیش نیست. اگر به زندگی و سرنوشت هزاران کنشگرِ عرصههای مختلف در کشور نگاهی بیندازید، رنج و مشقت معیشتی-امنیتی که پس از فعالیتشان به صورت سیستماتیک به آنها و خانوادهشان تحمیل شده است را خواهید دید و بر این مدعای من صحه میگذارید.» بخشی افزود: «امروز به کارفرما و مدیران و عوامل خود فروختهاش اعلام میکنیم ما کارگران هفت تپه با تمام وجود از نمایندگان راستین خود حمایت میکنیم و نخواهیم گذاشت حقشان ضایع شود. اتحاد کارگران و نمایندگانشان و حمایتشان از هم باعث اجرایی شدن خلع ید از بخش خصوصی شد و این اتحاد و حمایت متقابل کماکان ادامه خواهد داشت!»
۲۶) پنجشنبه اول آبان کانال تلگرامی سندیکای نیشکر هفت تپه نوشت: «با شکایت مالک شرکت، ۵ نفر از فعالین کارگری با دستور دادستان به پاسگاه هفت تپه احضار و مورد بازجویی قرار گرفتند.
۱- ابراهیم عباسی منجزی، ۲- حسن کهنکی، ۳- امید آزادی، ۴- عادل سرخه و ۵- صاحب ظهیری با شکایت کارفرما (و مدیران ادارات شرکت) با دستور قضایی دادستان، بازجویی شدند. سندیکای کارگراننیشکر هفتتپه ضمن محکوم کردن هرگونه رفتار ضد کارگری، تهدید و پرونده سازی کارگران، خواهان خلع ید از بخش خصوص میباشد.»
این وضعیت به سلسله اعتراضات کارگران انجامید تا اینکه در روز پنجشنبه ۸ آبان، چهار نفر از کارگران به نامهای: ۱- مسعود حیوری ۲- ابراهیم عباسی منجزی ۳- یوسف بهمنی و۴- حمید ممبینی ساعت سه و نیم بعدازظهر توسط پاسگاه هفت تپه بازداشت شدند.
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه بازداشت کارگران را محکوم کرده و خواهان آزادی فوری آنان شد. این کارگران را پس از سه روز بازداشت درادارهی آگاهی شوش، با دستور قضایی به زندان فجر دزفول منتقل کردند. در همان روز سندیکای کارگراننیشکرهفتتپه ضمن محکوم کردن هرگونه رفتار ضد کارگری، تهدید و پروندهسازی کارگران، خواهان خلع ید ازبخش خصوص شد.
۲۷) بازداشت و انتقال کارگران از زندانی به زندان دیگر، موجی از اعتراض را در محوطهی کارخانه برانگیخت و در ادامه سندیکای نیشکر هفت تپه طی اطلاعیهای نوشت: «امروز یکشنبه ۱۱ آبان۱۳۹۹، دومین روز از تجمع اعتراضی کارگران بخشهای صنعتی نیشکر هفت تپه در حمایت از همکارانی که به اتهام دفاع از مطالبات کارگری بازداشت و زندانی شدهاند…. سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه از تمامی کارگران شریف و بزرگ هفت تپه درخواست دارد که در راستای حمایت همه جانبه از همکاران خود عباسی، بهمنی، حیوری و ممبینی با جدیت تمام پشتیبانی کرده و نسبت به این عمل غیر انسانی با حضور خود در مقابل دفتر مدیریت شرکت صدای همکاران خود باشیم.
کارگران شریف و مبارز؛ حامیان ظلم و ستم و استثمار، حامیان و مدافعان نظام سرمایه داری، حامیان جهالت و اختناق، از حق خواهی و هوشیاری کارگران و مردم فرودست در هراس هستند. در مقابل این بیعدالتیها، در مقابل فقر و گرسنگی، در مقابل این همه تبعیض و نابرابریها نباید ساکت بود. با اتحاد و مبارزه در مقابل تمام ستمگریها باید ایستاد. کارگران متحد و متشکل هرگز شکست نخواهد خورد. پیروزی از آن ماست! زنده باد اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران بر علیه ستم و استثمار».
