آثار ویرانگر سدسازیهای سپاه بر روی دریاچهها، تالابها و کشاورزی
سدسازیهای بیرویه قرارگاه خاتمالانبیاء سپاه به قصد سودجوییهای کلان و مصرف در پروژه اتمی، آثار ویرانگری بر روی دریاچهها، تالابها و کشاورزی در ایران داشته است.
قسمت سیزدهم:
در مطلب پیشین نقش مخرب سپاه در سدسازیهای بیرویه و علت اصرار سپاه بر ادامه سدسازی، مورد بررسی قرار گرفت. در این مطلب، آثار ویرانگر سدسازیهای سپاه بر روی دریاچهها، تالابها و کشاورزی و… مورد بررسی اجمالی قرار میگیرد.
تاثیر مخرب سدهای سپاه بر کشاورزی ایران
تاثیر مخرب سدهای سپاه بر کشاورزی جنبههای مختلفی دارد که پرداختن به همه آنها از حوصله بحث خارج است اما شاید بتوان مهمترین آنها را، از بین رفتن و فرسایش خاک، ضایعات ناشی از شوری آب در مناطق پاییندست سدها، خشکشدن رودخانهها، دریاچهها و تالابها، از بین رفتن جنگلها، جاریشدن سیل، نابودی قناتها و… دانست.
هر ساله در ایران بیش از ۵ میلیارد تن خاک حاصلخیز در نتیجه جاریشدن سیلابها و فرسایش خاک در پشت سدهای کشور جمع شده و از این حیث ضررهای فراوانی به بخش کشاورزی تحمیل میکند.
به عبارت دیگر مهمترین مشکل سدها در ایران، پدیده فرسایش و تجمع رسوبات در مخازن سدها است که عمر سدها را کاهش میدهد و ثروت مردم ایران را بر باد میدهد.
بسیاری از بندها و سدهای کوتاه با معماری غیرمهندسی ساخته میشوند و در برخی از سدها به دلایل سرریزی سد، تجمع رسوب، استفاده از مصالح نامناسب، سدها از بین رفته و غیر قابل استفاده ماندهاند.
تاثیر مخرب سدهای سپاه بر نخلستانها
سدسازی و انتقال آب از سرشاخهها از عوامل اصلی شوری آب در خوزستان است. با کاهش آب کارون و بازگشت آب دریا، شوری زمین در استان افزایش یافته و بسیاری از نخلستانها خشک شدهاند.
سد مارون در شهر شادگان یکی از این نمونههاست که باعث اعتراض نخلداران این منطقه شده است.
سد گتوند «جنایتی در حق سرزمین ایران»
سد گتوند که قرارگاه خاتمالانبیاء به طور مشترک آن را با آستان قدس دیگر بازوی اقتصادی و پولساز ولایت فقیه ساخته و در سال ۱۳۹۰ به بهرهبرداری رسید، شاید بهترین نمونه از ویرانی به دست سپاه در امر سدسازی است.
این سد با بودجهای عظیم از پول مردم ایران ساخته و سود ساخت آن نصیب سپاه پاسداران و آستان قدس، یعنی خامنهای شد، اما مصیبتهای آن، گریبان مردم خوزستان را گرفت.
به دلیل مکانیابی نادرست و غیرکارشناسی سپاه و وجود تودههای نمکی گچساران در مخزن سد، پس از آبگیری و به دلیل انحلال این تودهها، آب مخزن سد، شور شده و پیامدهای ناگواری برای پاییندست ایجاد کرده است.
نتیجه، شوری آب کارون و از بین رفتن بخشی از زمینهای کشاورزی استان است زیرا حجم نمکی که در آب دریاچهی سد باید حل شود به ۱۵ تا ۳۰ سال زمان نیاز دارد.
کار به جایی رسید که رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نظام ساخت سد گتوند را «جنایتی در حق سرزمین ایران» خواند.
تاثیر مخرب سدهای سپاه در خشکشدن رودخانهها، دریاچهها و تالابهای ایران
محو شدن دریاچههای هامون، کافتر، بختگان، مهارلو، پریشان، طشک و برخی دیگر از تالابها از نقشه ایران و همچنین قرار گرفتن دریاچه ارومیه در آستانه نابودی کامل، از دیگر تبعات سدسازیهای بیرویه سپاه است. به این لیست میتوان وضعیت بحرانی تالابها گاوخونی را نیز افزود.
همچنین به این سیاهه باید رود کارون را نیز افزود که زمانی تنها رودخانه قابل کشتیرانی ایران محسوب میشد و اکنون با احداث ۲۴ سد در مسیر آبریزهای آن، در شرایط بحرانی قرار دارد.
جاریشدن سیلهای ویرانگر از دیگر تبعات سدسازیهای بیرویه سپاه است
بر خلاف اینکه در یک تلقی خودبخودی ممکن است برداشت شود که سدسازی میتواند به عنوان مانعی جدی در برابر سیلهای ویرانگر عمل کند، اما تجربه سالهای اخیر در ایران نشان داد که این، برداشتی اشتباه و صرفا یک ژست تبلیغاتی برای توجیه و متقاعدساختن افکار عمومی برای ادامه روند سدسازی توسط سپاه است.
در سیل آققلا در شمار کشور که در آخرین روزهای سال ۱۳۹۷ براه افتاد و در نوروز ۱۳۹۸ مردم این منطقه را مصیبتزده کرد، اصلیترین دلیل گسترش سهمگین سیل، سودجویی حکومت از سدهای این منطقه بود.
حکومت ولایت فقیه آب سدهای این منطقه را جهت مصارف کشاورزی به فروش میرساند و به همین دلیل از تخلیه سد در آستانه و حین بارشها ممانعت به عمل آورد و در روزهای بعد شدت بارندگیها، باعث شد تا دریچه سدهای منطقه به ناگهان باز شده و فاجعه آققلا را بیافریند.
نابودی قناتهای ایران یکی دیگر از عوارض سدسازیهای سپاه است
قناتهای ایران که یکی از مهمترین منابع استحصال آب به خصوص در مناطق کمآب بوده نیز در اثر سدسازیهای بیرویه دچار خسارات جبرانناپذیری شده است.
در ایران بالغ بر ۳۰هزار رشته قنات به صورت فعال وجود دارد. در سالهای اخیر به علت استفاده بیرویه از آبهای زیرزمینی و همچنین عدم رسیدگی به قناتها، موجب کاهش آبدهی تعداد زیادی از آنها شده است.
سیاستهای حکومت ولایت فقیه در چند دهه گذشته در حوزه آب و سدسازی موجب شده که قناتها نیز در معرض نابودی کامل قرار گیرند.
ضایعات مخرب سدسازی به حدی رسید که حمید چیتچیان، وزیر نیروی پیشین نظام گفته است «ظرفیت سدسازی در ایران به حد اشباع رسیده و ظرفیت ذخیرگاه سدهای ایران یک و نیم برابر میزان آبهای جاری است.»
با تمامی این آثار مخرب اما روند سدسازی در ایران توسط سپاه در زمان روحانی نیز ادامه داشت و بین سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ در مجموع ۳۰ سد به بهرهبرداری رسید.
ادامه دارد…
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.