بدین ترتیب موجی از اعتراض هرروزهی کارگران، بدون رها کردن کار درمحوطهی کارخانه رخداد. در این میان نقش فرزانه زیلالی، وکیل پیگیر کارگران بازداشتی بیش از پیش مؤثر بود. کانال تلگرامی هفت تپه از قول خانم زیلایی خبر داد: «اتهام کارگران بازداشتی هفت تپه، اخلال در نظم عمومی بوده و پرونده آنها به شعبه دوم دادیاری دادسرای عمومی وانقلاب شهرستان شوش ارجاع شده است. ایشان با وکالت قبلی که از آقایان یوسف بهمنی و ابراهیم عباسی منجزی داشتم، اعلام وکالت کرده و با دوکارگردیگر، آقایان حمید ممبینی و مسعود حیوری، جهت اعطای وکالت در زندان دیدارداشت. تفهیم اتهام و بازجوییهای کارگران بازداشتی هفتتپه، بدون دسترسی به وکیل انجام شده است…»
۲۸) ادامهی بازداشت فعالان دستگیرشده، منجر به ادامهی اعتراضات در محیط کارخانه گردید به طوری که با گذشت چهار روز از بازداشت کارگران نیشکر هفت تپه، سایر کارگران برای چهارمین روز در اعتراض به بازداشت همکاران خود در محوطهی شرکت دست به تجمع زده و خواستار آزادی بی قید وشرط همکاران خود شدند. در مقابل نیز نیروهای مدافع اختناق و سرکوب، مدافعان نظم سرمایهداری و دشمنان ستم دیده گان و طبقهی کارگر، یعنی نیروهای پلیس، درمحوطهی کارخانه حضور پیدا کردند و خواستند که از ادامه اعتراض کارگران جلوگیری کنند. دوشنبه ۱۲ آبان سندیکای نیشکر هفت تپه، در این رابطه با زبانی صریح نوشت: «اما دشمنان کارگران و مردم فقیر و گرسنه و خسته از این همه تبعیض ونابرابریهای بدانند که نیروی متحد و متشکل طبقه کارگر تسلیم این شرایط سخت نخواهد شد و برای داشتن یک زندگی شایسته و انسانی به مبارزه خود ادامه خواهد داد. دشمنان طبقه کارگر باید بدانند که پیروزی از آن ماست. سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه ضمن محکوم کردن بازداشت کارگران، خواهان آزادی فوری و بی قید شرط این عزیزان میباشد. کارگران متحد هرگز شکست نمیخورند.»
در این مقطع نیز دو سطح از مبارزه با هم گره میخورد. کارگران بازداشتی در زندان فجر دزفول در اعتراض به بلاتکلیفی وضعیت خود، دست به اعتصاب غذا میزنند و کارگران هفت تپه نیز در محیط کارخانه همچنان به اعتراض خود برای آزادی بی قید و شرط همکارانشان ادامه میدهند. کانال تلگرام سندیکای هفتتپه در تاریخ ۱۳ آبان در همین رابطه نوشت: «مطلع شدیم که عوامل زورو شکنجه و استثمار درزندان، کارگران مبارز هفت تپه را که در اعتراض به بازداشت خود دست به اعتصاب غذا زدهاند را زیر فشار قرار دادهاند تا اعتصاب غذای خود را بشکنند. مدیر داخلی زندان کارگران اعتصابی را تهدید کرده اگر اعتصاب غذای خود را نشکنند، پرونده شما سنگین تر خواهد شد و مبلغ وثیقههای (باج گیری) شما بیشتر خواهد شد. سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه هرگونه فشار و اذیت و آزار کارگران که به مانند اسیر در اسیر خانهها حامیان سرمایه داری گرفتار شدهاند را محکوم کرده و خواهان پایان دادن به این اعمال ضد انسانی میباشیم.»
۲۹) درادامهی وضعیت موجود سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه روز سه شنبه ۱۳ آبان طی فراخوان عامی خطاب به «مردم عزیز ایران! آزادیخواهان! بشردوستان! حامیان حقوق کارگران» با محکومیت بازداشت کارگران خواستار آزادی بی قید و شرط آنها شده، همگان را به حمایت متشکل از این فراخوان مطالبهی آزادی کارگران دعوت کرد.
۳۰) بدین ترتیب در فاصلهی کوتاهی موجی ازحمایتها از «فراخوان عام سندیکای نیشکر هفت تپه» در ترکیب فعالان گروههای گوناگون اعم از: فعالان فرهنگی- اجتماعی، بازنشستگان، فعالان زن و دانشجویان، تشکلهای کارگری و نهادهای اجتماعی، مدافعین حقوق کارگران داخل و خارج ازکشور در پیوندی مشترک فراهم آمد و لیست حمایتها به دفعات در کانال تلگرامی نیشکر هفت تپه و در سطح شبکههای مجازی به شکل وسیع منتشر و پخش شد.
چهار کارگر بازداشت شده با پرداخت وثیقه، موقتاً آزاد شدند؛ اما فردای روز بعد از آزادیشان از ورود آنان در کنار دیگر کارگران به کارخانهی هفتتپه جلوگیری میشود وبا تصرف کل دربهای ورودی، عبور و مرور کارگران را مسدود میکنند. و اینجاست که فریاد سندیکای نیشکر هفت تپه بلند میشود واعلام میدارد: «کارخانه هفت تپه، محل کار است نه پادگان نظامی!» و جمعه ۱۶ آبان مینویسد: «کارگران هفت تپه چندین سال است که برای کسب حقوق اولیه خود که توسط صاحبان زر و زور پایمال شده است دست به مبارزه زدهاند.
در طی این چندین سال، مسئولین به جای جوابگویی به خواستهای به حق کارگران، تلاش داشته که با ایجاد فضای رعب و وحشت از زیر بار مسئولیت فرار کند. جواب مسئولین ریزودرشت مملکتی برای کارگران فقط اختلاس، اخراج، باتوم، زندان و شکنجه، اعتراف گیریهای اجباری تلویزیونی، و خودکشی کارگران بوده است و بس. به این شرایط ضد کارگری باید پایان داده شود. برقرار کردن حکومت نظامی آن هم در محل کار کارگران نشان از زبونی کسانی است که توان جوابگویی به خواست کارگران را ندارند.
در طی این سالها شما نشان دادید که هیج گونه تهدید و ارعابی نمیتواند عزم و اراده شما را برای بدست آوردن مطالبات به حقتان در هم بشکند، مبارزه طبقه کارگر بر علیه طبقه سرمایه دارهمچنان تا رسیدن به یک زندگی شایسته ادامه خواهد داشت. بی شک پیروزی از آن ماست.»
با توجه به سی مورد یاد شده؛ نباید فراموش کرد که امروز بیش ازهروقتی دست آورد اعتصاب طولانی مدت کارگران هفت تپه، میتواند پشتوانه و الگوی محکمی برای دیگر اعتراضات واحدهای تولیدی و صنعتی و خدماتی باشد. آن دیگران همچون کارگران هپکوی اراک، آذرآب، فولاد اهواز، ماشین سازیها، کارخانههای مختلف قند، تراکتورسازی تبریز، کارگران شهرداریها، بازنشستگان، معلمان و دانشجویان و تقریباً تمامی شرکتهای خصوصی پیمانکاری، کارگران راه آهن سراسری، وزارت راه، معادن و ناوگان زمینی حمل ونقل شهری و بیابانی میتوانند از پیگیری و صف متحد و الگوی جانبداری از سیاستهای اتحادیهای نیشکر هفت تپه برای رودررویی با خصوصی سازی و کارفرما از ابزارهای فراقانونی اعتصاب و پایداری بهره گیرند و سازمان خصوصی سازی را به عقب نشینی وادارند!
جمع بندی:
بد نیست دراین فاصله نگاه جنبی به برخی حوادث درون دستگاه حاکمه بیاندازیم و آنرا با آخرین اطلاعیهی سندیکا به پایان برسانیم:
خبرگزاری ایلنا بیستم آبان ۹۹ از قول مهرداد بذرپاش (رئیس دیوان محاسبات کشور) در جلسهی معارفهی حاکم شرع دیوان محاسبات، با اشاره به رسیدگی برخی پروندههای مهم در دیوان محاسبات، نوشته: «بحث واگذاری شرکتهای دولتی به صورت جدی در دیوان محاسبات مورد رسیدگی قرار گرفته که پرونده هفت تپه از مهمترین آنها است و نمیدانم دلیل اصرار دولت به ویژه وزارت اقتصاد بر عدم فسخ این واگذاری چیست؟ سازمان بازرسی بررسی کرده و هیات مستشاری دیوان حکم داده است اما نمیدانم چرا اجرا نمیشود».
چند روز بعد، روزنامهی دنیای اقتصاد مینویسد: «در حالی رسانهها خبر از عزل رئیس سازمان خصوصیسازی توسط وزیر اقتصاد دادند که علیرضا صالح با اظهار بیاطلاعی از این خبر عنوان کرد خبر عزل خود را نه تایید میکند و نه تکذیب. نهایتا اما روابط عمومی سازمان خصوصیسازی با اعلام موافقت فرهاد دژپسند، وزیر امور اقتصادی و دارایی با استعفای علیرضا صالح خبر داد. حسن علایی، عضو هیات عامل این سازمان با حفظ سمت به عنوان سرپرست سازمان خصوصیسازی منصوب شده است».
همزمان با انتشار خبر استعفای علیرضا صالح، رییس سازمان خصوصیسازی، اصلاحات پرس نوشته: «شنیده شده که پافشاری او در لغو واگذاری هفت تپه و ارجاع پرونده این واگذاری مسالهدار به هیات داوری موجب خشم برخی مقامات عالیرتبه اجرایی و فشار به وزیر اقتصاد برای برکناری او شده است».
سیاست دولت بر سر واگذاری صنعت هفت تپه باردیگر و با پیدا کردن «اهلیت» از نوع آنچه امام جمعه وعده داده، است که دل نگرانی سندیکای نیشکر هفت تپه را موجب گشته و دراطلاعیهای با عنوان «کشت و صنعت هفت تپه را هم با سیاستهایشان، نابود کردند!» به تاریخ دوشنبه ۲۶ آبان ۹۹ نوشته: «با رفتن اسد بیگی مشکل حل نمیشود. در این مدت حیات ننگین اسد بیگی و طرفدارانش آنچنان ضربههای به شرکت هفت تپه زده شده است که برای بازسازی آن چند سالی کار و تقلا و بودجه کلان لازم است! غیر از ضربه به کارگران، با اشکال مختلف، از جمله دیر پرداختن دستمزد و دیگر حقوق و مطالبات کارگران، بیکاری و ناامنی شغلی، محیط کار غیر قابل تحمل با استفاده از نیروهای امنیتی، شکنجه زندان و پرونده سازیها… بالا کشیدن اموال عمومی (شرکت) اختلاسگری دزدی، کارشکنی کسب سود و بهره شخصی و فردی… که پایه سیاست خصوصی سازی است. تولید ناچیز شده و کارخانه را به مخروبه تبدیل کردهاند. آنها شیره جان کشت و صنعت را در کنار مکیدن خون کارگران و زحمتکشان پیش بردند و از هر ابزار و سرکوبی استفاده کرده تا بتوانند سرمایههای کلان را به جیب بزنند و نماینده خوب و موفقی برای گله طرفداران سیاست خصوصی باشند. اسد بیگی یکی از این نمایندگان خصوصی سازی است. کل کشور با امثال اسدبیگیها زیادی روبرو است که جز کلک، دزدی قانونی، اختلاس قانونی و دهها روش سرکوبگرانه نظامی و امنیتی برای پیشبرد سیاست مالکیت فردی خود به نابودی اموال عمومی، کشت و صنعت، کار و تولید مورد نیاز جامعه را به نابودی کشاندهاند….» و میافزایند: «اسد بیگی در سرازیری سرنگونی است، اما مبارزه و اعتراض ما با کل این دستگاه خرابکار و سودجو ادامه دارد. سیاستگذار جز برای نفع خود کاری برای کارگران و مردم زحمتکشان نمیکنند، خودمان باید سرنوشتمان را همچنانکه در این چند سال کارگران هفت تپه نشان دادهاند، متشکل تا پیروزی ادامه خواهیم داد» و این ادامه راه و تکرار مسیری خواهد بود که تبلورآن دست شستن ازوعدههای بی سرانجام رژیم و تدارک برای خودگردانی کارخانه با نمایش اعتراض و اعتصاب، حفظ اتحاد و یکپارچگی با تقویت همگراهیهای گسترده با دیگر نیروهای مطالباتی موجود درون جنبش، سازماندهی مستقلانه و پیکار تمامیت کارگران هفت تپه خواهد بود.
جا دارد که این مبارزه متحدانه را تنها نگذاریم و صدای مبارزات کارگران نیشکرهفت تپه باشیم!
روزشمار کارگری هفته شماره ۳۴ را از سایت روزشمار کارگری، لینک زیر میتوانید دنبال کنید:
http://karegari.com/maghalat/2020/11/21/Roozshomar%20kargari%2034AmiR.pdf
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.